eitaa logo
انصارالمحرومین
11 دنبال‌کننده
552 عکس
613 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهمَّ اَعِزَّنی فی عشیرتی و قومی و احفظنی فی یقظتی و نومی فانت خیر حافظا و انت ارحم‌ الراحمین .
اللهمَّ اَعِزَّنی فی عشیرتی و قومی و احفظنی فی یقظتی و نومی فانت خیر حافظا و انت ارحم‌ الراحمین .
«سَيدي اَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْيا مِنْ قَلْبي وَاجْمَعْ بَيني وَبَينَ الْمُصْطَفي وَآلِهِ خِيرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ وَ خاتَمِ النَّبِيينَ مُحَمَّد صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ وَانْقُلْني اِلي دَرَجَةِ الَّتوْبَةِ إلَيكَ وَاَعِنّي بِالْبُكآءِ عَلي نَفْسي فَقَدْ اَفْنَيتُ بِالتَّسْويفِ وَالاْمالِ عُمْري وَقَدْ نَزَلْتُ مَنْزِلَةَ الاْيسينَ مِنْ خَيري فَمَنْ يكوُنُ اَسْوَءَ حالاً مِنّي اِنْ اَنَا نُقِلْتُ عَلي مِثْلِ حالي اِلي قَبْري لَمْ اُمَهِّدْهُ لِرَقْدَتي وَلَمْ اَفْرُشْهُ بِالْعَمَلِ الصّالِحِ لِضَجْعَتي و ما لی لا ابکی و لا آدری الی ما یکن مصیری ... .» «ای آقای من! عشق (شدید) دنیا را از دلم بیرون کن! میان من و پیامبر مصطفی و عترت او جمع کن؛ همان برگزیده از میان خلق و همان پیامبر خاتم (ص) و مرا به درجه توبه و بازگشت به خودت ارتقا بخش؛ و مرا کمک کن که بر احوال خودم اشک بریزم! عمرم را با آرزوهای بی‌پایه و به تأخیر انداختن‌ها نابود کردم. اکنون به جایگاه ناامیدان از خیر خودم (نه از تو) تنزل کرده ام. چه کسی بدتر از من است اگر با همین حالت به قبرم منتقل شوم؟ قبرم را به عنوان خوابگاهم ، آماده نکرده‌ام و با عمل صالح برای جایگاهم، مفروش نکرده ام.»
دعای روز چهارماه رمضان : اللهمّ قوّنی فیهِ على إقامَةِ أمْرِكَ واذِقْنی فیهِ حَلاوَةَ ذِكْرِكَ وأوْزِعْنی فیهِ لأداءِ شُكْرِكَ بِكَرَمِكَ واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْكَ وسِتْرِكَ یـا أبْصَرَ النّاظرین. به گزارش خبرگزاری مهر، در دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان آمده است: "خدایا نیرومندم نما در آن روز به پا داشتن دستور فرمانت و بچشان در آن شیرینى یادت را و مهیا كن مرا در آنروز راى انجام سپاس‌گذاریت به كـرم خودت نگهدار مرا در این روز به نگاه‌داریت و پرده‌پوشى خودت اى بیناترین بینایان".در دعای روز چهارماه رمضان می خوانیم : اللهمّ قوّنی فیهِ على إقامَةِ أمْرِكَ واذِقْنی فیهِ حَلاوَةَ ذِكْرِكَ وأوْزِعْنی فیهِ لأداءِ شُكْرِكَ بِكَرَمِكَ واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْكَ وسِتْرِكَ یـا أبْصَرَ النّاظرین. به گزارش خبرگزاری مهر، در دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان آمده است: "خدایا نیرومندم نما در آن روز به پا داشتن دستور فرمانت و بچشان در آن شیرینى یادت را و مهیا كن مرا در آنروز راى انجام سپاس‌گذاریت به كـرم خودت نگهدار مرا در این روز به نگاه‌داریت و پرده‌پوشى خودت اى بیناترین بینایان".
 إِلهِي ، هذِهِ صَلاتِي صَلَّيْتُها لا لِحاجَةٍ مِنْكَ إِلَيْها ، وَلا رَغْبةٍ مِنْكَ فِيها ، إِلاّ تَعْظِيماً وَطاعَةً وَإِجابَةً لَكَ إِلى ما أَمَرْتَنِي بِهِ. إِلهِي إِنْ كانَ فِيها خَلَلٌ أَوْ نَقْصٌ مِنْ رُكُوعِها أو سُجُودِها فَلا تُؤاخِذْنِي وَتَفَضَّلْ عَلَيَّ بِالقَبُولِ وَالغُفْرانِ .
🌹استغفار ۷۰ بندی امیرالمؤمنین(ع)🌹 🌷 بند ۱ استغفار🌷 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ۱-اللَّهُمَّ إِنِّي أُثْنِي‏ عَلَيْكَ‏ بِمَعُونَتِكَ‏ عَلَى‏ مَا نِلْتُ بِهِ الثَّنَاءَ عَلَيْكَ وَ أُقِرُّ لَكَ عَلَى نَفْسِي بِمَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ الْمُسْتَوْجِبُ لَهُ فِي قَدْرِ فَسَادِ نِيَّتِي وَ ضَعْفِ يَقِينِي اللَّهُمَّ نِعْمَ الْإِلَهُ أَنْتَ وَ نِعْمَ الرَّبُّ أَنْتَ وَ بِئْسَ الْمَرْبُوبُ أَنَا وَ نِعْمَ الْمَوْلَى أَنْتَ وَ بِئْسَ الْعَبْدُ أَنَا وَ نِعْمَ الْمَالِكُ أَنْتَ وَ بِئْسَ الْمَمْلُوكُ أَنَا فَكَمْ قَدْ أَذْنَبْتُ فَعَفَوْتَ عَنْ ذَنْبِي وَ كَمْ قَدْ تَعَمَّدْتُ فَتَجَاوَزْتَ وَ كَمْ قَدْ عَثَرْتُ فَأَقَلْتَنِي عَثْرَتِي وَ لَمْ تَأْخُذْنِي عَلَى غِرَّتِي فَأَنَا ظَالِمٌ لِنَفْسِي الْمُقِرُّ لِذَنْبِي الْمُعْتَرِفُ بِخَطِيئَتِي فَيَا غَافِرَ الذُّنُوبِ أَسْتَغْفِرُكَ لِذَنْبِي وَ أَسْتَقِيلُكَ لِعَثْرَتِي فَأَحْسِنْ إِجَابَتِي فَإِنَّكَ أَهْلُ الْإِجَابَةِ وَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ. بند ۱: بار خدایا ! تو را حمد میگویم که به یاری تو موفق به ثناگوئیت شدم، و به سبب فساد نیت و ضعف یقینم، اقرار میکنم که ناتوانم که تو را آنطور که مستحق و سزاوار هستی مدح کنم، بار الها، تو خوب معبود و خوب پروردگاری هستی و من بد پرورش یافته ای هستم تو خوب مولایی هستی و من بد بنده ای، تو خوب مالکی هستی و من بد مملوکی، چه بسیار گناهی که مرتکب شدم و تو عفو نمودی و چه بسیار جرم هایی که از من سر زد و تو از آن گذشتی، چه بسیار خطاها کردم، ولی مرا مؤاخذه نکردی و چه بسیار بدی ها که عمداً مرتکب شدم و تو از آن درگذشتی و چه بسیار لغزش ها که از من سر زد و از آن چشم پوشی نمودی، و مرا بر غفلتم مأخذه نکردی! اینک این منم که به خود ظلم کرده ام و به گناهم اقرار و به خطاهایم اعتراف دارم. پس ای آمرزنده گناهان! از تو میخواهم که گناهانم را ببخشی و از لغزش هایم درگذری، پس به نیکی اجابت کن که تو سزاوار اجابت و اهل تقوا و آمرزشی
