eitaa logo
آنسویِ نگاهِ من✨
166 دنبال‌کننده
526 عکس
52 ویدیو
2 فایل
و آنگاه که خدا قلب مرا میسرشت، فلسفه و هنر و ادبیات و عاطفه را کنار هم نهاد... و اینگونه قلبِ ناآرامم پیوسته در تکاپوست... 🙏کپی نوشته ها با لینک کانال آزاد 👇راه ارتباطی👇 @Adminnegaheman https://harfeto.timefriend.net/17055053878307
مشاهده در ایتا
دانلود
در کدام فاطمیه دلتان لرزید در کدام مصرعِ نوحه اشک ریختید چطور سینه زدید، که اینطور خریدنتان؟ با پهلویِ شکسته شهید شدن، رزقی است که فقط مادر میدهد... https://eitaa.com/ansoyenegaeman
تیزیِ ناخنش انگار زَهر دارد، هر بار یک طرفِ صورتش را نقش میاندازد... انگشت هایش از غفلتِ دستکش نهایتِ استفاده را میبرند انگار. زخم خوب میشود اما عمقِ بعضی نگاه ها نه! هرکس زخمِ صورت یاسمن را میبیند بلافاصله نگاهش را گره میزند به ناخن های ِ یاس... شروع میکنند به افاضاتی مثل: _بالاخره جایی حسادتش را نشان داد _هیچوقت این دوتا رو باهم تنها نزار _با این عمق و با این خونریزی باید کارِ خواهر بزرگترش باشه. و... دِلم برایِ یاس میسوزد، هنوز نمیتواند حرف بزند و از سکوتش هزار برداشت میشود کرد. امشب دانه دانه ی انگشت هایش را بوسیدم، انگشت هایی که جز نوازشِ عامدانه نقشِ دیگری رویِ صورتِ یاسمن نداشته اند👧 https://eitaa.com/ansoyenegaeman
بله حتما اگر خودم هم نتونم میتونم به دوستانِ نویسنده پیشنهاد بدم... سوژه ی مورد نظرتونو در این آیدی بفرمایید👇 @Adminnegaheman
نفسِ عمیقی از سرِ خوشی میکشم؛ بالاخره دخترها آماده شدند. برمیگردم اتاق تا لباس هایم را بپوشم، یاسمن به طرزِ مشکوکی آرام گرفته... جایش را کثیف کرده، لباس هایش را هم. مشغولِ عوض کردنِ لباس هایِ یاسمن میشوم، لباسِ صورتی گلدار با شلوار سورمعی‌... تمیز و نظیف و ناز لایِ پتو میپیچمَش. صدایِ ذوق کردنِ یاس میآید، صورت و دست هایش غرقِ کرم کاکائو شده. فرش ها هم... آه از نهادم بلند میشود، مشغول عوض کردن لباس هایش میشوم. کولیکِ یاسمن شروع شده انگار، به یکباره جیغ ی میزند و ریسه میرود. میگذارمش داخلِ نَنو تا آرام بگیرد و دوباره از نو میدوم. . . . به ساعتِ ماشین نگاه میکنم، یک ساعت است که مشغولِ آماده شدنیم، امیدوارم روضه از دستم نرود. چشم هایم عجیب هوسِ خواب دارند، باید مشغولشان کنم. به ماه خیره میشوم، خیالم در خانه ی پر نورِ حضرت علی و فاطمه(س) پرسه میزند. فرزندانِ ایشان هم اختلاف سنیِ کمی داشتند، به یک سال نمیرسید. امشب از ایشان توانی برایِ دویدن و مهری برایِ مادری کردن میخواهم، مهری که ذره ذره اش عطرِ آسمان را بدهد✨ پ.ن: سخنران بیشتر از من تاخیر داشت، و همین رزقی شد برایِ قلبِ تشنه ام. https://eitaa.com/ansoyenegaeman
فرمانده کل تحریرالشام: زنان ایرانی منتظر ما هستند، همه سوریه را فتح کنید! عجب جمله ی چرک و لیچی، انگار پشتش لبخند با دهانِ پر از لَجن است. بله! زنان ایرانی منتظرتان هستند، دستانِ من تشنه ی فشردنِ خر خره ی نحستان است. این حرف هایتان ترس به دِلمان نمیاندازد، فقط رگِ غیرتِ علویِ مردانمان را برمیانگیزد. کسی چه میداند! شاید چند صباحِ دیگر زنانِ شیعه با راهی کردنِ مردانشان به عالم نشان دهند مکتبِ زهرا یعنی چه! https://eitaa.com/ansoyenegaeman
_ادَب حُکم میکرد... علتِ بیشتر سکوت هایی که در عمرم کرده ام. اما حالا میخواهم به فکر ادبِ نخ نما شده ی بقیه هم باشم. شاید با سکوتِ اضافی ترکِ ادبشان را تشدید کرده ام!!!! https://eitaa.com/ansoyenegaeman
یاس، روی ِ دست چپم یاسمن، روی دست راستم به سقف چشم دوخته ام؛ اما خیالم در کوچه های بنی هاشم میگردد. سرفه ای گلویم را میخارانَد؛ نگاهی به چشم هایِ تازه خفته ی بچه ها میکنم. هرچقدر سَعی میکنم جلویَش را بگیرم نمیشود و سر آخر سرفه با شدت و خشک از دهانم پرتاب میشود. دستانم میلرزند و هر دو طفلم از خواب میپرند. برای بچه ها لالایی میخوانم و قلبم برایم روضه میخواند، از زهرا(س) و سرفه هایی که میخواست آرام باشد. از بچه هایی که با هر سرفه دلِشان آتش میگرفت. طفلانی که سر بر دیوار و نگاه به آسمان دوخته اند.... https://eitaa.com/ansoyenegaeman
هدایت شده از مکروبه !
