خدا مرحوم آقای شیخ مرتضی زاهد را رحمت بکند!
ایشان از اولیای الهی بود که پنجاه، شصت سال پیش در تهران زندگی میکرد؛ نماز جماعتی در تهران داشت که از اطراف میآمدند تا پشت سر ایشان نماز بخوانند؛ بلاتشبیه شبیه نماز آقای بهجت که زمانی که این بزرگوار زنده بودند، برگزار میشد.
آقای شیخ مرتضی زاهد، واقعاً هم زاهد بود؛ الان نوه و نوادههای ایشان در تهران هستند.
گاهی مواقع آیتالله آقای بروجردی، در قم، مرجع تک شیعه، ایشان را دعوت میکرد و میگفت: آقا! شنیدهایم که شما مردم را در تهران موعظه میکنید؛ به قم بیا و من را هم نصیحت بکن.
ایشان به قم رفته بود؛ یک روایت برای آقای بروجردی خواند؛ کمی صحبت کرد که آقای بروجردی، زارزار گریه میکرد.
آقای شیخ مرتضی زاهد، صاحب نفس بود.
بعضی از کسانی که در پشت سر ایشان نماز میخواندند، میگفتند: دیدیم که یکی دو روز است که حواس ایشان پرت است؛ پریشان است و گاهی اوقات نماز را جابهجا میکند (البته آن جابهجایی که باعث بطلان نماز بشود نیست، مثلاً در رکعت دوم که باید بنشیند، بلند میشود و یکمرتبه یادش میآید که تشهد نگفته است و مجدداً مینشیند و تشهد میخواند).
ما از پریشانی ایشان تعجب میکردیم؛ حتی بعد از نماز هم که برای مردم صحبت میکرد، یک مقدار پراکندهگویی داشت.
یکی از افراد میگفت: بعد از نماز که به سمت خانهاش میرفتیم، ایشان در خیابان حواسش نبود و من دستش را گرفتم تا ماشین به او نزند.
این پریشانی، دو سه روز با او بود تا اینکه یکی از او پرسید: حاجآقا! دو سه روز است که شما پریشانی و حواستان سر جایش نیست!
گفت: بله که پریشانم؛ حواسم سر جایش نیست.
گفتند: برای چه؟
گفت: من دو سه روز پیش، روایتی از پیغمبر خواندم که آن من را پریشان کرده است.
(چون که اهل باور بود، روایات اهلبیت را هم باورداشت).
آن روایت این است، (عنایت بفرمایید ببینید ما باید چهکار بکنیم!): پیغمبر اکرم به امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ فرمود: علی جان! به تعدادی که تو از راههای هدایت بلد هستی؛ شیطان هم از راههای گمراه کردن بلد است.
امیرالمؤمنین چقدر راه بلد است؟ اصلاً استاد این کار است، تا آخر این راه را رفته است.
به تعدادی که تو میدانی، شیطان هم راههای گمراه کردن بلد است.
آقای شیخ مرتضی زاهد میگفت: حالا میخواهید که من با اینچنین موجودی که به جان ما افتاده است، راحت باشم؟! پریشان نباشم؟!
از زمانی که این روایت را خواندهام پریشان شدهام که اینچنین موجودی به جان ما افتاده است.
برادران بزرگوار! شیطان یک موجود تخیلی نیست؛ یک موجود واقعی است.
لشکرکشی دارد؛ جنود دارد؛ سرباز دارد؛ فرمانده لشکرهایش که کوتاهی میکنند، گردن میزند.
یک موجود واقعی است و هم از جن لشکریانی دارد و هم از انسانهایی که شیطانصفت هستند مأمورینی دارد.
خود ما داریم انسانهای شیطانصفتی را میبینیم که در دنیا دارند اینهمه پستی میکنند؛ آلودگی درست میکنند؛ نشستهاند و همه فکر و ذکرشان، تولید یک فیلم فاسد شده است؛ همۀ فکرشان این شده است که بتوانند یک سایت مبتذل و انواع و اقسام هوسرانیها را تولید بکنند.
آدم متحیر میشود از اینکه چقدر فکر کردهاند که مثلاً بیش از چهارصد میلیون سایت مبتذل در اینترنت است (البته آمار دقیقی ندارد؛ این آمار تخمینی است)
آدم حیرت میکند از اینکه چقدر باید کسی پست باشد تا اینها را برای فاسدتر شدن آدمها درست بکند، و درعینحال بهقدری متنوع باشد و هرطور هرزگی در آن باشد که مخاطب خسته نشود.
اینها جنود ابلیس هستند؛ شیطان دارد خستگیناپذیر در این عالم کار میکند.
به عقیدۀ خود بنده، نوک تیز پیکان حملۀ شیطان، الان به سمت خانوادهها است؛ هدفش فروپاشی و سقوط خانواده است؛ چرا؟
چون که وقتی که خانواده سقوط بکند، دیگر سربازی برای دین و ولی خدا تربیت نمیشود.
خانه و خانواده محل رشد است؛ محل تربیت است؛ محل عبادت است؛ خانه و خانواده که از بین برود، کار تمام است.
همان بلایی که به سر غرب آمد و خانواده ازهمپاشیده شد؛ میخواهد این بلا را به سر کشورهای اسلامی و از جمله کشور ما بیاورد.
نوک تیز پیکان حمله، به سمت خانوادهها است.
شما روایات را ببینید (البته اگر این روایات را هم نداشتیم، با چشم داریم مبینیم)، چند تا از آسیبهایی که شیطان در آخرالزمان وارد میکند این است:
«كَثُرَ اَلطَّلاَقُ» طلاق زیاد میشود
«کَثُرَ الْعُقوقْ» عاق شدن زیاد میشود؛ یعنی هم بچهها حرمت پدر و مادر را نگه نمیدارند و دل آنها را میشکنند و عاق والدین میشوند و هم والدین حرمت بچهها را نگه نمیدارند، ظلم میکنند، شخصیت آنها را خورد میکنند و عاق فرزندان میشوند.
ما معمولاً عاق والدین را زیاد شنیدهایم؛ اما عاق فرزندان را کمتر شنیدهایم؛ عقوق، دوطرفه است؛ یعنی اگر پدر و مادر به فرزندانشان ظلم بکنند، عاق فرزندان میشوند که این هم در روایات ما است.
در آخرالزمان، قطع رحم زیاد میشود؛ فامیل با فامیل رابطۀ چندانی ندارند.
این که در روایات است که طلاق، عاق شدن و قطع رحم زیاد میشود؛ یعنی چه؟
این یعنی سستشدن پیوندهای خانوادگی؛ وقتی که طلاق زیاد میشود، فاصلۀ زن و شوهر؛ وقتی که قطع رحم زیاد میشود؛ یعنی فاصلهٔ فامیل زیاد شده است؛ وقتی که عاق شدن زیاد میشود، یعنی فاصلۀ پدر و مادر زیاد شده است.
شیطان دارد رابطهها و پیوندها را سست میکند؛ ببینید دارد چهکار میکند.
این در قرآن است: «إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ» شیطان نزاع و فاصله میاندازد.
اگر این روایات هم نباشد؛ ما داریم با چشم میبینیم.
آیا این مسئلۀ کمی است که در شهرهای بزرگ شیعه، در کشور امام زمان ـ علیهالسلام ـ از هر ده ازدواج، سه یا چهار مورد منجر به طلاق میشود!
این خیلی فاجعه است!
این آمار طلاقهای قانونی است که در محضر ثبت شده است؛ طلاقها عاطفی که زن و شوهر با هم رابطۀ خوبی ندارند و فقط دارند کنار هم دیگر زندگی میکنند که اصلاً آمار ندارد!
طلاق زیاد شده است!
حرمت پدر و مادر نسبت به بچهها حفظ نمیشود یا پدر و مادر حقوق بچهها را رعایت نمیکنند.
اگر این روایات را هم نداشته باشیم، داریم با چشم میبینیم.
قطع رحم زیاد شده است و فامیلها با هم روابط زیادی ندارند؛ کاری به همدیگر ندارند؛ به هم دیگر رسیدگی نمیکنند.
وقتی این اتفاق بیفتد؛ خداینکرده نتیجهاش این میشود که برای دین خدا سربازی تربیت نمیشود.
تربیت در خانه است؛ اگر بهجای اینکه بچه اهل خانه باشد، اهل خیابان و قهوهخانه باشد؛ مشخص است که چه اتفاقی میافتد.
شیطان دارد این کار را انجام میدهد.
مخصوصاً که متأسفانه فضاهای مجازی هم دارد به این قضیه دامن میزند؛ شبکههای اجتماعی که به طور گستردهای پخش است و بیش از نود درصد جوانها ما با این فضاها مرتبط هستند و نمیشود آن را حذف کرد. درهرحال این یک تکنولوژی است که آدم میتواند از آن درست استفاده بکند.