بسم الله الرحمن الرحیم منبع در مورد سعید نوروزی داوطلب انتخابات مجلس در حوزه انتخابیه قائمشهر ، بدنام‌ترین خانواده‌ها را دارد پدربزرگش رمضانعلی نام بود که بعد از انقلاب به جرم همکاری با رژیم منحوس پهلوی و ستم به مردم دستگیر و زندانی هم شده بود ولی با وساطت مرحوم حاج آقای عباسعلی سلیمانی این فرد خودش و خانواده‌اش فاسد هستند خودش و برادرانش در فساد غرقند در کوچه ارغوان خانه مجردی داشتند قائمشهر آنجا را به مرکز فساد مبدل کرده بودند مردم و خانواده‌های شهدا گزارش دادند مرحله اینا شکایت کردند پدر سعید که در ولوکولا ۲ تا زن داشت �ن بچه‌ها رو رها کرده بود در شرایط نامناسبی اینا بزرگ شدند خود پدر سعید خود پدر سعید هم فاسد بود از محل زندگیش فرار کرد آمد با زنی ازدواج کرد که با کسی دیگر ارتباط نامشروع داشت دایی‌های این‌ها هم آدم‌های فاسدی بودند حتی حیوانات را مثل مادیان را برادرم عارف نوروزی که معاون آقای مخبر بود معمولاً از �م‌های فاسد مخصوصاً فامیلای فاسد حمایت می‌کند من بارها به او اعتراض کردم گزارشش را به آقای مخبر دادم اما ایشان هیچ کاری نکرد بلکه او را ارتقای مقام هم داد به طوری که بین مردم رایج شده است که سر زبان‌ها افتاده است که هر کس بیشتر خلاف کند بالاتر می‌رود البته این برادرم عارف نوروزی رو آقای مخبر آورد سرپرست ستاد اجرایی فرمان امام کرد تا آقا حکم براش بزنند ولی آقا حکم نزد. برادرم عارف با اینکه این سعید نوروزی �چ سابقه‌ای نداشت در فیروزکوه در دانشگاه آزاد درس می‌خوند ایشون را آورد سازمان تنظیم رادیویی پست تلگرام مسئولیت قسمتی را به ایشون داد که �مت‌های تلفن رو مشخص می‌کند سعید آدمی است که �لاً نماز نمی‌خواند شاید تو اداره میره � نمازخونه نماز می‌خونه برات تظاهر در بانک در پست بانک بوده ولی اونجا فساد کردن زن بازی کردن از نظر مالی فساد کردن اخراج شدن میان پیش عارف �نا رو می‌بره در بانک پارسیان و اونجا مشغول می‌کنه به نظرم مجلس جایی نیست که باز آزمون و خطا بشه آقای ساداتی نژاد که افتضاح چای دپل را به بار آورد با توصیه آقا مخبر معرفی شده بود آقای رئیسی هم از آقای مخبر راضی نیست ولی با تعارف ایشون رو نگه می‌داره موقع معارفه سردار دهقان به عنوان رئیس بنیاد مستضعفان مقام معظم رهبری در حکمشان هیچ اسمی از عارف نوروزی �ی‌برد به هر صورت این وضعیت عارف نوروزی است � با توصیه مخبر به عنوان مدیر عامل شصتا منصوب می‌شود همین عارف نوروزی از این سعید نوروزی حمایت می‌کند
حسین علیپور داوطلب انتخابات در حوزه انتخابیه تهران از نظر فکری شخصی مانند شیر سوار است البته کمی محافظه کارتر در توییتر در موضوعات مختلف مانند ۹ دی و امثال اون اظهار نظر پای مخالف نظام دارد �‌شود رصد کرد ملاقاتی به واسطه آقای کمال رستمعلی فرماندار جویبار با مشایی و احمدی نژاد داشت با میرحسین موسوی هم سراسری داشت گروه چهار نفره‌ای بودن رئیسشون شخصی به نام بهزادی بود یک همایشی هم در مازندران گرفتند در تالار باران جاده ساری قائمشهر و این آقا میرحسین موسوی را آرمان خودش می‌داند همین میرحسین بعد از ۸۸ را �‌گوید میرحسین مثل دکتر حسین فاطمی است که قربانی مصدق شده بود عمویش کمال علیپور مشکلاتش را از ناحیه �ین حسین علیپور می‌داند در شورای شهر قائمشهر دخالت‌هایی داشت گویا نفر آدم را وارد شهرداری کرد به طوری که اطلاعات او را احضار کرده بود شنیدم عمویش همین روزا بهش گفت که �ام آسیب‌ها را شما به من زدید حالا شما تایید شدید و من رد صلاحیت منبع در آخر مطلب گفت ما با هم دوست بودیم ولی به خاطر همین مسائل الان چند سالی است که بین ما جدایی افتاده است
صبح دوستان به خیر و عافیت
 عَنِ الباقِر عليه السلام قالَ: تِسْعُ خِصالٍ خَصَّ اللّه ُ بِها رُسُلَهُ فَاْمتَحِنُوا أنفُسَكُمْ فَإنْ كانت فَيكُمْ فَاحْمَدُوا اللّه َ تَعالى عَلَيْها فاْسَاَلُوُهُ فِيْها، وَ هُمُ: اليَقينُ وَ القَناعَةُ وَ الصَّبْرُ وَ الشُّكْرُ وَ الحِلْمُ وَ حُسْنُ الخُلْقِ وَ السَّخاءُ وَ الشَّجاعَةُ وَ التَّنَزُّهُ.  امام باقر عليه السلام فرمود: نُه خصلت است كه خداوند آن ها را از ويژگيهاى پيامبرانش قرار داده است. پس خود را بيازماييد بنگريد اگر آنها را داريد، خدا را حمد و ستايش كنيد و اگر نداريد از او بخواهيد. آن ها عبارتند از: يقين، قناعت، صبر، شكر، حلم، حسن خلق، سخاوت، شجاعت، پاكيزگى و پارسايى.
