eitaa logo
پایگاه تخصصی نقد عرفانهای کاذب
7.6هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
224 فایل
پایگاه تخصصی مقابله با عرفان های کاذب و دشمن شناسی ارتباط با ادمین: فاطمه میرزاییان، پژوهشگر عرفان های کاذب مسول شبکه کشوری خواهران مجمع فرق و ادیان خاتم الاوصیاء، مدرس حوزه،مشاور،عضو جمعیت بانوان فرهیخته،عضو مجمع مبلغات تهران @f_Mirzaeeyan
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️« مدیتیشن » ابزاری برای سلطه سیاسی و اقتصادی نظام سرمایه‌داری
⚠️« مدیتیشن » ابزاری برای سلطه سیاسی و اقتصادی نظام سرمایه‌داری‼️ ♦️ آیا مدیتیشن آثار مثبتی در جسم و روان انسان دارد⁉️ 🔷 هربرت بنسن که به تحقیق روی این آثار پرداخته مجموعه آن‌ها را زیر عنوان عکس‌العمل ریلاکسیشن معرفی کرده است. 🔶 پی آمده‌ای مطلوب مدیتیشن، کاهش ضربان قلب و فشارخون شریانی، کاهش تعداد حرکات تنفسی و سوخت‌وساز سلولی ولاکتات (ضایعات سوخت‌وساز سلولی) در خون، کاهش فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک و افزایش فعالیت پاراسمپاتیک و افزایش امواج آلفا از مغز و کاهش تنفس عضلانی است.[1] 🔷 اگرچه کارکردهای سیاسی مدیتیشن در شمار کارکردهای مخفی این عمل است که هیچ‌گاه به آن تصریح نمی‌شود و بخش مثبت از کارکردهای آن مورد تأکید فراوان قرار می‌گیرد و معمولاً کتاب‌هایی که در این باره نوشته می‌شود، به اهمیت مدیتیشن در بازیابی توان جسمی و روانی برای اجرای بهینه کارها و وظایف شغلی تأکید می‌ورزند. 🔶 نمی‌خواهیم بگوییم که تلاش برای سلامتی یا بهبود انجام دادن وظایف شغلی بد است؛ اما این وضع را در کنار سلطه سیاسی و اقتصادی کسانی در نظر بگیرید که در خدمت به تحکیم شالوده نظام سرمایه‌داری و تأمین منافع بی‌پایان سرمایه‌داران بهبود بخشیده و به کار گیرند. 🔷 یکی از ابعاد سکولار بودن این روش معنوی همین است که مهم‌ترین فایده در معرفی آن، کامیابی در زندگی مادی و موفقیت‌های اقتصادی و شغلی است.[2] 🔻یکی از کسانی که در این زمینه آثار بسیاری نگاشته و تلاش‌های بسیاری را انجام داده، خانم شاکتی‌گواین تبعه‌ی آمریکا است که حتی نام خود را از هندوئیسم اقتباس کرده است. او که تحت تأثیر سفرش به هند و فراگیری هندوئیسم است، بر مبنای انسان‌گرایانه معنویت هندوئیسم تأکید کرده و می‌نویسد: 🔷 «برای خوش‌بخت و موفق زندگی کردن و استفاده از تجسم خلاق، هرچند باید مفاهیم معینی را امکان‌پذیر بدانید؛ اما لازم نیست که به یکی از آرمان‌های ماورای طبیعی یا به قدرتی برون از خود، ایمان و اعتقاد داشته باشید.»[3] 🔶 وی معتقد است که کافی است ما در خیالمان آنچه می‌خواهیم، تجسم کنیم و به آن باور داشته باشیم، پس از آن، نیروهای دریایی، ما را به‌سوی آن هدایت کرده و در دست‌یابی به آن مدد برساند. 