صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا
دنیا چه می فهمد که ما یک گوشه از مشهد
دارالشفای دردهای بی دوا داریم
#حسن_شیرزاد
@sharh_sib
@anjoman_matla
ای سرو رشید یا اباعبدالله
آقای شهید یا اباعبدالله
ظلمت زده ایم رحم کن بر دل ما
ای نور امید یا اباعبدالله
غیر از تو که رحمت خدایی ما را
یک تن نخرید یا ابا عبدالله
دل خون شد و خون اشک غریبی تو شد
از دیده چکید یا ابا عبدالله
ما روضه شنیدم و چنینیم بگو
زینب چه کشید یا ابا عبدالله
از جانب خیمه با تمامی توان
سوی تو دویید یا ابا عبدالله
هی خورد زمین و پا شد و خورد زمین
فریاد کشید یا ابا عبدالله
وقتی که رسید شمر بود و بدنت
از غصه خمید یا ابا عبدالله
لعنت به کسی که چنگ زد بر مویت
آن موی سپید یا ابا عبدالله
سر تا سر دشت پر شد از آیاتت
قرآن مجید یا ابا عبدالله
بعد از تو نبودی که ببینی در شام
طفلت چه شنید یا ابا عبدالله
دنبال کنیز بود مستی بی شرم
در بزم یزید یا ابا عبدالله
#حسن_شیرزاد
@sharh_sib
@anjoman_matla
کبوترم که غزل صحن آسمان من است
کلام پهنه ی پرواز بی کران من است
به عارفانه ترین اوجها رسیده پرم
به عاشقانه ترین شعرها نشان من است
همیشه در پی توصیف عشق می گشتم
که عشق نقطه آغاز داستان من است
«همه قبیله ی من عالمان دین بودند»
مرا ببین که جنون ارث دودمان من است
به فکر واژه ای از جنس عاشقی بودم
حسین گفتی و گفتم حسین، جان من است
حسین گفتی و آتش گرفت ابیاتم
که یاد خون خدا آتش نهان من است
شراره ای است که پنهان نمی شود در دل
حرارتی است که در سینه میهمان من است
قداستی ست که در قلب می تپد شب و روز
محبتی است که آیین خاندان من است
در این زمانه که هر گوشه تیرگی چیره است
چراغ روشن تاریکی جهان من است
منم که فطرسم و نادم از گذشته ی خویش
حسین پاسخ الغوث و الامان من است
چگونه با تو بگویم من از حقیقت او
حسین بغض فرو خورده ی بیان من است
حسین نام بلندی که بعد نام خدا
همیشه و همه جا بر سر زبان من است
کسی که عبد خدا بوده است از آغاز
یگانه ای است که مولای مهربان من است
حسین گفتی و گفتم حسین یعنی عشق
بلی حسین فقط عشق جاودان من است
#حسن_شیرزاد
@anjoman_matla
کسی که پشت لبخندش غمی آکنده از آه است
مرور روزهایش روضه های تلخ و جانکاه است
ندارد گنبد و گلدسته و ایوان طلا اما
مسیر آسمان تا مرقدش بسیار کوتاه است
برایش دشت ها صحن و تمام آسمان گنبد
چراغ روشن صحن و سرایش تا سحر ماه است
اگر مخفی است قبر فاطمه قبر حسن خاکی است
عزیز فاطمه با مادرش همواره همراه است
به دستان کریم اوست در عالم اگر خیری است
که لطف دیگران با منت و خواری و اکراه است
جذامیها کنار او نشستند و جهان فهمید
کرامت، گردی از دامان خاک آلود این شاه است
برای شادی زهرا بگو ذکر حسن جان را
اگر توفیق می خواهی فقط راهش همین راه است
به سمت روضه می گردد مسیر شعر و می دانم
پریشان میشود قلبی که از این راز آگاه است
نمی گویم که در کوچه چه پیش آمد تو هم بگذر
فقط سر بسته می گویم که زهرا عصمت الله است
#حسن_شیرزاد
@sharh_sib
@anjoman_matla
آقای شیرزاد..._1.mp3
1.23M
💠غزلی مناجاتی
فروغ ربّنایت کو؟!