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : أمّا عَلامَةُ المُوقِنِ فَسِتَّةٌ : أيْقَنَ باللّه ِ حَقّا فآمَنَ بهِ ، و أيقَنَ بأنّ المَوتَ حقٌّ فحَذِرَهُ ، و أيقَنَ بأنّ البَعثَ حَقٌّ فخافَ الفَضيحَةَ ، و أيقَنَ بأنّ الجَنّةَ حَقٌّ فاشتاقَ إلَيها ، و أيقَنَ بأنّ النّارَ حَقٌّ فظَهَرَ سَعيُهُ لِلنَّجاةِ مِنها ، و أيقَنَ بأنّ الحِسابَ حَقٌّ فحاسَبَ نَفسَهُ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : نشانه اهل يقين شش چيز است: به حقانيّت خدا يقين پيدا كرده و لذا به او ايمان آورده است، يقين پيدا كرده كه مرگ راست است و لذا از آن بر حذر است، يقين پيدا كرده كه رستاخيز راست است و از اين رو از رسوايى [در آن روز ]مى ترسد، يقين پيدا كرده كه بهشت راست است و از اين رو مشتاق آن است، يقين پيدا كرده كه دوزخ راست است و از اين رو براى نجات از آن مى كوشد و يقين پيدا كرده كه حساب راست است و از اين رو از خود حساب مى كشد
emailFacebookwhatsappsms همزمان با شب های قدر بخش دیگری  از دعای پرفیض و پرمحتوای ابوحمزه را با هم مرور می کنیم. خدایا ….أَبْكِي لِخُرُوجِ نَفْسِي أَبْكِي لِظُلْمَةِ قَبْرِي … التماس دعا إِلَهِي لَوْ قَرَنْتَنِي بِالْأَصْفَادِ وَ مَنَعْتَنِي سَيْبَكَ مِنْ بَيْنِ الْأَشْهَادِ وَ دَلَلْتَ عَلَى فَضَائِحِي عُيُونَ الْعِبَادِ وَ أَمَرْتَ بِي إِلَى النَّارِ وَ حُلْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَ الْأَبْرَارِ مَا قَطَعْتُ رَجَائِي مِنْكَ وَ مَا صَرَفْتُ تَأْمِيلِي لِلْعَفْوِ عَنْكَ وَ لا خَرَجَ حُبُّكَ مِنْ قَلْبِي أَنَا لا أَنْسَى أَيَادِيَكَ عِنْدِي وَ سَتْرَكَ عَلَيَّ فِي دَارِ الدُّنْيَا سَيِّدِي أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْيَا مِنْ قَلْبِي وَ اجْمَعْ بَيْنِي وَ بَيْنَ الْمُصْطَفَى وَ آلِهِ خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ وَ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ. پخش‌کننده صوت 00:00 16:13 فراز زیبا و تکان دهنده دعای ابوحمزه ثمالی با صدای حاج میثم مطیعی خدايا، اگر مرا با زنجير ببندى، و عطايت را در ميان مردم از من بازدارى، و بر رسوايي هايم ديدگان بندگانت را بگشايى، و مرا به سوى دوزخ فرمان دهى، و بين من و نيكان پرده گردى، اميدم را از تو نخواهم بريد، و آرزويم را از عفو تو باز نخواهم گرداند، و محبتت از قلبم بيرون نخواهد رفت، من فراوانى عطايت را نزد خود، و پرده پوشى ات را در دار دنيا بر گناهانم فراموش نخواهم كرد، اى آقاى من محبت دنيا را از دلم بيرون كن، و ميان من و مصطفى پيامبرت و خاندانش، بهترين برگزيدگان از آفريدگانت و پايان بخش پيامبران محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) جمع كن، وَ انْقُلْنِي إِلَى دَرَجَةِ التَّوْبَةِ إِلَيْكَ وَ أَعِنِّي بِالْبُكَاءِ عَلَى نَفْسِي فَقَدْ أَفْنَيْتُ بِالتَّسْوِيفِ وَ الْآمَالِ عُمُرِي وَ قَدْ نَزَلْتُ مَنْزِلَةَ الْآيِسِينَ مِنْ خَيْرِي [حَيَاتِي ] فَمَنْ يَكُونُ أَسْوَأَ حَالاً مِنِّي إِنْ أَنَا نُقِلْتُ عَلَى مِثْلِ حَالِي إِلَى قَبْرِي [قَبْرٍ] لَمْ أُمَهِّدْهُ لِرَقْدَتِي وَ لَمْ أَفْرُشْهُ بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ لِضَجْعَتِي وَ مَا لِي لا أَبْكِي وَ لا أَدْرِي إِلَى مَا يَكُونُ مَصِيرِي وَ أَرَى نَفْسِي تُخَادِعُنِي وَ أَيَّامِي تُخَاتِلُنِي وَ قَدْ خَفَقَتْ عِنْدَ [فَوْقَ ] رَأْسِي أَجْنِحَةُ الْمَوْتِ فَمَا لِي لا أَبْكِي أَبْكِي لِخُرُوجِ نَفْسِي أَبْكِي لِظُلْمَةِ قَبْرِي أَبْكِي لِضِيقِ لَحْدِي أَبْكِي لِسُؤَالِ مُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ إِيَّايَ، و مرا به مقام توبه به پيشگاهت برسان، و بر گريه بر خويشتن مرا يارى ده، من عمرم را به امروز و فردا كردن و آرزوهاى باطل نابود ساختم، و اينك به جايگاه به نا اميدان از خير و صلاح فرود آمده ام، پس بدحال تر از من كيست؟ اگر من بر چنين حالى به قبرم وارد شوم، قبرى كه آن را براى خواب آماده نساخته ام، و براى آرميدن به كار نيك فرش ننموده ام، و مرا چه شده كه گريه نكنم، و حال آنكه نميدانم بازگشت من به جانب چه خواهد بود، من نفسم را مى نگرم كه با من نيرنگ می بازد، و روزگار را مشاهده می كنم كه مرا می فريبد، و حال آنكه بالهای مرگ بالاى سرم به حركت درآمده، پس مرا چه شده كه گريه نكنم، گريه می كنم براى بيرون رفتن جان از بدنم، گريه مى كنم براى تاريكى قبرم، گريه مى كنم برای تنگى لحدم، گريه مى كنم براى پرسش دو فرشته قبر منكر و نكير از من، أَبْكِي لِخُرُوجِي مِنْ قَبْرِي عُرْيَاناً ذَلِيلاً حَامِلاً ثِقْلِي عَلَى ظَهْرِي أَنْظُرُ مَرَّةً عَنْ يَمِينِي وَ أُخْرَى عَنْ شِمَالِي إِذِ الْخَلائِقُ فِي شَأْنٍ غَيْرِ شَأْنِي لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ضَاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا غَبَرَةٌ تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ وَ ذِلَّةٌ سَيِّدِي عَلَيْكَ مُعَوَّلِي وَ مُعْتَمَدِي وَ رَجَائِي وَ تَوَكُّلِي وَ بِرَحْمَتِكَ تَعَلُّقِي تُصِيبُ بِرَحْمَتِكَ مَنْ تَشَاءُ وَ تَهْدِي بِكَرَامَتِكَ مَنْ تُحِبُّ فَلَكَ الْحَمْدُ عَلَى مَا نَقَّيْتَ مِنَ الشِّرْكِ قَلْبِي وَ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى بَسْطِ لِسَانِي أَ فَبِلِسَانِي هَذَا الْكَالِّ أَشْكُرُكَ، گريه مى كنم براى درآمدنم از قبر عريان و خوار، درحالى كه بار سنگينى را بر دوش مى كشم، يك بار از طرف راست و بار ديگر از جانب چپم نگاه می كنم، هنگامى كه مردمان در كارى جز كارمنند، چه براى هركسى از آنان در آن روز كارى است كه او را بس است، چهره هايى در آن روز روشن و خندان خوشحال اند، و چهره هايى در آن روز بر آنها غبار بدفرجامى نشسته، و سياهى و خوارى آنها را پوشانده، اى آقاى من، تكيه و اعتمادم و اميد و توكلّم بر تو، و آويختنم بر رحمت توست، هركه را خواهى به رحمتت رسانى، و با كرامتت هركه را دوست دارى هدايت كنى، پس تو را سپاس بر اينكه قلبم را از شرك پاك نمودى، و براى
تو سپاس بر گشودن زبانم، آيا با اين زبان كندم تو را شكر كنم،
اللهمَّ اَعِزَّنی فی عشیرتی و قومی و احفظنی فی یقظتی و نومی فانت خیر حافظا و انت ارحم‌ الراحمین .
