📕 کتاب «گسستن بندها»، توسط استیون حسن آمریکایی به زبان انگلیسی در آمریکا انتشار یافته و توسط ابراهیم خدابنده یکی از اعضای پیشین مجاهدین خلق برای موسسه فرهنگی جامجم ترجمه شده است.
🔺 استیون حسن، عضو فرقه مونیسم به رهبری سون میونگ مون (Sun Myuong Moon) در آمریکا بوده که به صورت حرفهای (شبانهروزی) برای آنها کار میکرد. سال 1976 پس از سه روز نخوابیدن و کار مداوم برای فرقه مونی، هنگام رانندگی در یکی از اتوبانهای آمریکا با کامیونی تصادف میکند و به بیمارستان منتقل میشود. پدر و مادر او از این فرصت استفاده میکنند و پسرشان را به هویت خانوادگی و جامعه بازمیگردانند.
👈 استیون حسن که خود فارغالتحصیل رشته روانشناسی است اکنون مشاور عالی نهادهای ضدفرقه در آمریکاست.
👈 استیون حسن در کتاب گسستن بندها اولا اثبات میکند فرقهها پیروانشان را به «بند» میکشند و سپس راههای گسستن از این بندها را برای مخاطب تعریف و تفسیر میکند و در جایجای آن از مدل فرقه مونیسم که خود سالها در بند آنها بوده، مثال میآورد.
👈 استیون حسن با مطالعه رفتارهای فرقه رجوی در آمریکا به این باور رسیده که منافقان نیز از جمله فرقههای خطرناک هستند و در کتاب تازه خود بهنام «آزادی ذهن» از فرقه رجوی یاد کرده و یادآور شده که تمامی فرقهها:
👈منتقدان خود را بشدت سرکوب میکنند و بخشی از فحاشیهای فرقه رجوی علیه الیزابت روبین، روزنامهنگار آمریکایی را منتشر کرده تا از این طریق اثبات نماید که هرکس علیه فرقهای سخن بگوید، تمام پیروان فرقه وظیفه دارند او را مورد تهاجم سیستماتیک قرار دهند. ‼️
💠 کتاب گسستن بندها شامل 12 فصل است که در پی سخن ناشر، مترجم، نویسنده و بعد از دیباچه و در 304 صفحه آمده است. استیون حسن در کتابش تلاش دارد به مخاطب تفهیم نماید فرقهها در عین کثرت، وحدت دارند و همه آنها به بهانههای مختلف نیرو جذب میکنند ولی با روشهای کلیشهای مبادرت به مجابسازی ذهن و کنترل نیرو میپردازند و برای رهایی از بند آنها راهکارهایی داده که اصلیترین راه را در آگاهیدادن به جامعه میداند و معتقد است دو عنصر خانواده و اطلاعرسانی به عنوان راهبندهای اساسی همه فرقهها عمل خواهند کرد.
👈 استیون حسن معتقد است چهار نوع فرقه وجود دارد:
فرقههای مذهبی، سیاسی، درمانی و تجاری.
ولی رهبران همه این فرقهها سه هدف مشترک را دنبال میکنند: قدرت، ثروت، شهوت و...
👈 ابراهیم خدابنده که خود ۲۳ سال عضو منافقین بوده، به عنوان مترجم کتاب، در مقدمه آن یادآور شده که فرقه رجوی، هر چهار مدل را دارد و توضیح میدهد تمام فرقهها چهار عامل افکار، اطلاعات، ارتباطات، رفتار و عواطف فرد را کنترل میکنند تا او را مهار نمایند.
♻️ بیتردید کتاب گسستن بندها میتواند بهعنوانکتاب آموزشی در دانشگاهها تدریس شود چون برگرفته از تئوری مهندسان ذهن و تجربیات قربانیان آن است.
رهبران فرقهها با مطالعه کتابهای علمی که توسط روانشناسان به رشته تحریر در آمده و در آن به روشهای درمان اشاره گردیده، در مییابند اگر در تضاد با آن روشها عمل شود خواهند توانست فرد سالم را از تعادل روانی خارج کنند و سپس با تسلط روانشناسانهای که روی وی پیدا میکنند، او را اسیر ذهنی خود کرده تا بتوانند مانند بردهای از او بهرهکشی کنند.
