eitaa logo
پایگاه تخصصی نقد عرفانهای کاذب
7.7هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
225 فایل
پایگاه تخصصی مقابله با عرفان های کاذب و دشمن شناسی ارتباط با ادمین: فاطمه میرزاییان، پژوهشگر عرفان های کاذب مسول شبکه کشوری خواهران مجمع فرق و ادیان خاتم الاوصیاء، مدرس حوزه،مشاور،عضو جمعیت بانوان فرهیخته،عضو مجمع مبلغات تهران @f_Mirzaeeyan
مشاهده در ایتا
دانلود
جریمه زنان پوشیده قهرمان هندبال ساحلی نروژ به جای تجلیل! در یک اقدام هماهنگ به جای پوشیدن «بیکینی»! در مسابقات خود به ویژه در مسابقه نهایی! با لباس کاملاً پوشیده به میدان رفته و موفق به کسب مقام قهرمانی شدند! اما این حرکت زنان علیه *نگاه جنسیتی به زن* از جانب مردان هوسران که در غرب وحشی عمومیت دارد کمیته المپیک را بر آن داشت که *نفرات تیم را هر کدام به میزان هزار و پانصد دلار جریمه کند!* خود این جریمه موجب حرکت بزرگ دیگری از زنان در غرب شده از جمله *خواننده زن آمریکایی ضمن تجلیل از عمل زنان اتریشی گفته « با افتخار جریمه این زنان قهرمان ورزش و اخلاق را خواهم داد!»* *راستی این چند نفری که در بین ورزشکارها و سینماچی‌ها و در برخی عرصه‌های دیگر ما که تمام داشته و آورده‌هایشان ، برداشتن روسری و حجاب است!! در برابر زنان نروژی که خواهان پوشیده ماندن از نگاه هوسرانان غرب وحشیند؛ نباید شرم کنند! که آنها مبارزه برای حجاب داشتن می‌کنند اما در این دیار عده‌ای مبارزه علیه حجاب می‌کنند همراه با دشمن فاسد و رسانه‌های معاند و خودفروخته خارجی فارسی زبان!* *حجاب حقیقتی است که همه زنان با حیای عالم به آن گرایش خواهند کرد چنان که در بسیاری از کشورها این جنبش به وجود آمده.. *جالب است این خبر نیز مثل خیلی از خبرهای دیگری که در زمینه موج گرایش به عفت، فرزندآوری و... زنان غرب، در رسانه‌های مزدور غرب فارسی زبان ونیز افساد طلب و صفحات کثیف مجازی سلبریتی‌ها به شدت سانسور شده است!* https://eitaa.com/antihalghe
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️مدعیان دروغین مهدویت از دیرباز، باورهای آخرالزمانی مورد سوء استفاده افراد منحرف بوده و برای رسیدن به اهداف و اغراض مسموم خود، احساسات دینی مردم را بازیچۀ خود قرارداده‌اند. بیشتر این افراد در شرایطی مثل سختی، فقر مردم، جنگ و خونریزی، ظلم و نبود عدالت اجتماعی در جامعه ظهور و بروز می‌کنند تا از فرصت ایجادشده، نهایت استفاده را ببرند. مهدویت نیز از این قاعده مستثنا نبوده، همواره با ادعاهای گوناگونی، چون ادعای امامت و مهدویت، سفارت، نیابت خاص، خراسانی بودن، یمانیت و مانند اینها، مورد سوء استفاده قرار گرفته است. هر کدام از این مدعیان، در برهه‌ای از تاریخ ظهور و برای اثبات ادعاهای واهی خود به آیات و روایات متعددی استناد کرده‌اند و گروهی از مسلمانان را فریب داده‌اند. با صرف نظر از همۀ مدعیان دروغین از صدر اسلام تاکنون، موضوع مدعیان معاصر امام دوازدهم (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) این مسئله را پیچیده‌تر کرده‌است؛ تا جایی که با بررسی توقیع‌های مبارک امام دوازدهم (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) میزان بیزاری ایشان از تبار این مدعیان به دست می‌آید. یکی از روش های مبارزه جبهه کفر با باور مهدویت و منجی آخرالزمانی، معرفی مهدی های دروغین و مدعیان امام زمانی است تا اعتقاد افراد به مهدی را سست و این باور مقدس را به سخره بگیرند تا با ایجاد شک و شبهه به مقاصد پلید خود برسند. کلیپ فوق در فضای مجازی در حال انتشار است که یکی از همین مدعیان دروغین را به نمایش گذاشته آیت. https://eitaa.com/antihalghe
🔺✡« علل » پیدایش « عرفان های کاذب » ♦️ گسترهٔ تاریخ نشان می‌دهد بشر همیشه برای دست‌یابی به آرامش، به نیروهای ماورایی اتّکا کرده است. 🔷 این اتّکا که از یقین به‌وجود عالمی فراتر از مادّه برخاسته، همیشه در طیفی گسترده، انسان را به سوی آرامشی دل‌نشین هدایت کرده است. 🔶 این گرایش فطری نام‌های متفاوتی به خود دیده است؛ عرفان یکی از نام‌هایی است که بر آن نهاده‌اند. 🔷 در عالی‌ترین سطح، عرفان، شناختی عمیق از خداوند است که معرفت به علم و قدرت بی حدّ و حصرش انسان را از سقوط در ناملایمات روانی در امان می‌دارد. 🔶 این معرفت، حاصل شناخت شهودی و باطنی خداوند متعال، اسما، صفات و افعال اوست. این نوع شناخت، پروردهٔ شناختی از جنس یافتن و دریافتن است. 🔷 انسان عارف برای دست‌یابی به شناخت از گذرگاه‌های دشواری گذر نموده، به تمرین‌ها و ریاضت‌های نظام‌مند دست می‌یازد. 🔶 شناختی که متکی بر معرفت خداوند باشد عرفان دینی و معرفتی که بر پایهٔ یافته‌ها و ادعاهای بشری استوار باشد عرفان سکولار است. ♦️ در عرفان دینی هدف سالک از سلوک، خداجویی است. 🔷 اما عرفان سکولار به دنبال آرامش مادی و دنیوی محض است که در سایهٔ آن بتواند بخشی از ناملایمات روانی و فشارهای روحی‌اش را کاهش دهد. 🔶 راهی که عرفان سکولار فراروی انسان می‌نهد چیزی فراتر از دنیا و مادیات آن نیست؛ از همین روی او هرگز نمی‌تواند راه حقیقی آرامش را دریابد. ♦️ دوری این نوع عرفان از حقیقت و طریقت واقعی است که آن را با نام «عرفان کاذب» همگن ساخته است. 🔷 در واقع عرفان حقیقی برآمده از باورها و مناسک و شریعتی دینی است که با اتکا بر دین حقیقی تولد می‌یابد؛ اما عرفان کاذب از یافته‌های به‌هم‌بافتهٔ بشری برمی‌خیزد. 🔶 درطول تاریخ، در کنار عرفان حقیقی برآمده از دین که متکی بر وحیانیت بوده، عرفان کاذب نیز سر برآورده است. 🔷 مشخصهٔ بارز عرفان‌های کاذب در طول تاریخ، قد علم کردن آن‌ها در برابر عرفان حقیقی برخاسته از ادیان بوده است. 🔶 شیوهٔ دیگر تولد عرفان‌های کاذب را می‌توان در نحله شدن از عرفان واقعی و یا رشد انحرافی عرفان حقیقی برشمرد. 🔷 عرفان‌های برخاسته از ادیان آسمانی با کج‌روی رهروان ناراستین این ادیان به کجی گراییده و نوعی عرفان کاذب را به‌وجود آورده است. 🔶 اما عرفان‌های نوظهور که نحلهٔ دیگری از عرفان‌های کاذب‌اند داستان دیگری دارند. بیش‌تر این عرفان‌ها یا زادهٔ غرب هستند و یا غرب به بازتولید آن همت گماشته است. ♦️ ریشهٔ رویش و یا گسترش این عرفان‌ها کاذب را باید در مغرب‌زمین جستجو کرد. 