انرژی چیست؟
واژه «انرژی» در زبان انگلیسی از واژه یونانی باستان «انرژیا» (ἐνέργεια) گرفته شده و به معنای فعالیت و کار است. این واژه در آثار ارسطو فیلسوف مشهور یونانی و در قرن چهارم قبل از میلاد ظاهر شده و احتمالاً این ارسطو بوده است که اولین بار این واژه را بهکاربرده است. در آن زمان و برخلاف تعریف مدرن، انرژی یک مفهوم فلسفیِ کیفی بوده که بهاندازه کافی گسترده و شامل ایدههایی مانند شادی و لذت نیز میشده است.
در اواخر قرن هفدهم، «گاتفرید لایبنیتز» (Gottfried Wilhelm Leibniz) ایده «نیروی حیاتی» (به لاتین: Vis viva)یا نیروی زنده، که بهعنوان «حاصلضرب جرم یک جسم در مجذور سرعت» (F=m*v۲) تعریف میشود را مطرح کرد.
در سال ۱۸۰۷، احتمالاً «توماس یانگ» (Thomas Young) اولین کسی بوده که از اصطلاح «انرژی» بهجای Vis viva به معنای امروزی آن استفاده کرد. «گوستاو کوریولیس» (Gaspard-Gustave de Coriolis) در سال ۱۸۲۹ «انرژی جنبشی» (Kinetic Energy) را به معنای امروزی آن توصیف کرد و در سال ۱۸۵۳، «ویلیام رانکین» (William John Rankine) اصطلاح «انرژی پتانسیل» (Potential Energy) را ابداع نمود.
👇👇👇
قانون بقای انرژی که برای هر سیستم بسته اعمال میشود نیز برای اولین بار در اوایل قرن ۱۹ مطرح شد. همچنین برای چند سال بحث میشد که آیا گرما یک ماده فیزیکی است که کالری نامیده میشود یا همانند تکانه صرفاً یک کمیت فیزیکی است. در سال ۱۸۴۵ «جیمز پرسکات ژول» (James Prescott Joule) ارتباط بین کار مکانیکی و تولید گرما را کشف کرد.
این تحولات منجر به تولید «نظریه بقای انرژی» شد که عمدتاً توسط «ویلیام تامسون» (لرد کلوین) (William Thomson, 1st Baron Kelvin) بهعنوان حوزه ترمودینامیک رسمیت یافت. براساس «قضیه نوتر»، (Noether’s theorem)، بقای انرژی نتیجه این واقعیت است که قوانین فیزیک در طول زمان تغییر نمیکنند. بنابراین، از سال ۱۹۱۸، نظریهپردازان دریافتند که قانون بقای انرژی نتیجه ریاضی مستقیم تقارن انتقالی کمیت مزدوج با انرژی، یعنی زمان است.
👇👇👇
در علوم مختلف ازجمله مکانیک نیوتنی و کوانتومی، شیمی، زیستشناسی، کیهانشناسی و زمینشناسی انرژی دارای انواع گوناگونی ازجمله مکانیکی، الکتریکی، مغناطیسی، گرانشی، شیمیایی، یونیزاسیون، هستهای، کرومودینامیک، کشسان، موج مکانیکی، موج صوتی، تابشی، ساکن و حرارتی بوده و در تمامی انواع خود دارای یک صورتبندی ریاضی قابلاثبات و قابلاندازهگیری است
👇👇👇
بهطور خلاصه انرژی کمیتی است که قابلیت انجام کار را دارد، قابل انتقال است، روشهای انتقال آن مشخص است، قابلیت اثبات از طریق ریاضی را دارد و به کمک فرمولهای ریاضی قابلاندازهگیری است.
👇👇👇
انرژی در معنویتهای نوین
عباراتی همچون «انرژی کیهانی»، «انرژی کائنات»، «تفکر مثبت بدون تلاش»، «انرژی مثبت» و «ندای درون» نسخههای غیرعلمی و شاعرانهای است که مبتنی بر دانش (و نه علم) روانشناسی و بر پایه تجربه شخصی (و نه اصول علمی) از مفهوم علمی انرژی است که توسط مروجان معنویتهای نوین تئوریزه و بیان میشوند.
