eitaa logo
انجمن ادبی مَطلَع
823 دنبال‌کننده
578 عکس
174 ویدیو
10 فایل
﷽ 💠محفل ادبی مطلع | تاسیس ۱۴۰۰ 🔷 نشر اشعار ولایی 🔷 اعلان مراسمات هفتگی 🔷 رسانه شعر مشهد https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از yosefpoor.ir
هدایت شده از yosefpoor.ir
هدایت شده از yosefpoor.ir
هدایت شده از yosefpoor.ir
📌نماز جمعۀ شبی که بیم سرک می‌کشید از روزن شبی که خواب ترور دیده بود اهریمن شبی که موج خبر، روی دیده داغ گذاشت شبی چنان که کم از لیله المبیت نداشت شبِ خدا نکندها، شبِ خطر، شبِ آه شبی که با دل ما تا سحر نیامد راه شبی که هرچه تفال به خواجۀ شیراز «خداش در همه حال از بلا...» میامد باز سپیده سرزد و تکلیف ماه روشن شد گذشت شام و تنورِ پگاه روشن شد به رغم خواب و خیال رسانه‌های دروغ شلوغ بود مصلای روز جمعه، شلوغ بدا به شعر نگوید از آن قیام اگر از آن نماز شهامت، از آن امام اگر امام جامعه اینبار خواند اقامۀ عصر بگو، بخوان، بنویس از نماز جمعۀ نصر بگو که زود رسید او و رفت خیلی دیر رجز نخواند و درآمد ز شش جهت تکبیر میان خطبۀ او دیده‌اند هر دو جناح سلاح تکیه به او می‌زند نه او به سلاح! رسید آنکه جهان از صلابتش مات است که گفت پاسخ ما کمترین مجازات است که مانده کاری و ای دشمنان خواب زده! نمی‌شویم در انجام آن شتاب زده قسم به یوسفِ در خاک و خون تپیدۀ شام که حذف می‌شود این گرگ، گرگِ خون آشام بناست آخرِ این قصّه را رقم بزنیم زدیم، لازم باشد دوباره هم بزنیم! نشان قطعی پیروزی است در این راه قسم به وعده صادق، به جاءَ نصرالله عزاست می‌گویم زانچه بر سرم رفته‌ست عزاست، مایۀ فخرم، برادرم رفته‌ست عزاست لیک امید آفرین عزا، چه عزا؟ عزای درس دهنده، عزای عاشورا سخن خلاصه کنم در کمال ناچاری تمام گشت نماز، آن نمازِ بیداری دل_ این حسینیه را_ وقف صحبتش کردم فدای دست کشیدن به تربتش گردم مرا ببخش برادر اطاله یافت کلام همین بس است بگویم برای حسن ختام: به ترجمان وقار و شکوه نزدیک اند خوشا به مردم تهران، به کوه نزدیک اند! https://eitaa.com/yosefpoor_ir
📷 گزارش تصویری محفل ادبی مطلع مورخ ۱۴۰۳/۰۷/۱۵ به صفحه انجمن بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
هدایت شده از yosefpoor.ir
اگر چه خط خبر زیر بار باروت است سفر چه کرد که چشم رسانه مبهوت است هراس کی به دل شیر شرزه یابد راه؟ که خصم ما سگ هارست و گرگ فرتوت است به دوش آنچه گرفتیم پرچم است کنون به دوش آنچه که دشمن گرفته تابوت است تبر به دوش بزرگی شبیه ابراهیم پی شکستن بت های جبت و طاغوت است خبر صریح، خبر خط شکن، خبر روشن: رئیس مجلس ایران میان بیروت است https://eitaa.com/yosefpoor_ir
هدایت شده از انجمن ادبی مَطلَع
📌 اعلان برنامه دعوتید به فصل جدید «انجمن مطلع» • یکشنبه ها ساعت ۱۷ الی ۱۹ • مشهد | کانون انوار الثقلین • بین کاشانی ۴ و ۶، پلاک ۴۵۵ به صفحه انجمن بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
