eitaa logo
هیات مجازی انصار الحجه ارواحنا فداه ✅
1.1هزار دنبال‌کننده
26.7هزار عکس
26هزار ویدیو
613 فایل
『°•بِسمِ‌رَّبِ‌ الحجه. اینجا مهدیه مجازی دوستان و خادمین امام الحجه علیه السلام است. ألَـلّـھم‌ْ؏َـجِـٰل‌ّلِوَلِیٰــــك‌ألٰـفَـٖࢪجّ🌱. برای ارتباط با ما :👇👇👇👇👇 @Ahmadqasemi34
مشاهده در ایتا
دانلود
✅حرف زدن با امام زمان(عج) ✍️مرحوم آیت الله میلانی میفرمودند: هر روز بنشینید یک مقدار با امام زمان درد و دل کنید . خوب نیست شیعه‌ روزش شب شود و شب‌اش روز شود و اصلاً به یاد او نباشد. بنشینید چند دقیقه ولو آدم حال‌ هم‌ نداشته باشد، مثلاً از مفاتیح دعایی بخواند، با همین زبان خودمان سلام و علیکی با آقا کند. با حضرت درد و دلی کند. ✍️آیت الله بهجت می فرمود: بین دهان تا گوش شما کمتر از یک وجب است. قبل از اینکه حرف از دهان خودتان به گوش خودتان برسد، به گوش حضرت رسیده است. او نزدیک است، درد و دل‌ها را می‌شنود. با او حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید. 🌹در زمان حضرت امام هادی علیه السلام شخصی نامه‌ای نوشت از یکی از شهرهای دور نامه‌ای نوشت که آقا من دور از شما هستم. گاهی حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم، به هر حال چه کنم؟ 🌹حضرت در جواب ایشان نوشتند: «إِنْ کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَحَرِّکْ شَفَتَیْک‏» لبت را حرکت بده، حرف بزن، بگو. ما از شما دور نیستیم. ------------------
﷽ ✨🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🌸🍃
🍃🌹🍃 🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿 علیه السلام علیه السلام
💎 (ع) هرگاه يكى از شما وارد منزل خود شود به خانواده‏اش سلام نمايد اگر خانواده نداشته باشد چنين بگويد: «سلام بر ما از جانب پروردگارمان» و هنگام ورود به منزل خود سوره «توحيد» را بخواند كه فقر را از بين ببرد. 📚 تحف العقول صفحه ۱۱۵ 〰➿〰➿〰➿〰➿〰 💎 : 🔸 ـ فِي الحِكَمِ المَنسوبَةِ إلَيهِ ـ :غايَةُ الأَدَبِ أن يَستَحِيَ الإِنسانُ مِن نَفسِهِ . 🔹 ـ در حكمت هاى منسوب به ايشان ـ :نهايت ادب ، اين است كه انسان از خودش شرم كند. 📚 شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد: ج ۲۰ ص ۲۶۵ ح ۹۰
نذر کردم تا هرچه دارم مال تو چشم هاے خسته پر انتظارم مال تو یک دل دیوانه دارم باهزاران آرزو آرزویم هیچ،قلب بیقرارم مال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
... زندگی مثل يک استكان چای است به ندرت پيش می آيد كه هم رنگش درست باشد، هم طعمش و هم داغيش امّا هيچ لذتی با آن برابر نيست...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به قدرت خدا ایمان داشته باش اگه کاری میکنید که نمیشه غصه نخورید حتما خداوند یکی بهترش رو برای شما در نظر داره وقتی شما به خدا باور داشته باشید خدا هم برایتان کارهایی میکند که به تنهایی قادر به انجامش نبودید خدایا آینده پنهان است اما آسوده ام چون تو را میبینم و تو همه چیز را...