عمرِ گهواره به بوسیدنِ محسن نرسید...
هدایت شده از مکروبه !
https://fatehe-online.ir/2763139 ⤴️اگه ممکنه برا مادربزرگ مهربونم فاتحه و قرآن بخونید. و اینکه لطف کنید نشر بدید آدمای بیشتری ببینند. نمی‌دونم چطوری لطفتون رو جبران کنم. الهی خدای مهربون امواتتون رو مورد رحمت و مغفرت بی‌انتهای خودش قرار بده و همه‌ی این صلوات‌ها و ختم قرآن‌ها نوری بشه برای در گذشتگانتون ان‌شاءالله.
سرخوش انگشتِ اشاره اش را فرو میکند در مایعِ کیک؛ مزه ی شکلاتیش انگار به مزاقش نشسته، سرتکان میدهد و به به میگوید. چند روزی هست که لجباز شده، به بهانه ی هر چیزِ کوچکی گریه میکند و نیزه هایِ صدایش را فرو میکند در مغزمان. تصمیم گرفتم برایَش کیک بپزم تا کمی درسِ صبر بگیرد. قالب را داخلِ فر میگذارم، یاس با بُهت به دریچه ی فِر چشم دوخته. ناگهان جیغی میزند و خودش را میچسباند به فِر. دست هایِ کوچکش را میکوبد به دریچه ی فِر جیغ میزند. حالا چند دقیقه ای هست که در ماتمِ مایعِ شکلاتیِ محبوبش عزاداری میکند، منتظرم کیک بپزد تا هم مزه ی کیک را بچشد و هم شیرینیِ صبر را https://eitaa.com/ansoyenegaeman
_تِراپی؟ نه ممنون! تلالو کلامِ سید علیِ خامنه ای قلبم را آرام میکند... وسطِ جنگ و شبیخون و حیله، وجودش آرامشی است برایِ قلبم🫀 سایه تان مستدام حضرتِ آقا✨ https://eitaa.com/ansoyenegaeman
باران و تگرگ خودشان را بی ملاحظه پرت میکنند رویِ چادرم. پاهایم از سرما و خستگی ذُق ذُق میکند، دِلم میخواهد رویِ جدول بنشینم و بی توجه به عابرانِ درتکاپو زار بزنم. نگاهم به پفیلایِ توی دستم میافتد؛ جان و شوری تازه میدود در رگ هایم. از بوفه ی دانشگاه خریدمش، برایِ یاسِ عزیزم که صبورانه غیبتِ دو ساعته ام را تحمل میکند. هوا تاریک شده اما هنوز به خانه نرسیده ام، میانه ی راه پمپِ ماشین سوخت و راننده پیاده ام کرد. نواری از آب و گلِ شَتَک زده زیرِ چادرم را مزین کرده بینی ام از شدت ِ سرما بی حِس شده و لپ هایم میسوزد پاهایم بی اختیار میدود تا زودتر مرا به دخترها برساند. یک لحظه میایستم، زُل میزنم به آسمانی که برایِ خداست✨ خدا تمامِ این تکاپو های پر از خستگی را میبیند و در خاطرش نگه میدارد؛ و حتما پاداشِ تمامِ بغض هایِ سرکوب شده را میدهد. به خودم میآیم، باید دوباره بدوم؛ دختر ها مادر میخواهند! پ.ن: سختی هایِ تحصیل و مادری در کنارِ هم، قابل توصیف نیست! همینقدر بدانید که خستگیِ توامِ با شیرینیش جان را جلا میدهد https://eitaa.com/ansoyenegaeman
یاس دوباره سرَش را از در بیرون میآورد و بای بای میکند؛ بوسه ای رویِ گفِ دستش میزند و برایم پرت میکند. لبخندی میزنم و برای دهمین بار _و حتی شاید بیستمین بار_ جوابِ ابرازِ محبتش را میدهم. برایش بوس میفرستم و قربان صدقه اش میروم. دوباره برمیگردد و بازهم همان داستان بالا تکرار میشود. به مرزِ کلافگی میرسم؛ همراهش واردِ اتاق میشوم و میگویم: _بای بای بسّه، بیا بازی کنیم. اسباب بازی هایش را میپاشم کفِ اتاق تا رَها کند این چرخه ی معیوب را. فکر میکنم، کجا یاد گرفته که چندین بار پشتِ سرِ هم