💢 با توجه به این که هیچ فردی در برابر فرقهها مصونیت ندارد و این احتمال وجود دارد که فرد، ناخودآگاه سالیان سال در چنبره فرقهای گرفتار شده باشد ولی باور این نکته برایش امکانپذیر نباشد، لذا پیشنهاد میشود مطالعه این کتاب را برای خود، اعضای فامیل و دوستانتان تجویز نمایید تا چنانچه گرفتار اعتیاد ذهنی شدهاند، خوددرمانی کرده و از این فضا خارج شوند.
این کتاب را حتما بخوانید💯
🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی
https://eitaa.com/antihalghe
📰گفتوگویی درباره معنویتهای جعلی
👿از الهامات «شیطانی» تا «فروپاشی خانواده»
↙️ معنویات کاذب بیش از هر قشر دیگری، جوانان را هدف گرفتهاند. مباشران آلوده این فرقههای جعلی ماشه تفنگ خود را روی شقیقه جوان و اعتقاداتش میگذارند تا او را در باتلاق اراجیف و یاوههای خود غرق کنند. روشنگری در جامعه و مبارزه بیامان با این تلههای شیطانی ضرورتی حیاتی، دغدغهای مقدس و تلاشی است ستودنی.
⬅️ حجتالاسلام والمسلمین محمد عبدخدایی سالهاست به دلیل دغدغه فکری سرگرم مطالعه، پژوهش و نقد عرفانهای نوظهور در ایران است و تا به حال پژوهشهای خود را در قالب چندین یادداشت و مقاله و حضور در نشست علمی به جامعه ارائه کرده است. وی تنها به کتابخانه بسنده نکرده است؛ نتایج علمیاش را با مثالها و مصادیقی که در مواجهه با آسیبدیدگان عرفانهای نوظهور داشته و صحبتها و مناظرههایی که با برخی از لیدرهای عرفانهای کاذب در ایران داشته، ارائه میکند.
➕او معتقد است که به جای«عرفانهای نوظهور» باید تعبیر «جنبشهای معنوی کاذب» یا «تقلبی و جعلی» را به کار برد. تصریح دارند که تا حدودی فضای داخلی فرهنگی از نظر سهلانگاری و تساهل درباره این عرفانها در دهه هشتاد اثرگذار بود؛ زمانی که شمار عناوین کتابهای جنبشهای معنوی کاذب را رصد میکنید، میبینید که از صد و چهار کتابی که دربارهی «اوشو» و حاصل سخنرانیهای وی و یک کار گردآوری است، شصت و چهار کتاب به فارسی ترجمه شده است. متأسفانه وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت اصلاحات، همان اوایل دهه هشتاد به تنها نویسندهای که حق کپی رایت در ایران داده بود، همین آقای «پائولو کوئلیو» است. همانی که از دست نخستوزیر اسرائیل جایزه میگیرد، در ایران حق کپی رایت داشت و به حسابش در برزیل
پول ریخته میشود.
🖊متن زیر حاصل گفت وگوی خواندنی خبرگزاری رسا با حجتالاسلام والمسلمین محمد عبدخدایی است که تقدیم خوانندگان عزیز میشود.
📍به عنوان سؤال نخست لطفا عرفانهای نوظهور را تعریف کنید و بفرمایید تا چه اندازه جامعه ایران با این مسئله مواجه است؟ آیا قبول دارید که در برخی دورههای تاریخی درصد رشد این معنویتهای خودساخته بیشتر شده و گرایش مردم، بهویژه جوانان به آنها افزایش یافته است؟ اگر آری، علت و اسباب آن چه بوده است؟
🔻عرفانهای نوظهور-که این نام در ایران بر آنها نهاده شده- در واقع مباحثی بود که در غرب مسیحی بعد از جنگ جهانی دوم تحت عنوان «جنبشهای نوپدید دینی» مطرح شد و بسیاری از اندیشمندان در این زمینه تحقیق کردند که چه شد یکباره گرایشی به سمت معنویت در غرب اتفاق افتاد. نام همین «معنویتهای نوین» را در ایران به غلط یا درست «عرفانهای نوظهور» گذاشتند که بنده احساس میکنم شاید اسم بامسمایی نباشد؛ هم به سبب کلمه «عرفان» و هم به دلیل واژه «ظهور» که میشود از آن تلقیهای دیگر داشت. به نظرم تعبیر «جنبشهای معنوی کاذب» یا «تقلبی و جعلی» را باید به کار برد.
