eitaa logo
کانال رسمی هیئت انصارالرضا بخش پیربکران
33 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
63 فایل
هیئت انصارالرضا بخش پیربکران چهارشنبه شب ها ساعت 19:30 دقیقه در محل ثابت حوزه مقاومت بسیج شهید بهشتی پیربکران برگزار می گردد. هر هفته با دعوت شما در یک روستا یا مسجد یا حسینه تشکیل می شود. آدرس حوزه: پیربکران - بعد از فلکه آسیاب - جنب پارک شهروند پیربکران
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️نخونی وجدانا از دستت رفته 💟ولی اگر خوندی حالت عوض شد دعام کن🌼🌼 💠اتفاقی جالب در تفحص یک شهید... 🔹می گفت:اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران.علیرغم مخالفت شدید خانواده و بخاطر عشقم به شهداء حجره پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر۲۷ محمد رسول الله (ص)راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم. یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان... بعد از چند ماه، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم. یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم. سفره ساده ای پهن می شد اما دلمان،از یاد خدا شاد بود و زندگیمان،با عطر شهدا عطرآگین.تا اینکه... 🔹تلفن زنگ خورد وخبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد.آشوبی در دلم پیدا شد.حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم. نمی خواستم شرمنده اقوامم شوم.با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم. 🔹 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان وپلاک شهیدی نمایان شد. شهیدسیدمرتضی‌دادگر...🌷 فرزند سید حسین اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من.... 🔹استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده شهید،به بنیاد شهید تحویل دهم. 🔹قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد،دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند.با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم. 🔹"این رسمش نیست با معرفت ها...ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم....راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده خانواده مان شویم. گفتم و گریه کردم. 🔹دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم: «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید...» 🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.هرچه فکرکردم،یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.با خودم گفتم هرکه بوده به موقع پول را پس آورده،لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.به قصابی رفتم.خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم: 🔹بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است.به میوه فروشی رفتم،به همه مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سرزدم،جواب همان بود.بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است.گیج گیج بودم.خرید کردم و به خانه برگشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ 🔹وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته با چشمان گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد. 🔹جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟ 🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد:خودش بود. بخدا خودش بود.کسی که امروز خودش را پسر عمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود. کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم.مثل دیوانه ها شده بودم.عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم. می پرسیدم:آیا این عکس، عکس همان فردی است که امروز...؟ 🔹نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم.مثل دیوانه هاشده بودم.به کارت شناسایی نگاه کردم، 🔹شهید سید مرتضی دادگر. فرزند سید حسین.. اعزامی از ساری.. وسط بازار ازحال رفتم. 🔹ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون🌹 🌀 اگر دلت شکست حداقل به یک نفر ارسال کن.
🌹یک هدیه معنوی تقدیم به همه دوستان 🍎زیارت حضرت سید الشهداء (علیه السلام)... خیلی زیباست. با کلیک کردن فلش های داخل عکس، شما رو به هر جای حرم که بخواهید میبره و آخرش که به ضریح می رسید می توانید برای امام حسین علیه السلام نامه هم بنویسید.🌸✨ 👇👇👇👇بزنید رو این لینک و وارد حرم شوید... http://app.imamhussain.org/tour/ التماس دعای فراوان زیارتتون قبول ان شاالله ━━━💠🍃🌸🍃💠━━━
یا مهدی عج: 🔰در بهشت زهرای تهران قطعه ۵۰، شهیدی خوابیده است که قول داده برای دعا کند🤲 سنگ قبر ساده او حرفهای صمیمانه اش و قولی که به زائرانش می دهد دل آدم را میکند. 📜بخشی از وصیتنامه: 📝شما چهل روز باشید خواهید دید که درهای رحمت خداوند چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد. 📝نمازهای واجب خود را دقیق و بخوانید، خواهید دید درهای اجابت به روی شما باز میشود👌 📝سوره را هر شب یک مرتبه بخوانید، خواهید دید که چگونه فقر از شما روی برمی گرداند. از شما بزرگواران خواهشی دارم، بعد از نمازهای یومیه فراموش نشود و تا قرائت نکردید از جای خود بلند نشوید🚷 زیرا امام منتظر دعای خیر شما است. 📝اگر درد دل داشتید و یا خواستید بگیرید بیایید سر مزارم🌷 به لطف خداوند حاضر هستم. من منتظر همه شما هستم. دعا می کنم تا هرکسی لیاقت داشته باشد شود. خداوند سریع الاجابه است✅ پس اگر می خواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید. خواندن و یاد شما بسیار موثر است برای من، پس فراموش نکنید🙏 @valyamr_pirbakran
شش ذی القعده سالروز بزرگداشت حضرت احمد بن موسی الکاظم گرامی باد . بسیج پیربکران عمومی حوزه_ شهید بهشتی پیربکران
مرگ برآمریکا واسراییل: 🌹مردان ماسک پوش ❤️روزی روزگاری در این سرزمین مردانی بودند که ماسک روی صورتشان را با اصرار به صورت همرزمشان میزدند. همانهایی که هنوز هر از گاهی خبر پرکشیدن یکیشان را میشنویم. چه درد آور است وقتی میبینیم امروز در همین سرزمین افرادی هستند که ماسک را احتکار می کنند تا با چندین برابر قیمت به هموطن خودشان بفروشند.
9.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ماجرای شنيدنی شفای نوزاد در حرم مطهر حضرت امام الرئوف (ع) در دوران قرنطینه یا علی اصغرِ امام حسین
باعرض سلام لطفآ انگشت مبارکتونو بذارین روی لینک ببین چی میاد واستون... من اولین نفر بودم ک این سورپرایز رو براتون فرستادم 👇🏻👇🏻👇🏻 👇🏻http://goo.gl/59TZRD
14 تیر ماه روز شهرداری ها و دهیاری ها گرامی باد . روز تجلی تعهد ومسئولیت انسانی بسیج پیربکران عمومی حوزه مقاومت بسیج شهید بهشتی پیربکران