💊سرماخوردگی و سینوزیت خود را با این گیاهان درمان کنید.
🔹️نصیری، کارشناس و پژوهشگر طب سنتی: بخور اکالیپتوس برای درمان سرماخوردگی میتواند یکی از بهترین بخورهای گیاهی باشد، به خصوص اینکه گیاه اکالیپتوس یک گیاه ضدعفونی کننده و خلط آور است، بو کردن اکالیپتوس میتواند باعث بهبود تنفس شود و گرفتگی بینی را نیز رفع کند؛ به همین یکی از بهترین بخورها برای سرماخوردگی، بخور اکالیپتوس است.
🔹️کاه جو یکی از بهترین گیاهان برای درمان سرماخوردگی محسوب میشود که فواید بیشماری دارد، این بخور حتی میتواند مانع از بروز مشکلات تنفسی بیشتری شود.
🔹️بخور آویشن برای سرماخوردگی نیز فوق العاده است، افرادی که دارای علائم گلودرد، سرفه و خشکی گلو هستند، میتوانند با کمک بخور آویشن، علائم خودشان را کاهش دهند.
🔹️گلاب خاصیت ضدعفونی کنندگی دارد و حتی میتواند باعث کنترل علائم تنفسی بیماران مبتلا به سرماخوردگی شود، بخور گلاب یکی از بیخطرترین انواع بخور برای درمان سرماخوردگی محسوب میشود، بنابراین، همه افرادی که مبتلا به بیماری سرماخوردگی هستند، میتوانند از بخور گلاب برای درمان سرماخوردگی استفاده کنند.
─═════⊰🔻⊱═════─
همراه با #انصار
در #ایتا_
@ansarkaj
🔴سردار سلامی: سپاه نبود امنیت اروپا از بین میرفت
♦️ فرمانده کل سپاه:اروپاییها اشتباهات خود را تکرار نکنند، هر چند به همراه آمریکا عادت دارند جای ظالم و مظلوم و شهید و جلاد را عوض کنند.
♦️اگر مجاهدتهای مجموعه سپاه به ویژه با محوریت نیروی قدس و فرماندهی شهید سلیمانی نبود، قطعاً آتشفشان تروریستی که توسط آمریکاییها ایجاد شد، دامنگیر اروپاییها میشد و امنیتی که امروز در اروپا حاکم است، از بین میرفت.
♦️اروپا دوبار خود را در یک جنگ جهانی قرار داد و امروز بر ویرانههای همان جنگهای گذشته، اروپای جدید شکل گرفته است، اروپا از اشتباهات گذشته خود درس نگرفته است و فکر میکند با چنین بیانیههایی میتواند این سپاه عظیم که سرشار از قدرت ایمان، توکل، قدرت و اراده است را متزلزل کند.
♦️ما هرگز از چنین تهدیداتی و حتی عمل نسبت به آن نگران نیستیم، چرا که هر چقدر دشمنان به ما فرصت عمل دهند، ما قویتر عمل میکنیم.
♦️ما به اروپایی ها توصیه می کنیم که تکرار اشتباهات گذشته خود را مرتکب نشوند. اگر اروپایی ها دچار اشتباه شوند، باید پیامد اشتباه خود را بپذیرند.
#لبیک_یا_خامنه_ای #سپاه
🇮🇷کانال انصار 🇮🇷
🌍@ansarkaj ایتا
سرگردان در رمل ها
قسمت چهارم (پایان)
خاطرات عملیات چزابه
راوی: سرهنگ پاسدار اکبر جوانی
در بین راه دو آهو که به این طرف و آن طرف می رفتند. آنها را قسم می دادم، که مرا راهنمایی کنند. آنها قسمتی از راه را با من ادامه دادند و پس از آن فرار کردند. هوا رو به تاریکی میرفت از شدت سرما نمیدانستم چه کنم. گودالی حفر کردم مقداری شاخه ی درخت را شکستم و روی خود کشیدم که شاید از شدت سرما کاسته شود.از فرط خستگی بیهوش شدم. در دل شب احساس کردم بدنم خیس شده است. هنگامی که من به خواب رفته بودم باران رحمت الهی شروع به باریدن کرده بود. آن شب طولانی و جانفرسا رو به پایان و صبح صادق در حال طلوع بود. چشم هایم را آرام آرام گشودم، مقدار آبی که پایین تپه جمع شده بود را برای رفع تشنگی نوشیدم، کمی جان گرفتم و به راه خودم ادامه دادم. باز هم بیابان بود و تنهایی، بیابان بود و نوجوانی پانزده ساله با جثه ای ضعیف که فقط به امید الطاف الهی زنده بود. تشنگی و خستگی توانم را ربوده بود. لحظه ای توقف نمی کردم. ظهر شده بود ولی باز هیچ خبری نبود، نه خبری از جبهه ی جنگ بود و نه از موجودی زنده و نه از آبادی.
ساعت ها به کندی می گذشت. بعد از ظهر شده بود، صدای انفجار گلولهای توجه ام را جلب کرد، به آن جهت دویدم، نزدیک و نزدیک تر شدم. تا جایی که در هنگام شنیدن سوت خمپاره روی زمین می خوابیدم تا از ترکش های آن در امان باشم. یکی دو ساعت گذشت تا خودم را به خاکریز جدید رساندم معلوم نبود از عراقی هاست یا از خودمان.
آرام آرام جلوتر آمدم از فارسی صحبت کردن آنها متوجه شدم که ایرانی هستند، نور امیدی در دلم درخشید. خودم را به آنها رساندم. درست بود، بچه های گردان زرهی تیپ امام حسین(ع) آنجا بودند. تازه متوجه شدم که جبهه ی چزابه را دور زده ام و پشت خط دوم خودی رسیده ام. بچه های زرهی اطرافم را گرفتند و از من پذیرایی کردند. برادر رضا عسگری مرا پیش برادر ردانی پور برد. من یک گزارش کامل به حاج آقا مصطفی دادم و نقطه دقیق استقرار توپخانه دشمن را جهت اجرای آتش به او گزارش کردم و ایشان نیز مرا تشویق نمودند.
بدینگونه سفر من به دور منطقه ی چزابه به پایان رسید. این گونه خودسازی نه تنها برای من که برای اکثر برادران گردان های مختلف پیش می آمد. اما تفاوت آن با دیگران، در آن بود که این سرگردانی باعث شد من به درون خود نزدیکتر شوم و دریافتم که "انسان این موجود مغرور و فریفته ی نفس، در برابر عظمت و قدرت بی انتهای الهی، هیچ و پوچ است.
قسمت پایانی
تشکر از برادر اکبر جوانی عزیز