«سَيدي اَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْيا مِنْ قَلْبي وَاجْمَعْ بَيني وَبَينَ الْمُصْطَفي وَآلِهِ خِيرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ وَ خاتَمِ النَّبِيينَ مُحَمَّد صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ وَانْقُلْني اِلي دَرَجَةِ الَّتوْبَةِ إلَيكَ وَاَعِنّي بِالْبُكآءِ عَلي نَفْسي فَقَدْ اَفْنَيتُ بِالتَّسْويفِ وَالاْمالِ عُمْري وَقَدْ نَزَلْتُ مَنْزِلَةَ الاْيسينَ مِنْ خَيري فَمَنْ يكوُنُ اَسْوَءَ حالاً مِنّي اِنْ اَنَا نُقِلْتُ عَلي مِثْلِ حالي اِلي قَبْري لَمْ اُمَهِّدْهُ لِرَقْدَتي وَلَمْ اَفْرُشْهُ بِالْعَمَلِ الصّالِحِ لِضَجْعَتي و ما لی لا ابکی و لا آدری الی ما یکن مصیری ... .» «ای آقای من! عشق (شدید) دنیا را از دلم بیرون کن! میان من و پیامبر مصطفی و عترت او جمع کن؛ همان برگزیده از میان خلق و همان پیامبر خاتم (ص) و مرا به درجه توبه و بازگشت به خودت ارتقا بخش؛ و مرا کمک کن که بر احوال خودم اشک بریزم! عمرم را با آرزوهای بی‌پایه و به تأخیر انداختن‌ها نابود کردم. اکنون به جایگاه ناامیدان از خیر خودم (نه از تو) تنزل کرده ام. چه کسی بدتر از من است اگر با همین حالت به قبرم منتقل شوم؟ قبرم را به عنوان خوابگاهم ، آماده نکرده‌ام و با عمل صالح برای جایگاهم، مفروش نکرده ام.»
دعای روز چهارماه رمضان : اللهمّ قوّنی فیهِ على إقامَةِ أمْرِكَ واذِقْنی فیهِ حَلاوَةَ ذِكْرِكَ وأوْزِعْنی فیهِ لأداءِ شُكْرِكَ بِكَرَمِكَ واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْكَ وسِتْرِكَ یـا أبْصَرَ النّاظرین. به گزارش خبرگزاری مهر، در دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان آمده است: "خدایا نیرومندم نما در آن روز به پا داشتن دستور فرمانت و بچشان در آن شیرینى یادت را و مهیا كن مرا در آنروز راى انجام سپاس‌گذاریت به كـرم خودت نگهدار مرا در این روز به نگاه‌داریت و پرده‌پوشى خودت اى بیناترین بینایان".در دعای روز چهارماه رمضان می خوانیم : اللهمّ قوّنی فیهِ على إقامَةِ أمْرِكَ واذِقْنی فیهِ حَلاوَةَ ذِكْرِكَ وأوْزِعْنی فیهِ لأداءِ شُكْرِكَ بِكَرَمِكَ واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْكَ وسِتْرِكَ یـا أبْصَرَ النّاظرین. به گزارش خبرگزاری مهر، در دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان آمده است: "خدایا نیرومندم نما در آن روز به پا داشتن دستور فرمانت و بچشان در آن شیرینى یادت را و مهیا كن مرا در آنروز راى انجام سپاس‌گذاریت به كـرم خودت نگهدار مرا در این روز به نگاه‌داریت و پرده‌پوشى خودت اى بیناترین بینایان".
 إِلهِي ، هذِهِ صَلاتِي صَلَّيْتُها لا لِحاجَةٍ مِنْكَ إِلَيْها ، وَلا رَغْبةٍ مِنْكَ فِيها ، إِلاّ تَعْظِيماً وَطاعَةً وَإِجابَةً لَكَ إِلى ما أَمَرْتَنِي بِهِ. إِلهِي إِنْ كانَ فِيها خَلَلٌ أَوْ نَقْصٌ مِنْ رُكُوعِها أو سُجُودِها فَلا تُؤاخِذْنِي وَتَفَضَّلْ عَلَيَّ بِالقَبُولِ وَالغُفْرانِ .
🌹استغفار ۷۰ بندی امیرالمؤمنین(ع)🌹 🌷 بند ۱ استغفار🌷 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ۱-اللَّهُمَّ إِنِّي أُثْنِي‏ عَلَيْكَ‏ بِمَعُونَتِكَ‏ عَلَى‏ مَا نِلْتُ بِهِ الثَّنَاءَ عَلَيْكَ وَ أُقِرُّ لَكَ عَلَى نَفْسِي بِمَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ الْمُسْتَوْجِبُ لَهُ فِي قَدْرِ فَسَادِ نِيَّتِي وَ ضَعْفِ يَقِينِي اللَّهُمَّ نِعْمَ الْإِلَهُ أَنْتَ وَ نِعْمَ الرَّبُّ أَنْتَ وَ بِئْسَ الْمَرْبُوبُ أَنَا وَ نِعْمَ الْمَوْلَى أَنْتَ وَ بِئْسَ الْعَبْدُ أَنَا وَ نِعْمَ الْمَالِكُ أَنْتَ وَ بِئْسَ الْمَمْلُوكُ أَنَا فَكَمْ قَدْ أَذْنَبْتُ فَعَفَوْتَ عَنْ ذَنْبِي وَ كَمْ قَدْ تَعَمَّدْتُ فَتَجَاوَزْتَ وَ كَمْ قَدْ عَثَرْتُ فَأَقَلْتَنِي عَثْرَتِي وَ لَمْ تَأْخُذْنِي عَلَى غِرَّتِي فَأَنَا ظَالِمٌ لِنَفْسِي الْمُقِرُّ لِذَنْبِي الْمُعْتَرِفُ بِخَطِيئَتِي فَيَا غَافِرَ الذُّنُوبِ أَسْتَغْفِرُكَ لِذَنْبِي وَ أَسْتَقِيلُكَ لِعَثْرَتِي فَأَحْسِنْ إِجَابَتِي فَإِنَّكَ أَهْلُ الْإِجَابَةِ وَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ. بند ۱: بار خدایا ! تو را حمد میگویم که به یاری تو موفق به ثناگوئیت شدم، و به سبب فساد نیت و ضعف یقینم، اقرار میکنم که ناتوانم که تو را آنطور که مستحق و سزاوار هستی مدح کنم، بار الها، تو خوب معبود و خوب پروردگاری هستی و من بد پرورش یافته ای هستم تو خوب مولایی هستی و من بد بنده ای، تو خوب مالکی هستی و من بد مملوکی، چه بسیار گناهی که مرتکب شدم و تو عفو نمودی و چه بسیار جرم هایی که از من سر زد و تو از آن گذشتی، چه بسیار خطاها کردم، ولی مرا مؤاخذه نکردی و چه بسیار بدی ها که عمداً مرتکب شدم و تو از آن درگذشتی و چه بسیار لغزش ها که از من سر زد و از آن چشم پوشی نمودی، و مرا بر غفلتم مأخذه نکردی! اینک این منم که به خود ظلم کرده ام و به گناهم اقرار و به خطاهایم اعتراف دارم. پس ای آمرزنده گناهان! از تو میخواهم که گناهانم را ببخشی و از لغزش هایم درگذری، پس به نیکی اجابت کن که تو سزاوار اجابت و اهل تقوا و آمرزشی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا دلم برات تنگ شده نسخه‌ای عجیب برای درمان درد🌹  إِلهِي ، هذِهِ صَلاتِي صَلَّيْتُها لا لِحاجَةٍ مِنْكَ إِلَيْها ، وَلا رَغْبةٍ مِنْكَ فِيها ، إِلاّ تَعْظِيماً وَطاعَةً وَإِجابَةً لَكَ إِلى ما أَمَرْتَنِي بِهِ. إِلهِي إِنْ كانَ فِيها خَلَلٌ أَوْ نَقْصٌ مِنْ رُكُوعِها أو سُجُودِها فَلا تُؤاخِذْنِي وَتَفَضَّلْ عَلَيَّ بِالقَبُولِ وَالغُفْرانِ . @khabareForiy