🌹🍃 {بسم الله الرحمٰن الرحیم} 🇮🇷 🔖 قسمت اوّل 🖌 تاریخ ۱۴۰۳/۷/۱۵ 📖 همه‌ کس‌ کشیده محمِل به جناب‌ کبریایت من و خِجلت سجودی‌ که نریخت‌ گل به پایت نه به خاکِ در بسودم نه به سنگش آزمودم به‌کجا برم سری را که نکرده‌ام فدایت ⏱شروع جلسه آقای طرح بحث جلسه را انجام دادند و دربارهٔ نکاتی را بیان کردند. ۱-اصل واژه را مطرح کرده است. ۲-واژهٔ رتوریک چون توسط هم بیان می‌شود برای هم به کار می‌رود. ۳-کارآمدی آن در خوب صحبت کردن است حتی اگر اصل صحبت خوب نباشد. به بیانی دیگر گفتن را مورد تأکید قرار می‌دهد فارغ از اینکه پسندیده باشد یا ناپسند. ۴-با این نوع بیان مخاطب را قانع می‌کنند و یکی از صاحبان این فن چرچیل بود. ۵-یکی دیگر از کسانی که می‌گویند صاحب این فن بود دکتر شریعتی است که شهید مطهری در کتابی بیان می‌کنند که مطالب دکتر شریعتی از جهت ادبی قوی از جهت فلسفی متوسط و از جهت دینی ضعیف است. ۶-مفهوم و مراد رتوریک در تاریخ متغیر بوده است. ۷-برای نمونه در شعر که از این فن استفاده شده باشد می‌شود به قصیده إمرؤالقیس که برای مرکبش سروده است اشاره کرد. ۸-یکی از کارهای رایج برخی شاعران بوده است؛ شاعر خانهٔ خراب و خالی از سکنای معشوق را می‌دیده و وصف می‌کرده و ماجرای شعر از همین مقدمهٔ چینی‌ها شروع می‌شده است. در پارسی نیز این جریان را امثال منوچهری با اشاره به قصیده قفی نبک وارد کردند. ۹-در رتوریک شاعر یک نخ و رشته از بحث دارد و همان را جلو می‌برد و قدم به قدم لباس شعر را می‌دوزد. مانند نبض و ضربان، قلب شعر و اثر هنری می‌تپد و دنباله‌دار ادامه پیدا می‌کند و هرجا شعر افت کند شاعر باید باز با تزریق حس و شوک جان تازه‌ای به شعر ببخشد. ۱۰-یکی از نقد‌هایی که به برخی اشعار امروز وارد است همین نبود رتوریک است. شعر فاقد پرداخت است و جریان پیدا نمی‌کند و حرکت نمی‌کند و جلو نمی‌رود. گاه از یک نقطهٔ نامعلوم شروع می‌شود و ابیات بعد به هم نامربوط‌اند و شعر فاقد روایت منسجم است. ۱۱-باید در شعر از فاصله گرفته و به برسیم. یعنی فقط گزارش دهنده نباشیم و گزاره را طوری شاعرانه و هنرمندانه پرورش بدهیم که ماندگار شود. برای مثال می‌توان به بشیر بن حزلم/جزلم، شاعری که به دستور علیه السّلام خبر شهادت علیه‌السّلام را به اهل مدینه رساند اشاره کرد. یا اهلَ یثرب لا مقام لکم بها قتل الحسین فادمعی مدرارو ۱۲-یاکوبسون می‌گوید عنصر اصلی ایقاعی در شعر وزن است که مخاطب را اقناع می‌کند. ۱۳- بحر متقارب | فعولن فعولن فعولن فعل در فردوسی روح حماسه و ضربات شمشیر را به مخاطب القا می‌کند و همچنین بحر رمل | فاعلاتن فاعلاتن فاعلن در مولوی برای مناجات و روایت کاربرد دارد. 🕌اقامه نماز مغرب و عشاء🕋 https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
قسمت دوّم ۱۴۰۳/۷/۱۵ ۱۴-در باب باید بدانیم اساسا شعر موضوع نیست بلکه نوع پرداخت موضوع است. در این باب بیان می‌کنند که مضمون گسترش دادن و پرداخت به موضوع است نه صرف خود موضوع. ۱۵-: تفاوت زبانی سبک خراسانی و عراقی خیلی کم است و اختلاف در رویکردهاست مثلا یکی از فراق و یکی از وصال می‌گوید. ۱۶-این نکته اساسی است که شاعر باید بداند در کجای قرار دارد و وارث چه میراثی از گذشتگان است و قرار است چگونه این مسیر را ادامه بدهد و نیازهای برطرف نشده را رفع کند و کامل کنندهٔ پازل ادبیات و شعر باشد و نقش خود را بشناسد. ۱۷- در شعر یعنی و شاعر باید از این نقص فاصله بگیرد. یکی از شاعران