«جوزف مورفی» (Joseph Murphy) کشیش و روانشناس آمریکایی از جایگزینی «انرژی» و «قدرت ذهن بشر» بهجای «خدا» بهعنوان اقتدار نامحدود و نیروی محرکه عالم وجود سخن گفت؛ مورفی، انرژی را منشأ تحول در زندگی انسانها میدانست و معتقد بود که این انرژی است که منجر به تغییرات مثبت یا منفی میشود.
کتابهای «قدرت فکر» و «قدرت پول» دو کتاب معروف جوزف مورفی است. مورفی در کتاب قدرت فکر، در قالب خاطرات، داستانهای عامیانه، نصیحت و توصیههای روانشناسی، اندیشه خود را بیان میکند. در بخشی از این کتاب آمده است:
«دعا کردن چیزی جز قبولاندن درخواست خود به ذهن است و همین عامل مثبت، جنبههای منفی ضمیر را از بین برده و راه گشایی میکند … میگویند یک روز که عیسی مسیح [علیهالسلام] به خانه برمیگشت گروهی از افراد نابینا را منتظر خویش یافت. به کنار ایشان رفت و سؤال کرد: شما فکر میکنید که من قادرم به شما بینایی ببخشم؟ نابینایان پاسخ مثبت دادند. آنگاه با دست چشمانشان را لمس کرد و گفت: تا چه اندازه ایمان داشته باشید. افراد نابینا همگی شفا یافته و بینایی خویش را به دست آوردند. مسیح [علیهالسلام] خطاب به ایشان گفت: زنهار! که از این واقعه چیزی به کسی نگویید … اکنون خوانندگان این کتاب میدانند که او چگونه توانسته بود با استمداد از نیروی تلقین، ضمیر خفته نابینایان را به تحرک وادار سازد و با همکاری این نیروی باطنی بیماریشان را شفا دهد. ایمان بیماران عامل شفادهنده و درونی است که معجزاتی شگرف انجام میدهد و دعاها را مستجاب میکند و چهبسا در طول قرون و اعصار گذشته هزاران هزار بیمار روبهمرگ با همین روش درمانی ساده معالجه شده و از کام مرگ رها گشتهاند.» (کتاب قدرت فکر یا نیروی ذهن نیمههوشیار، ترجمه داوود نعمتاللهی، ص ۷۳)
👇👇👇
یکی دیگر از مروجان معنویتهای نوین که توانست به کمک سینما مفهوم انرژی-خدا را در میان عامه رواج دهد، «راندا برن» (Rhonda Byrne) نام دارد. وی نویسنده و تهیهکننده تلویزیونی استرالیایی است که به دلیل تولید فیلم و سپس کتاب «راز» (The Secret) به شهرت بینالمللی رسید. راندا برن در سال ۲۰۰۷ و توسط روزنامه نیویورکتایمز در لیست صدنفره افرادی که دنیا را تغییر دادهاند، قرار گرفت. لازم به ذکر است که فیلم راز به دلیل نداشتن محتوای علمی قابل استناد و تائید شده، توسط منتقدین سینمایی در رده فیلم و نه مستند ردهبندیشده است اما به جهت تأثیرگذاری بیشتر بر روی مخاطب تحت عنوان مستند راز معرفی میشود.
ایده مرکزی کتاب و فیلم راز بر تأثیر «قانون جذب» در برآورده شدن خواستهها و اراده انسانها بناشده است. طبق قانون جذب، کائنات هر آنچه انسان بخواهد را به او میدهد و البته، اصولاً کائنات چاره و وظیفهای جز برآورده کردن امیال انسانی ندارد!
در کتاب راز میخوانیم:
«افکار تو فرکانس امواجی را که به اطراف میفرستی تعیین میکنند و احساساتت فوراً به تو میگویند روی چه فرکانسی هستی. وقتی احساس بدی داری، روی فرکانسی هستی که چیزهای بد بیشتری را بهطرف تو جذب میکند. وقتی احساس خوبی داری. چیزهای خوب بیشتری را باقدرت بهطرف خودت جذب میکنی.»