بسم الله الرحمن الرحیم آقای محمد جمشیدی داوطلب نمایندگی در حوزه انتخابیه بهشهر نکا و گلوگاه انگیزه من از ورود به انتخابات این بود که اولاً به واسطه پدرمون در از نوجوانی در مسائل سیاسی وارد شده بودیم و همچنین داماد خانواده آیت الله لائینی شدم علاوه بر این پدرم سه دوره نماینده مجلس شدم و بنده هم به واسطه آشنایی با آقای دکتر عباسی رئیس اسبق دفتر نظارت استان که رئیس شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی بود به معاونت پارلمانی وزارت علوم رفتم به طور طبیعی دوستان احساس کردند من به میدان انتخابات می‌آیم لذا از سال ۹۰ وارد این عرصه شدم ایشان در خصوص نظر وزارت اطلاعات گفت : نمی‌دانم چرا نسبت سوء اخلاقی به من دادند و تکذیب می‌کنم درباره بازخوانی پرونده‌اش در حراست معاونت پارلمانی وزارت علوم گفت من یک نیروی آنجا را که در آستانه تبدیل وضعیت بود توبیخ کردن لذا تبدیل وضعیت نشد شاید ایشان بر علیه من گزارش داده باشد البته این در صورتی است که در آن گزارش آمده است کلیه نیروهای اون مجموعه نسبت به رفتار خلاف اخلاقی اش شکایت داشته‌اند نام برده پیرامون اتهام مزاحمت اخلاقی برای بانوان در دوران مسئولیتش در شبکه بهداشت شهرستان نکا گفت خبر صحیح نیست در آن زمان معاون من آقای مرادیان بود که که من برکنارش کردم شاید ایشان بر علیه من گزارش داده باشد . محمد جمشیدی درباره اینکه کلیه افراد در این دو مجموعه از ایشان شاکی بودند توضیحی نداد فقط گفت تکذیب می‌کنم . در باره مسئله‌ای که بین برادرانش پیش آمد گفت این مسئله بین دکتر میثم برادر نامادریم و دیگر برادرم مهندس حسین بوده است مربوط به بنده نیست این دو نفر اختلاف مالی با هم دارند دکتر میثم به مهندس حسین تهمت زد و جنجال درست شد که البته برای خانواده ما خیلی بد شد . ایشان برای تبرئه خودش از این اتهامات استدلال کرد که اگر من خلاف کردم چرا آقای دکتر علی اصغر زارعی مدیر کل حراست وزارت علوم مرا تایید کرد (در اینجا تصویر نامه را ارائه داد) و همچنین چرا آقای دکتر خواجه سروی بعد از پایان خدمت در معاونت امور پارلمانی مرا به معاونت فرهنگی وزیر علوم برد و به عنوان نماینده وزارت در شورای عالی انقلاب فرهنگی ماموریت داد و بعداً مرا به عنوان عضو هیئت تجدید نظر در رسیدگی به تخلفات وزارت تعیین نمود ایشان در خاتمه از قول امام صادق علیه السلام نقل کرد کسی را که همیشه کار خوب می‌کند یک بار کار بد انجام داد با کسی که همیشه کار بد می‌کند یک بار کار خوب انجام داد مقایسه نکن گویا به صورت ناخودآگاه اشاره به خودش داشت . محمد جمشیدی درباره وزارت اطلاعات گفت : آقای کیومرث نیاز آذری مدیر کل اسبق وزارت اطلاعات مازندران با پدرم مشکل داشت لذا اطلاعات همیشه در صدد بود به پدرم ضربه بزند پدرم مانع استاندار شدن نیاز آذری در زمان ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد شده بود و همچنین پدرم با تصاحم صیدگاه نوروزآباد توسط وزارت اطلاعات مخالفت کرد و بساط آنها را در آنجا شخصا جمع کرد بر اثر این مخالفت‌ها آقای نیاز آذری کینه پدرم را به دل گرفت و علاقمندان به نیاز آذری هنوز در اطلاعات حضور دارند در صددند که به پدرم ضربه بزنند . نظریه محقق : صرف نظر از جواب قانع‌کننده‌اش در برابر درباره جنجال اخیر خانوادگی‌اش که اتهام مربوط به برادرش حسین جمشیدی بود اما در باقی موارد جواب ایشان کافی نبود و به صورت غیر منطقی فقط انکار می‌کرد ضمن اینکه با جمله‌ای که از امام صادق علیه السلام نقل کرد به طور ناخودآگاه به این موارد سوء اخلاقی درباره خودش به طور ضمنی اذعان کرد و در آخر وقتی جلسه تمام شد با تعجب گفت فقط همین‌ها بود گویا انتظار موارد دیگری هم را داشت مجموعاً به نظرم ایشان این خلاف‌ها را انجام داده بود ولی با توجه به پشتوانه خانوادگی خودش و همسرش امیدوار است که تایید شود والسلام
بسم الله الرحمن الرحیم داوطلب میرنبی موسوی طارسی حوزه انتخابیه قائمشهر سوادکوه ، جویبار ، سیمرغ و سوادکوه شمالی . افراد متعددی از بستگان ایشان او را فردی ناصالح نیدانند که با رفتارهایش باعث آبروریزی خانواده شده است دروغگو و درو است و نسبت به نوامیس مردم تعرض می‌کند . یکی از بستگان نزدیکش می‌گوید ارتباط غیر متعارف ایشان با خانومی به نام س چ باعث وهن خانواده و بستگان شده است . هر چقدر او را نصیحت کردیم فایده‌ای نداشت . ایشان حتی آن خانم را که با او ارتباطات نامتعارف داشته است، تهدید کرد که اگر مسئله روابط فی مابین را افشا کنید دودمانتان را بر باد می‌دهم به برادرتون صدمه می‌زنم و شما را نفرین می‌کنم . منبع ادامه می‌دهد اینکه داوطلب از بستگان نزدیک ماست من از گفتن حقایق هیچ ابایی ندارم ولی نسبت به امنیت جانی و حیثیتی آن خانم نگرانم . داوطلب نسبت به برادرش سید حسین که داوطلب در انتخابات است هم ظلم زیادی روا داشته است و او را مورد تهدید قرار داده است . شیخ منبع می‌گوید بسیاری از اهالی محل و آشنایان پیش بنده به عنوان عضو خانواده از کارهای غلطشون شکایت می‌کنند . یکی از دوستان داوطلب که مدت چند سال با او همراهی کرده بود گفت بعد از افشای روابط غیر متعارف داوطلب با خانم‌های نامحرم ، برادرش مهدی مرا تهدید کرده است که تو تلفن داوطلب را هک کرده‌ای این دوست سابق داوطلب میگوید داوطلب با خانواده ابراهیم چراغپور شدیداً درگیر است چون علاوه بر دخترشان که مورد اغفال این فرد قرار گرفت آنها بابت کلاهبرداری در مورد زمین هم شاکی هستند که با لطایف الحیل زمین را از سنگ آنها درآورده است . موارد خلاف عرف و شرع در پیامکهای کشف شده داوطلب . ۱- درخواست خانم مخاطب از داوطلب مبنی بر اشتغال پسر و برادرش و خودش . ۲ - توصیه به مراقبت از لو نرفتن این ارتباط . ۳ ملائبه کلامی و با استفاده از کنایه نام آلت مردانگی و زنانگی را مورد اشاره قرار می‌دهد ۴ شوخی‌های زن و شوهری ۵ وعده‌های پوچ مبنی بر اینکه وقتی نماینده شدم تو مشاور من خواهی بود ۶ پیشنهاد ارتباط در واتساپ به دلیل امنیت بیشتر موارد فوق در صفحات ۱ تا ۱۷ قابل رویت است ۷ پیشنهاد سفر به تهران با هم مکرراً صفحه ۴ و صفحه ۶۱ ۸- قطع چت به دلیل ورود دیگران به اتاق در صفحات متعدد ۹ دعوت به چت تصویری در واتساپ و دیگر برنامه‌ها وجود تصاویر نم‌های مخاطب ۱۱ درخواست تماس گرفتن مکرراً ۱۲ تصویردختر برادرزاده خانم و پیشنهاد دیدار با این دختر توسط داوطلب ۱۳ در هنگام چت تصویری درخواست دیدن آلت زنانگی با اسم رمز و همچنین متقابلاً نشان دادن آلت مردانگی با اسم رقص موارد فراوان دیگری در صفحات ضمیمه وجود دارد که برای پرهیز از اطاله گزارش می‌آوریم نظریه محقق با توجه به شناخت شخصی از ایشان مصاحبه‌های متعدد با افرادی که ایشان را می‌شناسند و بعضا از بستگان نزدیکش می‌باشند به این نتیجه میرسیم که این فرد همانطور که مصاحبه کنندگان و منابع گفته‌اند فردی دروغ و فاسدالاخلاق است