😲😲😲 پاداش افطار دادن به روزه داران در روز عید غدیر 1) عن عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ الْعَبْدَلِيُّ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ عَلَيْهِ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ وَ عَلَى آبَائِهِ وَ أَبْنَائِهِ يَقُولُ: مَنْ فَطَّرَ مُؤْمِناً كَانَ لَهُ ثَوَابُ مَنْ أَطْعَمَ فِئَاماً وَ فِئَاماً، فَلَمْ يَزَلْ يَعُدُّ حَتَّى عَقَدَ عَشَرَةً، ثُمَّ قَالَ: أَ تَدْرِي مَا الْفِئَامُ؟ قُلْتُ: لا، قَالَ: مِائَةُ أَلْفٍ، وَ كَانَ لَهُ ثَوَابُ مَنْ أَطْعَمَ بِعَدَدِهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ فِي حَرَمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ سَقَاهُمْ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ. (بحارالأنوار،ج98، ص303 به نقل از اقبال الأعمال) علیّ عَبدَلی گفت: از حضرت صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: هر کس روز غدیر به روزه دار مؤمنی افطار دهد، پاداش کسی را خواهد داشت که به فئام فئام نفر، طعام داده باشد و حضرت تا ده فئام شمردند و سپس فرمودند: آیا می دانی هر فئام چقدر است؟ عرض کردم: خیر، فرمود: یعنی صد هزار نفر. سپس حضرت در ادامه فرمود: و نیز پاداش کسی را خواهد داشت که به همین تعداد(ده فئام)، پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحین را در حرمِ خداوندِ عزّوجلّ، در روز گرسنگی و تشنگی، اطعام کرده و آب داده باشد. 2) قَالَ الْفَيَّاضُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ الطُّوسِيُّ: حَضَرْتُ مَجْلِسَ مَوْلانَا عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام فِي يَوْمِ الْغَدِيرِ، وَ بِحَضْرَتِهِ جَمَاعَةٌ مِنْ خَوَاصِّهِ قَدِ احْتَبَسَهُمْ عِنْدَهُ لِلْإِفْطَارِ مَعَهُ، قَدْ قَدَّمَ إِلَى مَنَازِلِهِمْ الطَّعَامَ وَ الْبُرَّ. (بحارالأنوار،ج98، ص322 به نقل از العدد القويّة) فیاض نقل می کند که در روز غدیر نزد حضرت رضا علیه السلام بودم. حضرت عده ای از یاران خاصّ خویش را برای افطار نگاه داشت، و برای خانواده ایشان نیز غذا و گندم فرستاد. 3) عَنْ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَالَ فِی خُطْبَتِهِ فِی یَوْمِ الْغَدِیرِ: مَنْ أَفْطَرَ مُؤْمِناً فِي لَيْلَتِهِ فَكَأَنَّمَا فَطَّرَ فِئَاماً وَ فِئَاماً يَعُدُّهَا بِيَدِهِ عَشَرَةً، فَنَهَضَ نَاهِضٌ فَقَالَ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، مَا الْفِئَامُ؟ قَالَ مِائَةُ أَلْفِ نَبِيٍّ وَ صِدِّيقٍ وَ شَهِيدٍ. (وسائل ‏الشيعة، ج10، ص445 به نقل از مصباح المتهجّد) حضرت رضا علیه السلام از پدران گرامی خویش علیهم السلام نقل می کند که امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه ای که روز غدیر خواند، چنین فرمود: كسى كه روز غدیر به مؤمن روزه داری افطار دهد، گویا مانند كسى است كه فئام نفر افطار داده است و با دست خود تا ده فئام شمرد. پس يك نفر از جاى برخاست و پرسید: ای امیرالمؤمنین! منظور شما از فئام چند نفر است؟ حضرت فرمود: فئام معادل است با صد هزار پيغمبر، صدّيق و شهيد است. 4) قَالَ الرِّضَا علیه السلام: هُوَ يَوْمُ تَفْطِيرِ الصّائِمينَ. (اقبال الأعمال، ص778 به نقل از کتاب النّشر و الطّی) حضرت رضا علیه السلام فرمود: روز غدیر، روز افطار روزه داران است. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🌺🌟🌺 روز غدیر، عید همه پیامبران الهی عن عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ الْعَبْدَلِيُّ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ عَلَيْهِ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ وَ عَلَى آبَائِهِ وَ أَبْنَائِهِ يَقُولُ: مَا بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَبِيّاً إِلاّ وَ تَعَيَّدَ فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ عَرَّفَ حُرْمَتَهُ. (بحارالأنوار، ج98، ص303 به نقل از اقبال الأعمال) علی عَبدَلی گفت: از حضرت صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: خداوند عزّوجلّ هیچ پیامبری را مبعوث نکرد، مگر آن که روز غدیر را برای او عید قرار داد، و حرمت آن را شناساند. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🚶🏻‍♂️👥🌺 روز غدیر، روز دیدار مؤمنین با یکدیگر قَالَ الرِّضَا علیه السلام: مَنْ زَارَ فِيهِ مُؤْمِناً أدْخَلَ اللهُ قَبْرَهُ سَبْعِينَ نُوراً وَ وَسَّعَ فِي قَبْرِهِ، وَ يَزُورُ قَبْرَهُ كُلَّ يَوْمٍ سَبْعُونَ ألْفِ مَلَكٍ، وَ يُبَشِّرُونَهُ بِالْجَنَّةِ. (اقبال الأعمال، ص778 به نقل از کتاب النّشر و الطّی) حضرت رضا علیه السلام فرمود: هرکس در روز غدیر به دیدار مؤمنی برود، خداوند به قبر او هفتاد نور وارد می کند، قبرش را وسعت می بخشد، و هر روز هفتاد هزار فرشته قبرش را زیارت کرده و او را به بهشت بشارت می دهند. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👥👋 روز غدیر، روز دست دادن و تبریک شیعیان به یکدیگر عَنْ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَالَ فِی خُطْبَتِهِ فِی یَوْمِ الْغَدِیرِ: إِذَا تَلاقَيْتُمْ فَتَصَافَحُوا بِالتَّسْلِيمِ وَ تَهَانَوُا النِّعْمَةَ فِي هَذَا الْيَوْمِ. (وسائل ‏الشيعة، ج10، ص445 به نقل از مصباح المتهجّد) حضرت رضا علیه السلام از پدران گرامی خویش علیهم السلام نقل می کند که امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه ای که روز غدیر خواند، چنین فرمود: هنگامی که در روز غدیر یکدیگر را ملاقات کردید، همراه با سلام به یکدیگر دست دهید، و نعمت روز غدیر را به یکدیگر تبریک بگویید. قَالَ الرِّضَا علیه السلام: هُوَ يَوْمُ التَّهْنِيَةِ، يُهَنِّيُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً. (اقبال الأعمال، ص778 به نقل از کتاب النّشر و الطّی)  حضرت رضا علیه السلام فرمود: روز غدیر، روز شادباش و تبریک گفتن شما به یکدیگر است. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😀🍎🍧 روز غدیر، روز خوردن و آشامیدن و اظهار شادمانی عَنْ أَبِي الْحَسَنِ اللَّيْثِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ لِمَنْ حَضَرَهُ مِنْ مَوَالِيهِ وَ شِيعَتِهِ: (فِی یَومِ الغَدِیرِ) كُلْ وَ اشْرَبْ وَ أَظْهِرِ السُّرُورَ ... خِلافاً عَلَى مَنْ أَظْهَرَ فِيهِ الِاغْتِمَامَ وَ الْحُزْنَ، ضَاعَفَ اللَّهُ حُزْنَهُ وَ غَمَّهُ. (بحارالأنوار،ج98، ص302 به نقل از اقبال الأعمال) حضرت صادق علیه السلام در حضور جمعی از دوستان و شیعیان خویش فرمود: در روز عید غدیر، جهت بزرگداشت این روز، و مخالفت با آنان که در این روز اظهار غم و اندوه می کنند- که خداوند غم و اندوه آنان را دو چندان گرداند- بخور، بنوش، و اظهار شادمانی کن. عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ قَالَ: كُنَّا عِنْدَ الرِّضَا علیه السلام وَ الْمَجْلِسُ غَاصٌّ بِأَهْلِهِ، فَتَذَاكَرُوا يَوْمَ الْغَدِيرِ، فَقَالَ الرِّضَا علیه السلام: سُرَّ فِيهِ كُلَّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ. (تهذيب‏الأحكام، ج6، ص24) أحمد بن محمّد گفت: در مجلس حضرت رضا علیه السلام بودیم درحالی که آن مجلس از خانواده حضرتش پر بود و درباره روز غدیر گفتگو می کردند. پس حضرت رضا علیه السلام (به من) فرمود: در این روز هر مرد و زن مؤمنی را شاد کن. عَنْ فُرَاتِ بْنِ أَحْنَفَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: هُوَ يَوْمُ سُرُورٍ لِمَا مَنَّ اللَّهُ بِهِ عَلَيْكُمْ مِنْ وِلايَتِنَا. (بحارالأنوار، ج37، ص170 به