eitaa logo
انجمن علمی زبان و ادبیات عربی دانشگاه رضوی
1.2هزار دنبال‌کننده
465 عکس
68 ویدیو
227 فایل
🔶انجمن علمي زبان و ادبیات عربي دانشگاه رضوي🔶 ارتباط با دبیر انجمن: @Alseedalmosavi ارتباط با مسئول امور آموزشي: @soheylshahalami
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️تکرار یک تست ارشد سراسری در رشته زبان و ادبیات عربی و علوم قران و حدیث سال 1401 ۳۲.عين الخطا زبان و ادبيات عربى ١٤٠١ اذا محاسنى اللاتى أتيت بها عُدّت ذنوباً، فقل لي كيف اعتذر)) ١. عدّت: فعل ماضٍ مبني للمفعول أو للمجهول، نائب فاعله الضمير المستتر، و (ذنوباً) مفعول به ثانٍ و الجملة فعلية و جواب للشرط.✅ ٢. قل: فعل أمر معتل و أجوف (إعلاله بالإسكان و الحذف) جواب الشرط، اقترانه بفاء الجواب أو فاء الربط واجب. ٣. اذا: اسم غير متصرف من ادوات الشرط غير الجازمة، خافض لشرطه و متعلق بجوابه ، منصوب محلا على أنه مفعول فيه. ٤. محاسن: جمع تكسير ( مفرده حسن ، على غير قياس ) _ نائب فاعل للفعل المحذوف ، مفسره ((عدّت)). https://eitaa.com/anjomanarabirazavi
۴۲. عین الخطا في الإعراب و التحليل الصرفي: علوم و قران حديث سال ١٤٠١: اذا محاسني اللاتي أتيت بها عُدّت ذنوباً فقل لي كيف أعتذر: ١. أتيت: فعل ماضٍ_ متعد بالباء/ فعل و فاعله ضمير التاء البارز ، و الجملة فعلية و صلة و عائدها ضمير(ها). ٢. إذا : اسم غير متصرف، من أداوت الشرط غير الجازمة، خافض لشرطه و متعلق: بجوابه، منصوب محلا علی أنه مفعول فيه للزمان. ٣. عُدّت : فعل ماضٍ _ مبني للمفعول أو للمجهول / نائب فاعله الضمير المستتر، و الجملة فعلية و مفسرة للجملة الشرطية المحذوفة. ٤. اللاّتي: اسم _ موصول خاص أو مختص ، للجمع المونث، / نعت سببي و مرفوع بضّمة مقدّرة بالتبعية للمنعوت(( محاسن))✅ https://eitaa.com/anjomanarabirazavi
🔴 تكرار تست ١٤٠١ و ١٤٠٢ سراسري ارشد زبان ادبيات عربى: ٣٣و ۲۹. عین الخطأ تملُّ الندامى ما عداني فإنني بكل الذي يهوى نديمي مولعُ ١) تملُّ : فعل مضارع _ مجرد ثلاثي_ مضاعف( ادغامه واجب) _ متعد_ مبني للمفعول أو للمجهول/ فعل مرفوع و نائب فاعله(( الندامى)). ٢) عدا: فعل ماضٍ جامد، من أداوت الإستثناء ، و فاعله الضمير المستتر فيه وجوبا تقديره (( هو)) مرجعه مصدر الفعل المتقدم (( الملل)). ٣) عدا: من أداوت الإستثناء، حرف عامل جر؛ النون حرف وقاية؛ الياء: ضمير متصل و مستثنى متصل و مجرورا محلا بحرف الجرّ.✅ ٤) يهوى : مضارع_ مجرد ثلاثي _ معتل و لفيف مقرون_ متعد _ معرب _ / فعل و فاعله(( نديم)) و الجملة فعلية و صلة و عائدها الضمير المحذوف. https://eitaa.com/anjomanarabirazavi
