در این کتاب میخوانید: ممکن است گفته شود وقتی درمورد رضایت درونی فکر می‌کنیم اولین چیزی که به ذهن متبادر می‌شود این است که فعالیت‌هایی از جنس فعالیتِ فوق بازی، سرگرمی و فراغت هستند و به قصد لذت انجام می‌شوند. چنین فعالیت‌هایی در خودشان پایان می‌یابند و ما آن‌ها را بدون آنکه نیاز باشد کسی برای انجامشان به ما دستمزدی بدهد پیگیری می‌کنیم. اما در نقطهٔ مقابل، در مورد کار، دریافت دستمزد نکتهٔ اصلی است و درک کار بدون توجه به پاداش‌های بیرونی فقط در یک فضای آرمانی و خیالی ممکن است. ممکن است گفته شود جداکردن کار از فراغت، که یکی ضرورت ناگوار و دیگری سرگرمی شیرین است، واقعیتِ زندگی است. اما من می‌خواهم به بررسی نوعی از زندگی بپردازم که در آن کار و فراغت جمع شده است، حتی اگر این بررسی نیازمند خطرکردن و ورود به قلمروِ ننگ‌آور «آرمان‌گرایی» باشد. 📕 فیلسوفی در تعمیرگاه؛ تحقیقی دباره ارزش کار ✍🏻 متیو بی. کرافورد (ترجمه کمیل سوهانی) 📚خانه کتاب آنِ‌تو 📌گناباد بلوار طالقانی 13 (بلوار امام حسین (ع)) 🔸ایتا 🔹تلگرام ♦️اینستاگرام

در این کتاب میخوانید: اگر نمی توانید زودتر بیدار شوید یا کودک خیلی زود از خواب بر می خیزد، او را تا رختخوابش همراهی کنید و به او یادآور شوید که الان برای بیدار شدن بسیار زود است. اگر قصد ندارد بخوابد، به او اجازه دهید در رختخواب با اسباب بازی هایش بازی کند تا زمان بلند شدن فرا برسد. این کار مشابه شیوه ی ماندن در رختخواب است که دسترسی بچه را به والدین محدود می سازد. این روش برای مادرانی که زود بیدار می شوند تا به کارهای منزل رسیدگی کنند اما کودکشان هم زود بیدار شده و مانع کار آنان می شود، بسیار مثر ثمر است.. 📕 کتاب مادر کافی ✍🏻 نوشته جی. اُ. فراست (ترجمه مهبد ابراهیمی) 📚خانه کتاب آنِ‌تو 📌گناباد بلوار طالقانی 13 (بلوار امام حسین (ع)) 🔸ایتا 🔹تلگرام ♦️اینستاگرام

در این کتاب میخوانید: تو عقب خوشبختی پرسه می زنی. با دیپلم، با مدرک، با پول، با شوهر. با این چیزها آدم خوشبخت نمی شود. باید درد زندگی را تحمل کرد تا از دور، خوشبختی به آدم چشمک بزند. ببین، من علیل هستم. شاید هم سل دارم نمی دانم، در هرصورت بیمار و علیل هستم. مادرم مرا در اتاق کوچکی ته باغ به طوری که صاحبخانه شیون او را نشنود، به دنیا آورده. در آن اتاق پر از نم، بیمارپرورده شده ام. خودم می دانم که عمر من زیاد طولانی نیست، چند سال دیگر بیشتر زندگی نخواهم کرد. اما خوشبخت هستم... 📕چشمهایش ✍🏻 بزرگ علوی 📚خانه کتاب آنِ‌تو 📌گناباد بلوار طالقانی 13 (بلوار امام حسین (ع)) 🔸ایتا 🔹تلگرام ♦️اینستاگرام