نقل از تفسیر فرات) حضرت صادق علیه السلام فرمود: روز غدیر، روز شادی است، زیرا خداوند در این روز ولایت ما اهل البیت را بر شما ارزانی داشت. عَنْ عُمَارَةَ بْنِ جُوَيْنٍ أَبِي هَارُونَ الْعَبْدِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي الْيَوْمِ الثَّامِنَ عَشَرَ مِنْ ذِي الْحِجَّةِ، فَقَالَ: إِنَّهُ يَوْمُ عِيدٍ وَ فَرَحٍ وَ سُرُورٍ. (بحارالأنوار،ج98، ص298 به نقل از اقبال الأعمال) عُمارَه گفت: روز هجدهم ذی الحجّه نزد حضرت صادق علیه السلام رفتم. پس فرمود: امروز، روز عید، و روز شادی و سرور است. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🌟✨🌟 اگر خطبه غدیر را حفظ کنید، ابوابی از معارف توحیدی بر قلب شما باز می‌شود مرحوم آیت الله تولایی خراسانی، در سخنرانی خود در مدرسه مجتهدی تهران در دهه اوّل صفر سال1390 قمری، خطاب به طلاّب علوم دینی می فرمود: پیامبر در روز عید غدیر بالای منبر رفت، منبری که از جهاز شتر ساخته بودند. هفتاد هزار یا صد و بیست هزار جمعیت را در برّ و بیابان، مقابل آفتاب تابان، جمع کرد. همه به هل‌هل افتاده بودند. یا رب! چه کار مهمّی است که پیغمبر ما را در این بیابان نگاه داشته است؟ عقب مانده‌ها رسیدند، جلو رفته‌ها برگشتند، و همه مجتمع شدند. فرمود: جهازها و پالان‌های شتر را بالای هم قرار دهید، مثل این‌جا، یک منبر حسابی نبود. پیغمبر  بالای منبر رفتند و خطبه‌ای خواندند. طلبه‌ها! اگر آن خطبه را حفظ کنید، ابوابی از معارف توحیدی بر قلب شما باز می‌شود. آن خطبه در کتاب بحارالانوار علامه مجلسی، جلد نهم، حالات امیرالمومنین علیه السلام هست. (سخنرانی های مدرسه مجتهدی تهران، صفر 1390 قمری، شب اوّل ماه صفر) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
توصیه ای مهم از آیت الله قاضی برای غلبه بر هوای نفس آیت الله سید محمد حسین حسینی تهرانی در کتاب روح مجرد می فرمایند: « آقای قاضی برای گذشتن از نفس اماره و خواهش های مادی و طبعی و شهوی و غضبی که غالباً از کینه و حرص و شهوت و غضب و زیاده روی در تلذذات بر می خیزد، روایت عنوان بصری را دستور می دادند به شاگردان و تلامذه و مریدان سیر و سلوک إلی الله، تا آن را بنویسند و بدان عمل کنند. یعنی یک دستور اساسی و مهم، عمل طبق مضمون این روایت بود. و علاوه بر این می فرموده اند باید آن را در جیب خود داشته باشند و هفته ای یکی، دو بار آن را مطالعه نمایند. » ... متن‌ کامل‌ روایت‌ عنوان‌ بصری‌ با ترجمة‌ آن‌ به شرح ذیل می باشد: این‌ روایت‌ از حضرت‌ امام‌ جعفر صادق‌ علیه‌ السّلام‌ منقول‌ است‌، و مجلسی‌ در کتاب‌ «بحار الانوار» ذکر نموده‌ است‌؛ و چون‌ دستورالعمل‌ جامعی‌ است‌ که‌ از ناحیة‌ آن‌ إمام‌ هُمام‌ نقل‌ شده‌ است‌، ما در اینجا عین‌ الفاظ‌ و عبارات‌ روایت‌ و به‌ دنبال‌ آن‌ ترجمه‌اش‌ را بدون‌ اندک‌ تصرّف‌ ذکر می‌نمائیم‌ تا محبّین‌ و عاشقین‌ سلوک‌ إلی‌ الله‌ از آن‌ متمتّع‌ گردند
ماجرای عنوان بصری عُنوان بصری که پیرمردی نود و چهار ساله ای بود می گوید: حدود دو سال با مالک بن انس (پیشوای مذهب مالکی) رفت و آمد داشتم، هنگامی که امام صادق علیه السّلام وارد مدینه شد، خدمت آن حضرت می رسیدم و دوست داشتم از آن حضرت بیاموزم چنانکه از مالک می آموختم. روزی حضرت به من فرمود: من از طرف حکومت تحت نظر می باشم، بعلاوه اینکه در هر ساعت از شب و روز نیز اوراد و اذکاری دارم که باید بگویم، مرا از گفتن ذکر باز مدار، و همان طور که قبلا نزد مالک می رفتی حالا هم برو و مسائلت را از او بپرس؛ من از این سخنان غمگین شدم، و از نزد ایشان رفتم و با خود گفتم: اگر در من خیری می دید مرا از خود نمی راند، و به مالک حواله نمی نمود. بار دیگر وارد مسجد رسول خدا صلّی الله علیه و آله شدم و بر او سلام کردم، سپس از کنار قبر پیامبر وارد