بسم الله الرحمن الرحیم حسین علیپور داوطلب حوزه انتخابیه قائمشهر جویبار سوادکوه منبع که دوست نزدیک داوطلب بود می‌گوید حسین علیپور در خلوتش اعتقادی به ولایت فقیه ندارد از نظر ایشان بعد از تصویب ولایت مطلقه فقیه نظام دچار انحراف شده است . از نظر تدین منبع می‌گوید این فرد اصلاً متشرع نیست ما ۵ سال با هم رفیق بودیم ندیدم نماز بخواند ، یک وقتی قبل از ظهر از تهران حرکت کردیم غروب بعد از اذان به قائمشهر رسیدیم موقع نماز ظهر و عصر من رفتم نمازخونه نماز خوندم اما ایشون تو ماشین نشست و نماز نخواند . ماه رمضان هم ندیدم ایشان روزه بگیرد ، فردی به نام حسین میری در قائمشهر خیابان ساری قهوخانه‌ای بدون مجوز زیر پله‌ای داشت دوستانشون اونجا جمع می‌شدند یکبار ماه رمضان ۹۶ یا ۹۵ با حسین علیپور به اونجا رفتیم ، ابتدائا نمی‌دونستم کجا می‌خواهیم بریم . آنها قلیون میکشیدند ، گفتم من روزه دارم مرا مورد تمسخر قرار دادند . نگاه سیاسی این فرد فصل مشترکی بین اصلاح طلبان و مشایی است افکارش ماکیاولیست . ایشان با محمدعلی شیرسوار داوطلب حوزه قائمشهر همفکر است بلکه مقتدای فکری ایشان است . یک کانال تلگرامی داشتند در حمایت از کمال علیپور ، در آن کانال یک نویسنده‌ای بود به نام حجت الله میرزایی داشت قلم گزنده‌ای داشت احتمالاً میرزایی همین حسین علیپور بود حسین علیپور و امیر رشیدی که دوره قبل رد صلاحیت شده بود در سال ۸۸ نشریه در حمایت از میرحسین موسوی مجازی داشتند ، حامی مالی این نشریه امیر رشیدی بود چون در شهرداری اشتغال داشت . همان زمان در قائم‌شهر برای میرحسین همایشی در تالار باران برگزار کردند مجوز تالار را هم احمد علیپور برادر کمال علیپور از فرمانداری گرفته بود . البته این‌ها بعد از انتخابات ظاهرشان را حفظ کردند . حسین علیپور در ماجرا دختر آبی طرفدار فوتبال هشتگی در توییتر به نام قسم به آزادیدرست کرد که قابل مراجعه است ، در آنجا حرف‌های نامربوط زیاد زده بود . از نظر اقتصادی ندیدم موردی داشته باشد . شاید داشته باشد ، پدرش مجوز مدرسه غیرانتفاعی ابتدایی و راهنمایی دارد که در تهران دو شعبه دارد . لذا ظاهراً نیاز مالی ندارد ممکن است تمایل داشته باشد کما اینکه یک وقتی همراه با فردی به نام یخکشی با وساطت مسعود علیپور دنبال معدن شن و ماسه بودند . یکی از افرادی که می‌شود به واسطه او حسین علیپور را بیشتر شناخت فردی است به نام بهبین خداشناس البته خودش آدم درستی نیست ولی از لیدرهای انتخاباتی است علیپور الان با ایشان میانشون به هم خورد گویا با کمال و حسین دشمنی دارد ایشان موارد تصویری زیادی دارد حاضر است در اختیار بگذارد .
بسم الله الرحمن الرحیم مصاحبه خانم ساره نیکجو داوطلب از حوزه انتخابیه قائمشهر مصاحبه ساعت ۴۰ :۱۲ روز شنبه سی‌ام دی ماه ۱۴۰۲ ایشان بعد از معرفی خودش در خصوص انگیزه‌اش از ورود به عرصه انتخابات گفت: بعد از بیانات مقام معظم رهبری در خصوص لزوم حضور در صحنه انتخابات و ترغیب مردم به شرکت در انتخابات از آنجایی که ۱۰ سال سابقه عضویت در شورای اسلامی شهر کیاکلا و همچنین عضویت در شورای استانی شوراهای اسلامی و سخنگوی آن شورا بودن و تجربیاتی که داشتم برای خدمت به مردم قدم به عرصه گذاشتم نمی‌دونم چرا رد شدم ولی خدا را شاهد می‌گیرم که اگر میدانستم حرفم با عملم تناقض دارد وارد عرصه انتخابات نمی‌شدم . ایشان درباره کاهلی در نماز گفت : تا آنجا که می‌توانم قدرت و شرایطش را داشته باشم سعی می‌کنم نمازم را اول وقت بجا آورم ولی من دوره درمانی نازایی سختی را طی می‌کنم به دلیل تزریق هورمون‌های مختلف شرایط سختی برای من به وجود آمد که نمی‌توانم به مسجد بروم ، فقط به مدرسه می‌روم چون مدیر هستم . خانم نیکجو در خصوص چادری بودن و در عین حال پیدا بودن موی جلوی سرش گفت : من همیشه چادری بودم و هستم ولی گاهی موی سرم از زیر مقنعه پیدا می‌شود من متوجه شوم درست می‌کنم. البته من نمی‌گویم خیلی باحجاب هستم ولی همیشه چادری بودم . ایشان در مورد جلسه‌ای که در خانه‌اش برگزار شد و در آن به ساحت مقام معظم رهبری توهین شد ، گفت : در زمان انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ آقای سید هادی حسینی نماینده اسبق مجلس این جلسه را در خانه ما برنامه‌ریزی کرد آقای مهندس نریمان نماینده اسبق بابل هم بود در آنجا به من پیشنهاد کردند مسئولیت ستاد انتخاباتی آقای روحانی را قبول کنم که من گفتم : من همینقدر که ستاد خودم را پیش ببرم دیگر بیش از این توانش را ندارم ، در این جلسه آقای شیخ صمد زراعتی هم حضور داشت که من اولین بار و آخرین بار بود که ایشان را دیده بودم ، افراد جلسه را من دعوت نکرده بودم ، آقای حسینی لیست را معلوم کرده بود شیخ زراعتی را حسینی دعوت کرد یا نریمان نمی‌دانم . بعد از جلسه آقای اصغریرییس دفتر نظارت سیمرغ ناراحت شد و گفت : در این جلسه به آقا توهین شد . خانم نیکجو در توضیح این مطلب گفت : از آنجایی که من برای آوردن چایی از جلسه بیرون می‌آمدم نشنیدم ولی از شوهرم که در جلسه حضور داشت و همچنین دیگران پرسیدم گفتند : نه چنین چیزی واقع نشد . داوطلب در خصوص وساطت در گرفتن پیمانکاری برای شوهرش در امور برق در زمان عضویت در شورای اسلامی شهر کیاکلا گفت : اصلاً چنین چیزی نبود آن پیمانکاری برای کس دیگری بود که البته دوست شوهرم بود با هم همکاری می‌کردند . ایشان در باره برادر بزرگش که شرور و معتاد است گفت : داداش بزرگم مهدی اوضاعش به هم ریخته است و ما هیچ ارتباطی با هم نداریم با داداش دیگر هم به خاطر مسائل ارثیه با هم قهریم . داوطلب راجع به دایی اش که سابقه نفاق دارد و الآن هم مخالف نظام است ، ابتدائا اظهار داشت: ما اصلا رابطه‌ای با هم نداریم چون ایشان مجاهد بود ، ایشان در پاسخ به این سوال که پس چرا این فرد در ستاد انتخاباتی شما حضور داشت ؟ گفت : بله حضور داشت ولی ما در آنجا فقط درباره عمران و آبادی صحبت می‌کردیم . نظر محقق : به نظر می‌رسد داوطلب صداقت ندارد برخی از اظهاراتش غیر صادقانه بود مثل اینکه من از اظهارات علیه رهبری در جلسه منزلم اطلاعی ندارم یا اینکه از فهرست مدعوین بی‌خبر بودم و همچنین معلوم است که خیلی اهل تقید نیست و یا اینکه با حدود شرعی آشنایی کامل ندارد این مطلب از توضیحی که درباره پیدا بودن مویش داد پیداست و همچنین هنگام حضور در دفتر موقع اقامه نماز جماعت با فاصله سه چهار متری به صف جماعت اقتدا کرده بود
بسم الله الرحمن الرحیم مصاحبه آقای علی اکبر قبادی داوطلب در حوزه انتخابیه قائمشهر سوادکوه و... علی‌اکبر قبادی : بنده از سال ۱۳۸۳ دفتر اسناد رسمی دارم عضو کمیته حقوقدانان دادگستری ، عضو کمیته حقوقی سردفترداران و بسیج حقوقدانان ... می‌باشم. من نه اهل سیاستم !!! و نه می‌خواهم که وارد سیاست بشوم !!! دنبال پول هم نیستم ، من در دانشگاه تدریس می‌کنم حق‌التدریس خودم را به پرسنل و دانشجویان نیازمند در همان دانشگاه بخشیدم . من وقتی می‌بینم که نمی‌توانم همه مشکلات مردم را حل کنم ناراحتم گاهی گریه می‌کنم و از طرفی دیدم که توان دارم نماینده مجلس بشوم تا بخشی از مشکلات مردم رو حل کنم چون من داور خصوصی و قاضی تحکیم دادگستری هستم ۱۳۰۰ پرونده رو حل و فصل کردم ۸۰۰ مورد به سازش منتهی شد ، مورد تقدیر حاج آقای اکبری ریاست محترم دادگستری استان مازندران قرار گرفتم . من دو جلد کتاب و مقاله در زمینه حقوق نوشتم انگیزه‌ام خدمت به مردم است . من به رهبرم افتخار می‌کنم و به دین خودم اعتقاد دارم به قانون اساسی پایبندم ، من برای منافع شخصی نیامده‌ام چون در شغل خودم به اندازه کافی درآمد دارم پدرم بسیجی بود در لشکر ۲۵ کربلا بارها خدمت می‌کرد ، پدرم ۱۴ ماه جبهه بود به خانه نیامد کارمند وزارت راه بود و راننده بلدوزر و لودر در جبهه و جانباز بود ولی حقوقش رو نگرفت ایشان درباره نماز گفت که من نمازم را هیچ وقت در دفتر نمی‌خونم چون مردم مردم فکر می‌کنم من تملق می‌کنم . آقای قبادی درباره شرکت در راهپیمایی‌ها گفت : اتفاقا چون مادرم دوست دارد شرکت کند من و مادرم با هم شرکت میکنیم . ایشان درباره انتقال مال خودش به اطرافیانش گفت که همسرم مهریش رو به من بخشید من اعتقادی به مهریه ندارم همسر باید شریک شوهرش باشد یک مغازه شش دانگ و سه دانگ یک خانه را در خیابان تهران به نام همسرم کردم و وصیت‌نامه خودم را نوشتم اموالم را با حفظ حق رجوع به نام همسرم و فرزندم کردم . آقای قبادی درباره سفرهای تفریحی گفت من سه تا سفر خارجی داشتم مکه ، سوریه و کربلا ، عروسی‌ام را در مکه گرفتم آقای قبادی در رابطه با ارتباط با زنی به نام مریم حامدی گفت : ایشان پرسنل دفتر من بود با شوهرش مشکل پیدا کرده بود شوهرش از من خواست که من از خانمش بخواهم مهریه‌اش را ببخشد و از هم جدا شوند ، من گفتم من این کار را نمی‌کنم بعداً این‌ها سر این موضوع دعوا راه انداختند ابتدا افرادی از دفتر من مثل آقای حیدری و طاهری را متهم کردند به ارتباط با این خانم بعد که نتیجه نگرفتند به عنوان ارتباط با این خانم از من شکایت کردند من به قاضی گفتم اگر من با ایشان ارتباط داشتم اثری از تماس‌های بین ما باید باشد ، قاضی متوجه شد و شکایت رد شد و پرونده شکل نگرفت. آقای قبادی رابطه با سمانه اسماعیلی را که متهم به ارتباط با مشار الیها شد ، رد کرد و گفت ایشان همسایه ماست بین ما ارتباطی نیست مشکلی هم پیش نیامد . در جلسه مشهود بود که محاسن داوطلب صدق ریش شرعی نمی‌کند ، از ایشان سوال کردم محاسن را تیغ می‌کنی گفت نه با ماشین سه تیغه تراشیدم که البته مصداق ریش تراشی حرام بود . ایشان در این لحظه کمی عصبانی شد و به یکباره گفت که این چه اوضاعی است احکام به مقتضای زمان وضع می‌شود آقای فبادی راجع به دعواهای قضایی پرونده‌های کلاهبرداری که به ایشان منتسب شده است به ایشان گفت گاهی خریدار یا فروشنده می‌آیند در دفتر می‌گویند در آن سندی که شما زدید من فریب خوردم من عقلم نمی‌رسید یا مدعی می‌شود که به من قرص دادن من امضا کردم و در دادگستری طرح دعوا می‌کنند. اینطور موارد در کار ما زیاد پیش می‌آید و البته چیز دیگه هم هست برای ابطال یک سند قانوناً باید ما خوانده قرار بگیریم تا پرونده مورد بررسی قرار بگیرد . آقای قبادی در رابطه با توبیخ و درج در پرونده گفت این یک تذکر است نه تخلف چون درجه ۴ است مربوط به زمانی میشه که تازه بحث کارت به کارت باب شده بود و یکی از همکاران سند آورده بود من با کارت خودم برای همکارم واریز کردم بعد از کارت خودش برای من واریز کرده بود این گزارش شده بود ، چیز خاصی نبود . نظریه محقق: به نظر می‌رسد داوطلب بعضی از موارد را جواب کافی داد ولی این مربوط به جزئیات بود اما کلیات را که موجب احراز صلاحیت ایشان بشود ، نتوانست جواب بدهد . ایشان نسبت به اصل ولایت فقیه و حاکمیت دینی و اهداف انقلاب بی‌تفاوت است و به طور واضح اعتقادی به نظام اسلامی ندارد تا از آن دفاع کند . در نماز جمعه و جماعت حاضر نمی‌شود و اینکه عملاً نسبت به انجام واجبات و ترک محرمات مقید نیست نتوانست توضیح روشنی بدهد و نسبت به بعضی موارد مانند انتقال اموالش به اطرافیان با هدف فرار از دین ، تعهد مالی و ممانعت از حق جواب روشن و قانع کننده‌ای نداشت .