شاعر:آقای #حسن_شیرزاد
انجمن ادبی مطلع ۴ تیر ۱۴۰۲
🔆 «مطلع» را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
شبیه برگهای زرد خشک و بی ثمر هستم
نمی دانم چرا این روزها دلتنگ تر هستم
نشستم دردهایم را شمردم یک به یک دیدم
اسیر بغض هایی سرد و آهی شعله ور هستم
کمی از غصه هایم را به آرامی غزل کردم
ولی مصرع به مصرع همچنان آسیمه سر هستم
به قدردست های کودکان کار زخمی ام
به رنگ گونه هایی سرخ از خون جگر هستم
نمی یابم امیدی را که در راه تو گم کردم
پی لبخندی از جنس حقیقت در به در هستم
بگو با من به لحن زندگی راز مگویت را
بخوان با من سرودی را که از چشم تو بر هستم
به دنبال نگاهی آشنا برگشته ام امشب
خدایا باز کن در را ببین من پشت در هستم
#حسن_شیرزاد
#مناجات
@sharh_sib
هدایت شده از شرح سیب
قسم بر چهره ی چون ماه تابان علی اکبر
جهان دیگر نخواهد دید همسان علی اکبر
پیمبر خصلتی، مولا صفاتی، فاطمه ذاتی
خدا پیداست در پاکی ایمان علی اکبر
حسین بن علی کار تمام نوکرانش را
سپرده از سر رحمت به دستان علی اکبر
اگر چه میدهد روزی عالم را ابو فاضل
به شیعه می رسد پیوسته احسان علی اکبر
شبی پایین پا خلوت کن و بنگر جهان آنجا
گرفته دست خواهش را به دامان علی اکبر
شب جمعه که مهمانان ثارالله بسیارند
ببین با چشم دل زهراست مهمان علی اکبر
ضریح از بوی سیب سرخ لبریز است و می آید
شمیم یاس از سمت گلستان علی اکبر
بساط روضه بر پا می شود با گریه ی زهرا
پریشان می شود عالم پریشان علی اکبر
در آن باران اشک و آه پایین پای ثارالله
بمیرم کاش از داغ فراوان علی اکبر
دل غم دیده ای دارم که نذر شاه خواهم کرد
سر نا قابلم را هم به قربان علی اکبر
پسرها از پدرها یاد می گیرند بخشش را
کرم کن باز هم بر ما تو را جان علی اکبر
#امام_حسین
#علی_اکبر
#حسن_شیرزاد
@sharh_sib
کسی که پشت لبخندش غمی آکنده از آه است
مرور روز هایش روضه های تلخ و جانکاه است
ندارد گنبد و گلدسته و ایوان طلا اما
مسیر آسمان تا مرقدش بسیار کوتاه است
برایش دشت ها صحن و تمام آسمان گنبد
چراغ روشن صحن و سرایش تا سحر ماه است
اگر مخفی است قبر فاطمه قبر حسن خاکی است
عزیز فاطمه با مادرش همواره همراه است
به دستان کریم اوست در عالم اگر خیری است
که لطف دیگران با منت و خواری و اکراه است
جذامیها کنار او نشستند و جهان فهمید
کرامت ، گردی از دامان خاک آلود این شاه است
برای شادی زهرا بگو ذکر حسن جان را
اگر توفیق می خواهی فقط راهش همین راه است
به سمت روضه می گردد مسیر شعر و می دانم
پریشان میشود قلبی که از این راز آگاه است
نمی گویم که در کوچه چه پیش آمد تو هم بگذر
فقط سر بسته می گویم که زهرا عصمت الله است
مپرس از من چه دید آنجا فقط این درد را بشنو
سپیدی های موی او غم سیلی ناگاه است
#حضرت_زهرا
#امام_حسن
#حسن_شیرزاد
@sharh_sib
#گزارش_جلسه
قسمت دوّم
۱۴۰۳/۷/۸
شعرخوانی اعضای جلسه شروع و در ابتدا آقای #مهدی_زهدی سبکی را با شعری از آقای نوری اجرا کردند
روح حی لایموت
نور ملک و ملکوت
هم دریای عاطفه
هم قله جبروت
نفر بعد آقای #مصطفی_خادم بودند که شعری با این مطلع خواندند
آسمان مغفرت آهنگ باران میکند
رحمت حق ناامیدی را پشیمان میکند
نفر بعد آقای #علی_سمرقندی بودند که در ابتدا شعری انتخابی از خانم #عارف_نژاد در موضوع مقاومت با این مطلع خواندند.
هزار سوگ چشیدیم و داغدار شدیم
چه شد که نسل خبرهای ناگوار شدیم؟
سپس شعری در مدح امیرالمومنین علیه السّلام با این مطلع خواندند
به تاکهای نجف زد دل خمار گره
به خوشههای ضریحش زدم هزار گره
نفر بعد آقای #حسن_شیرزاد شعری اخلاقی با این مطلع خواندند
که میداند چه پایانی است فصل آخر ما را
کدامین باد خواهد بست فردا دفتر ما را
و بعد غزلی زیبا در مورد مقاومت خواندند.
نفر بعد آقای #طرز_فان بودند که دو سبک خواندند
راه صد ساله رو یک شبه برو
تا حسینیه تا حسینیه
و سبک بعدی اینگونه شروع می شد
یه پیشنهاد دارم برای هرکی بیقراره
هر کسی که بازیچه دستای روزگاره
نفر بعد آقای #قاسمیپور شعری در موضوع #شهید_نصرالله با این مطلع خواندند
شکر خدا که مکتب اسلام دین ماست
ایران با ثبات و قوی سرزمین ماست
نفر بعد آقای #احسان_نوری سبکی را اجرا کردند
نسخه طوفان شد منتشر
مژده ای یاران منتظر
نفر بعد آقای #یوسف_پور شعری خواندند با این مطلع
شب وصال چنان میرمد غم از دو طرف
که گرم دوست شود چشم پر نم از دو طرف
در میان شعرخوانیها نقد و نظراتی و نکاتی بیان شد.
حسن ختام جلسه روضهخوانی آقای #محمود_باباخانی بود
https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
حسن شیرزاد.mp3
853.5K
💠روضه ها را دوست دارم
شعرخوانی آقای #حسن_شیرزاد
انجمن ادبی مطلع
۲۰ آبان ۱۴۰۳
@anjoman_matla
حسن شیرزاد ..mp3
958K
💠که می داند چه پایانیست فصل آخر ما را
شعرخوانی آقای #حسن_شیرزاد
انجمن ادبی مطلع
۲۰ آبان ۱۴۰۳
@anjoman_matla