▫️عمه جان!
شما غنیمت روزهای سخت مایید؛
شنیدهام به شفاعت شماست که همه شیعیان بهشتی میشوند!
حالا هم چشممان به شفاعت شماست؛
برای نجات از برهوتِ غیبت؛
برای رسیدن به بهشتِ ظهور؛
ای عمّه ی امامِ زمان، اشفعی لنا! 🤲🌹
#گرافیک_مهدوی
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
@valyamr_pirbakran
☀️ امروز:
شمسی: پنجشنبه - ۰۵ تیر ۱۳۹۹
میلادی: Thursday - 25 June 2020
قمری: الخميس، 3 ذو القعدة 1441
🌹 امروز متعلق است به:
🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- لا اِلهَ اِلّا اللهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبین (100 مرتبه)
- یا غفور یا رحیم (1000 مرتبه)
- یا رزاق (308 مرتبه) برای وسعت رزق
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️8 روز تا ولادت امام رضا علیه السلام
▪️26 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام
▪️33 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام
▪️35 روز تا روز عرفه
▪️36 روز تا عید سعید قربان
@ansar_Al_reza_pirbakran
هدایت شده از خبرگزاری بسیج پیربکران شهرستان فلاورجان
برگزاری کلاس های زبان به صورت رایگان.
پایگاه بسیج مقاومت شهیدمفتح فرتخون حوزه مقاومت شهید بهشتی پیربکران ناحیه مقاومت شهرستان فلاوجان خبرگزاری بسیج پیربکران
هدایت شده از خبرگزاری بسیج پیربکران شهرستان فلاورجان
سومین روز درگذاشت بانو کاظمی خواهر شهید مجتبی کاظمی روز پنجشنبه از ساعت ۱۶الی ۱۸ در حسینیه گلستان شهدای روستای ونهر برگزار می شود
4.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مجتبی موسوی ونهری:
به جای آنکه ز کویش🗻
شراب🍇 جمع کند
از آستان🌺 ضریح اش 🌺
خراب😓 جمع کند
نه اینکه با نظرش👁 ذره ✨آفتاب 🌝شود
که دور ذره هزار 💥
آفتاب 😳
جمع کند
اگر زمین خدا گرد گشته🌏
واجب بود 👉
که پای خود 🧎♂جلوی
🌺 بوتراب🌺 جمع کند
کدام مزرعه 🌾🌾
چون مضجع 🌺علی🌺 ست؟
که دل 💓
در آن گناه🔥 بریزد
ثواب 💐جمع کند
فشار دور ضریحش
عرق 😅گرفت ، که او
ز خار🌵 هم بتواند
گلاب 🌺🌸جمع کند.،
😍
#مولانا_و_صاحبنا_امیرالمومنین🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
هدایت شده از خبرگزاری بسیج پیربکران شهرستان فلاورجان
☀️ امروز:
شمسی: جمعه - ۰۶ تیر ۱۳۹۹
میلادی: Friday - 26 June 2020
قمری: الجمعة، 4 ذو القعدة 1441
🌹 امروز متعلق است به:
🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ (100 مرتبه)
- یا ذاالجلال و الاکرام (1000 مرتبه)
- یا نور (256 مرتبه) برای عزیز شدن
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️7 روز تا ولادت امام رضا علیه السلام
▪️25 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام
▪️32 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام
▪️34 روز تا روز عرفه
▪️35 روز تا عید سعید قربان
@basijnews_pirbakran
دلتنگ حرم اربابم:
💚کی شود در
✨ندبه های جمعه پیدایت کنم
💚گوشه ای تنها
✨نشینم تا تماشایت کنم
💚می نویسم روی
✨هر گل نام زیبای تو را
💚تا که شاید
✨این روز جمعه ملاقاتت کنم
#السلام_علیک_یا_صاحب_الزمان
#الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَ_الْفَرَج @madahanpirbakran
هدایت شده از خبرگزاری بسیج پیربکران شهرستان فلاورجان
7 تیرماه ، سالروز شهادت مظلومانه دکتر بهشتی
و
72 تن یاران انقلاب اسلامی گرامی باد. #خبرگزاری_بسیج_ پیربکران #روابط عمومی حوزه_ شهید _بهشتی پیربکران #ناحیه_مقاومت_شهرستان_فلاورجان
هدایت شده از خبرگزاری بسیج پیربکران شهرستان فلاورجان
🔷 هفته صرفه جويي در مصرف آب گرامي باد.
🚰روابط عمومي امور آب و فاضلاب شهرستان فلاورجان
هدایت شده از خبرگزاری بسیج پیربکران شهرستان فلاورجان
❇️نخونی وجدانا از دستت رفته
💟ولی اگر خوندی حالت عوض شد دعام کن🌼🌼
💠اتفاقی جالب در تفحص یک شهید...
🔹می گفت:اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران.علیرغم مخالفت شدید خانواده و بخاطر عشقم به شهداء حجره پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر۲۷ محمد رسول الله (ص)راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم.
یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان... بعد از چند ماه، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم.
یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم. سفره ساده ای پهن می شد اما دلمان،از یاد خدا شاد بود و زندگیمان،با عطر شهدا عطرآگین.تا اینکه...
🔹تلفن زنگ خورد وخبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد.آشوبی در دلم پیدا شد.حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم. نمی خواستم شرمنده اقوامم شوم.با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم.
🔹 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان وپلاک شهیدی نمایان شد. شهیدسیدمرتضیدادگر...🌷
فرزند سید حسین اعزامی از ساری...
گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من....
🔹استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده شهید،به بنیاد شهید تحویل دهم.
🔹قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد،دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند.با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم.
🔹"این رسمش نیست با معرفت ها...ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم....راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده خانواده مان شویم. گفتم و گریه کردم.
🔹دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم: «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید...»
🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.هرچه فکرکردم،یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.با خودم گفتم هرکه بوده به موقع پول را پس آورده،لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.به قصابی رفتم.خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم:
🔹بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است.به میوه فروشی رفتم،به همه مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سرزدم،جواب همان بود.بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است.گیج گیج بودم.خرید کردم و به خانه برگشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟
🔹وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته با چشمان گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد.
🔹جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟
🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد:خودش بود. بخدا خودش بود.کسی که امروز خودش را پسر عمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود.
کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم.مثل دیوانه ها شده بودم.عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم. می پرسیدم:آیا این عکس، عکس همان فردی است که امروز...؟
🔹نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم.مثل دیوانه هاشده بودم.به کارت شناسایی نگاه کردم،
🔹شهید سید مرتضی دادگر. فرزند سید حسین.. اعزامی از ساری..
وسط بازار ازحال رفتم.
🔹ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون🌹
🌀 اگر دلت شکست حداقل به یک نفر ارسال کن.
هدایت شده از بسیج مساجد و محلات استان اصفهان
🌹یک هدیه معنوی تقدیم به همه دوستان
🍎زیارت حضرت سید الشهداء (علیه السلام)...
خیلی زیباست.
با کلیک کردن فلش های داخل عکس، شما رو به هر جای حرم که بخواهید میبره و آخرش که به ضریح می رسید می توانید برای امام حسین علیه السلام نامه هم بنویسید.🌸✨
👇👇👇👇بزنید رو این لینک و وارد حرم شوید...
http://app.imamhussain.org/tour/
التماس دعای فراوان
زیارتتون قبول ان شاالله
━━━💠🍃🌸🍃💠━━━