بسم الله الرحمن الرحیم عین الله رستمی از حوزه انتخابیه نور و محمودآباد. سه‌شنبه سوم بهمن ماه ۱۴۰۲ بنده عین الله رستمی از نور و محمودآباد ۳۰ سال در بنیاد شهید خادم خانواده‌های شهدا بودم پدرم از بدو انقلاب در انجمن اسلامی و بعدها در شورای اسلامی محل خدمت می‌کرد خیر بود مسجد بزرگی با زیربنای ۵۰۰ متر در کنار جاده اصلی در علمده غربی ۸ کیلومتری محمودآباد ساخت ، من در چنین خانواده مذهبی و انقلابی بزرگ شدم حتی در حالی که ۱۳ ساله بودم شناسنامه‌ام را دستکاری کردم و به جبهه رفتم ، سه بار اعزام شدم یک بار آموزشی دو بار به مناطق جنگی ، نهایتا سال ۶۷ در منطقه شلمچه مجروح شدم . انگیزه‌ام برای ورود به صحنه انتخابات : با توجه به وجهه اجتماعی ، سیاسی و سوابق حضور در جبهه‌های جنگ دوستانم از من می‌خواستند که وارد این عرصه بشوم و با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری در مورد ضرورت شرکت در انتخابات و حضور حداکثری من این تصمیم را گرفتم . ایشان در باره عدم حضورش در نماز جماعت و جمعه گفت : من کارمند بنیاد شهید استان در ساری بودم و همیشه همراه مدیر کل می‌رفتم طبیعتاً در شهر خودم نبودم که در نماز جمعه حضور مرتب داشته باشم ولی هر وقت به شهرم می‌آمدم در نماز جمعه شرکت می‌کردم و همچنین برای نماز جماعت به مسجد می‌رفتم تا اینکه امسال بازنشسته شدم از این به بعد در همه نمازهای جمعه و جماعت شرکت داشتم . ایشان در مورد رای نیاوردن در انتخابات شورا در محل خودشون گفت من در انتخابات شورای قبلی شرکت کردم با ۴۰ رای در روستایم پنجم شدم به خاطر اینکه من سال‌های گذشته در محل حضور نداشتم بسیاری مرا نمی‌شناختند . اما این افرادی که رای آوردند الآن شورا هستند متاسفانه یک نفر به جرم مشروب فروشی دستگیر شد ، رئیس شورای فعلی خودش مبتلا به فساد اخلاقی است . فرزندانش هم مواد فروشند . من از دوستان گله‌مندم که برای تحقیقات در مورد ما پیش اینطور افراد رفتنو. داوطلب راجع به تراشیدن ریش گفت : بر اثر شیمیایی اگر محاسن بزارم صورتم جوش می‌زند لذا ناچاراً با ماشین می‌تراشم . سئوال شد جانبازی را از چه طریقی اخذ کردید ؟ در جواب گفت : من سال ۶۷ در شلمچه مجروح شدم عموی من که پدر شهید است دنبال من آمد آقای هادی بصیر برادر سردار شهید حاج بصیر هماهنگ کرد مرا پیدا کردند با برگ اعزام و آمبولانس مرا به تهران اعزام کردند و در بیمارستان علی مازندرانی بستری شدم و مورد جراحی قرار گرفتم کمیسیون در آن زمان به من ۱۵ درصد جانبازی داد . یک بار دیگر در سال ۷۳ کمیسیون رفتم ۲۵ درصد جانبازی گرفتم بار دیگر هم در سال ۹۰ به کمیسیون رفتم باز هم ۲۵ درصد دادند . در خصوص حکم جلب خودش گفت : آن حکم جلب نبود بلکه دادستان مرا خواست برای اینکه پدرم را در دعوای بین او خواهرانش وادار به صلح و سازش کنم چون ما منازلمون در زمین‌های مورد ادعای عمه‌هایمون ساخته بودیم لذا به نوعی پای ما هم درگیر بود ، دادستان مرا احضار کرد و از من خواست که پدرمان را وادار به سازش کنم و اتفاقاً با دادن دو هکتار زمین به عمه‌هامون به این امر موفق شدیم البته این رو باید بگویم : ادعاهای عمه‌ها صحیح نبود چون آنها سال‌ها قبل این زمین‌ها را به پدرم فرو فروخته بودند ولی به خاطر گران شدن زمین‌ها پشیمان شدند و اعتراض کردند . آقای عین الله رستمی درباره برادر خانم خودش که گفته می‌شود که در عملیات مرصاد کشته شد گفت تقی محمدزاده برادر خانم بنده در سال ۶۱ یا ۶۲ در منطقه سومار مجروح شد و ۶ ماه تحت درمان بود دوباره با اصرار خودش به جبهه رفت تا اینکه اسیر شد و در زمان اسارت به خانواده نامه هم می‌نوشت تا اینکه بعد از عملیات مرصاد در سال ۶۷ به خانواده‌اش اطلاع دادند فرزند شما در عملیات مرصاد معدوم شد ولی هنوز جنازه‌ای به دست خانواده اش نرسید . البته پدر ایشان حاج علی اکبر محمدزاده فردی خیر و بسیار مذهبی �می‌باشد خانم بنده هم که خواهر این فرد است فرهنگی و بسیار مذهبی است. من تلاشی برای اینکه برای برادر خانمم پرونده شهادت درست کنم انجام ندادم . این گزارش‌های مغرضانه‌ای است که بعضی از افراد از روی حسادت و کینه انجام می‌دهند . داوطلب در مورد سکوتش در فتنه‌ها گفت : ما نه چپیم و نه راست حسن خطاب ما ! مقام رهبری است . و اینکه درباره فتنه‌ها سخنرانی نکردند چون موضوعی که به من مربوط �ی‌شود سخنرانی ما بیشتر اداری بود ولی در حواشی �بت می‌کردیم که که مواظب باشند �ن فتنه‌ها علیه کشور ماست آقای رستمی درباره فضای عمومی بنیاد شهید گفت فضای بنیاد شهید فرهنگی است ما معمولاً برای روشنگری در سامانه مربوط به بنیاد شهید موضوعات فتنه را به صورت زیرنویس �ر می‌کردیم نظریه محقق در مورد بعضی از موارد توضیحات داوطلب آقای عین الله رستمی از حوزه انتخابیه نور محمودآباد قابل قبول است و ولی برخی موارد ایشان مجامله گونه سخن گفت مثلاً درباره تلاش برای شهید جلوه دادن برادر خانمش توضیح