اگر آدم از آن درست استفاده بکند، فرصتهایی هم وجود دارد؛ ارتباط با هم سهل میشود و اتفاقاً صلۀ رحم هم راحت میشود و خیلی راحت میتوانند با یکدیگر تماس بگیرند.
وقتی که به اینترنت متصل باشی، اطلاعات بهروز داری.
ابزاری است برای تبلیغ فرهنگ و دین خودمان است
به شرط اینکه درست استفاده بشود و مدیریت آن در دست ما باشد؛ چون که مدیریت فضای مجازی الان در دست ما نیست، متأسفانه الان بیشتر تهدید است تا فرصت؛ بیشتر ضرر است تا اینکه نفع باشد.
همۀ ما این را میدانیم؛ بیشتر ضرر است و به عقیدۀ من ضررش فقط این نیست که مثلاً دوستیهای ناباب پیدا میشود (این ضرر است؛ اما ضرر مهمش نیست)؛ ضررش فقط این نیست که وقت آدم ساعتها تلف میشود، مثلاً در گوشی یا پای مانیتور ساعتها وقت پِرت دارد.
ضررش فقط ضرر جسمی و روحی نیست.
به نظر من، مهمترین ضرری که این فضای اجتماعی و شبکهها مجازی دارد این است که چون مدیریت آن در دست ما نیست، یک تربیت جدید، یک اخلاق جدید و کمکم یک دین جدید وارد نسل و اولاد ما میشود.
کمکم فاصلهها زیاد میشود؛ کمکم عفت و حیا کمرنگ میشود؛ کمکم غیرت کمرنگ میشود؛ کمکم احترام به بزرگتر کمرنگ میشود.
چون که در فضای اینترنت هرطوری که دلت میخواهد میتوانی حرف بزنی، در چت کردن کسی نیست که یقهات را بگیرد؛ بنابراین هرچه میخواهی بگو؛ کسی نیست که جلوی تو را بگیرد.
کمکم حرمتها از بین میرود و بعد از سه چهار نسل که بگذرد، آدم میبیند که یک دین و اخلاق جدید میآید.
فاصلهها دارد زیاد میشود!
من یک کاریکاتور در مجلهای دیدم که خیلی گویا بود؛ کاریکاتور این بود که دو صندلی پشت به هم بوند و زن و شوهر هم روی آن نشسته بودند و هرکدام یک لپتاپ جلوشان بود و داشتند چت میکردند.
یعنی به هم نزدیک هستند؛ اما از هم دورند.
این چیزی است که معروف است که فضاهای مجازی، دورها را نزدیک کرده است و نزدیکها را دور کرده است.
پنج نفر در یکخانه و کنار هم هستند؛ اما هرکدام مشغول گوشی خودش است.
میانگین مصاحبت با همدیگر، اینکه با همدیگر حرف بزند و درد و دل بکنند، در ایران ما بیست دقیقه است. (من نمیخواهم بگویم که این آمار خیلی دقیق است)
در شبانهروز بیست دقیقه با همدیگر هم صحبت هستند!
این همان است که دارد فاصلهها را زیاد میکند؛ باید چهکار بکنیم؟ راهکارش بماند.
امام صادق ـ علیهالسلام ـ وقتی که داشت آخرالزمان را ترسیم میکرد که چه خبر است و چه میشود؛ دینداری چقدر سخت میشود؛ شیطان چگونه حمله میکند؛ زراره که از اصحاب امام بود، گفت: آقا! اگر ما آن دوره را درک بکنیم، باید چهکار بکنیم؟
امام صادق ـ علیهالسلام ـ فرمودند: «فَلْزِمْ هذِهِ الدُّعا يَا اَللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ اَلْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ»
این دعا، دعای «غریق» است؛ کسی که دارد غرق میشود و تلاش میکند که چیزی را بگیرد؛ امام صادق ـ علیهالسلام ـ فرمودند این دعا را بخوان، این دعا دست میگیرد.
نکتهای که من میخواهم بگویم این است که امام صادق ـ علیهالسلام ـ فرمود: در آن دورۀ سخت، این دعا را زیاد بخوان؛ یعنی این که آن دوره، به علم و خودم بلدم تکیه نکنی؛ این خودم خودم، کار را غلط میکند و بیشتر تو را با شیطان سنخیت میدهد.
این مورد چیزی نیست که آدم خودم خودم داشته باشد؛ آدم باید در مقابل شیطان به خدا پناه ببرد و اهل دعا و توسل باشد؛ به قلعهای پناه ببرد که شیطان زورش به آنجا نمیرسد؛ وَاِلّا مگر ما میتوانیم که در مقابل شیطان مقاومت بکنیم!
شیطان میدانست که نسبت به انبیا زورش نمیرسد؛ اما نسبت به اطرافیانشان نفوذ میکرد تا کار آنها را به هم بریزد. یک نمونۀ آن در قرآن آمده است؛ توجه بکنید که ما با چه موجودی طرف هستیم.
در سورۀ قصص است که زمانی که حضرت موسی تحت تعقیب فرعونیان بود؛ شبانه و در زمان غفلت وارد مصر شد: «دَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَىٰ حِينِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِهَا»
وقتی که وارد شهر شد، دید که یکی از طرفدارانش از بنیاسرائیل با یکی از سربازان فرعون درگیر شدهاند و هم دیگر را بهقصد کشت میزنند.
حضرت موسی، آنها را که دید به سمت آنها رفت.
«فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ»
شیعۀ حضرت موسی فریاد زد که به دادم برس.
حضرت موسی رفت و یکمشت به سمت سرباز فرعونی پرت کرد و او در جا افتاد و مرد. «فَوَكَزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيْهِ»
اینکه این بزرگوار چطوری زد که او مرد؛ ببینید که حضرت موسی چه است! این تعبیر قران است که زد و او افتاد.
حضرت موسی ازیکطرف فرار کرد و شیعهاش هم از طرفی دیگر فرار کرد.
کسی فکر نکند که آن سرباز مظلوم بود و حضرت موسی مظلومانه او را کشت؛ او یکی از فرعونیانی بود که تجاوز و کشتارهای زیادی کرده بود و مستحق کشتهشدن بود.
فردای آن روز، حضرت موسی دومرتبه به شهر آمد و آب از آب تکان نخورده بود؛ کسی نفهمید که چه کسی او را کشته است.
وقتی آمد متوجه شد که شیعۀ دیروزیاش با یک نفر دیگر دستبهیقه شده است؛ تاچشم آن شیعه به حضرت موسی افتاد، گفت: موسی! به دادم برس.
حضرت موسی اول شیعۀ خودش را سرزنش کرد که چرا هر روز شر به پا میکنی؟! سپس برای کمک به او جلو رفت؛ اما چون که شیعهاش ابتدا سرزنش حضرت موسی را شنیده بود، فکر کرد که موسی ـ علیهالسلام ـ دارد برای زدن او میرود؛ زور موسی را هم که دیده بود.
تا این گمان به ذهنش رسید فریاد زد: «يَا مُوسَىٰ أَتُرِيدُ أَنْ تَقْتُلَنِي كَمَا قَتَلْتَ نَفْسًا بِالْأَمْسِ» موسی! میخواهی من را بکشی؟ همانطور که دیروز یک نفر را کشتی؟
حضرت موسی را لو داد که دیروز موسی یک نفر را کشته است؛ وَاِلّا به جز او کسی خبر نداشت که حضرت موسی یک نفر را کشته است.
یعنی نزدیک بود که حضرت موسی لو برود که سریع فرمود: «هَٰذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ» این از عمل شیطان است.
مأمون، از امام رضا ـ علیهالسلام ـ پرسید: مگر شما اعتقاد ندارید که انبیا معصوم هستند؛ پس چرا حضرت موسی گفت: این عمل شیطان بود؟ (این که زد او را کشت)
امام رضا ـ علیهالسلام ـ فرمودند: مقصود از اینکه حضرت موسی گفت که این عمل، عمل شیطانی بود، عمل خودش را که نگفت؛ مقصود نزاعی بود که بین آن دو نفر بود.
شیطان آمد و نزاعی بین دو نفر انداخت (یکی از شیعیان حضرت موسی و یکی از فرعونیان) تا حضرت موسی را خرج یک سرباز فرعونی بکند.
شیطان داشت کاری میکرد که حضرت موسایی که قرار است قیام بکند؛ ظهور بکند و بساط فرعونیان را جمع بکند، خرج یک سرباز بشود.
اگر حضرت موسی در آنجا لو میرفت؛ اگر حضرت موسی را میگرفتند؛ کار تمام میشد و دیگر ظهوری نبود که بتواند بساط فرعونیان را جمع بکند.