خداحافظی کند. یادم آمد!! صبح هایی که راهیِ دانشگاه میشوم صد بار خداحافظی میکنم، از خانه خارج میشوم، دوباره برمیگردم. میبوسمش، در آغوشم فشارش میدهم، آیه الکرسی میخوانم، کمی بغض میکنم، و دوباره خداحافطی میکنم. از دَر خارج نشده سَرَک میکشم و برایش بوس میفرستم. چند پله را پایین میروم و دوباره برمیگردم، سرَک میکشم و بای بای میکنم. هربار دادِ راننده اسنپ را درمیاورم تا دِل بکَنَم. هربار... میروم تا با نوشته هایِ صدرا و افکارِ سینا از زمین کنده شوم و تا افلاک پرتاب🪄 https://eitaa.com/ansoyenegaeman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سحر ها یادتان میافتم؛ نمیدانم کِی روحتان از این دنیایِ فانی کنده شد... همان لحظه های اول، یا در سرمایِ استخوان سوز ورزقان. تولدتان مبارک؛ بزرگ مردی که حیف شدید... https://eitaa.com/ansoyenegaeman
تسبیحِ سنگیِ دانه درشتِ صورتی؛ تسبیحی که دانه هایش در دستم تاب میخورند و همراهش صلواتی از وجودم بیرون میدود.... بچه ها اگر مریض شوند گرهِ زندگی کور اگر شود حالِ دلم ناخوش شود حاجتی صعب داشته باشم یا بر دِلم زخم تسبیحِ مذکور را برمیدارم و برایِ ام البنین صلوات میفرستم. به یاد ندارم دستِ رد به سینه ی پر دردم زده باشند و یا حتی حاجتم را به تاخیر انداخته باشند. بَس که خانم هستند، خانمی که در خانه ی حضرت زهرا خودشان را کنیز میدیدند و با خدمت به پاره های تنِ حضرتِ فاطمه تا ابد ما را مدیونِ خودشان گردند... https://eitaa.com/ansoyenegaeman
اجالتا پتو را تا خِرتناق بالا بکشید و در تاریکی به انتخاب هایِ اشتباهتان فکر کنید! https://eitaa.com/ansoyenegaeman
▪️ذکر مصیبت حضرت ام‌البنین مادر گرامی حضرت اباالفضل العباس علیهم‌السلام 🔻حضرت آیت‌الله خامنه‌ای؛ شب تاسوعای سال ۱۳۹۴ هـ.ق مصادف با ۱۳۵۲/۱۱/۱۲ در مسجد کرامت مشهد مقدس: ▪️معروف است که مادر اباالفضل یعنی امّ‌البنین -مادرِ پسران؛ چهار برادرند، اباالفضل است و سه برادر کوچک‌تر از خودش- بعد از آنکه چهار پسر را یکجا از دست داد -قربان شهامت این زن! قربان بزرگواری این زن- خیال میکنید بنا کرد شیون و ناله کردن، بنا کرد دشمن را بر خود جری کردن، ابدا! گریه میکرد امّا گریه‌‌ی او خون از در و دیوار میباراند. ▫️دست بچّه‌ی کوچک اباالفضل را که عبیدالله‌‌‌بن ‌العبّاس است میگرفت و می‌آورد در قبرستان بقیع -حالا قبرستان بقیع کجا، کربلا کجا؛ بچّه‌هایش در کربلا افتادند و دفن شدند، امّا او دنبال یک شعار تبلیغاتی است، کاری ندارد که کجا افتادند- چهار صورت قبر درست میکرد، می‌نشست بالای سر اینها، بعد بنا میکرد حرف زدن؛ ببینید شعرهایی که میخواند چه بود: ▪️میگفت ای کسی که دیدی عبّاس مرا، اباالفضل مرا که در روز عاشورا در مقابل لشکریان دشمن و انبوه دشمنان شمشیر در دست داشت و حمله میکرد، یک خبری من شنیده‌ام، نمیدانم که آیا این خبر راست است یا نه -مادر دارد میگوید- نمیدانم این خبر درست است یا درست نیست؛ من شنیدم که در روز عاشورا بر سر فرزندم اباالفضل عمودی از آهن نواختند. تعجّب میکنم از شجاعت فرزندم که چطور ممکن است او اجازه بدهد به دشمنش که عمودی از آهن را بر سر او بزنند! پس احتمال دیگری میدهم: لو کان سیفک فی یدیک لما دنی منک احد؛ پسرم! یقیناً اگر شمشیر در دست داشتی، کسی جرئت نمیکرد به تو نزدیک بشود؛ پس این که بر سرت عمود آهن زده‌اند، معلوم است قبلاً دستهای تو را قطع کرده‌اند. لا حول ‌و لا‌ قوّة ‌الّا بالله‌‌ ‌العلیّ ‌العظیم. 