موفق در این زمینه است که اشعاری مذهبی و ولایی دارد. و همچنین می‌شود به قصیدهٔ غدیریهٔ اشاره کرد. ۱۸-در زمینهٔ مطالعهٔ پایان نامه مرحوم پیشنهاد می‌شود و باید بدانیم که ما باید در مسیر و کامل کنندهٔ سنّت و امانت‌دار میراث گذشتگان باشیم. ۱۹-با دو نوع شعر یعنی شعر و مواجه هستیم. و ایرادی که به برخی شاعران که در زمینهٔ شعر نثری قلم می‌زنند وارد است و در ایران به نام شعر سپید شناخته می‌شود این است که شعر تفعیلی /موزون/ را خیلی نخوانده‌اند و کار نکرده‌اند و از رتوریک در آن بی خبر هستند. ۲۰-ایرادی که به بسیاری از اشعار امروز وارد است این است که از عنصر ایقاعی که ما را به اقناع برساند محروم هستند. ۲۱-شعر نزدیک به نثر و نثرش نزدیک به شعر است و این ویژگی اوست. یکی از نکاتی که در باب باید بدانیم همین رعایت ساختار طبیعی کلام است که فعل و فاعل و مفعول سر جای خودشان باشند. ۲۲-انتخاب در شعر برای است و باید بدانیم آنگاه که زبان شعری ما قوی شد گاه عنصر و به تنهایی یا همراه هم می‌تواند به وجود آورندهٔ شعری برجسته باشد. ۲۳-از نشانهٔ‌های شعر خوب این است که مخاطب بتواند آن را از سر علاقه و به راحتی به دلیل تأثیرگذاری بالای آن کند. ۲۴-تناسب و از نکات اساسی شعر است. قطعا در این زمینه در اوج است و در شاعران این روزگار هم می‌توان به اشاره کرد که در برخی آثارش تناسب فرم و محتوا را به خوبی رعایت کرده است. ۲۵-استفاده از وزن‌های مختلف قابل اهمیّت است و نباید تنها به وزن‌های معروف مثل /مفعول و فاعلات و مفاعیل و فاعلات/ بسنده کرد. ۲۶-شعر در دو ساحت و کلمه است. نظم ساحت گزینش است و شعر ساحت چینش و قابل اثبات است که نظم حتّی از شعر مهم تر است و حافظ در اوج شعری‌اش در اوج نظم نیز قرار دارد. ۲۷-برخی شاعران افرادی را به عنوان خواننده داشتنند که آنها اشعار شاعران را می‌خواندند و شاعر به شعر خودش گوش می‌کرده تا ایرادات زبانی و موسیقیایی آن را اصلاح کند. https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
قسمت سوّم ۱۴۰۳/۷/۱۵ در ابتدا آقای علی خیابانی شعری با این مطلع خواندند. وصف آن رخ طالب دیدار می‌سازد مرا آب دیده پاک از زنگار می‌سازد مرا همچنین آقای رضایی به قرائت شعرشان برای حضرت علیه و آله السّلام پرداختند. قلم به مدحت زبان گشوده رخت دل از هر ملک ربوده نفر بعد شعری انتخابی از آقای خواندند. بر دوش خود بریز دو زلف سیاه را بالا مبر ز خسته دلان دود آه را سپس چند بیت انتخابی از و دو شاعر دیگر قرائت شد. از گریهٔ شبانه فزاید جلای چشم باشد ز اشک گرم چراغ سرای چشم نفر بعد شعری انتخابی از خواندند. مرا تُرکی‌ست مشکین‌ موی و نسرین‌ بوی و سیمین‌ بر سُها لب، مشتری ‌غبغب، هلال ‌ابروی و مه‌ پیکر نفر بعد شعری انتخابی از امیر سهرابی خواندند. آخرش درد دلت دربه‌درت خواهد کرد مهره مار کسی کور و کرت خواهد کرد سپس شعری انتخابی از خوانده شد. به تنهایی گرفتارند مشتی بی پناه اینجا مسافرخانهٔ رنج است یا تبعیدگاه اینجا نفر بعد آقای یزدی به شعرخوانی پرداختند. ما را محبت علی و آل و بس است سپس آقای قاسمی‌پور به شعرخوانی پرداخت. این واژه‌های سرخ که در خون نشسته‌اند جز فاطمه به هیچ کسی دل