حرم شدم و در آنجا دو رکعت نماز خواندم، و گفتم: خدایا! از تو می خواهم که دل جعفر بن محمد را به طرف من متمایل سازی، و از علم او نصیبم گردانی تا با آن به راه راست هدایت شوم. بعد با غم و اندوه به طرف خانه ام رفتم، و چون محبت جعفر در دلم جای گرفته بود دیگر نزد مالک هم نرفتم، از آن به بعد از منزلم خارج نشدم مگر برای خواندن نماز واجب، تا اینکه صبرم تمام شد، و چون دلتنگ شدم کفشم را پوشیدم و رداء بر دوش انداختم و بعد از خواندن نماز عصر به طرف منزل امام حرکت نمودم، چون بدان جا رسیدم اجازه ورود خواستم، خادم ایشان بیرون آمد و گفت: چه می خواهی؟ گفتم: خواستم خدمت آن بزرگوار برسم و سلامی بدهم، گفت: ایشان نماز می خوانند، کنار در توقف نمودم، بعد از مدت کمی خادم بار دیگر آمد و گفت: بر برکت خدا وارد شو، وارد شدم و سلام کردم، ایشان پاسخم را دادند و فرمود: بنشین خدا تو را رحمت کند. نشستم و ایشان بعد از احوال پرسی سرش را بلند کرد و فرمود: کنیه ات چیست؟ گفتم: أبو عبد الله. فرمود: خداوند کنیه ات را مستدام بدارد، و در آنچه رضای اوست موفق بدارد، با خود گفتم: اگر از این ملاقات و عرض سلام هیچ بهره دیگری غیر از این دعا نداشته باشد، برایم خیر بسیاری است. سپس حضرت اندکی تأمّل نمود، آنگاه سرش را بلند کرد و فرمود: ای أبا عبد الله! چه می خواهی؟ گفتم: از خدا خواسته ام که دلت را بر من متمایل گرداند و از علمت به من نصیب گرداند، و امید دارم که خداوند آنچه را از او در مورد شما خواستم به من بدهد. در پاسخ، امام علیه السلام توصیه هایی راهگشا به عنوان بصری می کنند که در ادامه خواهد آمد:
متن و ترجمه حدیث -. . . فَقَالَ یا أَبَا عَبْدِ اللهِ لَیسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ إِنَّمَا هُوَ نُورٌ یقَعُ فِی قَلْبِ مَنْ یرِیدُ اللهُ تَبَارَک وَ تَعَالَی أَنْ یبْدِیهُ فَإِنْ أَرَدْتَ الْعِلْمَ فَاطْلُبْ أَوَّلًا مِنْ نَفْسِک حَقِیقَةَ الْعُبُودِیةِ وَ اطْلُبِ الْعِلْمَ بِاسْتِعْمَالِهِ وَ اسْتَفْهِمِ اللهَ یفَهِّمْک. حضرت فرمود: ای أباعبدالله! علم و دانش به یادگیری نیست، بلکه نوری است در دل کسی که خدای متعال می خواهد او را هدایت کند، اگر طالب علم هستی ابتدا بندگی حقیقی را در خود به وجود آور، و علم را برای عمل کردن بیاموز، و از خداوند فهم بخواه تا تو را فهیم گرداند. - قُلْتُ یا شَرِیفُ فَقَالَ قُلْ یا أَبَا عَبْدِ اللهِ؛ قُلْتُ یا أَبَا عَبْدِ اللهِ، مَا حَقِیقَةُ الْعُبُودِیةِ؟ قَالَ ثَلَاثَةُ أَشْیاءَ: أَنْ لَا یرَی الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اللهُ إِلَیهِ مِلْکاً لِأَنَّ الْعَبِیدَ لَا یکونُ لَهُمْ مِلْک یرَوْنَ الْمَالَ مَالَ اللَّهِ یضَعُونَهُ حَیثُ أَمَرَهُمُ اللهُ تَعَالَی بِهِ؛ وَ لَا یدَبِّرُ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیراً؛ وَ جُمْلَةُ اشْتِغَالِهِ فِیمَا أَمَرَهُ اللهُ تَعَالَی بِهِ وَ نَهَاهُ عَنْهُ؛ فَإِذَا لَمْ یرَ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ اللهُ تَعَالَی مِلْکاً هَانَ عَلَیهِ الْإِنْفَاقُ فِیمَا أَمَرَهُ اللهُ تَعَالَی أَنْ ینْفِقَ فِیهِ وَ إِذَا فَوَّضَ الْعَبْدُ تَدْبِیرَ نَفْسِهِ عَلَی مُدَبِّرِهِ هَانَ عَلَیهِ مَصَائِبُ الدُّنْیا وَ إِذَا اشْتَغَلَ الْعَبْدُ بِمَا أَمَرَهُ اللهُ تَعَالَی وَ نَهَاهُ لَا یتَفَرَّغُ مِنْهُمَا إِلَی الْمِرَاءِ وَ الْمُبَاهَاةِ مَعَ النَّاسِ فَإِذَا أَکرَمَ اللهُ الْعَبْدَ بِهَذِهِ الثَّلَاثِ هَانَ عَلَیهِ الدُّنْیا وَ إِبْلِیسُ وَ الْخَلْقُ وَ لَا یطْلُبُ الدُّنْیا تَکاثُراً وَ تَفَاخُراً وَ لَا یطْلُبُ عِنْدَ النَّاسِ عِزّاً وَ عُلُوّاً وَ لَا یدَعُ أَیامَهُ بَاطِلًا فَهَذَا أَوَّلُ دَرَجَةِ الْمُتَّقِینَ؛ قَالَ اللهُ تَعَالَی: «تِلْک الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ». گفتم: ای شریف! فرمود:بگو: یا أباعبدالله، گفتم: یا اباعبدالله! حقیقت بندگی چیست؟ فرمود: به سه چیز است: اول اینکه بنده آنچه را خدا به او بخشیده ملک خود نداند، زیرا بندگان مالک نیستند، بلکه مال را از آن خدا می بینند، و هر کجا خدا فرمان داد مصرفش می کنند. دوم اینکه: بنده تدبیر امور خودش را نمی نماید، سوم اینکه: تمام وقت خود را صرف انجام اوامر خدا و ترک نواهی او کند؛ بنا براین، هر گاه بنده چیزی را که خدا به او بخشیده ملک خود نداند، انفاقش در راه خدا بر وی آسان گردد، و هر گاه تدبیر امورش را به دست مدبّر واقعی سپرد، سختیهای دنیا برایش آسان شود، و هر گاه بنده به امر و نهی خدا گردن نهاد، هیچ گاه با مردم جدال نمی کند، و به آنان فخر نمی فروشد. هر گاه خداوند به بنده این سه خصلت را عطا فرمود، دنیا و شیطان و مردم در نظرش خوار می شود، و به خاطر مال جمع کردن و فخر فروشی به دنبال دنیا نمی رود، و از مردم عزّت و مقام نمی طلبد، و اوقاتش را هدر نمی دهد، این اوّلین درجه پرهیزگاران است، خداوند متعال می فرماید: (جهان آخرت را برای کسانی مهیا نمودیم که در روی زمین دنبال مقام پرستی نرفته و مرتکب فساد نشده باشند و پایان نیک برای پرهیزگاران است).
قُلْتُ یا أَبَا عَبْدِ اللهِ أَوْصِنِی. فَقَالَ أُوصِیک بِتِسْعَةِ أَشْیاءَ، فَإِنَّهَا وَصِیتِی لِمُرِیدِی الطَّرِیقِ إِلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اللهَ أَسْأَلُ أَنْ یوَفِّقَک لِاسْتِعْمَالِهِ؛ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا فِی رِیاضَةِ النَّفْسِ وَ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا فِی الْحِلْمِ وَ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا فِی الْعِلْمِ. فَاحْفَظْهَا وَ إِیاک وَ التَّهَاوُنَ بِهَا قَالَ عُنْوَانُ فَفَرَّغْتُ قَلْبِی لَهُ. فَقَالَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الرِّیاضَةِ: فَإِیاک أَنْ تَأْکلَ مَا لَا تَشْتَهِیهِ فَإِنَّهُ یورِثُ الْحِمَاقَةَ وَ الْبَلَهَ وَ لَا تَأْکلْ إِلَّا عِنْدَ الْجُوعِ وَ إِذَا أَکلْتَ فَکلْ حَلَالًا وَ سَمِّ اللهَ وَ اذْکرْ حَدِیثَ الرَّسُولِ: «مَا مَلَأَ آدَمِی وِعَاءً شَرّاً مِنْ بَطْنِهِ فَإِنْ کانَ لَا بُدَّ فَثُلُثٌ لِطَعَامِهِ وَ ثُلُثٌ لِشَرَابِهِ وَ ثُلُثٌ لِنَفَسِهِ»؛ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الْحِلْمِ: فَمَنْ قَالَ لَک إِنْ قُلْتَ وَاحِدَةً سَمِعْتَ عَشْراً- فَقُلْ إِنْ قُلْتَ عَشْراً لَمْ تَسْمَعْ وَاحِدَةً وَ مَنْ شَتَمَک فَقُلْ إِنْ کنْتَ صَادِقاً فِیمَا تَقُولُ- فَاللَّهَ أَسْأَلُ أَنْ یغْفِرَهَا لِی وَ إِنْ کنْتَ کاذِباً فِیمَا تَقُولُ فَاللهَ أَسْأَلُ أَنْ یغْفِرَهَا لَک وَ مَنْ وَعَدَک بِالْجَفَاءِ فَعِدْهُ بِالنَّصِیحَةِ وَ الدُّعَاءِ؛ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی فِی الْعِلْمِ: فَاسْأَلِ الْعُلَمَاءَ مَا جَهِلْتَ وَ إِیاک أَنْ تَسْأَلَهُمْ تَعَنُّتاً وَ تَجْرِبَةً وَ إِیاک أَنْ تَعْمَلَ بِرَأْیک شَیئاً وَ خُذْ بِالاحْتِیاطِ فِی جَمِیعِ مَا تَجِدُ إِلَیهِ سَبِیلًا وَ اهْرُبْ مِنَ الْفُتْیا هَرَبَک مِنَ الْأَسَدِ وَ لَا تَجْعَلْ رَقَبَتَک لِلنَّاسِ جِسْراً. (2) گفتم: یا ابا عبد اللَّه! مرا نصیحتی فرما، فرمود: تو را به نه چیز سفارش می کنم، و این نه چیز سفارش من است به کسانی که پویندگان راه به سوی خدا هستند، و از خداوند می خواهم که تو را در عمل به آنها توفیق عنایت فرماید. سه تای آنها در تربیت نفس است، و سه تای آنها در بردباری، و سه تای آنها در علم، آنها را به خاطر بسپار، و در مورد آنها سهل انگاری مکن، عنوان گوید: دلم را برای شنیدن آماده ساختم.
