قصه من از اولین ماه بهاری در سال 1367 شروع شد؛
همون شبهایی که باید از ترس بمبارون های صدام هی میرفتی پناهگاه😨
(خاطرات مادرم)
شبهای پر التهاب ، ولی در خانواده ای پر از انرژی و حال خوب😊
محمد حسین انصاری|عضو شوید👇🏻
@ansari_m_h
.
یه خانواده نه نفره😳
تعجب نداره اون موقع تعداد بالا مد بود 😁
الآن رو نبینین خودمونو سرگرم یکی دوتا بچه کردیم🥴
محمد حسین انصاری|عضو شوید👇🏻
@ansari_m_h
کجا بودم😏
باشه بابا الآن میگم....
چهار تا خواهر دسته گل و دو تا داداشی جااان بعلاوه خودم میشیم هفت تا🙃
درست گفتم؟😢
هولم نکنید بزارید بشمارم🤓
محمد حسین انصاری|عضو شوید👇🏻
@ansari_m_h