توجه بکنید! شیطان به کار انبیا هم اخلال وارد میکند؛ به خودشان تسلط ندارد که آنها را به گناه بیندازد؛ اما به اطرافیانشان که تسلط دارد.
شیطان، به امیرالمؤمنین تسلط ندارد؛ اما به خوارج تسلط دارد و آنها را به جان امیرالمؤمنین میاندازد.
شیطان به اطرافیان تسلط دارد!
شیطان حتی برای انبیا کمین کرده است؛ حالا ما که با اینچنین موجودی طرف هستیم، میتوانیم که به خودمان تکیه بکنیم و بگوییم خودم بلدم و خودم میدانم؟
امام صادق ـ علیهالسلام ـ فرمود: خودم را کنار بگذار.
در آخرالزما
ن باید توسل داشته باشی و اهل دعا باشی.
اینکه شما در قرآن خواندهاید و معروف است: «إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا»
شیطان برای کسی ضعیف است که خودش را به خدا بسپارد؛ وَاِلّا شیطان خیلی هم قوی است؛ چه کسی گفته است که ضعیف است!
خدا مرحوم آیتالله آقای کشمیری را رحمت بکند!
این عارف باعظمت میگفت: اگر زمانی دیدید که دارید دچار گناهانی میشوید و شیطان دارد به شما مسلط میشود؛ چشمتان به گناه میافتد؛ یک خلوتی پیدا بکنید و زیارت آل یاسین برای امام زمان بخوانید و در خلوت خودتان فریاد بزنید: یا صاحبالزمان! اَدرِکنی! یا صاحبالزمان اَدرِکنی! یا صاحبالزمان أَغِثْنیٍ!
آقا! به فریادم برس؛ من زورم نمیرسد؛ شما این سگ را رد بکن؛ شما شیطان را رد بکن!
باید آنها کمک بدهند.
یکی از لاتهای تهران که توبه کرده بود، به مکه رفت؛ این بندۀ خدا که قبلاً اهل دین و دعا نبود، وقتی که وارد مسجدالحرام شد و سیل جمعیت را دید که دور خانۀ خدا میچرخند؛ هیجانی شد و گفت: خدایا! به تو میگویند رفیق. (در دعای جوشن کبیر یکی از اسمهای خدا رفیق است، یا رَفیق یا شَفیق)
خدایا! تو رفیقی، رفیق! شیطان دارد رفیقت را میبرد؛ دستش را بگیر.
اینطور آدمها چقدر زیبا هستند!
یقین داشته باشید که اگر کسی به اهلبیت توسل داشته باشد؛ به خدا توکل داشته باشد و از او بخواهد، دستش را میگیرند.
من مسئلهای را خدمتتان عرض میکنم و بحثم را تمام میکنم.
خدا آقای بهجت را رحمت بکند!
آقا زادۀ ایشان، آقای شیخ علی آقای بهجت، نقل میکرد و میگفت: حدود بیست سال پیش، یکی از علمای بزرگوار، آیتالله آقای فِهری به خانۀ ما آمد.
آیتالله فهری، حدود ده سال پیش از دنیا رفت که در آن زمان هشتاد سالشان بود؛ ایشان سالها نمایندۀ حضرت امام در سوریه بود و بعدازاین که امام از دنیا رفت، بر همان سمت باقی ماند و نمایندۀ مقام معظم رهبری شد.
ایشان خدمات خیلی زیادی داشت؛ از جوانی با آقای بهجت در نجف رفیق بودند.
پسر آقای بهجت میگفت: آقای فهری به خانۀ ما آمد و به پدرم گفت: آقای بهجت! من و تو از جوانی با هم رفیق و هم درس بودهایم؛ اما شما حق رفاقت را به جا نیاوردی؛ من، سید اولاد پیغمبر که آن موقع جوان بودم، راه را بلد نبودم و نمیدانستم که باید چه کاری انجام بدهم؛ تو که راه را پیدا کرده بودی و بلد بودی، باید دست من را میگرفتی.
تو خودت رفتی؛ خدا تو را به جاهایی رساند؛ اما دست من را نگرفتی.
(البته خدا ایشان را رحمت بکند! ایشان هم خیلی بزرگوار بود؛ ولی اینطوری گفتند)
پسر آقای بهجت میگفت: بهقدری از این حرفها زد که اشک پدرم جاری شد.
گفت: آقای بهجت! دیگر سن من گذشت! اگر بگویی که الان بیا من میخواهم چیزی به تو بگویم، برای من فایدهای ندارد؛ نزدیک هشتاد سال از عمرم گذشته است؛ هرچه که میخواستم بشوم، شدم.
اما امروز در خانۀ شما مهمان هستم؛ از خانهتان نمیروم تا حق میزبانی و مهماننوازی را به جا بیاوری؛ و آن این است که یکی از چیزهایی را که اهلبیت به تو گفتهاند، به من بگویی.
آقای بهجت که خیلی منقلب شده بود، گفت: آقای فهری! اگر کسی غیر از تو و غیر از این حرفهایی که زدی، بود، من هیچ چیزی نمیگفتم؛ اما چون که تو هستی و این حرفها را زدی و مهمان هم هستی، یک چیزی به تو میگویم.
آقای بهجت فرمود: من به مشهد که رفتم و به حرم امام رضا ـ علیهالسلام ـ مشرف شدم، امام هشتم ده چیز به من داد؛ یکی از آن ده چیز را به تو میگویم.
امام رضا به من فرمود: فلانی! مگر امکان دارد، مگر میشود که کسی به ما اهلبیت پناه بیاورد و ما به او پناه ندهیم!
ازاینجهت است که باید به اهلبیت پناه برد؛ مخصوصاً در این مجالس به سیدالشهدا پناه ببرید؛ پناه به این کشتی نجاتی ببرید که در آخرالزمان در امواج، او آدم را جلو میبرد.
واقعاً دست به دامنش بشوید!
در این ایام، هرجا که دلتان شکست و به سیدالشهدا وصل شدید، از ایشان کم نگیرید، خیلی بگیرید!
هم برای خودتان دعا بکنید و هم برای دوستان و اطرافیانتان دعا بکنید. برای همه دعا بکنید که دست بگیرند؛ شیطان دارد گردوخاک زیادی در دنیا میکند.
از همۀ شما معذرت میخواهم؛ بحث من تمام است.
یکی از زمانها همین ماه مبارک رمضان است، این ماه، ماهی است که رزق دارد، یک رزقی دارد که غیر از این ماه گیرت نمیاید، پیغمبر اکرم در آستانهٔ ماه مبارک که قرار گرفت، قَدْ أَقْبَلَ إِلَیكُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ والمغفر(آن رسول الله (صلى الله عليه وآله) خطبنا ذات يوم، فقال: أيها الناس، إنه قد أقبل إليكم شهر الله بالبركة والرحمة والمغفرة، شهر هو عند الله أفضل الشهور، وأيامه أفضل الأيام، وليا له أفضل الليالي، وساعاته أفضل الساعات، هو شهر دعيتم فيه إلى ضيافة الله، وجعلتم فيه من أهل كرامة الله، أنفاسكم فيه تسبيح، ونومكم فيه عبادة، وعملكم فيه مقبول، ودعاؤكم فيه مستجاب، فاسألوا الله ربكم بنيات صادقة وقلوب طاهرة آن يوفقكم لصيامه وتلاوة كتابة، فإن الشقي من حرم غفران الله في هذا الشهر العظيم، واذكروا بجوعكم وعطشكم فيه جوع يوم القيامة وعطشه، وتصدقوا على فقرائكم ومساكينكم، ووقروا كباركم، وارحموا صغاركم، وصلوا أرحامكم، واحفظوا ألسنتكم، وغضوا عما لا يحل النظر إليه أبصاركم، وعما لا يحل الاستماع إليه أسماعكم، وتحننوا على أيتام الناس يتحنن على أيتامكم، ودربوا إلى الله من ذنوبكم، وارفعوا إليه أيديكم بالدعاء في أوقات صلواتكم، فإنها أفضل الساعات، ينظر الله عز وجل فيها بالرحمة إلى عباده، يجيبهم إذا ناجوه، ويلبيهم إذا نادوه، ويعطيهم إذا سألوه، ويستجيب لهم إذا دعوه.( الأمالي - الشيخ الصدوق - الصفحة ١٥٤)) ماه مهمانی خدا آمد، بابرکت با مغفرت با رحمت، شب اول ماه مثل امشب در روایت دارد خدا همه را میبخشد، همان شب اول، یعنی شبهای آینده شما، ارتقای در مغفرت پیدا میکند، نه اصل مغفرت، اصل مغفرت شاید ایراد هم میآید، شبهای بعد دیگر ارتقای در رحمت است بالارفتن، در رحمت الهی است.
