اهـل آه و نالـه کردن نیستم جان من است
اینکه هر دم می رسد برلب نمی فهمی چرا؟
بین مردم مثل من پیدا نخواهد شد نگرد
"یک" ندارد جز خودش مضرب نمی فهمی چرا ؟
بارها گفتم دل دیوانه گرد عشق نه!
نیش خواهی خورد از این عقرب نمی فهمی چرا ؟
بالاخره یه روزی میپذیری و میگذری از همه نبودنها، نشدنها، نخواستنها، رفتنها، تموم شدنها و ناامید شدنها، بدون اینکه دیگه دلیلش برات مهم باشه.
دقیقا همونجایی که از همهی دنیا بُریدی خدا میگه:
«و تظُن انها النهاية و فجأة يُصلح الله كل شئ»
و فکر میکنی که به انتها رسیدی
ولی در یک لحظه خدا همه چیز رو درست میکنه...