🔷 او برای روند عملی طرح خود چهار مرحله بیان می‌کند: ۱. هدف خود را تعیین کنید؛ ۲. آرمان یا تصویری روشن بیافرینید؛ ۳. اغلب اوقات بر آن تمرکز کنید؛ ۴. به آن انرژی مثبت بدهید؛ 🔶 برای اجرای این مراحل باید در وضعیت آلفا یا حالت مدیتیشن قرار گیرید. وی می‌گوید: با به شهود درونی توجه کرد و آن را به عنوان هدایت‌گر پذیرفت؛ چون او شما را به‌سوی بهترین وضعیت هدایت می‌کند. 🔷 «گواین» هیچ‌گاه معیاری را مشخص نمی‌کند که صدای درون چیست، چه می‌گوید، چرا درست می‌گوید و از کجا می‌آموزد؟ 🔶 ادعاهای او نه تنها اثبات پذیر نیست، بلکه ابطال‌پذیر هم نیست؛ زیرا اگر شما به ندای درونتان گوش دهید و نتیجه‌ی خوش آیندی نگیرید، به‌طور حتم اشتباه شنیده‌اید و آن ندای درونی شما نبوده، یا القای دیگران بوده، یا خواسته‌های نادرستی که براساس تکیه بر بیرون وجودتان در شما برانگیخته شده است. 🔷 وی تصریح می‌کند راه مهارت یافتن در شهود درونی یا شنیدن صدای درون راه سعی و خطاست. فقط با این معیار که در نهایت اگر احساس رضایت کردید، درست شنیده‌اید و در غیر این صورت اشتباه کرده‌اید. ♦️ مهم‌ترین فایده نظریات شاکتی‌گو این است که به اسم گوش دادن به صدای درون، ما را مطیع فریادهای تبلیغاتی زندگی امروزین می‌کند؛ فریادهایی تکراری که انعکاس آن ناخواسته در درون ما طنین می‌افکند.
♦️ اگر کمی با روان‌شناسی تبلیغات آشنا شویم و توجه کنیم که در نظام سرمایه‌داری نه تنها اقتصاد، بلکه سیاست و فرهنگ نیز با تبلیغات و دست‌کاری تمایلات، ذوقیات و اندیشه مردم مدیریت می‌شود. 🔷 آنگاه به خوبی معلوم می‌گردد در زمانی که سخت‌گیری‌های علمی برای اثبات نظریه‌ای بسیار پیچیده شده است، چگونه نظریات کسی مانند شاکتی‌گواین در کتاب‌ها و مؤسسات بسیاری با حمایت مراکز علمی وابسته در جهان تبلیغ می‌شود. 🔶 معمولاً نویسندگانی، نظیر شاکتی‌گواین، آنتونی رابینز، وین‌دایر، ناپلئون هیل، کنت بلانکارد و دیگران که از پوشش تبلیغاتی خوبی برخوردارند. 🔷 آنها آرامش، شکوفایی، رضایت‌مندی و کمال فردی را در توفیقات مادی و دانستن راه ثروتمند شدن می‌دانند و می‌کوشند آن را به همه مردم جهان بیاموزند. 🔶 با این همه معلوم نیست چرا روز به روز تراژدی فقر و گرسنگی در جهان دردناک‌تر می‌شود؛ حتی در آمریکا که محل زایش این تئوری‌هاست، تعداد افراد بی‌خانمان رو به افزایش است! 🔷 البته حرف‌های آن‌ها برای ما که در تمدن سرمایه‌داری زندگی می‌کنیم، بسیار خوش‌آیند است؛ زیرا راه هماهنگ شدن با ارزش‌های همین تمدن را می‌آموزند و سلطه‌پذیری سیاسی و اقتصادی را توجیه می‌کنند. 🔶 تا ستم‌ها و سلطه را زیبا ببینیم و راحت و بی‌درد بپذیریم. یاد می‌دهند که مدیتیشن کنید و آنچه دوست دارید، به آن برسید، به تصور آورید و بعد برای رسیدن به آن بکوشید. همواره نیمه پر لیوان را ببنید و به فکر پر کردن نیمه خالی آن نباشید؛ چون نمی‌توانید جهان را تغییر دهید. پس باید هماهنگ شوید. به کسانی توجه کنید که ثروتمند شده‌اند. 