الإبانة و التفهيم عن معانى (بسم الله الرحمن الرحيم) للإمام أبى اسحاق بن السرى الزجاج: تشتمل هذه المخطوطة على ثمانين سوالا ، انتظمت فى مجموعات ثلاث: المجموعة الأولى: أربعون سوالا تتعلق بقوله تعالى (بسم) والمجموعة الثانية: عشرون سوالا تتعلق بلفظ جلالة : (الله) والمجموعة الثالثه: عشرون سوالا تتعلق بقوله تعالى (الرحمن الرحيم) أهم مسائل منه فى قوله: بسم:: ما معنى (بسم) و ما تفسيره؟ و ما اعرابه؟ و لم ابتدئَ بالباء؟ و لم اختيرت الباء من بين حروف الجر؟ و لم حذف الباء و ما بعدها.؟   لم حذفت  الف  من الكتاب؟ و لم سكنت السين على لغة من قال:( بسْم ) بلا ألف. اهم مسائل اللفظ الجلالة الله فى قوله( بسم الله) هل هو اسم أو صفة؟ و هل له اشتقاق ؟ و ما اشتقاقه؟ و هل يمثل بفعلٍ؟  و ما الفرق بين اللام فيه و بينهما في النجم و الثريا؟ ولم يفخم بعد الضم و الفتح و لا يفخم بعد الكسر؟ https://eitaa.com/anjomanarabirazavi
🟢 سه فعلى كه نحويون در مورد ان اختلاف نظر دارند:( هلُمَّ، هاتِ، تَعَالَ) در مورد ( هلُمّ) دو نظر وجود دارد: نظر اول: اسم فعل امر به معناى (أتت) است اين در صورتى است كه در حالت واحد باقى بماند و به ضماير اسناد داده نشود و اين لغت اهل حجاز است: مانند هَلُمَّ يا رجل. هلُمّ يا رجلان. هلٌمَّ يا رجال. و قد ورد قوله تعالى (( و القائلين لإخوانهم هلُمّ الينا)) ( الأحزاب: ١٨). و قوله: ( قلْ هلُمَّ شهداءكم ) (الأنعام: ١٥٠) نظر دوم : فعل امر هست فقط زمانى كه به ضمائر نسبت داده شود و اين زبان بني تميم است. مثل: هلُمَّ هلُمّا. هلُمّوا هلمُمْنَ. هَلُمّي. اما در مورد( هاتِ تعالَ) كه اسم فعل به شمار مى اوردند، ولى صحيح ان است كه بگوییم هر دو فعل امرند؛ به دلیل دلالت هردو بر طلب و قبول یاء مخاطب. اخر هاتِ مکسور است: مثل: هاتِ یا رجل. هاتي يا امرأة هاتيا يا رجلان يا امرأتان هاتين يا معلماتُ. و يضمّ اخرها اذا اتصلت بواو الجماعة: مثل: هاتوا يا قوم. وقد ورد قوله تعالى: ( قل هاتوا برهانكم) ( الأنبياء). و اخر تعالَ مفتوح أبدا مثل: تعالَ يا رجلُ. تعالَي يا امراة. تعالَيا يا رجلان. تعالَوا يا رجال . تعالين يا نساء. و قد ورد قوله تعالى :( قل تعالَوا أتلُ ما حرّم ربُّكم عليكم) (الأنعام : ١٥١). و قوله : فتعالين أُمتِّعْكُنّ و أسرِّحْكُنّ( الأحزاب : ٢٨) https://eitaa.com/anjomanarabirazavi
دویست سال پیش استعمار پیر برای تثبیت جایگاه خود در هند، زبان فارسی را از رسمیت انداخت و امروز دوباره این راه را دنبال می کنند سالهاست آمریکا در نظام آموزشی کشورهای همسایه نفوذ دارد و طرح حذف زبان فارسی را آغاز کرده، اما ما هنوز متوجه نیستیم و به زبان فارسی اهتمام لازم را نداریم. دانشگاه های ما و حوزه های ما کمترین توجه را به جنبه تمدن ساز و هویت بخش زبان و ادبیات ندارند، طبعا وقتی از فقدان کمترین اهتمام سخن می گوییم مبالغه و اغراق نیست چراکه اینجا مهد زبان و ادبیات است اما ادبیات در نظام آموزشی مان صرفا ابزاری و شکلی مطالعه می شود، و شاهد نگاه نازل و قشری به این مقوله مهم هستیم روز به روز شاهد کاهش دانشجو در رشته زبان و ادبیات هستیم وچون نگاه مان صرفا مادی است حمایت از رشته های زبان و ادبیات را هزینه کرد تلقی می کنیم در حالی که یک سرمایه گذاری بلند مدت و بنیادین است سدسازی، راه سازی و دیگر زیرساخت های صنعتی و کشاورزی همه برای یک ملت و تمدن لازم است اما کافی نیست، مهم ترین زیرساخت، زیرساخت هویتی و تمدنی