اما سه وصیتی که به تربیت نفس مربوط می شود: اول اینکه آنچه را اشتها نداری نخور، زیرا موجب حماقت و نادانی می شود، دوّم اینکه تا گرسنه نشدی غذا نخور، و سوم اینکه هر گاه خواستی غذا بخوری غذایت حلال باشد و بسم اللَّه بگو، و به یاد آور سخن رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) را که فرمود: آدمی ظرفی را بدتر از شکمش پر نکند، در این صورت اگر ناچار شد، یک سوم آن را برای غذایش، و یک سومش را برای نوشیدنی، و یک سوم دیگر را برای نفس کشیدن بگذارد. اما آن سه خصلت که در بردباری است: اول اینکه، اگر کسی به تو گفت: اگر یکی بگویی ده تا می شنوی، بگو: اگر ده تا هم بگویی یکی نمی شنوی، دوم اینکه، اگر کسی دشنامت داد بگو: اگر تو راست می گویی از خدا می خواهم که مرا ببخشد، و اگر دروغ می گویی از خدا می خواهم که تو را ببخشد، سوم اینکه: اگر کسی تو را تهدید به ستم نمود، تو او را اندرز ده و برایش دعا کن. و اما آن سه خصلت که درباره علم است: اول اینکه، آنچه را نمی دانی از علما بپرس، و هرگز برای اذیت کردن و آزمایش نمودن آنها سؤال نکن، و دوم اینکه از عمل کردن به رأی خود بر حذر باش، و در هر چه احتیاط را مناسب می بینی احتیاط کن، و سوم اینکه از فتوی دادن بگریز همان گونه که از دست شیر می گریزی، و گردن خود را پل برای مردم قرار مده (با فتوای نامناسب دادن، گناه مردم را به دوش نکش). (2) _________________________ پی نوشت: 1- سه دستور العمل عرفانی از آیت الله علی آقا قاضی رحمه الله، مبلغان بهمن 1381، شماره 37، به نقل از محمد حسین حسینی طهرانی، روح مجرد، ص 175- 2- مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، علی بن حسن طبرسی، ص 326؛ بحار الانوار، ج ۱، ص ۲۲۴، کتاب العلم، باب: آداب طلب العلم و أحکامه. 3- مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ترجمه عبدالله محمدی و مهدی هوشمند
🌼 آیت الله شوشتری: از مرحوم علامه طباطبایی پرسیدم آیا امکان ملاقات حضرت ولی عصر (ع) وجود دارد یا خیر!؟ فرمودند: بله، به سه شرط: ۱- تقوای کامل ۲- عشق فراوان ۳- مداومت به خواندن زیارت آل یس
حضور جبرئیل در غدیر خم ❇️🌤❇️
دو نفر از شیعیان در گذرگاهی از بغداد به مجلس بزرگی رسیدند پرسیدند: این مجلس متعلّق به کیست؟ گفتند: مجلس درس امام اعظم راوی حکایت می گوید: رفیق من که اسمش فضل بن حسن بود و مردی متعصّب در مذهب شیعه و در عین حال آدمی بحّاث و با اطلاع از مبانی مذهب بود گفت: من می روم و با این مرد مباحثه می کنم و تا او را ملزم و مجاب نکنم از این مکان نمی روم گفتم: این عالم بزرگی است و از عهدۀ بحث با او بر نمی آیی گفت: من معتقد به مذهب حقم و حق مغلوب نمی شود وارد مجلس شدیم و نشستیم و در یک فرصت مناسب فضل از جا برخاست و گفت: ایها العالم من برادری دارم که رافضی است و من هر چه می خواهم به او بفهمانم که ابوبکر بعد از پیامبر اکرم افضل امّت و خلیفۀ به حق بوده قبول نمی کند و می گوید: علی بن ابیطالب افضل و خلیفۀ به حق است شما یک دلیل قاطعی به من یاد بدهید که به او بفهمانم و او را به راه راست بیاورم ابوحنیفه گفت: به برادرت بگو بهترین و روشن ترین دلیل این است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم همواره در میدان های جنگ آن دو بزرگوار ابوبکر و عمر را کنار خود می نشاند و علی را مقابل نیزه و شمشیر دشمن می فرستاد! و این نشان می دهد که آن دو نفر محبوب پیامبر بوده اند و چون آن حضرت می خواسته که آنها بعد از خودش