🔷 پس مدیتیشن کنید. ریلاکس باشید. در تخیلات خود غوطه‌ور شوید. بکوشید و از کوششتان لذت ببرید، تا بمیرید. ♦️البته این آخری را نمی‌گویند، چون این مطلب رویارویی با حقیقت و کلید معنویت راستین است و با خیالات خوش‌آیندی که رضایت و آرامش و کمال فردی موهوم را برای ما می‌سازد، تعارض دارد. 🔷 معنویت و عرفان اسلامی با شریعت روشن، انسان را از سرگردانی در امکانات نامحدود انتخاب و ناخودآگاه تسلیم خواسته‌ی دیگران شدن به سامانی روشن می‌رساند و آرامشی می‌دهد که خود زمینه رسیدن انسان به کمال حقیقی و شکوفایی معرفت فطری است. ♦️ عرفان سکولار (عرفان بدون خدا و معاد) عرفان بدون شریعت و آیین خواهد بود و آنگاه که خدا برود، باید به انتظار شیطان و غلبه‌ی طاغوت نشست. 🔷 آرامش، تلاش و کوشش، رضایت‌مندی و نعمت و برخورداری خوب است و بخشی از تعالیم معنوی اسلام را تشکیل می‌دهد؛ اما نه به قیمت از دست رفتن عزت انسانی و نه به بهای پذیرش ستم و سلطه‌ی دنیامداران. ♦️ بلکه اگر انسان به عظمت وجودی خود در ارتباط با پروردگار توجه کند و زندگی حقیقی در سرای دیگر را که پایان نخواهد داشت، فراموش نکند، عرفان و معنویت او حسینی (علیه‌السلام) می‌شود، عزت و ذلت را به درستی تشخیص می‌دهد و از چشمه‌ی جوشان عرفان و معنویت حقیقی و ابدی بهره‌مند می‌گردد.[4] 🔻پی‌نوشت: [1] . سروپالی راداکریشنان، تاریخ فلسفه شرق و غرب، ج ۱، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۸۸، ص ۴۹. [2] . هرولدبلوم، فیلد، تی‌. ام. دانش هوشیاری خلاق، مترجم بهزاد فرخ‌سیف، انتشارات اوحدی، ۱۳۷۷، ص ۳۶۵ _ ۳۶۷. [3] . مریم اولیایی، تجسم خلاق، ترجمه گیتی خوشدل، نشر روشنگران، ۱۳۸۶، ص ۱۹. [4] . حمیدرضا مظاهری‌سیف، جریان‌شناسی انتقادی عرفان‌های نوظهور، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۹، ص ۱۸۳. https://eitaa.com/antihalghe
انرژی چیست؟ و چه کار کردی دارد؟ استفاده از عبارات علمی چون فرکانس و انرژی و ترکیب آن با مفهومی کاملاً انتزاعی و نامشخص مثل کائنات در کتاب و فیلم راز، و اختراع قانونی به نام قانون جذب – که البته هیچ‌کدام از معیارهای علمی یک قانون را به همراه ندارد - معجونی از شبه‌علم را به وجود آورده که مخاطب ناآگاه را در یک بن‌بست فکری قرار داده و او را از نظر ذهنی زمین‌گیر می‌کند. 👇👇👇