است که بارزترین جلوه اش در زبان و ادبیات است. مردمان دیگر ملل و اقوام دانشمندان و دانشجویان شان شاید با علوم مختلف و دستاوردهای علمی ما آشنا شوند و از آنها بهره مند گردند اما پیش از این همه با زبان و ادبیات ما آشنا می شوند موج مهاجرت از کشور، و نفوذ فرهنگی غرب و موفقیتش در جداسازی بخشی از نسل جوان جامعه، علل و انگیزه های مختلف دارد اما عامل اصلی بحران هویت است. و هویت با زبان و ادبیات ارتباط انکار نشدنی دارد. کاش زودتر به خود آییم و تجربه تلخ هند این بار نه در هند بلکه در کشور های حوزه تمدنی زبان فارسی و حتی کشور عزیزمان تکرار نشود. با احترام /حمید عباس زاده عضو هیات علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی
♦️ پنج روش متعدی کردن افعال لازم: ۱. دخول الهمزة على أولها، نحو: كرم⬅️ أكرم :أكرمتُ المجتهد. ٢- تضعيف (تشديد) عين الفعل، نحو: وقر⬅️ وقّر : وقّرت الوالدين. ٣. بوساطة حرف الجر، نحو: رغبت في العلم. ٤. بزيادة ألف المفاعلة، نحو: جلس⬅️ جالس: جالس الطالبُ العماء. ٥. زيادة الهمزة و السين و التاء ، نحو: خرج⬅️ استخرج: استخرجتُ الماء. https://eitaa.com/anjomanarabirazavi
♦️ینوب عن الفاعل ما يأتي:( حالات مختلفى كه نائب فاعل مي تواند به جاى فاعل واقع شود.) ١. مفعول به، نحو : قضى الله الأمر⬅️ قُضيَ الأمرُ. ٢. المصدر، نحو؛ كتبت كتابة حسنة⬅️ كُتِبت كتابةٌ حسنةٌ. ٣. الظرف: نحو : صام المسلمون رمضان⬅️ صيم رمضان. ٤. الجار والمجرور، نحو: نظر المرء في حاجتك⬅️ نُظِرَ في حاجتك. أمّا فعل الأمر فلا يكون منه مجهولا، و اذا اريد استعمال ما يدل على الأمر مبنيا للمجهول يُؤتي بمضارعه المقترن بلام الأمر مبنياً للمجهول، مثل : ليُقرأ الكتابُ. https://eitaa.com/anjomanarabirazavi
🔴 مشهورترین افعال ثلاثی ( مجرد ناقص) یایی. أبى: نپذیرفت. أتى: امد. أوى: جاى گرفت، مسکن گرفت. بغی: طلب کرد. بکی: گریه کرد. بنی: بنا کرد؛ ساخت. ثَنی: در هم پبچید. ثوی: اقامت گزید. حبی: جمع کرد. جری: دوید؛ روان شد. جزی : جزا داد. جنی: جَنَی الثمر: میوه راچید. جنی جنایة: جنايت كرد. حكى: صحبت كرد. حوى : حوى الشيء : ان را بدست اورد و مالك شد. خوى: خالى شد. ذوى: پژمرده شد. ر‌َآی: با چشم یا با عقل دید. رعی : مراقبت کرد؛ محافظت کرد. رقی : بالا رفت. رمی افکند روی : روایت کرد؛ نقل کرد. سبی : اسیر کرد. سری : شب روی کرد. سعی : تلاش کرد؛ رفت. سقی : سقی الرجل : به او اب داد تا بیاشامد. شری: خرید. شفی : شفا داد. شوی سرخ کرد، کباب کرد. طلی: روغن مالی کرد طوی : پیچید عصی : عصیان کرد. عوی : صدا کرد( عوی الذئب : فریاد کشیده ای سر داد.) غلی: غَلَتِ الْقِدرُ: ديگ جوشید و غلی الرجل : مرد خشمگین شد. غوی : گمراه شد. فدی: نجات داد. فنی : نابود شد. قرى: از مهمان پذیرایی کرد. قضی : قَضَی حاجته: حاجتش را براورد. قضی بین الخصمین : قضاوت کرد، حکم کرد. کفی: بی نیاز شد. کوی: سوزاند، ( با اهن داغ و غیر ان داغ کرد) و کوی الملابس: لباس را اتو کرد. لوی: در هم پیچید. مشی: راه رفت. مضی: رفت. نآی: دور شد نفی: طرد کرد. نمی: افزود. نوی : قصد کرد. هدی : راهنمایی و ارشاد کرد. هوی : سقوط کرد. وَآى : وعده داد. وعى حفظ كرد وشى به : از او بدگویی کرد. وفی بالوعد: به وعده وفا کرد وقی: حفظ کرد. وهی: سست شد https://eitaa.com/anjomanarabirazavi