واقعاً چیز عجیبی است، ماه مبارک رمضان که در مخیله ما نمیاید که چه هست، در ماه مبارک رمضان، روزیهای که آدم دارد فوقالعاده است ببینید شما مثل این میماند که یک درخت بلندی که سرشاخههاش میوه دارد با کلی زحمت این درخت را میروید بالا نکند که بیفتید، روی آن سر شاخهها میوهها را میکنید بخورید، اما یک موقع است نه شاخهٔ درخت آمد پایین درختهای است که شاخهاش سنگین شده است یا هر چه است میاید پایین، در دسترس قرار میگیرد.
در بهشت اینجور است، در بهشت قرآن قُطُوفُها دَانِیةٌ(حاقه آیه 23) شاخهها در دسترس است، خیلی راحت آدم تناول میکند.
در ماه رمضان، رحمت خدا اینجور میآید پایین، یعنی در دسترس است، شما فرض کنید بهعنوانمثال در غیر ماه رمضان یک قرآن را ختم بکنید چه ختمی میخواهد گیرتان بیایید، آن رشدی که میخواهید پیدا کنید در ماه رمضان در یک خط قرآن گیرت میآید یعنی یک آیه قرآن بخوانید.
بسمالله الرحمن الرحیم، این یک آیه قرآن است قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اینم یک آیه دیگر قرآن ، بهاندازه یک ختم قرآن در غیر ماه رمضان میرفتید بالا حالا با یک خط قرآن گیرتان میآید.
فوقالعاده است رزقهای این ماه، یکی از رزقهایش قرآن است.
خدا در خود کتابش وقتی ماه رمضان را معرفی میکند، ماه رمضان را به روزه معرفی نمیکند خدا نمیفرماید ماه رمضان ماهی است که روزه بر شما واجب شده است، بله درسته روزه واجب شده است ولی خدا وقتی ماه رمضان را معرفی میکند شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقرآن ((سوره بقره ایه 185)) میفرماید ماه رمضان ماهی است که قرآن نازل شده است.
درست است که قرآن زمان پیامبر نازل شد اما یک ماه رمضان یک جلوهٔ از قرآن نازل میشود، یک شعاعی از قرآن نازل میشود که آدم میدراند بهرهای را در این ماه ببرد عرض کردم خدمتتان آنچه در غیر ماه رمضان با ختم قرآن گیرت میآید در ماه رمضان با یک آیه از قرآن .
ارزش انس با قرآن
من خیلی جاها این را عرض کردم خدمتتان، برادر بزرگوار خواهر گرامی سعی بکنیم با قرآن بیشتر مأنوس بشویم من یک کلمه میگویم اگر کسی با قرآن انس بگیرد خدا در زندگیاش حضور پیدا میکند، چون محور قرآن خداست بر خلاف کتابهای تحریفی و اسمانی، دررات و انجیل را شما اگر ببینید محور آن خدا نیست در این کتب تعریف شده محور انسان است، انسان جوری در دررات و انجیل تحریف شده که در بعضی جاها بشر از خدا قدرتش بیشتر است.
میشود قرآن محورش خداست، کسی که با قرآن باشد باخدا مأنوس میشود، خدا یاور زندگیاش خدا وارد زندگیاش میشود چون در قرآن همهکاره خداست خیلی عجیب است اگر بدرانیم بیشتر انس بگیریم.
روزه رزق ویژه ماه رمضان
یکی دیگر از رزقهای ماه رمضان خوب همان روزه است، روزه ریاضت اختصاصی است ریاضت خصوصی انبیا یعنی روزه مال مدتهای گذشته بوده انبیا فقط بوده است ریاضتی که مال انبیا بوده، برای خود مردم شد.
آن ریاضت را داده به مؤمنین تا آن رشد را بدرانم پیدا کنیم.
رزق سحر در ماه رمضان
یکی دیگر از رزقهای ماه رمضان سحرها است، اش
ارهای کردم که فوقالعاده است معمولاً ماه رمضان سحرهاش آدماش بیدار هست، که یک چیزی بخورد خوب است که اینجا آدم خودش اگر اهل نماز شب نیست حداقل ماه رمضان اگر 11 رکعت را نمیدراند 3 رکعتش را بخواند هرکی هرچی گیرش امد در سحر گیرش امد هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از آن ندای و ورد سحری است.
مرحوم علامه بحرالعلوم ایشان یک موقعی خودتان میدانید نجف تدریس میکرد درس میداد، مرحوم بحرالعلوم رفیق امام زمان علیهالسلام با آن عظمت یک مرتبه دیدند دیگر نمیاید برای درس، استاد دیگر نمیاید، سوال کردند آقا چرا نمیاین برای درس بالحمدالله که مریض نیستی، بخاطر مریضی نیست که چرا درس را تعطیل کردین، ایشان فرمود من دیشب سحر امدم در کوچهها داشتم میرفتم بعضی از شما که خانه تان را بلد بودم ن صدای ذکری میآید، در سحر شما اصلاً نماز نمیخوانید من برای چه درس بدهم اونیکه اهل سحر نیست من برای کی درس بدهم، بهشان درس نمیدهم، درس را تعطیل کرد، که شاگرداش بعضاً منقلب شدند عذر خواهی کردند گفتند آقا ما این کار را میکنیم، علامهٔ بحرالعلوم دوباره درس را شروع کرد.
سجده طولانی در ماه رمضان
یکی از رزقهای که در ماه رمضان میدراند داشته باشد و باید داشته باشد، سجدههای طولانی است، برادران بزرگوار خواهرا بزرگوار سعی بکنیم یک سجده طولانی در ماه مبارک رمضان در یک روز، یک سجده طولانی داشته باشید سر به سجده آدم بگذارد، نمیخواهم بگویم خودمان را خسته کنیم زده بکنیم، اما یک سجده ای که نسبت به سجدههای دیگر که در نمازهایمان نماز میخوانیم طولانی است، آن چیزی که کمر شیطان را میشکند سجده طولانی است چون خود شیطان سجده نکرد، سجدههای طولانی است.
مادر قرآن داریم که شیطان ازچهار طرف به انسانها حمله میکند که انها را به گناه و لغزش بکشاند از چهار طرف، از جلو، از پشت، از سمت راست، از سمت چپ، اینا کنایه است یعنی چه از جلو از پشت سر یعنی چه که یعنی شیطان از جلو سر پشت سر، از سمت چپ و راست اینها یعنی چه، قرآن است که شیطان میگویید ثُمَّ لَآتِینَّهُمْ مِنْ بَینِ أَیدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاكِرِینَ((سوره ی اعراف ایه ی17)) از چهار طرف به انسان حمله میکند دوطرف را شیطان، خالی گذاشته یکی از بالا یکی از پایین، در روایت داریم که این دوطرف چون امام علیهالسلام از معصوم سوال کردند که آقا خوب شیطان که از چهار طرف به ما حمله میکند ما چیکار کنیم؟
معصوم فرمود دو طرف خالی است یکی بالا دست به دعا بردارید آن بازه شیطان با آن کاری ندارد، یکی پایین سجده به سجده بیفتید این باز هست، به هرحال آدم بتواند در شبانه روز یک سجده طولانی داشته باشد.
رزق دیگر ماه رمضان، دعا
یکی دیگر از رزقهای که در ماه رمضان برای آدم است دعاست، که آدم با خدت حرف بزند میدونید همین شب اولی که در آن هستیم به هرحال یک دعای است که من میترسم بگم یک موقع دلتان بسوزد یعنی دل خودم که خیلی میسوزد چون نخوندم من در راه بودم من از قم می امدم بعدشم برگردم معلوم نیست برسم.
درشب اول ماه رمضان آن روایتی که از امیرالمؤمنین به طور خاص وارد شده دعای جوشن کبیر است سه شب قدر ما روایت نداریم با اینکه سه شب قدر معمولاً دعای جوشن کبیر خوانده میشود.
روایتی که محکم داریم شب اول ماه رمضان به اصطلاح دعای جوشن خوانده شود برای شب اول است، که در روایت امیرالمؤمنین است که اگر کسی درشب اول ماه رمضان دعای جوشن بخواند شب قدر را درک میکند، شب قدر را میدراند درک کند.
خدا هفتاد هزار ملک خلق میکند که برای این شخص برای کل ماه رمضان برایش تسبیح و ذکر بگویند، برای این نوشته شود یعنی یرای یک دعای جوشنی که شخص میخواند هفتاد هزار ملک خدا خلق میکند که در کل ماه رمضان برای این ذکر بگویند، به نفع این ثواب آن ذکرشان برای این شخص خواهد بود. (امیرالمؤمنین(ع): جبرائیل در یکی از جنگها بر رسول خدا(ص) نازل شد و گفت: خداوند به در سلام میرساند و میفرماید: "....هر کس با نیّت خالص، دعای جوشن کبیر را در آغاز ماه رمضان بخواند، خداوند متعال، شب قدر را روزىِ او میکند و برایش هفتاد هزار فرشته میآفریند که خدا را تسبیح میگویند و تقدیس میکنند و پاداش آنان را براى او قرار میدهد. اى محمّد! هر کس این دعا را بخواند، میان او و خداى متعال، حجابى نمیماند و از خداوند، چیزى درخواست نمیکند، مگر آن که خدا آن را به وى عطا مىکند ..." مصباح کفعمی، ص۳۳۲ و مفاتیح الجنان.)