قانون جذب می‌گوید شما با این انرژی می‌توانید خواسته‌ها و آرزوهای خود را به دست آورید و زندگی خود را تغییر دهید. اگر تعدادی از انسان‌ها با هم به موضوعی فکر کنند می‌توانند تغییرات اجتماعی یا جهانی ایجاد کنند و با انتقال این انرژی به جهان فرمان بدهند. این انرژی به صورت نیروی نامحدودی تعریف می‌شود که هر کاری از آن برمی‌آید و بر همه چیز می‌تواند اثر بگذارد. از این رو، آن را خدای درون و قدرت مطلق درونی یا خلاقیت درونی تصور کرده‌اند. این ادعاهای شگفت انگیز و جذاب اگرچه به طور گسترده‌ای در رسانه‌ها تبلیغ می‌شود، ولی هنوز توجیه و تبیین علمی‌پیدا نکرده است و مشخص نیست که آیا چه کسی تا کنون این نیروی نامحدود درونی را تجربه کرده و توانسته با نیروی فکر به همۀ خواسته‌هایش برسد و جهان را مطابق آنچه می‌خواهد، تغییر دهد. در این یادداشت «امین رضایی‌نژاد» کارشناس معنویت‌های نوظهور، به موضوع انرژی در معنویت‌های نوین پرداخته است. 👇👇👇
انرژی چیست؟ واژه «انرژی» در زبان انگلیسی از واژه یونانی باستان «انرژیا» (ἐνέργεια) گرفته شده و به معنای  فعالیت و کار است. این واژه در آثار ارسطو فیلسوف مشهور یونانی و در قرن چهارم قبل از میلاد ظاهر شده و احتمالاً این ارسطو بوده است که اولین بار این واژه را به‌کاربرده است. در آن زمان و برخلاف تعریف مدرن، انرژی یک مفهوم فلسفیِ کیفی بوده که به‌اندازه کافی گسترده و شامل ایده‌هایی مانند شادی و لذت نیز می‌شده است. در اواخر قرن هفدهم، «گاتفرید لایبنیتز» (Gottfried Wilhelm Leibniz) ایده «نیروی حیاتی» (به لاتین: Vis viva)یا نیروی زنده، که به‌عنوان «حاصل‌ضرب جرم یک جسم در مجذور سرعت» (F=m*v۲) تعریف می‌شود را مطرح کرد. در سال ۱۸۰۷، احتمالاً «توماس یانگ» (Thomas Young) اولین کسی بوده که از اصطلاح «انرژی» به‌جای Vis viva به معنای امروزی آن استفاده کرد. «گوستاو کوریولیس» (Gaspard-Gustave de Coriolis) در سال ۱۸۲۹ «انرژی جنبشی» (Kinetic Energy) را به معنای امروزی آن توصیف کرد و در سال ۱۸۵۳، «ویلیام رانکین» (William John Rankine) اصطلاح «انرژی پتانسیل» (Potential Energy) را ابداع نمود. 👇👇👇
قانون بقای انرژی که برای هر سیستم بسته اعمال می‌شود نیز برای اولین بار در اوایل قرن ۱۹ مطرح شد. همچنین برای چند سال بحث می‌شد که آیا گرما یک ماده فیزیکی است که کالری نامیده می‌شود یا همانند تکانه صرفاً یک کمیت فیزیکی است. در سال ۱۸۴۵ «جیمز پرسکات ژول» (James Prescott Joule) ارتباط بین کار مکانیکی و تولید گرما را کشف کرد. این تحولات منجر به تولید «نظریه بقای انرژی» شد که عمدتاً توسط «ویلیام تامسون» (لرد کلوین) (William Thomson, 1st Baron Kelvin) به‌عنوان حوزه ترمودینامیک رسمیت یافت. براساس «قضیه نوتر»، (Noether’s theorem)، بقای انرژی نتیجه‌ این واقعیت است که قوانین فیزیک در طول زمان تغییر نمی‌کنند. بنابراین، از سال ۱۹۱۸، نظریه‌پردازان دریافتند که قانون بقای انرژی نتیجه ریاضی مستقیم تقارن انتقالی کمیت مزدوج با انرژی، یعنی زمان است.  👇👇👇
