کیم مین-سئوک، سرمربی آموزش یکی از کمپهای شرکت «»(یکی از سه کمپانی اصلی این صنعت در کره جنوبی)، در مصاحبهای با مجله وایس گفت:
" اصل، داشتن هیکل مناسب است. قیافه مشکلدار را با جراحی رو به راه می کنیم."
برای نوجوانان در این کمپها، بسته به شانس و اقبال و مسایل دیگر، بین 6 ماه تا ده سال طول می کشد که فرصت «ستاره شدن» مهیا شود. تازه وقتی این «موفقیت» حاصل شود، اول بدبختی است، چرا که قراردادی موسوم به «قرارداد بردگی» بین فرد و کمپانی منعقد می شود که برای 15 سال تقریبا «هیچ» پولی عاید شخص او نمی شود، بلکه هر چه عایدی از اجرای اوست، خرج بازپرداخت بدهیها به کمپانی می شود. هر گونه تلاش برای تخطی از این قرارداد، به واسطهٔ بندهای حقوقی، منجر به جریمههای سنگین و طاقت فرسای مالی می شود که راهی جز رفتن به زندان باقی نمی گذارد. البته سوء استفادههای جنسی مدیران کمپانیها از افراد تحت قرارداد نیز بسیار بسیار در صنعت کی پاپ رایج است. البته این بهرهکشی جنسی در بخشهای دیگر صنعت سرگرمی کرهای از جمله فیلم و سریال هم بسیار شایع و رایج است.
سئونگری
بعدتر، گزارشهای رسانهای دیگری منتشر شد که نشان می داد منطقه «گنگنام-گو» که با موزیک ویدیوی «گنگنام استایل»(از PSY) شهرت جهانی پیدا کرد و در واقع منطقه مرفهنشین سئول است، چندین کلاب و محفل مخفی دارد که در آن ستارگان کی پاپ و مدیران صنعت سرگرمی، عیاشیهای جنسی وحشیانه از جمله تجاوز، آزار فیزیکی زنان و دختران، بهرهکشی از دختران کم سن و دیگر جنایات جنسی صورت می دهند و صدها هزار دلار پول خرج می کنند.
در 12 مارچ همان سال، جونگ جون-یونگ، ستاره سینما و موسیقی هم اعتراف کرد که از رابطه جنسی خود با زنان فعال در صنعت سرگرمی مخفیانه فیلم می گرفته و در یک چت روم خاص با دیگر اعضاء به اشتراک می گذاشته است
جونگ جون یونگ
تنها دو روز بعد، یعنی در 14 مارچ، دیگر ستاره موسیقی پاپ کرهای به نام «چوی جونگ-هون»، توسط دستگاه قضایی کره متهم شد که علاوه بر آزار جنسی و تجاوز به زنان و دختران، از آنها مخفیانه فیلم نیز می گرفت.
چوی جونگ هون
انتشار این خبرها، جنجال زیادی در کره جنوبی به پا کرد و رسواییها به بار آمد. در پیگیریهای رسانهای معلوم شد که چت رومهای خاصی وجود دارد که در آنها، ستارگان صنعت سرگرمی کره، فیلمهای رابطه جنسی خود را که مخفیانه فیلمبرداری شده بود با دیگر اعضاء به اشتراک می گذاشتند!
علاوه بر این، فشارهای روانی و جسمی ناشی از عقدهٔ «خوش سیما» بودن و «گرسنگی» برای اندام مناسب در صنعت سرگرمی و به طور خاص «پاپ کرهای»، منجر به برخی خودکشیهای پرسرو صدا در این صنعت شد.
در سال 2017، کیم جونگ-هون، هنرپیشه مرد محبوب و مشهور کرهای، خودکشی کرد. در کنار جنازه او یادداشتی یک جملهای به این مضمون بود: «از درون ویران شدم»
البته سابقه خودکشی در بین ستارگان کی پا به همان اوایل رونق این صنعت باز می گردد. در سال 1996، خوانندهٔ 19 ساله پاپ کرهای به نام «چارلز پارک» با اسم هنری «سئو جی-وون» خودکشی کرد. خودکشی او درست چند روز بعد از ان صورت گرفت که آلبوم موسیقی او در راس جدول فروش کره قرار گرفت
در 24 نوامبر 2019، جسد خواننده وهنرپیشه زن 28 ساله کرهای، «گو هارا»، در خانهاش پیدا شد که اقدام به خودکشی کرده بود.
خودکشی او تنها چند هفته بعد از آن انجام گرفت که دوست صمیمی و همکار او در صنعت کی پاپ به نام «سولی» در اکتبر 2019، خود را کشت و مرگ او انتقادات شدیدی را نسبت به ابعاد سیاه پشت پرده صنعت کی پاپ برانگیخت.
پیامهای «سیاه»، پشتپرده پسران «ملوس»
هواداران صدها میلیونی این گروه موسیقی پاپ کرهای خود را «ارتش» می دانند. چندی پیش، صاحب یک رستوران در سئول، تنها به دلیل این که گفت که فلان گروه از این گروه بهتر است، از اعضای این «ارتش» کتک مفصلی خورد. بسیاری از تحلیلگران و جامعهشناسان در کره جنوبی و کشورهای غربی از شکلگیری یک «فرقه» یا «کالت» پیرامون این گروه سخن می گویند: BTS
بدون تردید، BTSمعروفترین و پرطرفدارترین گروه موسیقی صنعت «کی پاپ» است که موزیکویدیوهای ان در یوتیوب بیننده میلیاردی دارد!
گروهی هفتنفره که اعضای ظاهرا مذکر آن، فاقد هویت جنسی قطعی هستند. از قضاء، این مساله، یعنی هویت مرزی جنسی، یکی از محورهای شکلگیری «پروژهٔ BTS است. پسرانی جوان با اندام، پوشش و هیاتی پسرانه، اما با چهرههایی به شدت ظریف و زنانه که استفاده از میکآپ و زیورآلات زنانه، تشخیص هویت جنسی آنان را دشوار کرده است.
تغییر «هویت جنسی» بشر و افزودن شاخههای جدیدی بر آن چه که طبق شرع و عرف و سنت، هزاران سال هویتهای جنسی پذیرفته شده نوع بشر است(زن و مرد)، یکی از برنامههای اصلی یک شبکه جهانی است که ستاد فرماندهی نظام لیبرال سرمایهداری را تشکیل می دهد. در سالهای اخیر، با اعمال نفوذ این شبکه قدرتمند، بحث «دگرباشی» جنسی و هویتهای جنسی جایگزین، حتی به صورت دستوری و آمرانه(از معبر سازمانه و نهادهای بینالمللی تحت سلطهٔ این شبکه جهانی) وارد سیاستگذاری کشورهای مختلف دنیا شده که «سند اهداف توسعه پایدار» یا ان چنان که در کشور ما معروف شده، «سند 2030» یک نمونه از این تحمیلگری شیطانی است. وقتی بحث الزام دولتها به پذیرش و رسمیتبخشی به هویتهای جنسی جدید و «دگرباشی جنسی»، فرضا جزو شروط نهادهای مالی «بینالمللی» برای اعطای وام به کشورهای در حال توسعه می شود، یعنی با یک شبکه مخوف جهانی طرف هستیم که دستکاری در هویت بشر را هم از طریق نرم(فرهنگ سازی» و هم سخت(ساز و کارهای قانونی) در دستور کار گذاشته است.