حالا من یک پیشنهادی هم دارم اگر رسیدید به هر حال در مستحبات قرار نیست آدم به زور کاری را انجام دهد با نشاط و حال باید انجام باشد، اگر رسیدید دعای جوشن را باز بکنید یک بندش را بخوانید میدانید دعای جوشن صد بند دارد که هر بندش ده تا اسم خدا در آن است، خوب شما یک بند دو بندش بخوانید هر چقدر، صد بندش را که شاید
حداقل یک ساعت طول بکشد صد بندش را نخوانید، همین که به هر حال به خدا بگویید خدایا ما اومدیم زورمان هم هم مقدار است خیلی قشنگ است.
منبع: برنامه ی سمت خدا
فقط گناهکاران بخوانند!
سید بن طاووس می فرماید: سحرگاهی در سرداب مقدس سامرا بودم، ناگاه صدای ملایم امام زمان را شنیدم که برای شیعیان خود دعا میکردند و میفرمودند:
"خدایا شیعیان ما را از شعاع نور ما و باقیمانده گِلِ ما خلق کرده ای، آنها گناهان زیادی با اتکاء بر محبت و ولایت ما انجام داده اند؛ اگر گناهان آنها گناهی است که در ارتباط با توست از آنها بگذر که ما را راضی کرده ای و آنچه از گناهان آنها در ارتباط با خودشان هست خودت اصلاح کن... و آنها را از آتش جهنم نجات بده، و آنها را با دشمنان ما در خشم و غضب خود جمع نفرما"
کتاب برکات حضرت ولیعصر ص۳۹۹
کجایند گناهکارانی که به بهانه گناه و معصیت، از امام رئوفشان می ترسند و ظهورش را به ضرر خود می دانند؟
يقول السيد ابن طاووس: كنت عند السحر في السرداب المقدس بسامراء و فجأة سمعت صوت إمام الزمان العذب حيث كان يدعي لشيعته و يقول:
اللهم إن شيعتنا خلقت من شعاع أنوارنا وبقية طينتنا، وقد فعلوا ذنوباً كثيرة اتكالا على حبنا وولايتنا، فإن كانت ذنوبهم بينك وبينهم فاصفح عنهم فقد رضينا، وما كان منها فيما بينهم فأصلح بينهم ، ، و زحزحهم عن النار، ولا تجمع بينهم وبين أعدائنا في سخطك.
كتاب بركات إمام الزمان ص۳۹۹
أين هم المذنبون الذين بحجة الذنوب و المعصية يخشون إمامهم الرؤوف و يعتقدون أن ظهوره ليس في مصلحتهم؟
علی بن مهزیار اهوازی از محبین و شیفتگان امام زمان«ارواحنافداه»بود.
ایشان بیست سفر به مکه رفت تا مولا و صاحبش را زیارت کند،در سفربیستم توفیق زیارت نصیبش شد.
حال سوال این است که چرا بعد از بیست سفر؟!
وقتی که قاصدآمدعلی بن مهزیار را خدمت حضرت ببرد ازاو پرسید: چه میخواهی؟
به قاصدحضرت عرض کرد:«اریدالامام المحجوب عن العالم».من دنبال امامی میگردم که محجوب و غایب از دیدگان عالم است.
قاصدگفت :جواب غلطی دادی.«وماهوالمحجوب عن العالم ولکن حجبه سوء اعمالکم».حضرت محجوب از عالم نیست.اعمال بدشما او را محجوب کرده است.
گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است؟ / گفتا توخود حجابی ورنه رخم عیان است
قاصدعلی بن مهزیار را آورد خدمت امام زمان«ارواحنافداه». می گوید:
وقتی خواستیم برمحضر مبارک امام زمان «ارواحنافداه» واردبشویم گفتم:اسبم را کجا ببندم؟
معلوم شد غیر از عشق حضرت چیز دیگری هم در دلش هست. آقا گفته است بیا ولی او هنوز اسبش رافراموش نکرده است. این تعلقات دنیوی ما را گرفتارکرده است.
علی بن مهزیار می گوید: خدمت حضرت رسیدم ونشستم .اولین سوال حضرت این بود:
«یااباالحسن !ماالذی بطا بک عنا الی الان»:چه شدکه تاالان به نزد ما نیامدی؟چرا تاخیر افتاد؟
«قدکنا نتوقعک لیلا ونهارا»:شب وروز منتظرتو بودیم.
(جانهای مافدای آن آقایی که شب و روزمنتظر دیدن وآمدن شیعیان ومحبینش هست.)
علی بن مهزیارگفت: من بیست سفربه خاطرشما آمدم ولی سفربیستم توفیق
پیداکردم.!!!
ولی امام زمان«ارواحنافداه»:فرمودند:
«لا ولکنکم کثرتم الاموال وتجبرتم علی الضعفاء المومنین وقطعتم الرحم الذی بینکم فای عذرلکم؟»
سه چیز باعث شده که پیش مانیایید:
۱) کثرتم الاموال : دنبال دنیا بودن.
مااین همه که درشبانه روز برای دنیا وقت می گذاریم چند ساعت برای امام زمان «ارواحنافداه» وقت گذاشتیم؟!
دنبال آقابودن بادنبال دنیا بودن جمع نمی شود.
۲) تکبروبزرگی دربرابر ضعیفان.
این تکبرهم درهمه زندگی ممکن است جاری است:درخانواده،محل کار،جامعه و… .بااین بزرگی وتکبر نباید انتظارداشته باشیم خدمت آقاشرفیاب شویم.تکبروبزرگی فقط برای خداست.
۳) قطع رحم کردن.
متاسفانه درزندگی امروز صله رحم خیلی کمرنگ شده وحتی باهربهانه ای ازدوستان وخویشاوندان فاصله می گیریم.
آیاحاضریم به خاطر امام زمانمون اختلافات را کناربگذاریم وبه دیدن همدیگربرویم؟
یعنی چیزی که آقاجان دوست ندارند.
حضرت فرمودند:اکنون چه عذری داری؟
گفتم:آقاجان مراببخش.آقاجان توبه.
حضرت فرمودند: علی بن مهزیار!اگراستغفارشما برای همدیگر نبود مارحمتمان را ازشما قطع می کردیم. همین استغفار ومهربانی که نسبت به همدیگر داریدسبب شده که لطف مابه شما برسد.
حال بنگریم چه اندازه درفکرامام زمان«ارواحنافداه»وجلب رضایتش هستیم؟!
دیدن روی توآسوده میسرنشود / این عطا بر من آلوده مقدر نشود
ادبم رنگ ریا دارد و بی اخلاصم / عملم همقدم امر تو مولا نشود
کارخود می کنم و با تو ندارم کاری / چشمم از رنج فراق تو دگر تر نشود…
"اللهم عجل لولیک الفرج وامنن علینا برضاه وهب لنا رافته ورحمته و دعائه و خیره"
متن:
قَالَ(صاحب الزمان) لِی(عَلِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مَهْزِیارَ الْأَهْوَازِی): یا أَبَا الْحَسَنِ، قَدْ کنَّا نَتَوَقَّعُک لَیلًا وَ نَهَاراً، فَمَا الَّذِی أَبْطَأَ بِک عَلَینَا؟
قُلْتُ: یا سَیدِی، لَمْ أَجِدْ مَنْ یدُلُّنِی إِلَی الْآنَ. قَالَ لِی: لَمْ نَجِدْ أَحَداً یدْلُّک؟ ثُمَّ نَکثَ بِإِصْبَعِهِ فِی الْأَرْضِ، ثُمَّ قَالَ: لَا وَ لَکنَّکمْ کثَّرْتُمُ الْأَمْوَالَ، وَ تَجَبَّرْتُمْ عَلَی ضُعَفَاءِ الْمُؤْمِنِینَ، وَ قَطَعْتُمُ الرَّحِمَ الَّذِی بَینَکمْ، فَأَی عُذْرٍ لَکمْ الْآنَ؟
امام عصر (عج) خطاب به علی بن ابراهیم بن مهزیار در ضمن دیدار با وی فرمود: «ای اباالحسن! ما شب و روز در انتظار تو بودیم! چه چیزی باعث تأخیر تو در تشرف به سوی ما شد؟»
عرض کردم: آقای من! تاکنون کسی را نیافته ام که مرا به نزد شما راهنمایی کند؛ امام فرمود: « کسی را نیافتی که تو را (به نزد من) راهنمایی کند؟!... نه (این چنین نیست)، لیکن شما اموالی فراوان انباشتید و ضعفای مؤمنین را به زحمت افکندید و پیوند رحمی که در میان خود داشتید، قطع کردید، دیگر (و در این صورت)، چه عذری برای شما خواهد ماند؟»
دلائل الإمامة، ص542
. توصیه حضرت به دوری از هوای نفس
حاج غلام عباس حیدری دستجردی از علاقمندان حضرت ولی عصر ارواحنا فداه جریان تشرفش را اینگونه نقل می کند:
« تابستان یکی از سالهای 47 یا 48 شمسی بود؛ به دهی که زادگاهم می باشد (دستجرد) رفته بودم و پیوسته می خواستم که جمال امام زمان علیه السلام را زیارت کنم و برای زیارت آقا، برنامه ای شامل دعا و نماز، اجرا نموده و در آن حال در عشقش گریه می کردم.
