#آیت_الله_مجتهدی
هیچ وقت کسی را شماتت نکنید . هر کس #گرفتاری پیدا کـرد ، حق ندارید قضاوت کنید
نگویید فلانی که این پیش آمد برایش اتفاق افتاد به خاطر این است که فلان کار را انجام داده ما چه میدانیم؟ حق نداریم چیزی بگوییم
قیامت از ما سوال میکنند و میگویند چنین چیزی نبوده و شما اشتباه کردی. ما او را به خاطر اینکه بنده خوبی بود #گرفتار کردیم . شما چه حقی داشتی چنین حرفی زدی؟
#زنده_شدن_سخاوت
چیزی را که دوست داری را انفاق کن، نه چیزی که میخواهی دور بی اندازی
خداوند می فرماید : هرگز به حقیقت #نیکوکاری نمی رسید مگر از آنچه که دوست داریـد ، در راه خدا انفـاق کنید و آنچه انفاق می کنید ، خداوند از آن آگاه است . سوره آل عمران ؛ آیه ۹۲
اگر می خواهیم به درجات بالا برسیم چیزی را #هدیه بدهیم که مورد علاقه ما باشد ، چیزی را بدهیم که از آن دل بکنیم ، چون هدف از انفاق فقط سیر شدن طرف مقابل نیست ، خوب شدن ما هم هست
یعنی خداوند که می فرماید: یک لباس به برهنه بده ، هم می خواهد #برهنه پوشیده شود، هم می خواهد سخاوت در ما زنده شود.
اگر چیزهای دور انداختنی خودمان را دادیم، ممکن است بنده خدایی از روی ناچاری قبول کند ، اما ما رشد نکردیم.
#علت_گرانی
آقا #امیرالمومنین علی علیه السلام به مالک فرمودند : ای مالک ! مردم زمانی تنگدست میگردند که همت والیان مال اندوزی بُوَد
همانا ویرانی زمین به جهت تنگدستی کشاورزان است و تنگدستی کشاورزان به جهت #غارت اموال آن ها از طرف زمامداران است
چرا که به آینده حکومت شان ، اعتقاد ندارند و از تاریخ گذشتگان عبرت نمی گیرند. نهج البلاغه نامه ٥٣
📖 #قانون_و_عدالت
فردریک از سال ۱۷۴۰ تا ۱۷۸۶ بر کشور آلمان حکومت می کرد از طرفداران سرسخت آزادی اندیشه بود. او یک روز سوار بر اسب با همراهانش از یکی از خیابان های برلین می گذشت ، که ناگاه چشمش به اعلامیه تند و تیزی که گروهی از مخالفان علیه او بر دیوار چسبانده بودند افتاد. فردریک آن را خواند و گفت: بی انصافها چقدر اعلامیه را بالا چسبانده اند ما که سوار اسب هستیم آن را خواندیم ولی افرادی که پیاده اند برای خواندنش به زحمت می افتند ، آن را بکنید و پایین تر بچسبانید تا راحت تر خوانده شود! یکی از همراهان با حیرت گفت : اما این اعلامیه بر ضد شما و حکومت شماست؟ فردریک گفت اگر حکومت ما واقعا به مردم ظلم کرده و آنقدر بی ثبات است که با یک اعلامیه ساقط شود همان بهتر که زودتر برود. اما اگر حکومت ما بر اساس قانون و عدالت اجتماعی و آزادی بیان است مسلم آنقدر ثبات و استحکام دارد که با یک اعلامیه از پا نیفتد
#آیت_الله_بهجت (ره)
شیطان هیچ وقت نمی آید انسان را با بـدی به سمت خود #جذب کند ، یعنی هیچ وقت به یک مؤمن نمی گـوید بیا شراب بخور
بلکه در #روایات داریم ممکن است به یک فرد اهل عبادت اینطور تلقین کند که بیشتر عبادت کن
یا وقـتی تصمیم به استمـرار در انجـام عمل صحیحی را داشته باشید شیطان یک #عمل بزرگتر و بهتر را پیش روی شما قرار میدهد تا از این عمل کوچک و دائمی دست بردارید
چـون شیطان می داند که عمـل بزرگ ، دوامـش در مـدت توان انجامـش است اما یک عمل کوچک ملکه شده ومداوم خیلی برای شیطان سنگین است
#چرا_دو_سجده_در_نماز؟
موسی بن جعفر علیه السلام فرمودند: در شب معراج خداوند به رسول خود امر كرد كه وضو بگيرد و نماز بخواند. پيامبر #وضو گرفت و تكبيرة الاحرام گفت ، حمد و سوره را خواند و ركوع رفت و به دستور خدا سر به #سجده گذاشت و تسبيح خدا كرد
پس از برداشتن سر بدون اين كه خدا #مجدداً دستور سجده بدهد پیامبر به خاطر عظمت و جلالت خداوند سر به سجده گذاشت و خدا را تسبيح نمود. به همين خاطر خداوند امر فرمود همه در نماز در هر ركعتی دو سجده نمايند. صدوق، علل الشرايع، ج ۲، ص۳۱، ح۳
امام صادق علیه السلام فرمود : معنای سجده اول اين است كه #نمازگذار می گويد : منها خلقنی ؛ يعنی از زمين مرا آفريدی و وقتی سر بلند می كند ، می گويد : منها اخرجتنا ؛ از خاك خارجم كردی
سجده دوم که میرود میگويد: و اليها تعيدنا ؛ به سوی زمين ما را برگرداندی و وقتی سر بلند می كند ، در واقع می گويد: و از زمين بيرون مان ميسازی و منها تخرجنا . صدوق ، #علل_الشرايع
#در_آرزوی_نگاهی_نو
وقتی اتوبوس در ایستگاه ایستاد پدر با فرزندانش سوار اتوبوس شد. بچهها سر و صـدای زیادی راه انداختـه بودند و مسافرها هم کلافه و عصبانی بودند و حرص می خوردند.
