بطریِ کوچک را گذاشت رو به رویم🧊
دربِ سبز رنگش انگار ردپایی از تقدسِ آب داخلِ ظرف داشت💚
گفت:
این از خانه ی شهید معماریان آوردند، همان آبی که در کتابِ تنها گریه کن از آن حرف زده📗
لحنش تغییر کرد، با تاکید ادامه داد:
_مادر شهید گفته اگر هفت روز آب را مصرف کنی حاجتت را میگیری🪞🪄
با احترام ظرف را گرفتم دستم، به تلالو آبِ درونش خیره شدم💎
برایم ارزشمند بود و محترم،مادرِ شهید معماریان هم همینطور✨
اما هرچه کردم نتوانستم خودم را قانع کنم که چطور میشود با قطعیت گفت هفت روز استفاده از آب، حاجت را براورده میکند🪐
این دو روز درگیرِ چشم های متورم یاس بودم، یک روز صبح بیدار شد اما چشمش از شدتِ ورم زیاد باز نشد🌊
غم عالم نشست رویِ دلم🌏
دکتر بردن و پرس و جو ها میگفت واکنشِ طبیعی بدن است، خوب میشود⛱
اما دلم این حرف ها سرش نمیشد، بر ناقوسِ نگرانی میزد و دست هم برنمیداشت💗
سراغ بطریِ سحرآمیزِ سبزرنگ رفتم، درش را با امید باز کردم و چند قطره ای را پاشیدم رویِ چشمش🌧
آرامشی که بعدش مهمان قلبم شد نه حرف های دکتر داد و نه داروهایش💫
فهمیدم خیلی از مسائلِ معنوی برای دل است، شاید با هیچ استدلالِ منطقی نشود اثباتش کرد🌔
تهِ دلم قرص شد به خدا، خدایی که کنارِ جهانِ علی و معلولی هوایِ دلِ بنده هایش را دارد❤️🪄
#دنیای_مادرانه_من
https://eitaa.com/ansoyenegaeman
تموم کردنِ کتابی که از شخصیتِ اولش متنفری از سخت ترین کارهای دنیاست🪐
#بال_های_کاغذی
https://eitaa.com/ansoyenegaeman
عشق بعضی وقتها از درد دوری بهتر است
بی قرارم کرده و گفته صبوری بهتر است
توی قرآن خوانده ام... یعقوب یادم داده است:
دلبرت وقتی کنارت نیست کوری بهتر است
نامه هایم چشمهایت را اذیت می کند
درد دل کردن برای تو حضوری بهتر است
چای دم کن... خسته ام از تلخی نسکافه ها
چای با عطر هل و گلهای قوری بهتر است
من سرم بر شانه ات ؟..... یا تو سرت بر شانه ام؟.....
فکر کن خانم اگر باشم چه جوری بهتر است ....؟
#شعر
https://eitaa.com/ansoyenegaeman
دلم چایِ گلاب ، تو استکان هایِ کوتاهِ مادربزرگمو خواست🫖☕️
وقتی برم پیشش میخونم:
چای دم کن خسته ام از تلخیِ نسکافه ها✨
خدایا میشه این لذّتو نصیبم کنی؟🤲
https://eitaa.com/ansoyenegaeman
روز هایِ اولی که مادر شدم، برایِ خودم چای میریختم☕️
تا وقتی خنک شود به کارهایِ نوازدِ تازه قدمم میرسیدم🍼 و آنقدر غرق میشدم که یادم میرفت لیوانِ چای رویِ سینی منتظرِ من است☕️
چای یخ میکرد و از دهن میافتاد، راهیِ سینکِ ظرفشویی میشد و نگاهِ حسرت بارم را همراهش میکردم👁
بعضی روزها چند لیوانی در انتظارِ نوشیدنم سرد میشدند و فانی🫀
یکبار خیره شدم به چایِ یخ کرده یِ از دهن افتاده🍃
خیالم موج شد و از کاسه ی سرم سرازیر شد در دنیا🌊
فرشتگانی بالایِ همان چای هایِ یخ کرده ی مادر های مشغول، میچرخیدند و نور میپاشیدند✨
از آن روز قطره قطره سردش برایم مقدس است، با لذت سر میکشم و از خدا تشکر میکنم🪐
چه خوب که بهانه ی یخ کردنِ چایم مادری است🌙
#دنیای_مادرانه_من
https://eitaa.com/ansoyenegaeman
دیگه وقتشه دیوار نگارمو عوض کنم👋
سالِ جدید، برنامه ی جدید🫀
برنامه ها، آیه ها و روایت ها، شعرها و نقاشی ها، میان و میرن🌊
تنها چیزی که ثابته عکسِ شماست حضرت آقا✨
https://eitaa.com/ansoyenegaeman
دیدن روی تو در خویش ز من خواب گرفت
آه از آیینه که تصویر تو را قاب گرفت
خواستم نوح شوم، موج غمت غرقم کرد
کشتیام را شب طوفانی گرداب گرفت
در قنوتم ز خدا «عقل» طلب میکردم
«عشق» اما خبر از گوشه محراب گرفت
نتوانست فراموش کند مستی را
هر که از دست تو یک قطره می ناب گرفت
کی به انداختن سنگ پیاپی در آب
ماه را میشود از حافظه آب گرفت؟!