🔷 بشر غرب با پای نهادن در عصر مدرن و مدرنیته و نیز ورود او به عصر پست مدرن، گام به گام از معنویّت و خداجویی دور شد تا بدان‌جا که برخی دوران مدرن را دوران معنویّت ستیزی نام نهادند. 🔶 این واقعهٔ تلخ زاییدهٔ سرخوردگی از عقلانیت و علم مدرن بود که با اثبات نادرستی فلسفه‌های معنویّت‌ستیز و شکست نظام‌های سیاسی معنویّت‌گریز به بلوغ خود نزدیک شد. 🔷 رواج بیماری‌های روانیِ حاصل از نبود آرامش فطری بار دیگر باعث گرایش به معنویّت متکی بر عالم بالا شد. 🔶 این گرایش که سوسوی آن در غرب نمایان گشته‌بود با ورود انقلاب معنوی و دینی ایران اسلامی شعله‌ورتر شد. ترس سردمداران غرب از بازگشت بشریت پست مدرن به دین و دین باوری آن‌ها را به فکر واداشت تا طرحی نو دراندازند. 🔷 به نظر می‌رسد میدان دادن به افرادی که نوعی گرایش به دین‌سازی و عرفان‌بازی داشتند جزو برنامه‌های دولت‌ها به‌ویژه کارشناسان اجتماعی و امنیتی قرار گرفت. 🔶 نبود مخالفت جدّی با این پدیده‌ها، در کنار برخوردهای حذفی و سرسختانه با گسترش ادیان آسمانی می‌تواند تأییدی بر این ادعا باشد. ♦️ برخی بر این باورند که عرفان‌های نوظهور و گسترش آن‌ها نوعی پدیدهٔ «فرادینی» محسوب می‌شود تا بتوان بار دیگر عرصهٔ جهانی را بر دین و دین‌باوران تنگ کرد.
♦️ این عرفان‌ها که هرگز نمی‌توانستند در قامت دین ظاهر شوند با ادعاهایی فرادینی سعی در برکناری دین از زندگی بشر دارند. 🔷 بررسی محتوای ادعاهای هستی‌شناسانه، انسان‌شناسانه و معرفت‌شناسانهٔ این عرفان‌ها نشان از این دارد که تمام آن‌ها از آبشخور واحدی سربرآورده‌اند. 🔶 بسیاری از باورها و نگرش‌های میان آن‌ها شبیه هم‌اند، به‌گونه‌ای که ترجمان آن‌ها در ایران باعث اشتراک در پیروان شده است. 🔷 برخی از گروندگان به این عرفان‌ها بی‌آن‌که بدانند، به چندین عرفان گرایش دارند و از هر کدام باوری را گلچین نموده، در سخنانشان می‌گنجانند. 🔶 نباید فراموش کرد که بسیاری از این گروه‌ها در قالب «جنبش» به فعالیت می‌پردازند و ازهمین‌روی بسیاری، عرفان‌های نوپدید را با نام «جنبش‌های نوپدید دینی» (NMR) می‌شناسند. 🔷 جنبش‌های نوپدید دینی که در ایران با اصطلاح «جنبش‌های معنوی نوین» و با نام اختصاری «جمن» ها شناخته می‌شود پدیده‌ای است که توانسته در کشور ما مباحث فراوانی در افکند. ♦️ برخی محققین، «جنبش‌های نوپدید دینی» را فقط نامی زیبا برای فرقه‌ها می‌دانند و بر این باورند که مناسب‌ترین نام برای این جنبش‌ها همان «فرقه» می‌باشد. [1] 🔷 این اصطلاح نخستین بار از دهه 70 میلادی در ادبیات جامعه شناسی دین و دقیقاً در برابر اصطلاح «فرقه» طرح گردید. این اصطلاح به موضوعاتی اشاره داشت که در ضمن جنبش ضدفرهنگ در آمریکا شکل گرفته بود. 🔶 در حقیقت این جنبش، اعتراضی علیه مدرنیته و در پاسخ به کاستی‌های آن قلمداد می‌شد و ظهور آن، خبر از بازگشت امر دینی داشت. [2] 🔻 نویسندهٔ کتاب «جنبش‌های نوین دینی» دربارهٔ این جنبش‌ها چنین می‌نویسد: 🔷 «جنبش‌های نوین دینی امروزه پدیده‌ای جهانی است؛ ولی موج این جنبش‌ها که در غرب پدیدار شد با قسمت عمدهٔ موج‌های قبلی متفاوت است. 