نوهٔ گلم ساراجان، سلام! چه‌طوری خوبی؟ من دوست دارم باز هم برایت نامه بنویسم؛ خُب تو این سفارش خوب را به من کردی و گفتی که می‌خواهی نامه‌های خودت و من را یادگاری نگه داری. چه کار باارزشی؛ البته این‌جا بعضی‌ها به این کار ما می‌خندند. مثلاً همین دیروز دختر یکی از همسایه‌ها به من می‌گفت: «این دیگر چه کاری است؟ شما می‌توانید حرف‌های‌تان را با موبایل و اینترنت به نوه‌ی‌تان بگوید.» من برایش توضیح دادم که اولا من از موبایل و اینترنت سر در نمی‌آورم. دوم این‌که من و نوه‌ام می‌خواهیم خاطرات و حرف‌های‌مان را با نامه برای هم بزنیم و به یادگار نگه داریم. از این بابت هم ممنونم که نامه‌های من را درست می‌کنی و به آن شکل داستانی می‌دهی تا جذاب بشوند... 📕دختر بیست 20 ✍🏻 مجید ملامحمدی 📚خانه کتاب آنِ‌تو 📌گناباد بلوار طالقانی 13 (بلوار امام حسین (ع)) 🔸ایتا 🔹تلگرام ♦️اینستاگرام

در این کتاب میخوانید: فرزندم، امروز که به شما نظر کردم بسیار مسرور و خوشحال شدم به طوری که پیش از آن چنین سرور و نشاطی احساس نکرده بودم، در این هنگام جبرئیل نازل شد و به من خبر داد که شما همگی کشته خواهید شد و قبرهایتان پراکنده خواهد بود. پس خدا را بر این امر حمد و ستایش کردم و برای شما درخواست خیر نمودم. از رسول خدا (ص) پرسیدم: «یا أَبَتِ فَمَنْ یزُورُ قُبُورَنَا وَ یتَعَاهَدُهَا عَلَی تَشَتُّتِهَا؟» 📕حسین از زبان حسین ✍🏻 محمد محمدیان 📚خانه کتاب آنِ‌تو 📌گناباد بلوار طالقانی 13 (بلوار امام حسین (ع)) 🔸ایتا 🔹تلگرام ♦️اینستاگرام

و بی گمان فلسفه قربان، سر بریدن نیست دل بریدن است! دل بریدن از هر چیزی که به آن تعلق داری دل بریدن از هر چه تو را از ” او ” می‌گیرد، می‌خواهد شادی باشد یا غم وصال باشد یا فقدان نور باشد یا سياهي… عید سعید قربان مبارک🎉 خانه‌کتا‌ب‌آنِ‌تو 🔸ایتا 🔹تلگرام ♦️اینستاگرام

در این کتاب میخوانید: ایلیا آن شب نخوابید. برای نخستین بار پس از سالها احساسات کودکیش به او بازگشته بودند اما این بار فرشته نگهبانش نبود که با او سخن گفته بود این «چیزی» بسیار بزرگتر و مقتدرتر بود. ترسید که اگر از بردن فرمان خودداری کند لعن و نفرینی در کارش حادث شود. صبح روز بعد او تصمیم گرفت که آنچه از وی خواسته شده بود به انجام رساند. به‌علاوه او پیام‌آور چیزی بود که ربطی به خودش نداشت؛ وقتی وظیفه‌اش به انجام می‌رسید صداها دوباره به سراغش نمی‌آمدند تا آشفته‌اش کنند... 📕 کوه پنجم ✍🏻 پابلو کوئیلو (ترجمه ی دل آرا قهرمان) 📚خانه کتاب آنِ‌تو 📌گناباد بلوار طالقانی 13 (بلوار امام حسین (ع)) 🔸ایتا 🔹تلگرام ♦️اینستاگرام

در این کتاب میخوانید: با سری در مرز انفجار، زیر پتو خزیدم. دلم بی خیالی چند هفته قبل را می خواست. صدای پیام تلگرام بلند شد. بی رمق، گوشی را از زیر تخت برداشتم. همان ناشناس بود. بغض سیب شد و در گلویم غلتید. کاش دست از سر زندگیم برمی داشت. مضطرب پیام را گشودم: «اینکه واسه یه منافق زادهٔ مریض سوپ ببری هم رأفت اسلامی محسوب می شه؟!» حالم بد بود، بدتر شد. او می دانست، او باز هم همه چیز را می دانست. اما چطور؟! من که در تمام طول مسیر، شش دانگ حواسم را به اطراف سند زده بودم. صدای ضربان قلبم را به گوش می شنیدم. «تو این چیزها رو از کجا می دونی؟ تعقیبم می کنی؟» پیام آمد: «من خیلی چیزها رو می دونم... 📕مثل بیروت بود ✍🏻 زهرا اسعد بلنددوست 📚خانه کتاب آنِ‌تو 📌گناباد بلوار طالقانی 13 (بلوار امام حسین (ع)) 🔸ایتا 🔹تلگرام ♦️اینستاگرام