پدیده عرفانهای نوظهور در ایران پس از جنگ تحمیلی- یعنی اوایل دهه هفتاد- رشد پیدا کرد. هرچند دستهای از ارتباطات عرفانهای نوظهور در دهه شصت- یعنی زمان جنگ- بود، فضای جنگ خود باعث شد که این مسائل نتواند ظهور و بروز داشته باشد؛ اما از اواسط دهه هفتاد میبینید که بحثهایی مثل «انرژیدرمانی» و «تله پاتی» رونق فراوانی دارد و بسیاری از افراد با ادعای «درمان» یا «فرادرمانی» کارهایی میکنند. البته اوج این جریانها دهه هشتاد است.
🔗ادامه در لینک زیر:
kayhan.ir/fa/news/135087
🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی
https://eitaa.com/antihalghe
♨️ هندوی #ترامپ_پرست ...‼️😄👆
👈 این خبر یک جوک نیست
✅ این جوان هندو از مدتی پیش #ترامپ را به عنوان خدای خود انتخاب کرده و نیایش های مرسومی را که هندوان برای خدایان خود انجام می دهند، برای ترامپ انجام می دهد. تلاش های اهالی روستا نیز برای بازگرداندن وی از این عقیده بی فایده بوده است.
▪️ پی نوشت: اگر مشرکین شیاطین جنی را به عنوان خدای خود می پرستند (یعبدون الجن (انعام/100) شاید انتخاب ترامپ، سرکرده شیاطین انسی در زمانه ما، به عنوان خدا، چنان بیربط نباشد...😜
🌍 سراب معنویت
🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی
https://eitaa.com/antihalghe
پایگاه تخصصی نقد عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی
https://eitaa.com/antihalghe
@antihalghe
♻️ وجوب اطاعت از ولایت فقیه
امام عسکری علیه السلام:
اگر علمای زمان غیبت نبودند همه مردم از دین خدا مرتد میشدند.
📕احتجاج طبرسی ج۱ص۹
📕ضرورت رجوع به علماء دین
⚜نيابت عامه در دوران غيبت کبري⚜
💢قطع ارتباط با امام و نيابت خاصه از ضروريات شيعه است ولي اين بدين معنا نيست که مؤمنان به حال خود رها شده باشند، بلکه ائمه اطهار و خصوصاً امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) نواب عامي را نصب نموده اند که در هر حادثه اي مردم به ايشان رجوع کنند، چه در يادگيري احکام شرعي و چه در مسايل قضايي و استيفاي حقوق و حاجت هاي ديني شيعيان، که همانا فقهاي جامع شرايط، مثل علم به احکام شرعي از کتاب و سنت و عدالت و تقوا و … اين منصب را دارا هستند.