شبی از شبها که کسالتی هم عارضم شده بود و بنا بود ساعت 12 شب طبق دستور پزشک دارو بخورم، ساعت9/5 خوابیدم و نیّت کردم که ساعت 12 بیدار شوم و بیدار هم شدم. چراغ فانوسی که فتیله اش را پایین کشیده بودم تا در موقع حاجت از آن استفاده شود، خاموش بود.
به محض اینکه رفتم تا آن را روشن کرده و دوا را بخورم، دیدم سید جلیل القدر و با وقاری که وجودش خانه را روشن کرد، وارد اطاق شدند.
به مجرد دیدن آن جمال دل آرا، مشغول فرستادن صلوات شدم، سید آمدند تا نزدیک من و من بلندتر صلوات می فرستادم. قیافه آقا بنحوی نورانی بود که من طاقت مشاهده و ایستادن روی پاهای خود را نداشتم. زبانم یارای تکلم نداشت؛ در این حال آقا رو به من کرد و فرمود:
« هنوز اسیر نفست می باشی؟ »
من مانند کسی که برق او را گرفته باشد، مثل یخ افسرده شده، خجالت کشیدم. آقا رفت و من مشغول گریه شدم. »
ماخذ : کتابهای
شیفتگان حضرت مهدی ( عج ) و
برکات حضرت ولی عصر - عج
الان دست او در دست تو می باشد!
آقا سید محمد، صاحب مفاتیح الاصول و مناهل الفقه، از خط علامه حلی، که در حواشی بعضی کتبش آورده، نقل می کند:
« علامه حلی در شبی از شبهای جمعه تنها به زیارت قبر مولایش ابی عبدالله الحسین علیه السلام می رفت. ایشان بر حیوانی سوار بود و تازیانه ای برای راندن آن به دست داشت. اتفاقاً در اثنای راه شخصی پیاده در لباس اعراب به او برخورد کرد و با ایشان همراه شد.
در بین راه شخص عرب مسأله ای را مطرح کرد. علامه حلی(ره) فهمید که این عرب، مردی است عالم و بااطلاع، بلکه کم مانند و بی نظیر؛ لذا بعضی از مشکلات خود را از ایشان سؤال کرد تا ببیند چه جوابی برای آنها دارد با کمال تعجب دید ایشان حلال مشکلات و معضلات و کلید معماها است.
باز مسائلی را که بر خود مشکل دیده بود، سؤال نمود و از شخص عرب جواب گرفت و خلاصه متوجه شد که این شخص علامه دهر است؛ زیرا تا به آن وقت کسی را مثل خود ندیده بود ولی خودش هم در آن مسائل متحیر بود. تا آن که در اثناء سؤالها، مسأله ای مطرح شد که آن شخص در آن مسأله به خلاف نظر علامه حلی فتوا داد. ایشان قبول نکرد و گفت: این فتوا برخلاف اصل و قاعده است و دلیل و روایتی را که مدرک آن باشد، نداریم.
آن جناب فرمود: دلیل این حکم که من گفتم، حدیثی است که شیخ طوسی در کتاب تهذیب نوشته است.
علامه گفت: چنین حدیثی در تهذیب نیست و من به یاد ندارم دیده باشم که شیخ طوسی یا غیر او نقل کرده باشند.
آن مرد فرمود: آن نسخه از کتاب تهذیب را که تو داری از ابتدایش فلان مقدار ورق بشمار در فلان صفحه و فلان سطر حدیث را پیدا می کنی.
علامه با خود گفت: شاید این شخص که در رکاب من می آید، مولای عزیزم حضرت بقیة الله روحی الفداه باشد؛ لذا برای این که واقعیت امر برایش معلوم شود در حالی که تازیانه از دستش افتاد، پرسید: آیا ملاقات با حضرت صاحب الزمان علیه السلام امکان دارد یا نه؟
آن جناب چون این سؤال را شنید، خم شد و تازیانه را برداشت و با دست باکفایت خود در دست علامه گذاشت و در جواب فرمود:
« چطور نمی توان دید و حال آن که الان دست او در دست تو می باشد؟ »
همین که علامه این کلام را شنید، بی اختیار خود را از روی حیوانی که بر آن سوار بود بر پاهای آن امام مهربان، انداخت تا پای مبارکشان را ببوسد که از کثرت شوق بیهوش شد.
وقتی بهوش آمد کسی را ندید و افسرده و ملول گشت. بعد از این واقعه وقتی به خانه خود رجوع نمود، کتاب تهذیب خود را ملاحظه کرد و حدیث را در همان جایی که آن بزرگوار فرموده بود، مشاهده کرد و در حاشیه کتاب تهذیب خود نوشت: این حدیثی است که مولای من صاحب الامر علیه السلام مرا به آن خبر دادند و حضرتش به من فرمودند: در فلان ورق و فلان صفحه و فلان سطر می باشد.
آقا سید محمد، صاحب مفاتیح الاصول فرمود: من همان کتاب را دیدم و در حاشیه آن کتاب به خط علامه، مضمون این جریان را مشاهده کردم. »
آهن
آهنی که براي پل هوایی استفاده می شود، با آهنی که در یک ساختمان معمولی به کار می رود، تفاوت دارد بنابراین بارها آن را آزمایش می کنند و یا وقتی می خواهند آن را در هواپیما به کارببرند، باید نقطه ذوب بالایی داشته باشد و به زودي از
بین نرود و مانند فولاد محکم باشد.
یاران امام زمان(عج) در هنگام ظهور، قلب هایشان مانند فولاد، محکم است چرا که می خواهند در یک هواپیماي خیلی بزرگ استفاده شوند. اگر این هواپیما که همه عالَم در آن وجود دارد، سقوط کند، همه چیز سقوط خواهد کرد؛ بنابراین باید
طوري باشند که آسیب نبینند و استحکام خیلی زیادي داشته باشند.
امام صادق علیه السلام در وصف یاران امام زمان(عج) می فرمایند:
آنان مردانی هستند که گویا دل هایشان پاره هاي آهن است و از سنگ سخت ترند و هیچ تردیدي در ذات خداوند ندارند.
این یاوران آن قدر با صلابت و استوارند که سختی ها و مصیبت ها، در آن خللی ایجاد نمی کند، بلاها و امتحانات، آرامش آن ها را به تلاطم نمی افکند و شبهات و سؤالات در آن ها هیچ رخنه اي ایجاد نمی کند؛ چراکه آنان از سرچشمه توحید ناب
سیرابند و به حضرت حق اعتقاد محکمی دارند.
شکستن شیشه - شکستن سُفال
هشدارهای امام صادق
به خدا قسم بدون تردید همچون دَر هم شکستن شیشه، دَر هم خواهید شکست؛ البته آن شیشه به صورت اولیه باز می گردد (با ذوب شدن و از نو ساختن، قابل ترمیم است)، به خدا سوگند حتما دَر هم خواهید شکست همچون شکستن سُفال. همانا سُفال وقتی می شکند به حالت اول بر نمی گردد!!
و به خدا قسم حتما غَربال خواهید شد و بدون شک از یکدیگر بازشناخته خواهید شد... پاکسازی خواهید گشت، تا جایی که از شما جز اندکی باقی نماند...
الغیبه نعمانی، ص۲۰۸
دوست خوب
دو دوست در بیابان همسفر بودند. در طول راه با هم دعوا کردند. یکی به دیگری سیلی زد. دوستی که صورتش به شدت درد گرفته بود بدون هیچ حرفی روی شن نوشت: « امروز بهترین دوستم مرا سیلی زد».
آنها به راهشان ادامه دادند تا به چشمه ای رسیدند و تصمیم گرفتند حمام کنند.
ناگهان دوست سیلی خورده به حال غرق شدن افتاد. اما دوستش او را نجات داد.