در این کتاب میخوانید: جاناتان از مرغ فرزانه پرسید: بعد از این چه اتفاقی می افتد، آیا اینجا واقعا بهشت است؟ - جاناتان، بهشت یک مکان نیست و یک زمان هم نیست! بهشت یعنی جایی که تو آنجا حضور داشته باشی. حضوری با لذت، و در نهایت سرعت! بهشت یعنی: کامل شدن! تو زمانی شروع به لمس کردن بهشت خواهی کرد که به سرعت کامل برسی. - چیانگ، سرعت کامل چقدر است؟ - عدد یک محدودیت است. سرعت کامل، عدد ندارد. زیرا کمال نامحدود است... 📕جاناتان مرغ دریایی ✍🏻 ریچارد باخ(ترجمه عباس زارعی) °کتاب دو زبانه 📚خانه کتاب آنِ‌تو 📌گناباد بلوار طالقانی 13 (بلوار امام حسین (ع)) 🔸ایتا 🔹تلگرام ♦️اینستاگرام

در این کتاب میخوانید: همه ما دنیایی به نام دنیای مطلوب داریم؛ تصویر ذهنی خاصی از یک جهان آرمانی و دلخواه که دوست داریم در صورت امکان در آن زندگی کنیم. با وجود اینکه این دنیا در بخش کوچکی از حافظه ما قرار گرفته است، اما به نظر می رسد هسته اصلی زندگی ماست... 📕ازدواج بدون شکست ✍🏻 دکتر ویلیام گلسر/کارلسن گلسر(ترجمه دکتر علی صاحبی) 📚خانه کتاب آنِ‌تو 📌گناباد بلوار طالقانی 13 (بلوار امام حسین (ع)) 🔸ایتا 🔹تلگرام ♦️اینستاگرام

در این کتاب میخوانید: اسم شلوغی کاغذهای انبار شده روی میزت رو گذاشتی "نظم بایگانی تاریخی". دائم می گی که کتابخونه ی بدون خاک مثل کتابخونه های اتاق انتظاره. همین چند وقت پیش با اطمینان ادعا می کردی که خرده های نون اشک های نون هستن که وقتی می بریمشون از شدت درد از چشم هاش سرازیر میشه. نتیجه اینکه تو دل مبل ها و تخت ها پر از غم و غصه است... 📕خرده جنایت‌های‌ زناشویی ✍🏻 اریک امانوئل اشمیت (ترجمه شهلا حائزی) 📚خانه کتاب آنِ‌تو 📌گناباد بلوار طالقانی 13 (بلوار امام حسین (ع)) 🔸ایتا 🔹تلگرام ♦️اینستاگرام

در این کتاب می‌خوانید: استاد علی اصغربهاری وقتی ساز می‌زدند لبشان را هم تکان می‌دادند. یک روز از ایشان پرسیدم استاد شما چرا لبتان را تکان می‌دهید. گفت که من هم شعر می‌خوانم هم می‌نوازم. علت محبوبیت افرادی مانند استاد بهاری در میان مردم این است که سازشان آوازی است. علت نفوذ موسیقی‌های لس آنجلسی میان جوانان ما همین است که این موسیقی‌ها آوازی هستند. نباید موسیقی که برای نسل جوان در نظر می‌گیریم از کلام دور باشد. 📕داستان نام‌آوران ✍🏻 علی ایلنت 📚خانه کتاب آنِ‌تو 📌گناباد بلوار طالقانی 13 (بلوار امام حسین (ع)) 🔸ایتا 🔹تلگرام ♦️اینستاگرام