فاضل نظری☘
#شعر
https://eitaa.com/ansoyenegaeman
امروز بعد از مدت ها دانشگاه رفتم، دلم برایِ کلاس هایی که دیگه هیچوقت تکرار نمیشن تنگ میشه🫀
دلم برایِ گیج و منگیِ بعدِ کلاسِ فلسفه اسلامی تنگ شده🫀
دلم برای تفسیر نظریه های هگل و کانت سر کلاسِ فلسفه غرب تنگ شده🫀
حتی دلم برای اضطراب هایی که برای متن خوانیِ عربی میکشیدیم تنگ میشه🫀
خدایا ممنونتم که طی سه سال و اندی اجازه دادی تو رو تحتِ عنوانِ واجب تعالی بشناسم🙏🤲✨
https://eitaa.com/ansoyenegaeman
هدایت شده از نوای بهشتی(ادعیه صوتی)
🌿🌸🌿حال دلتو بهشتی کن☁️🪐
📿🤲گنجینه صوتی ادعیه🤲📿
صوت ادعیه معروف؛ با نوای قاریان مشهور{#مطیعی_میرزا_محمدی_فرهمند_سلحشور_باسم_کربلایی_سید_مصطفی_الموسوی
#_سماواتی_سلحشور_میر_دامادو....}
اگر در خانه هستی🏠
یا در مسافرت 🚙
یا در محل کار🏫
با گوش دادن به ادعیه، حال دلتان را بهشتی کنید🎧
🔹برای دسترسی سریع به فهرست ادعیه، به پیام سنجاق شده در کانال بروید📎
👇لینک کانال ادعیه صوتی👇
https://eitaa.com/navayebeheshti
قبرستان های غزه جا ندارد برایِ مهمان هایِ آسمانی✨
بلوار ها معراج الشهدا شده💫
به غزه ی بعد از پیروزی فکر میکنم🌎
معروف میشود به کشوری که تمامش گلزار شهداست💐
https://eitaa.com/ansoyenegaeman
همیشه در مسیرِ دانشگاه با تردید زنگ میزدم و میپرسیدم:
_برایم بی تابی که نکرد؟
و صدای پشت تلفن میگفت:
_ راحت به کلاست برس، اصلا متوجه نشده که نیستی.
از طرفی خوشحال بودم که نبودنم را نمیفهمد، اما نیمی از قلبم دلش میخواست که نوزادم با من خو بگیرد و نبودنم را بفهمد🫀
دلم میخواست مثلِ کلیشه هایِ بچگیم دست به کمر بگیرم و با غرولند بگویم: این بچه برایم کمر نذاشته، همه اش به من چسبیده😄
حالا که یک سالش شده فهمیدم که انتظاراتم از نوزادِ دوماه بیش از حد معمول بوده👶
هر طرف میروم پشتِ سرم راه میافتد، دائما از سر و کولم بالا میرود🌊 دلش میخواهد دائما در حالِ وقت گذراندن با او باشم🪐
گاهی کلافه میشوم و غر میزنم، که مثلا خسته شدم🌒
اما خودمانیم از تجربه ی این حس لذت میبرم😉
اینکه دستانت واسطه باشد برای ایجادِ امنیتِ انسانِ کوچک، برایم مقدس است🦋
#دنیای_مادرانه_من
https://eitaa.com/ansoyenegaeman
از بچگی عاشقِ خیابان های شلوغِ قبلِ عید بودم🪄
صدایِ جیک جیک گنجشک هایِ رنگی را ردیابی میکردیمو از بینشان یکی را انتخاب میکردیم🐣🐥مالِ من صورتی برای خواهرم گاهی سبز و گاهی نارنجی
ماهی هایِ شب عید را هم همینطور🦈
بوی سمنو و سبزه، صدای داد زدن هایِ بازاری، هرج و مرج زن های خندان و نگاه های جستجو گرِ بچه ها حالِ مرا خوب میکرد🌿
تا اینکه اوایلِ نوجوانی متوجهِ حقیقتی تلخ در جامعه شدم🌪
مادرهایی که با حسرتی آشکار به قیمتِ لباس چشم میدوختند و بهانه میآوردند که جنسش خوب نیست یا رنگش جالب نیست🫀
یکبار مادری را دیدم که کلافه به پسرش میگفت:برای لباسی که انتخاب کردی باید همه ی پولمان را بدهم، برو یک چیزِ ارزانتر پیدا کن...