👇👇👇
استفاده از عبارات علمی چون فرکانس و انرژی و ترکیب آن با مفهومی کاملاً انتزاعی و نامشخص مثل کائنات در کتاب و فیلم راز، و اختراع قانونی به نام قانون جذب – که البته هیچکدام از معیارهای علمی یک قانون را به همراه ندارد – معجونی از شبهعلم را به وجود آورده که مخاطب ناآگاه را در یک بنبست فکری قرار داده و او را از نظر ذهنی زمینگیر میکند.
آثار دیگری چون «موفقیت نامحدود در ۲۰ روز» اثر آنتونی رابینز، «قورباغه را قورت بده» از برایان تریسی، «بیندیشید و ثروتمند شوید» از ناپلئون هیل و «حکایت دولت و فرزانگی» اثر «مارک-آندره پویسانت» با نام مستعار «مارک فیشر» قانون جذب را بهعنوان رهاورد جدید در باب موفقیت و خلاقیت در امر تجارت تبلیغ میکنند و ایده مرکزی همه آنها وجود مفهومی به نام انرژی است که شما از طریق فرکانسهای آن را به کائنات میفرستید و درنتیجه آن چیزی را دریافت میکنید.
👇👇👇
نتیجهگیری
ترویج این ایده به آنچه میخواهید حتماً میرسید فقط کافی است فرکانس «خود» را بهگونهای تنظیم کنید که انرژی درستی ارسال کرده و پاسخ درستی بگیرید، نتیجهای جز «خود خدا انگاری» ندارد. این ایده همان اومانیسم است که اخلاق لذتگرای هدونیستی را برای میپسندد و شادی-محوری اپیکوریستی را ترویج میدهد.
https://eitaa.com/antihalghe
⚠️به دلیل اهمیت مطلب و استفاده زیاد از مفهوم انرژی در مورد خدا و معنویات یادداشت بطور کامل ارسال شد تا مخاطبین گرامی با دقت مطلب را بخوانند و با این انحراف آشنا شوند.
https://eitaa.com/antihalghe
#کارما⚡️
🔹کارما یا کرمه یکی از باورهای ادیان شرقی است. بر اساس این اعتقاد اعمال خوب و بد انسان نتیجه ای دارد که او را به زندگی بعدی در این دنیا می کشاند. باور به کارما با اعتقاد به تناسخ درهم تنیده اند. تناسخ یعنی هر کس پس از مرگ دوباره متولد می شود و با جسمی تازه و هویتی دیگر به این جهان می آید تا نتیجه اعمالش را ببیند.
🔸اعمال و نیت های خوب موجب می شود که فرد در زندگی بعد سالم، زیبا و در خانواده ای مرفه و جامعه ای پیشرفته به دنیا بیاید. در مقابل اعمال و نیت های بد، موجب می شود که فرد در شرایط دردناکی به دنیا بیاید، تا مجازات شود. حتی ممکن است انسان بدکار در زندگی بعدی به صورت حیوانات در آید تا بیشتر رنج بکشد.
🔹 وابستگی نداشتن به زندگی موجب می شود که اعمال ما هیچ کارمایی تولید نکند و فرد به طور کلی از چرخۀ زاد و مرگ (تناسخ) رها شود. بسیاری از فلسفه های شرقی بر اساس رسیدن به رهایی (موکشا) پایه گذاری شده اند. آنها می کوشند به نوعی زندگی بی تعلق دست یابند، تا از این طریق دیگر به این دنیا نیایند و بتوانند به جهان های بالاتر راه یابند.
🔸اعتقاد به کارما و تناسخ برای نظام سرمایه داری غرب بسیار جذاب بوده است. هم از این رو به ترویج آن در جهان دامن زده اند. زیرا بر اساس این اعتقاد مردمی که در کشورهای پیشرفته به دنیا می آیند و یا در خانواده های ثروتمند متولد می شوند و به طور کلی افراد ثروتمند و مرفه در واقع انسان های پاکی بوده اند که در زندگی قبلی بسیار خوب زیسته اند و در این دوره از زندگی پاداش نیکی های شان را دریافت می کنند.
🔹 در مقابل مردمی که در کشورهای فقیر و خانواده های محروم به دنیا می آیند و به طور کلی مردمان بی چاره و ضعیف در حال تجربۀ مجازات بدی های شان در زندگی گذشته هستند.