جانشین باشند آنها را حفظ می کرد! و چون علی را دوست نمی داشت طردش می کرد و او را به میدان می فرستاد تا کشته شود و این بهترین دلیل بر افضلیت ابوبکر و عمر است فضل گفت: بله من این را به برادرم می گویم ولی او ازقرآن به من جواب می دهد که خداوند فرموده است: «خداوند مجاهدین را بر قاعدین و نشستگان برتری داده و اجری بزرگ برای آنان آماده است» و به حکم این آیه علی چون مجاهد بوده افضل از ابوبکر و عمر است که قاعد بوده اند ابوحنیفه گفت: به او بگو از این بهتر می خواهی که ابوبکر و عمر قبرشان کنار قبر پیامبر و چسبیده به قبر آن حضرت است در حالی که قبر علی از قبر پیامبر دور افتاده و در عراق است! فضل گفت: بله این را هم به برادرم می گویم امّا او می گوید: آن ها غاصبانه در کنار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دفن شده اند! برای این که خداوند فرموده است: «ای مؤمنان بدون اذن و اجازۀ پیامبر داخل خانه اش نشوید..» و می دانیم که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در خانۀ خودش دفن شده و آن دو نفر بدون اذن در خانۀ آن حضرت دفن شده اند و محل دفن ایشان غصبی است ابوحنیفه که از این گفتگو سخت ناراحت شده بود تأمّلی کرد و سپس با لحنی تند گفت: به این برادر خبیثت بگو آنها غاصبانه در خانه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دفن نشده اند! بلکه عایشه و حفصه که دختران آن دو بزرگوار و همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بودند و از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مهریه طلبکار بودند پدرانشان را در مهریه خودشان دفن کردند! فضل گفت: بله من این مطلب را هم به برادرم گفته ام ولی او باز آیه ای برای من می خواند و می گوید: پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم به همسرانش بدهکار نبوده است برای اینکه خداوند فرموده است: «ای پیامبر ما همسران تو را که مهرشان را پرداخته ای برای تو حلال کردیم» طبق این آیه پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم مهریۀ زن هایش را داده بود و وقتی که از دنیا رفت به زن هایش بدهکار نبوده است ابوحنیفه اندکی تأمّل کرد و گفت: به این برادرت بگو درست است که همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مهریّه طلبکار نبوده اند اما سهم الارث که از ماتَرَک پیامبر داشته اند و ماتَرَک یعنی آنچه پیامبر اکرم بعد از مرگش از خود باقی گذاشته نیز همین خانه اش بوده و شرعاً سهمی هم از آن خانه به همسرانش می رسد و چون عایشه و حفصه وارث پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بوده اند پدرانشان را در سهم الارث خودشان دفن کرده اند و بنابر این غصبی در کار نبوده است! فضل گفت: بله من این را هم به برادرم گفته ام. ولی او می گوید: شما آقایان سنّی ها مگر نمی گویید: پیامبر ارث نمی گذارد و خودتان حدیث نقل می کنید که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «ما پیامبران اصلاً ارث نمی گذاریم و هر چه از ما باقی مانده صدقه است» پس طبق گفته خودتان عایشه و حفصه سهم الارث نداشته‌اند به همان دلیلی که شما حضرت فاطمه علیها السلام را از فدک محروم کردید و گفتید: پیامبر صلی الله علیه وآله ارث نمی گذارد آن دو همسر نیز نباید ارث ببرند آیا دختر از پدر ارث نمی برد اما همسر از شوهر ارث می برد؟! سخن که به اینجا رسید ابوحنیفه حسابی از کوره در رفت و گفت این مرد را بیرون کنید او شیعه است و اصلا برادر ندارد