نبسته‌اند نفر بعد آقای شهریار بودند که شعرشان را خواندند. وجود تو خونهٔ امنم بود حالا تو خیابونا می‌گردم دهنت قرص یه رازی و بگم از شب رفتن تو سردردم سپس آقای طرز فان سبکی را اجرا کردند. امشب اومدم خرابیامو آباد کنی یه تحولی بازم تو قلبم ایجاد کنی و در نهایت استاد جناب آقای سعید حمیدیان تصنیفی از زبان حضرت خطاب به علیهم‌السّلام اجرا کردند و بعد به روضه خوانی پرداختند و جلسه به پایان رسید. ای وسعت دریا من کوشش رودم من دور از آغوشت یک دم نیاسودم وقتی که تو بودی دلواپس خیمه من در دل خیمه دلواپست بودم مانده میان قلبم تنها همین تمنّا باید یکی شوم من با قطره‌های دریا تا ببینمت پر باز می‌کنم من نمی‌دوم می‌کنم🕊 🌹اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج🌹 https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
هدایت شده از علی مقدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای وجدان های خُفته! بیدار شوید مشهد مقدس || تالار نور چکامه مقاومت ۱۸ مهر ۱۴۰۳ @sheikh_ali_moghaddam
هدایت شده از yosefpoor.ir
📌 فصلِ بودن • نوسروده‌ای برای غزه... جلوه‌گاهِ صبحِ روشن است این غزه نیست، طور اَیمَن است این باز روی سنگ گُل گذاشت باد سنگ خواندمش؟ نه، مدفن است این بسکه لاله روی لاله کِشته‌اند هرکه دید گفت گلشن است این هر که دید گفت استخوان مخوان خار چشم‌های دشمن است این زیر پا منه به روی سر گذار ای نسیم! خاکِ میهن است این ای نسیم! خاک، داغدار ماست حفره نیست، شکل شیون است این ای نسیم! دانۀ انار نیست خون خانوادۀ من است این! کشت دشمن و نگفت با خودش شیرخواره‌است آن، زن است این نور می‌دمد شبی از این مسیر جای زخم نیست، روزن است این سر به نیست شد اگر چه هر چه سرو ابتدای فصلِ بودن است این https://eitaa.com/yosefpoor_ir
هدایت شده از 🚩 هی هات | جهاندار
🚩 وسایل با چفیه و جلیقه و قرآن شهید شد یعنی که در میانه‌ی میدان شهید شد بیچاره آن‌کسی که به پیمان وفا نکرد خوشبخت آن‌که بر سر پیمان شهید شد تسبیح و عطر؛ قمقمه‌ی آب پس کجاست؟ حدست درست، با لب عطشان شهید شد چند اسکناس، پول زیادی نمی‌شود اما کسی نگفت که ارزان شهید شد! آنکس که هم کتاب دعا، هم تفنگ را با هم به جبهه برد، مسلمان شهید شد بی‌عشق و بی‌حماسه و بی‌شوق و بی‌امید بی‌جنگ و بی‌مبارزه نتوان شهید شد من بی‌حسین ماندم و بَل‌هُم‌أضل شدم! او عاقبت‌بخیر شد، انسان شهید شد @mehdi_jahandar
هدایت شده از فاطمه عارف‌نژاد
یحیی چقدر صاعقه در چشم‌های توست! طوفان فقط چکیده‌ای از ماجرای توست «بگذار کربلا بشود» گفتی و گذشت دنیا هنوز خیره به بغض صدای توست یحیی! به آرزوت رسیدی؟ مبارک است! من مانده‌ام که عید شده یا عزای توست ای سرو سربلند! به افتادنت خوشند امروز، روز جشن تبرها برای توست معمار فتح هفتم اکتبر! مرگ کو؟! این سنگ قبر نیست، که سنگ بنای توست کِی با عبور موج فراموش می‌شوی؟ ساحل همیشه در قرق ردپای توست آغوش باز کن وطنت را به سعی زخم! غزه _همان که خواسته‌ای_ کربلای توست حالا بجنگ زنده‌تر از سال‌های قبل… یحیی! هنوز اسلحه در دست‌های توست با تو حماسه‌تر به غزل فکر می‌کنم شعرم در انتهای خودش، ابتدای توست | @fatemeh_arefnejad