❇️امام صادق (عليه السلام) در اين باره مي فرمايد: « هر کس از شما (شيعيان) که احاديث ما را روايت کند و در حلال و حرام ما نظر نمايد و احکام ما را بشناسد به حکم او رضايت دهيد که من او را بر شما حاکم قرار دادم. پس اگر به حکم ما حکمي نمود و از او قبول نکرديد، بدانيد که هر کس حکم او را کوچک بشمرد حکم خدا را ناچيز انگاشته است و از ما قبول نکرده است و کسي که ما را قبول نکند، مثل اين است که خدا را رد کرده است و چنين شخصي تا حد شرک به خدا خطاکار است. »
❇️و در جايي ديگر مي فرمايد: « بين خودتان کسي را حاکم قرار دهيد که حلال و حرام ما را بشناسد که من او را بر شما قاضي قرار دادم و واي بر شما که در گرفتاري هايتان به حاکم جور مراجعه کنيد. »
🔻شيخ صدوق نيز نقل مي کند: « از محمد بن عثمان ( نائب دوم ) پرسيده شد گاهي نامه هايي مي رسد که مسائل آن مشکل است. توقيعي به خط مولايمان صاحب الزمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) آمد:… در حوادثي که رخ مي دهد به راويان احاديث ما مراجعه کنيد که ايشان حجت من بر شمايند و من حجت خدا هستم و محمد بن عثمان که خدا از او و پدرش راضي باشد، مورد اعتماد من هستند و آنچه او مي نويسد، نوشته من است. » در روايت ديگري امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) مي فرمايد: « هر فقيهي که نفس خود را ( از گناه ) نگه مي دارد و حافظ دين و مخالف هواي نفس و مطيع اوامر مولايش است، عموم مردم بايد از او تقليد کنند که البته برخي از فقيهان شيعه چنين اند نه همه ي ايشان، و اگر يکي از ايشان مرتکب زشتي و گناه شد مانند علماي عامه هيچ چيزي از او قبول نکنيد ( از او پيروي نکنيد ).
❇️هم چنين امام صادق (عليه السلام) فرمود: « رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلم) فرمود حاملان اين دين در هر قرني عده اي از اهل عدالت اند که جلوي تأويلات گمراهان و تحريف هاي غلوکنندگان و جاهلان را مي گيرند. »
🔻در روايت ديگري احمد بن ماهويه مي گويد: « نامه اي به ابوالحسن سوم (امام هادي (عليه السلام) نوشتم و سؤال کردم: از چه کسي مسائل دينم را ياد بگيرم؟ برادر او نيز همين سؤال را پرسيد. امام به هر دو چنين جواب دادند: مرادتان را فهميدم هر کس که در محبت ما سابقه داشته باشد و يا سالک امر ما باشد شما را در دين بي نياز مي کند، ان شاء الله تعالي. »
🔻در جايي ديگر ابوبصير مي گويد به امام صادق (عليه السلام) گفتم: « کسي که اين امر (رجوع به فقها) را نپذيرد آيا شما را نپذيرفته است؟ فرمود: اي ابوبصير، بلکه کسي که اين امر را نپذيرد مانند اين است که رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلم) را نپذيرفته باشد. » هم چنان که بيان احکام شرعي طبق آيه « نفر » از ابتداي اسلام واجب بوده است.
📢📢بنابراين آيه بر آگاهان و فقيهان دين، انذار واجب است و بر عموم مردم نيز قبول سخنان آنان در بيان احکام شرعي واجب است؛ لذا هميشه عده اي خدمت رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلم) و بعد از ايشان، خدمت ائمه طاهرين (عليهم السلام) مي رسيدند تا واجبات و مستحبات و آداب و ارکان عقيده و ايمان را فرا بگيرند، چه براي همه ي مردم ممکن نبود که به طور مستقيم خدمت رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلم) و ائمه (عليهم السلام) برسند؛ لذا اين شيوه ي عقلايي براي فراگيري و انتقال مفاهيم ديني، توسط اسلام ترغيب شد.
📚نجاشي در کتاب رجال خود از امام باقر (عليه السلام) نقل مي کند که آن حضرت به ابان بن تغلب که يکي از شاگردان امام بود فرمود: « در مسجد مدينه بنشين و براي مردم فتوا بده. من دوست دارم که در شيعيان مثل تو ديده شوند. »
و عبدالعزيز مهتدي از امام رضا (عليه السلام) سؤال کرد: « من نمي توانم هماره خدمت برسم تا مسائل ديني را از شما سؤال کنم، آيا يونس بن عبدالرحمن ( يکي از فقهاي شيعه ) ثقه است تا مسائل ديني را از او اخذ نمايم؟ فرمود: بله. »
🔻مسيّب همداني نيز چنين سؤالي از امام رضا (عليه السلام) مي کند: « من از شما دور هستم و نمي توانم خدمت شما برسم از چه کسي مسايل ديني را ياد بگيرم؟ فرمود: از زکريا بن آدم قمي که در دين و دنيا مورد اعتماد ماست. »
https://eitaa.com/antihalghe