او بر روی سنگ نوشت:« امروز بهترین دوستم زندگیم را نجات داد .»
دوستی که او را سیلی زده و نجات داده بود پرسید:« چرا وقتی سیلی ات زدم ،بر روی شن و حالا بر روی سنگ نوشتی ؟» دوستش پاسخ داد :«وقتی دوستی تو را ناراحت می کند باید آن را بر روی شن بنویسی تا بادهای بخشش آن را پاک کند. ولی وقتی به تو خوبی می کند باید آن را روی سنگ حک کنی تا هیچ بادی آن را پاک نکند.»
💫🌺🍃
🌺
❇️ تعویذ روز یکشنبه
💠 چون کسی خواهد در روز یکشنبه، امورات بر وفق مراد او باشد و گرهها و گرفتاریها از او رفع گردد، تعویذ امروز را بخواند ان شاءالله امور بر او آسان و گشایش در کار او پدید آید:
﷽
اللَّهُ أَکْبَرُ، اللَّهُ أَکْبَرُ، اسْتَوَی الرَّبُّ عَلَی الْعَرْشِ
وَ قَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ بِحِکْمَتِهِ
وَ مُدَّتِ الْبُحُورُ وَ ظَهَرَتِ النُّجُومُ بِأَمْرِهِ
وَ رَسَتِ الْجِبَالُ بِإِذْنِهِ
لَا یُجَاوِزُ اسْمَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ
الَّذِی دَانَتْ لَهُ الْجِبَالُ وَ هِیَ طَائِعَةٌ
وَ انْبَعَثَتْ لَهُ الْأَجْسَادُ وَ هِیَ بَالِیَةٌ
وَ بِهِ أَحْتَجِبُ عَنْ ظُلْمِ کُلِّ بَاغٍ وَ طَاغٍ
وَ عَادٍ وَ جَبَّارٍ وَ حَاسِدٍ
وَ بِسْمِ اللَّهِ الَّذِی جَعَلَ بَیْنَ الْبَحْرَیْنِ حاجِزاً
وَ أَحْتَجِبُ بِاللَّهِ الَّذِی جَعَلَ فِی السَّماءِ بُرُوجاً
وَ جَعَلَ فِیها سِراجاً وَ قَمَراً مُنِیراً
وَ زَیَّنَهَا لِلنَّاظِرِینَ وَ حِفْظاً مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ
وَ جَعَلَ فِی الْأَرْضِ رَوَاسِیَ جِبِالًا أَوْتَاداً
أَنْ یُوصَلَ إِلَیَّ سُوءٌ أَوْ فَاحِشَةٌ أَوْ بَلِیَّةٌ
حم حم حم تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
حم حم حم عسق کَذ لِکَ یُوحِی إِلَیْکَ
وَ إِلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ
اللّهُ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ
وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِه
🌺
💫🌺🍃
💫🌺🍃
🌺
❇️ دعای روز یکشنبه
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
بِسْمِ اللّٰهِ الَّذِى لَاأَرْجُو إِلّا فَضْلَهُ
وَ لَا أَخْشىٰ إِلّا عَدْلَهُ
وَ لَا أَعْتَمِدُ إِلّا قَوْلَهُ
وَ لَا أُمْسِكُ إِلّا بِحَبْلِهِ
بِكَ أَسْتَجِيرُ يَا ذَا الْعَفْوِ وَالرِّضْوانِ
مِنَ الظُّلْمِ وَ الْعُدْوانِ
وَ مِنْ غِيَرِ الزَّمانِ، وَ تَواتُرِ الْأَحْزانِ،
وَ طَوارِقِ الْحَدَثانِ،
وَ مِنِ انْقِضَاءِ الْمُدَّةِ قَبْلَ التَّأَهُّبِ وَالْعُدَّةِ،
وَ إِيَّاكَ أَسْتَرْشِدُ لِمَا فِيهِ الصَّلَاحُ وَ الْإِصْلاحُ،
وَ بِكَ أَسْتَعِينُ فِيَما يَقْتَرِنُ بِهِ النَّجَاحُ وَ الإِنْجَاحُ،
وَ إِيَّاكَ أَرْغَبُ فِى لِبَاسِ الْعافِيَةِ
وَ تَمامِها وَ شُمُولِ السَّلَامَةِ وَ دَوامِهَا،
وَ أَعُوذُ بِكَ يَا رَبِّ مِنْ هَمَزاتِ الشَّيَاطِينِ،
وَ أَحْتَرِزُ بِسُلْطانِكَ مِنْ جَوْرِ السَّلَاطِينِ؛
فَتَقَبَّلْ مَا كَانَ مِنْ صَلَاتِى وَ صَوْمِى،
وَ اجْعَلْ غَدِى وَ مَا بَعْدَهُ
أَفْضَلَ مِنْ سَاعَتِى وَ يَوْمِى،
وَ أَعِزَّنِى فِى عَشِيرَتِى وَ قَوْمِى،
وَ احْفَظْنِى فِى يَقْظَتِى وَ نَوْمِى،
فَأَنْتَ اللّٰهُ خَيْرٌ حَافِظاً،
وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ،
اللّٰهُمَّ إِنِّى أَبْرَأُ إِلَيْكَ فِى يَوْمِى هٰذَا
وَ مَا بَعْدَهُ مِنَ الْآحادِ، مِنَ الشِّرْكِ وَالْإِلْحَادِ،
وَ أُخْلِصُ لَكَ دُعَائِى تَعَرُّضاً لِلْإِجَابَةِ،
وَ أُقِيمُ عَلَىٰ طَاعَتِكَ رَجَاءً لِلْإِثَابَةِ،
فَصَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ خَيْرِ خَلْقِكَ،
الدَّاعِى إِلَىٰ حَقِّكَ، وَ أَعِزَّنِى بِعِزِّكَ الَّذِى لَايُضَامُ،
وَ احْفَظْنِى بِعَيْنِكَ الَّتِى لَاتَنَامُ،
وَ اخْتِمْ بِالانْقِطَاعِ إِلَيْكَ أَمْرِى،
وَ بِالْمَغْفِرَةِ عُمْرِى،
إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ.
✍ به نام خدا که رحتمش بسیار و مهربانیاش همیشگی است،
به نام خدایی که جز به فضل و بخشش او امید نبستم و جز از عدالت او نهراسم و جز به سخن او اعتماد نکنم و جز به ریسمانش چنگ نزنم،
تنها به تو پناه میآورم ای خدای گذشت کننده و خوشنود شونده از ستم و دشمنی و پیشآمدهای روزگار و اندوههای پیاپی و از بدبختیها و حوادث ناگوار دوران و از گذشت عمر پیش از مهیا شدن و توشه برداشتن
و تنها از تو راهنمایی میجویم بهسوی آنچه خیر و صلاح من در آن است
و فقط از تو یاری میخواهم در آنچه پیروزی و رستگاری با آن همراه است
و در پوشیدن لباس تندرستی و کمال آن و فراگیری سلامتی و دوام آن تنها به تو دل میبندم
و به تو پناه میآورم ای پروردگار من از وسوسههای شیاطین
و به یاری اقتدار و قدرتت میپرهیزم از ستم پادشاهان،
پس آنچه از نماز و روزهام صورت گرفته بپذیر
و فردا و روزهای پس از آن مرا بهتر از این ساعت و امروزم قرار ده
و مرا در بین خویشاوندان و بستگانم توانمند کن و در بیداری و خواب نگهدارم باش،
چراکه تویی خدا و بهترین نگهدار
و تویی مهربانترین مهربانان.