پسر بچه که رفت عصبانیتش هم رفت، چشم هایش خیس شد و بینی اش سرخ...
از آن سال به بعد دیگر دلم نمیخواهد دمِ عید داخل مغازه ها بروم
فقر دمِ عید جان میگیرد🧶
https://eitaa.com/ansoyenegaeman
دست هایش بویِ خاک میداد، خاکِ معمولی نه🍂
شاید گردِ مهر و سجاده ی تربت بود، رایحه صفحاتِ کتاب هم به مشامم رسید...
دستِ مهربانش را با احتیاط گذاشت روی تنه ام، بلد بود چطور باید با نهال رفتار کند.
آرام گذاشت در آغوش خاک و ریشه هایم را پوشاند.
من از تمامِ نهال هایِ زیتون خوشبخت ترم، از تمامشان🌱
نمیدانم که بود اما لبخندش عظمتِ آسمان را داشت✨
#سیلانِ_خیال
https://eitaa.com/ansoyenegaeman
اگر دنیا به من فرصت دهد جای خودم که سهل است، جای نهال ها هم مینویسم...
https://eitaa.com/ansoyenegaeman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان نهالِ زیتون🌱🌿
هدایت شده از هجرت|د. موحد
میشه پای این صحنه جون داد! 😭😭😭
قتل و کشتار نظامی به کنار،
بحث گرسنگی هم چند هفتهست اضافه شده
و کودکان غزه دارن از گرسنگی میمیرند
به معنای واقعی....
این دشمن هیچ از شرف و انسانیت نمیداند😭 جنگ هم قواعدی دارد😭
چند شماره کارت و حساب برای کمک میذارم.
هرچقدر که میتونیم امداد برسونیم؛
با خجالت و شرم از این که جز همین واریز خرده ای از مال، کار دیگری ازمون برنمیاد 😭
شماره کارت ملت
6104338676264019شماره شبا ملت
IR300120010000005446873086مهدی صالح (صالح غزه ای) —————————————— بانک پاسارگاد : شماره کارت
5022291329674046شماره شبا
IR710570023081017917793101بانک ملت: شماره کارت
6104338926896834شماره شبا
IR210120020000008899889953بنیاد ام الیتامی الخدیجة الکبری اللهم اکشِف هذه الغمّة عن هذه الامّة بحضوره و عجّل لَنا ظُهورَه انّهم یرونه بعیداً و نراه قریباً 💔😭 #انسانیت_ما_جغرافیا_نمیشناسد #یاری_مظلوم #نشردهید و در این خیر، #سهیم_شوید
تموم شد...
یه نتیجه گرفتم:
توی انگلستان هیچ چیزی آزادی نداره، حتی قلم ها✍
با وجودِ تعریفات بیش از حد از شخصیت الیزابت و حکایاتِ رویایی، بیشتر از قبل از خانواده ی سلطنتی متنفر شدم...
#بال_های_کاغذی
https://eitaa.com/ansoyenegaeman
کتابِ جدید که به شدت نسبت بهش خوش بینم🦋
شخصیتِ شهید آوینی تمامِ علایقم رو در خودش جا داده🫀
فلسفه🧠
هنر🎨
ادبیات✍
ترکیبِ لطافت روح با قاطعیتِ عقل همیشه در آثارشون مشهوده🌹
فاتحه و صلوات برای این راویِ بی نظیر فراموش نشه✨
https://eitaa.com/ansoyenegaeman
بریده ای از نوشته ی شهید آوینی قبل از تحول شان🦋
اللهم الحشرنا مع الشهدا
#بال_های_کاغذی
https://eitaa.com/ansoyenegaeman