عواطف أُمّ انْهَض يا بُنَيَّ؛ فالنَّهارُ قد انقضى، و شبح اللَّيل قد بدا، و الشمس كَالْبخيلِ أخذت تجمع ذهبها المتناثر على الأرض. منْ ذا الذي ثَنَى عليك أطراف النُّعاسِ حتى رُحتَ تغطُّ في سباتٍ عميقٍ ؟ أنت ذلك السّاحر الذي غزا الكَوْنَ ، فوضع خزائنَ الطبيعة بينَ يديَّ ؛ أنت فؤادي الذي صحا على صوتك اللطيف، و سما بي إلى مشارف الأجواءِ العليا. أنَا أُغَنِّي لك لتنامَ ، يا ولدي، و أنت تُغَنِّي لي لِأستقيظَ. حين تٌنادِيِني باكياً أشْعُرُ أنّ فَمَكَ قيثارةٌ ألحانٍ، و حين تُحَدِّقُ إلى وجهي إخالُ نظرا تِك ريشَةَ عودٍ تُداعِبُ أوتارَ قلبي. و أنا اليومَ ، أرى العمرَ فيك يا ولدي؛ و غداً أرميك في سُوقِ العالم الواسعِ، فإذا ضعْتَ في لُجَجِ الحياة ِ المضطربة فَأُمُّكَ منارَةٌ تُنيِرُ بابتسامتها سَبِيلَكَ إلى ميناءِ الهدوء و الأمانِ. ✍متنى بسيار زيبا از زبان مادرى مهربان به فرزندش. https://eitaa.com/anjomanarabirazavi
🌑🌑 به مناسبت نزدیک شدن به روزهای اربعین حسینی برخی از اسامی و مكان هاى مبارک و مقدس معصومین (ع) را تجزیه و ترکیب می کنیم. ۱. (محمد (ص)): این کلمه از حمد مشتق شده، اسم ثلاثی مزید، منقول از اسم مفعول، اسم خاص، صحیح و سالم، از باب تفعیل، برای مفرد مذکر، منصرف ، متصرف، معرب، نکره، در اینجا معرفه است. مجردش از باب علم می اید. ۲. مؤمنین: اسم ثلاثی مزید و اسم فاعل است ، برای جمع مذکر سالم، از باب افعال، از ماده أمن، غير سالم، مهموز الفاء مفردش مومن مي ايد، منصرف، متصرف و مشتق. ٣. إمام: كلمه إمام مشتق از(أمّ)، غير سالم، مهموز الفاء و مضاعف، اسم، اسم ثلاثى مزيد، صفت مشبهه، به معناى الگو و پیشوا، (إمامة) نيز مانند: ( كتابة) با تاء مصدر بوده، گاهی شامل اسم بر وصف است. ۴.وصیّ : اين واژه بر وزن فعیل، از ماده ( وصی) ، غیر سالم، مثال واوی، ناقص یایی، لفیف مفروق، از باب ضرب، فیّومى مي گوید: در اینجا، به معنای مفعول است، جمعش( أوصياء) مى ايد. وصى در اصل ( وصوى) بوده است، به سكون واو، همان گونه که در جمع ظاهر شده و ( اوصیاء ) امده است و (واو) به ( یاء) قلب و در ( يا)ى اصلى ادغام شده و ( وصىّ) شده است. منصرف، متصرف و جامد. ٥. (مرتضى): اين کلمه ، اسم مفعول از باب افتعال است ، مشتق از فعل مضارع مجهول ( یرتضی)، حرف مضارع و استقبال را طبق قواعد صرفى انداخته و ميم مضمومه را به جاى ان گذاشتیم، در نتیجه مرتضی شد، از ماده ( رضی)، غیر سالم، ناقص یایی ، اسم فاعلش از ثلاثی مجرد، ( راضی) و اسم مفعولش، ( مرضیّ عنه). منصرف متصرف و مشتق. ٦_(فاطمة عليها السلام) : اين كلمه، اسم ثلاثى مزيد، اسم فاعل ، براى مفرد مونث، از ماده( فطم) صحيح و سالم، صفت مونث، مذكرش( فاطم ) امده است. ٧. (اُمّ العلوم و اُمّ الفضائل ): كلمه علوم، اسم ثلاثى مزيد بوده و جمع عِلم است، از باب علم صحيح و سالم، منصرف، متصرف ، و مشتق. اما واژه فضائل، جمع فضیلت، و ازماده فضل ، اسم ثلاثی مزید بوده و صحیح و سالم ، منصرف، متصرف و مشتق. ۹_ ( بتول) : این واژه، از ماده (بتل)، از باب نصر، به معنای بریدن ، جدا کردن و قطع کردن است، صحیح و سالم، به معنای ( قطوع) ، جمعش، بتائل می اید. غیر منصرف، متصرف و مشتق. ۱۰( طاهره و سیّده) : كلمه (طاهره)، اسم ثلاثى مزيد، و اسم فاعل، براى مفرده مونث، از ماده ( طهر) و از باب هاى نصر و شرف مى باشد. صحيح و سالم مصدرش طهارت. سيّده : نيز از القاب آيت الله العظمى حضرت فاطمه زهرا عليها السلام مى باشد . اين كلمه اسم ثلاثى مزيد واز باب نصر است، از ماده( سود) ، غير سالم، اجوف واوى ، مذكرش( سيّد مي ايد) . ۱۱. حوراء: اين نام از القاب حضرت فاطمه عليها السلام بوده و از ماده حور است. غير سالم، اجوف واوى، از باب هاى علم و نصر جمعش( حُور) مي ايد. ١٢. زهراء: اسم ثلاثى مزيد ، از ماده زهر، از باب هاى منع و علم مشتق گشته، صحیح و سالم به معنای درخشندگی، مذکرش( ازهر) می اید‌، از باب منع، در رنگ سفید به کاررفته، ولی از باب علم، در سفیدی وجه و صورت به کار می رود. غیر منصرف، متصرف و مشتق. ١٣_ (صدّيقة الكبرى): كلمه صديق اسم، ثلاثى مزيد ، از ماده صدق، صحيح و سالم، صيغه مبالغه، اين واژه در معنا رساتر از ( صدوق) است، منصرف، متصرف، و مشتق، مفرد مونثش ( صدیقة ) مى ايد. و(صَديق ) جمعش يكسان بوده و بر مونث و مذكر دلالت دارد. كبرى: مونث ( اكبر) جمعش( كُبُر) امده غير منصرف، زيرا افعل التفضيل است متصرف ، مشتق. ١٤-فدك: صحيح، سالم، اسم ثلاثى مجرد ، بر وزن فرس است، منصرف ، متصرف ، جامد. ١٥- خديجه: اسم ثلاثى مزيد ، صفت مشبهه، بروزن ( شريفه و نتيجه) از ماده خدج، صحيح و سالم، از باب ضرب، غير منصرف متصرف و مشتق. ١٦_( حسين عليه السلام روحی و ارواحنا له الفداء): اسم ثلاثى مزيد و مصغر ( حسن) ، از باب كرم، صحيح و سالم، دخول ( الف و لام) زينت بر نام و همچنین بر نام( حسن) جایز است. منصرف ، متصرف ، مشتق‌. ۱٧. کربلاء: اين نام از دو كلمه تركيب يافته است. واژه( کرب) مصدر سماعی و اسم ثلاثی مجرد است، بر وزن فلس، از باب نصر، صحیح و سالم، به معنای غم ،اندوه وگرفتاری، جمعش ( کُروب) می اید و جمع ( کُربة ) نيز ( كُرَب) مانند: ( غرفة و غُرَف) به معناى اندوه و مشقت، اسم مفعولش ( مكروب) و به معناى مهموم و غم زده مي باشد، منصرف غير متصرف و جامد. بلاء: مصدر سماعى است، از باب نصر، همزه اش از ( واو) قلب شده، غير سالم، ناقص واوى ، به معناى امتحان، منصرف، غير متصرف وجامد. https://eitaa.com/anjomanarabirazavi
خدمات کتابخانه ای و پژوهشی 🔺به اطلاع پژوهش گران و دانشجویان در سه مقطع تحصیلی می‌رساند کتابخانه تخصصی دانشگاه علوم اسلامی رضوی، با توجه به درخواست دانشجویان گرامی از تاریخ ۸ شهریور تا ۲۳ شهریور در روزهای کاری از ساعت ۷:۳۰ تا ۱۶:۳۰ فعال است و خدمات کتابخانه ای ارائه می‌نماید. ─┅═༅𖣔🌺🌺🌺𖣔༅═┅─