در علوم مختلف ازجمله مکانیک نیوتنی و کوانتومی، شیمی، زیست‌شناسی، کیهان‌شناسی و زمین‌شناسی انرژی دارای انواع گوناگونی ازجمله مکانیکی، الکتریکی، مغناطیسی، گرانشی، شیمیایی، یونیزاسیون، هسته‌ای، کرومودینامیک، کشسان، موج مکانیکی، موج صوتی، تابشی، ساکن و حرارتی بوده و در تمامی انواع خود دارای یک صورت‌بندی ریاضی قابل‌اثبات و قابل‌اندازه‌گیری است 👇👇👇
به‌طور خلاصه انرژی کمیتی است که قابلیت انجام کار را دارد، قابل انتقال است، روش‌های انتقال آن مشخص است، قابلیت اثبات از طریق ریاضی را دارد و به کمک فرمول‌های ریاضی قابل‌اندازه‌گیری است. 👇👇👇
انرژی در معنویت‌های نوین عباراتی همچون «انرژی کیهانی»، «انرژی کائنات»، «تفکر مثبت بدون تلاش»، «انرژی مثبت» و «ندای درون» نسخه‌های غیرعلمی و شاعرانه‌ای است که مبتنی بر دانش (و نه علم) روان‌شناسی و بر پایه تجربه شخصی (و نه اصول علمی) از مفهوم علمی انرژی است که توسط مروجان معنویت‌های نوین تئوریزه و بیان می‌شوند. «جوزف مورفی» (Joseph Murphy) کشیش و روانشناس آمریکایی از جایگزینی «انرژی» و «قدرت ذهن بشر» به‌جای «خدا» به‌عنوان اقتدار نامحدود و نیروی محرکه عالم وجود سخن گفت؛ مورفی، انرژی را منشأ تحول در زندگی انسان‌ها می‌دانست و معتقد بود که این انرژی است که منجر به تغییرات مثبت یا منفی می‌شود. کتاب‌های «قدرت فکر» و «قدرت پول» دو کتاب معروف جوزف مورفی است. مورفی در کتاب قدرت فکر، در قالب خاطرات، داستان‌های عامیانه، نصیحت و توصیه‌های روان‌شناسی، اندیشه خود را بیان می‌کند. در بخشی از این کتاب آمده است: «دعا کردن چیزی جز قبولاندن درخواست خود به ذهن است و همین عامل مثبت، جنبه‌های منفی ضمیر را از بین برده و راه گشایی می‌کند … می‌گویند یک روز که عیسی مسیح [علیه‌السلام] به خانه برمی‌گشت گروهی از افراد نابینا را منتظر خویش یافت. به کنار ایشان رفت و سؤال کرد: شما فکر می‌کنید که من قادرم به شما بینایی ببخشم؟ نابینایان پاسخ مثبت دادند. آنگاه با دست چشمانشان را لمس کرد و گفت: تا چه اندازه ایمان داشته باشید. افراد نابینا همگی شفا یافته و بینایی خویش را به دست آوردند. مسیح [علیه‌السلام] خطاب به ایشان گفت: زنهار! که از این واقعه چیزی به کسی نگویید … اکنون خوانندگان این کتاب می‌دانند که او چگونه توانسته بود با استمداد از نیروی تلقین، ضمیر خفته نابینایان را به تحرک وادار سازد و با همکاری این نیروی باطنی بیماری‌شان را شفا دهد. ایمان بیماران عامل شفادهنده و درونی است که معجزاتی شگرف انجام می‌دهد و دعاها را مستجاب می‌کند و چه‌بسا در طول قرون و اعصار گذشته هزاران هزار بیمار روبه‌مرگ با همین روش درمانی ساده معالجه شده و از کام مرگ رها گشته‌اند.» (کتاب قدرت فکر یا نیروی ذهن نیمه‌هوشیار، ترجمه داوود نعمت‌اللهی، ص ۷۳) 👇👇👇