🔸بنابراین هرچه تبعیض و اختلاف طبقاتی در جامعه دیده می شود، کاملا عادلانه است و هیچ ظلمی در کار نیست. افرادی که از تبعیض و فقر رنج می برند، بهتر است که به فکر رهایی خودشان باشند و به جای مبارزه با ثروتمندان و طبقۀ مرفه جامعه، باید بکوشند تا وابستگی ها به زندگی دنیوی را کاهش دهند و به رهایی برسند.
🔹هم از این رو موضوع کارما در عرفان های کاذب نقش پررنگی پیدا کرده است. نظام سلطه می خواهد مردم را با اعتقاداتی نظیر کارما و تناسخ آشنا کند و مفاهیم ارزشمند خودسازی، وارستگی، عرفان و معنویت را بر شالوده ای سلطه پذیرانه تعریف کند. با وجود چنین باورهایی اقشار خودشان را عامل تبعیض و فقر می دانند و افراد ثروتمند را شایستۀ تقدیس می پندارند.
🔸 کارما با عنوان قانون بازتاب، بومرنگ یا عکس العمل امروزه در جامعه ما شیوع پیدا کرده است. البته بعضی از افراد برای اینکه تعارض میان این باور با اعتقادات مذهبی را از بین ببرند، می گویند همه اعمال در همین زندگی نتیجه و بازتابی خواهد داشت و موضوع تولدها و زندگی های دوباره را مطرح نمی کنند. آنها می خواهند رابطۀ کارما و تناسخ را نادیده بگیرند و به این ترتیب موانع ترویج عرفان کاذب و معنویت سلطه پذیرانه را از میان بردارند.
🔹بی تردید یکی از فرصت هایی که خداوند عادل و حکیم برای دیدن نتایج اعمال قرار داده، همین زندگی دنیاست. اما این تمام واقعیت نیست و بسیاری از افراد ممکن است در این زندگی فرصتی برای دیدن پاداش یا مجازات اعمال شان نداشته باشند. بر پایۀ باورهای دینی معاد مهمترین موقعیت برای پاداش و مجازات اعمال است و پاداشت و مجازات آن جهان با نتایج دنیوی اعمال قابل مقایسه نیست.
https://eitaa.com/antihalghe
🔴 قانون جذب
❗️توسل به فرشتگان؛ قانون تازه جذب
وقتی فرشتگان، جای معصومین را میگیرند❗️
👈پیش از این، بیشتر جریانهای اشاعهدهنده قانون جذب با توصیههایی چون تمرکز بر نیروی درون، انرژی کائنات و قدرت برتر، مراقبه، ریکی و اعتقاد به کارما و مواردی از این دست شناخته شده و فعال بودند، اما به تازگی این جریان برای عقب نماندن از دیگران و حفظ هواداران خود، ورژن تازهای ساخته؛ نیروی «فرشتگان» و توسل به آنها برای دستیابی به آرزوها وآمال.
صرفنظر از گرتهبرداری این باورهای انحرافی از خرافات برخی فرقههای یهودی و باستانی، نکته قابلتأمل، تلاش مخفی برای جایگزین ساختن توسل به معصومین و اولیای الهی علیهمالسلام و نقش آنها به عنوان واسطه تفویض فیض الهی، با این موجودات ساخته و پرداخته خیالات است.
◽️دستورالعمل بیانشده برای ارتباطگیری با این موجودات نیز دربردارنده اعمالی است که صرفنظر از هر دین و مذهب، از عقلانیت نیز بهدور بوده و صرفاً بر پایه برخی خرافات بیاساس مطرح میگردد. بیتردید، غنای معنوی دین مبین اسلام و استحکام اصول و مبانی آن و نیز ساحت انبیا و اولیای الهی در غایتی است که اینقبیل بازیها خدشهای بدان نمیآورد، اما جذابیت ظاهری برخی از این اعمال و حرکات نمایشی بهویژه برای جوانان، ممکن است بهتدریج زمینههای فکری آنها را مسموم ساخته و از راه درست منحرف نماید، لذا شفافسازی از این تحرکات میتواند نقش مؤثری در آگاهسازی اقشار آسیبپذیر ایفا کند.
https://eitaa.com/antihalghe