🔰این سخنان، بخشی از گفتارهای تحلیلی رهبر انقلاب اسلامی است که در کتاب توسط به چاپ رسیده است. ▫️دریافت کتاب دو امام مجاهد👇 https://shop.khameneibook.ir/product/دو-امام-مجاهد @KhameneiBook
سلام دوستان عزیزم امیدوارم حالتون خوب باشه 🥰 مـــــــن یک دانشـــــــجوی دهـه هشتادی هستم 🤗 اینجـا گـالـری رنگارنگ و دوست داشتنی منـــه، کـــه به سلیـــقه‌ی شمـــا انــــواع محصــــولات تریکویـــی رو می‌بافم 😁 هنر من به خونه ی قشنگ شما نظم و آرامـش میاره 🏡🥰 خوشحال میشم به جمع نورایی ما بپیوندید و این حال خوب رو به خونه هاتون هدیه بدید 🤩💫🏡 ‌ @Galleryinooraa
_دیدی چیشد؟ +چی چیشد؟ _آخرشم حسرتِ زیارتِ قبرِ کوچولوی حضرت رقیه به دِلم ماسید. هِی بهونه آوردم، که زمینی نه!هوایی با دوتا بچه کوچیک نه! بزرگتر شن بعد حالا هر ساعت حسرتِ قدم زدن تو صحنِ حضرتِ صَبر یه گوشه ی قلبمه. دِلم اونجاست! دِلم میخواد بشینم کنارِ پناهنده هایِ شیعه؛ کنارشون اشک بریزم و به نوحه هایِ عربیشون گوش کنم. کتاب آفتاب ِ در حجاب رو ورق بزنم و از خانم، خانومی یاد بگیرم‌. بیا دیگه تعلل نکنیم! تا قلبمون صندوقچه حسرت نشه...🫀 https://eitaa.com/ansoyenegaeman
هدایت شده از KHAMENEI.IR
20.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 رهبر انقلاب: تصور آمریکا و رژیم صهیونیستی و برخی از همپیمانان آنها مبنی بر پایان مقاومت کاملاً اشتباه است/ آن کسی که ریشه‌کن خواهد شد اسرائیل است.۱۴۰۳/۹/۲۷ 💻 Farsi.Khamenei.ir
آنسویِ نگاهِ من✨
📹 رهبر انقلاب: تصور آمریکا و رژیم صهیونیستی و برخی از همپیمانان آنها مبنی بر پایان مقاومت کاملاً اشت
هرچند متنِ اصلی شمایید و سخنانتان. اما دلمان برایِ فضا سازی خوشرنگتان رفت... ممنون که حواستان به نکته هایِ ریز شخصیتمان هست. https://eitaa.com/ansoyenegaeman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شما برایمان زیادی خوب بودید، ما برایتان کم گذاشتیم. طلبه ی ساده ی ِ همیشه در تکاپو https://eitaa.com/ansoyenegaeman
و پاییز به یغما رفت...🍂 زمستونتون بخیر❄️ https://harfeto.timefriend.net/17055053878307
52.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قلمم دیگر نایی برایِ آه کشیدن نداشت... دستانم شروع کردند به مویه کردن🫀 https://eitaa.com/ansoyenegaeman
هدایت شده از نُور*
و اگه یه خانم بتونه به هزار بدبختی ، از پسِ درس و بحثش بربیاد در کنارش خودش رو بکشونه به جای جای خونه‌ش ، غذا بپزه ، مرتب کنه ، تمیزکنه ، ظرف بشوره ، با بچه‌ش بازی کنه ، کتاب بخونه ، لالایی بخونه ، در کنارش کار کنه ؛ آخر سر از پسِ این تفکر جا افتاده توی جامعه نمیتونه بربیاد !