خدایا، من در امروزم و یکشنبههای دیگر از شرک و بیدینی، بهسوی تو بیزاری میجویم
و دعایم را فقط برای تو خالص میکنم تا در معرض اجابت قرار گیرد و به امید پاداش تو بر طاعتت پایداری میکنم،
پس درود فرست بر بهترین آفریدهات محمّد آنکه دعوتکننده مردم به حقانیت تو بود
و مرا نیرومند گردان با نیرومندی خواری ناپذیرت
و به دیده بیخواب خودت نگاهم دار
و کارم را با گسستن از همه خلق و پیوستن به تو و عمرم را با آمرزش خویش پایانبخش،
همانا تویی بسیار آمرزنده و مهربان
🌺
💫🌺🍃
💫🌺🍃
🌺
❇️ زیارت روز یکشنبه از
❤️ حضرت علی علیهالسلام
❤️ حضرت فاطمه سلاماللهعلیها
💠 این زيارت به روايت كسى است كه امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را در بيدارى مشاهده كرده بود در حالى كه آن حضرت، امير المؤمنين عليه السّلام را در روز يكشنبه كه روز آن حضرت است با اين عبارات زيارت میكرد:
✨ السَّلامُ عَلَى الشَّجَرَةِ النَّبَوِيَّةِ
وَ الدَّوْحَةِ الْهَاشِمِيَّةِ
الْمُضِيئَةِ الْمُثْمِرَةِ بِالنُّبُوَّةِ
الْمُونِقَةِ [الْمُونِعَةِ] بِالْإِمَامَةِ
وَ عَلَى ضَجِيعَيْكَ آدَمَ وَ نُوحٍ عَلَيْهِمَا السَّلامُ
السَّلامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ
السَّلامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى الْمَلائِكَةِ الْمُحْدِقِينَ بِكَ
وَ الْحَافِّينَ بِقَبْرِكَ
يَا مَوْلايَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ
هَذَا يَوْمُ الْأَحَدِ وَ هُوَ يَوْمُكَ وَ بِاسْمِكَ
وَ أَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَ جَارُكَ
فَأَضِفْنِي يَا مَوْلايَ وَ أَجِرْنِي
فَإِنَّكَ كَرِيمٌ تُحِبُّ الضِّيَافَةَ وَ مَأْمُورٌ بِالْإِجَارَةِ
فَافْعَلْ مَا رَغِبْتُ إِلَيْكَ فِيهِ
وَ رَجَوْتُهُ مِنْكَ بِمَنْزِلَتِكَ وَ آلِ بَيْتِكَ عِنْدَ اللَّهِ
وَ مَنْزِلَتِهِ عِنْدَكُمْ
وَ بِحَقِّ ابْنِ عَمِّكَ رَسُولِ اللَّهِ ﷺ [عَلَيْكُمْ ] أَجْمَعِينَ.✨
⬅️ سلام بر شجره نبوت، و درخت تنومند هاشمى، درخت تابان و بارور به بركت نبوّت و خرّم و سرسبز به حرمت امامت، و بر دو آرميده در كنارت آدم و نوح (درود بر آنها باد)
سلام بر تو و بر اهل بيت پاك و پاكيزهات، سلام بر تو و بر فرشتگان حلقه زننده بر دورت و گرد آمده بر قبرت،
اى مولاى من اى امير مؤمنان، امروز روز يكشنبه و روز تو و به نام توست و من در اين روز ميهمان و پناهنده به توام، ايى مولاى من از من پذيرايى كن و مرا پناه ده، چه همانا تو كريمى و مهمان نوازى را دوست مىدارى و از سوی خدا مأمور به پناه دادنى، پس برآور خواهشى را كه براى آن در اين روز بسوى تو ميل نمودم و آن را از تو اميد دارم، به حق مقام والاى خود و جايگاه بنلد اهل بيتت نزد خدا و مقام خدا نزد شما، و بحق پسر عمويت رسول خدا كه خدا بر او و خاندانش همه و همه درود و سلام فرستد.
💠 زیارت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
✨ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ الله
الَّذِي خَلَقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً
أَنَا لَكِ مُصَدِّقٌ صَابِرٌ عَلَى مَا أَتَى بِهِ أَبُوكِ
وَ وَصِيُّهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا
وَ أَنَا أَسْأَلُكِ إِنْ كُنْتُ صَدَّقْتُكِ إِلا أَلْحَقْتِنِي بِتَصْدِيقِي لَهُمَا لِتُسَرَّ نَفْسِي
فَاشْهَدِي أَنِّي ظَاهِرٌ [طَاهِرٌ] بِوِلايَتِكِ وَ وِلايَةِ آلِ بَيْتِكِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ ✨
⬅️ سلام بر تو اى آزموده شده، آن كه تو را آفريد آزمودت، پس تو را به آنچه آزمود شكيبا يافت،
من از صميم قلب به تو ايمان دارم و بر آنچه پدر بزرگوارت و جانشينش (درود خدا بر آن دو باد) آوردند بردبارم و از تو می خواهم از آنجا كه مومن به تو هستم مرا به گروندگان آن دو ملحق سازى تا دلشاد گردم، پس گواه باش كه همانا من تنها به ولايت تو و ولايت اهل بيتت (كه درود خدا بر همه آنان باد) پاك گشته و دلگرمم.
🔹 ترجمه: استاد انصاریان
🌺
💫🌺🍃
💫🌺🍃
🌺
❇️ نماز روز یکشنبه
💠 نماز آمرزش
✍هر کس این نماز را
در روز یکشنبه بخواند
از آتش جهنم و عذاب ایمن شود
📿 دو رکعت:
🔹 رکعت اول⇦حمد و سه کـوثر
🔹 رکعت دوم⇦حمد و سه توحید
📚 جمال الاسبوع، ۵۴
🌺
💫🌺🍃
✍فکرمون این باشه آقا اومد دستمون پر باشه
الان یکی باید نام حضرت رو در خانه و دورو بریها زنده کنیم
و به اونچه که میدونیم عمل کنیم رابطه مون رو با خدا اصلاح کنیم
انس و ارتباط با حضرت رو هر روز تقویت کنیم
و هر کاری که از دستمون برمیاد برای شادی دل حضرت انجام بدیم
اگه دنیا رو میخوایم هم باید ترک گناه کنیم و استغفار
والله دل نشکونیم کسی رو نرنجونیم
رزقمون تنگه؟ استغفار و طلب آمرزش و انفاق و شکرگزاری از داشته ها و نداشته های از سر حکمت
هر وقت رزقمون تنگ شد انفاق کنیم به اندازه یه پول نون بدیم نونوایی بگیم یه نون برسون به نیازمند
حتی غذا دادن به پرنده ها و حیوانات
الان وقت یاری حضرته
اول اخلاقمون رو خوب کنیم و همه رو عزیز خدا و اهل بیت علیهم السلام بدونیم
مثلا بگن یه جایی ممکنه برق بره ما با خودمون یه چراغ قوه می بریم یا موبایلمون رو!؟
خب به ما گفتند نور رو با اعمالتون قراره بفرستید قبر و برزخ و قیامتتون رو روشن کنید
این نماز های مستحبی
خلوت شبانه و مناجات با خدای یکتای بی همتای همه چیز تموم
انس با امام
خوش اخلاقی با خلق خدا و سایر آفریده ها
اینا همون نوری است که قراره اون ور رو روشن کنه
زن و فرزند و اهل و عیال و همسایه و فامیل و رهگذر همه خانواده ی خدا هستند حق نداریم سرشون داد بزنیم ناسزا بگیم تحقیر کنیم
مثلا پشت فرمون هر چی دلمون خواست به طرف بگیم؟ همه عزیز خدان همه رو باید رو چشم نگه داشت
این میشه انتظار
چطور دوست داریم همه ما رو عزیز بدارن و باهامون رفق و مدارا کنن؟ ما هم همینطور باید رفتار کنیم
آخر قصه ی دلار و سکه و این مسخره بازیها و دنیا پرستیها هستیم
آخر قصه ی آشوبها و فتنه های شیاطین جنی و انسی هستیم و ایران اسلامی با سرعت داره میره به قدرتمندترین کشور جهان تبدیل بشه
جناب رئیسی هم با تمام قدرت زیرساختها رو اصلاح کردن و در حال اجرای تمام طرحهای پیش رو هستن
الان دنیا در تلاطمه
ما فقط باید به رابطه خود با خدا و اهلبیت علیهم السلام فکر کنیم والسلام
نه به سکه و دلار و یه مشت وطن فروش خائن
تا میتونیم روشنگری کنیم و دست جوون و نوجوون رو بگیریم بزاریم تو دست امام مهدی مهربان
به نیازمندان و گرفتاران کمک کنیم در وسعمون چه با زبان خیر قدم خیر چه خودمون توانشو داریم مالی مسائلشونو حل کنیم
قبل ظهور مهمه این جهاد با مال و جان و آبرو برای خدا و امام
پس نترسیم با وجود داشتن همچین خدایی و همچین امامی
فقط با خدا معامله کنیم در سختیها
گره از کسی باز کنیم خدا گره ها رو باز میکنه
از انفاق نترسیم برکت تو بخششه
طرف انقدر ترس از دادن داره یهو موتور ماشینش پیاده میشه
یا طرف بچه دار نمیشه حاضره ۱۰۰ میلیون خرج کنه دلش نمیاد شکم دو تا بچه ی همسایه اش رو سیر کنه
فقط خدا و اهل بیت علیهم السلام
توسل و توکل و عمل صالح
چقدر خوبه قرض یکی رو ادا کنیم
حتی بعضیها فقط میخوان یکی باهاشون حرف بزنه
بخدا قسم مهربون باشیم و همدیگر رو دریابیم .
اگه غمخوار هم باشیم خدا هم رحم میکنه و نعمات و برکاتش به سرمون میباره و امام رو می فرسته.
ظهور نزدیکه تا میتونیم خیر پیش بفرستیم و اطرافیان رو شاد کنیم⚘
#یا_ابا_صالح_المهدی_ادرکنی ⚘
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#التماس_دعای_فرج