🔶 این جنبش‌ها نه تنها از درون سنت یهودی- مسیحی، بلکه از سنت‌های دیگری نظیر هندوئیسم، بودیسم، اسلام، شینتوئیسم و بی‌دینی و از فلسفه‌ها و ایدئولوژی‌های جدیدتری نظیر روانکاوی و داستآن‌ه‌ای علمی – تخیلی نیز بر می‌خیزد. [3] ♦️ برخی تعداد این جنبش‌ها را در سراسر دنیا بیش از 2000 عنوان کرده‌اند. [4] 🔻 پی‌نوشت: [1]. مجله هفت آسمان، کریسایدز، جرج د، ترجمه دکتر باقر طالبی دارابی، ش 19، ص 128. [2]. جنبش‌های نوین دینی، ویلسون، برایان، 1387، با همکاری جیمی کرسول، مترجم محمد قلی پور، با مقدمه دکتر سارا شریعتی، مشهد، مرندیز، ص 11. [3]. همان، ص 33. [4]. همان، ص 37. https://eitaa.com/antihalghe
⛔️⛔️ تقابل معنویت کاذب با قدرت مرجعیت شیعه 🔻 یکی از نیازهای فطری بشر حق جویی و کمال یابی است و برای دستیابی به آن همیشه کوشیده است؛ ولی در عصر حاضر عوامل متعدد باعث شده است تا بر این عطش معنوی افزوده شود و همین امر موجب شده است تا عرفان های کاذب و آیین های نوظهور به اصطلاح معنوی، حربه ای فرهنگی در دست استعمار جهانی قرار گیرد تا با آن، فرهنگ حقیقی و معنویت راستین را تحت الشعاع قرار دهد و اهداف سلطه جویانه و دین ستیزانه خود را در قالب عرفان و معنویت به اجرا گذارد. 🔻 یکی از این اهداف مهار قدرت مرجعیت است. دشمنان تشیع نقش مرجعیت را در خنثی کردن توطئه های خود به وضوح در سده های اخیر دیده اند. نقش حکم یک سطری مرحوم آیت الله میرزای شیرازی، دربارة تحریم توتون و تنباکو، در از بین بردن همة نقشه های استعمار پیر انگلستان؛ نقش فتاوای بنیانگذار جمهوری اسلامی در شکل گیری و پیروزی انقلاب بزرگ اسلامی در ایران؛ نقش آیت الله سیستانی در ناکارآمد گذاشتن نقشه های شیطانی آمریکا برای ملت عراق، این حقیقت را به آنان نشان داده است که در مقابل اقتدار مرجعیت تشیع و با توجه به بیداری مرجعیت هر نقشة ظالمانه ای در مناطق شیعی نشین نقش برآب خواهد شد. 👈 بر این اساس آنها با ترویج فرقه های دروغینی به نام معنویت و عرفان و با محوریت دادن به نقش پیر و استاد در حقیقت می خواهند بدیلی برای مرجعیت ایجاد کنند. به ویژه آن که اغلب قریب به اتفاق سران و رهبران این فرقه ها در اختیار خود آنان و وابسته به غرب هستند. ↙️ دست کم محل سکونت بسیاری از مشایخ آنان در غرب است! و از آنجا سکان هدایت معنوی پیروان را بر عهده دارند‍! و البته سکان هدایت فکری و عملی خود آنان نیز در دست سیاست بازان و قدرت مداران غربی است. https://eitaa.com/antihalghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد علمدار نیامد، علمدار نیامد... ◼️ فرا رسیدن تاسوعا حسینی را به عموم شیعیان جهان تسلیت می‌گوید. https://eitaa.com/antihalghe
بیانات رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) درباره مقام و منزلت حضرت ابوالفضل (علیه السلام) در زیارات و کلماتی که از ائمه(ع) راجع به اباالفضل العباس(ع) رسیده است، روی دو جمله تأکید شده است:یکی بصیرت، یکی وفا. بصیرت اباالفضل العبّاس(ع) کجاست؟ همۀ‏ یاران حسینی، صاحبان بصیـرت بـودنـد؛ اما او بصیرت را بیشتر نشان داد. در روز تاسوعا وقتی‏ که فرصتی پیدا شد که او خود را از ایـن بلا نجات دهد؛ یعنی آمدند به او پیشنهاد تسلیـم و امـان‌‏نامـه کـردنـد و گفتنـد "ما تــو را امـان مــی‌‏دهیـم"؛ چنـان بـرخــورد جوانمردانه‌‏ای کرد که دشمن را پشیمان کرد، گفت: "من از حسین جدا شوم؟! وای بر شما! اف بر شما و امان‏‌نامه‏ شما".  نمونـه دیگر بصیرت او، این بـود که به سه نفر از برادرانش هم که با او بودند، دستور داد که قبل از او به میـدان بروند و مجاهدت کنند تا اینکه به شهادت رسیدند. می‌دانید که آن‏ها چهـار بـرادر از یک مـادر بودنـد: «ابالفضل العبّاس(ع) بـرادر بزرگتـر، جعفـر، عبدالله و عثمان». انسان برادرانش را در مقابل چشم خـود برای حسین‌بن علی(ع) قـربانی کنـد؛ به فکـر مادر داغدارش هم نباشد که بگویـد یکی از برادران برود تا اینکه مادرم دلخـوش باشد؛ بـه فکــر سرپرستی فرزندان صغیر خودش هم نباشد که در مدینه هستند؛ این همان بصیرت است.  حضرت اباالفضل(ع) را بـرای آوردن آب فـرستاد اما آنچه کـه مـن در نقل‌های معتبـر مثـل «ارشاد مفیـد» و «لهوف» ابن‌طاووس دیدم، اندکـی با ایـن نقل تفاوت دارد که شاید اهمیت حادثـه را هـم بیشتر می‏‌کند. در این کتاب‌های معتبر این‌‏طور نقل شده است که در آن لحظات و ساعت آخر، آن‌‏قدر بر این بچـه‏‌ها و کـودکان، بـر ایـن دختـران صغیر و بـر اهل حـرم تشنگی فشار آورد کــه خود امام حسین(ع) و اباالفضل(ع) باهم به طلب آب رفتند. اباالفضل(ع) تنها نرفت؛ خود امام حسین(ع) هم با اباالفضل(ع) حرکت کرد و به‌طرف همان شریعه‏ فرات شعبه‏‌ای از نهر فرات که در منطقه بود رفتند، بلکه بتوانند آبی بیاورند. این دو برادر شجاع و قوی‏‌پنجه، پشت به پشت هم در میدان جنگ جنگیدند. یکی امام حسین در سن نزدیک به 60 سالگی است اما از لحاظ قدرت و شجاعت جزو نام‏‌آوران بی‏‌نظیر است. دیگری هم برادر جوان سی ‏و چند ساله‏‌اش اباالفضل العباس(ع) است، با آن خصوصیاتی که همه او را شناخته‌‏اند. این دو برادر، دوش ‏به ‏دوش هم، گاهی پشت به پشت هم، در وسط دریای دشمن، صف لشکر را می‏‌شکافنـد، بـرای اینکه خـودشان را به آب فرات برسانند، بلکه بتوانند آبی بیاورند. در اثنای این جنگِ سخت است کـه ناگهان امام حسین(ع) احساس می‌کند دشمن بین او و برادرش عباس(ع) فاصله انداخته است. در همین زمان است که اباالفضل(ع) به آب نزدیک‏‌تر شده و خودش را به لب آب می‏‌رساند.  آن‌‏طور که نقل مـی‏‌کنند، او مشک آب را پر می‏‌کند که برای خیمه‌‏ها ببرد. در اینجا هر انسانی به خود حـق مـی‏‌دهد که یک‏ مشت آب هـم بـه لب‌های تشنه‏ خودش بـرساند امـا او در اینجا وفاداری خویش را نشان داد. اباالفضل العباس(ع) وقتی‏ که آب را برداشت، تا چشمش به آب افتاد، «فذکر عطش الحسین» به یاد لب‌های تشنه امام حسین(ع)، شاید به یاد فـریادهای العطش دختران و کودکان، شاید به یاد گریه‏ عطشناک علی اصغر(ع) افتاد و دلش نیامد که آب را بنوشد. آب را روی آب ریخت و بیرون آمد. در ایـن بیرون آمدن است که آن حـوادث رخ مـی‏‌دهـد و امام حسین(ع) ناگهان صـدای بـرادر را می‌‏شنود که از وسط لشکر فریاد زد «یا اخا، ادرک اخاک». بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در خطبه‏‌های نماز جمعه‏ تهران‏ در 26 فروردین سال 79 https://eitaa.com/antihalghe