یکی از همسفران به پدر گفت چرا بچه ها اینقدر #شلوغ می کنند . پدر گفت این بچه ها یک ساعته که مادرشان را از دست داده اند و خبر ندارند ، من به بچه ها گفتم اونها رو به پارک می برم.
بعد از شنیدن حرف های پدر همه آرام شدند وسعی کردند به نوعی #کودکان را شاد کنند
در مکان دیگری: فردی وارد شهری شد و برای نماز به مسجد رفت ناگهان دید که #مکبر در حالت دراز کش است در بین نماز بسیار عصبانی شد وقتی نماز تمام شـد دید که مکبر خـودش را روی زمین می کـشد. آری آن مکبر فلـج بود. عزیزان من سریع قضاوت نکنیم
#همنشینان_خوب
صالح باشید همانگونه كه خداوند شما را صالح نامگذارى كرده
كسى كه خدا و پیغمبر را اطاعت كند ، در #رستاخیز، همنشین كسانى خواهد بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده؛ پیامبران و صدّیقان و #شهدا و صالحان، و آنها رفیقهای خوبى هستند! سوره نساء آیه ۶۹
این آیه در قرآن می درخشد ، چه کنیم که در بهشت ، وصال رسول الله و ائمه علیهم السلام و شهدا را داشته باشیم؟
فقط اطاعت از خداوند و مطیع رسول الله وائمه اطهار بودن راه درست است
#سوال_از_ملک_الموت
یکی از علمای نجف حدود یکصد سال پیش ، در عالم خواب حضرت عزراییل را می بیند. پس از سلام می پرسد: از کجا می آیی؟ ملک الموت می فرماید: از #شیراز ، روح مرحوم میرزا ابراهیم محلاتی را قبض کردم
سوال کرد روح او در چه حالی است؟ عرزاییل می فرماید: در بهترین حالات و بهترین باغ های عالم برزخ . خداوند هزار ملک را برای انجام دستورات وی قرار داده است.
پرسید آیا برای مقام علمی و تدریس و تربیت #شاگرد به چنین مقامی دست یافته است؟ فرمود : نه! گفتم: آیا برای نماز جماعت و بیان احکام! فرمود : نه! گفتم پس برای چه؟
فرمود: برای خواندن #زیارت_عاشورا. نقل است که مرحوم میرزا ، سی سال آخر عمرش زیارت عاشورا را ترک نکرد و آن روز که به سبب داشتن بیماری یا امر دیگر نمی توانست عاشورا بخواند، نایب می گرفت
#انا_ذالک_الامام_المبین
عمار یاسر می گوید: با #امیرالمؤمنین علیه سلام همراه بودم که به یک وادی رسیدیم ، دیدیم مملو از مورچه است
عرض کردم آقا جان : آیا کسی از خلق #خدا هست که عدد این مورچه ها را بداند؟ حضرت فرمود: بله ای عمار. من میشناسم کسی را که میداند عدد آنها را و می شناسد عدد ذکر و انثای نره و ماده آنها را
عرض کردم آن شخص کیست؟ فرمود: این آیه را از سوره یس قرائت نکردی؟ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ. در لوح محفوظ و روشن خدا یا در #قلب امام "خلیفة اللّه" همه چیز را به شماره آوردهایم.. سوره یس ، آیه ۱۲
گفتم: بله یا امیرالمؤمنین قرائت کردم. فرمودند: انا ذالک الامام المبین من آن #امام_مبین هستم. بحارالانوار، جلد۲، صفحه ۴۶۷
سایه پیغمبر ندارد هیچ می دانی چرا ، آفتابی چون علی در سایه پیغمبر است
📚
#توجه_به_حلال_و_حرام
در #مغازه سبزی فروشی مشغول کار شد، یک روز آمد و گفت دیگه نمیروم. پرسیدم چرا؟ گفت آدم درستی نیست سبزی ها را میریزه توی آب که سنگین تر بشه
بعد رفت داخل #لبنیاتی ،آنجا هم زیاد نماند. گفتم چی شد؟ گفت کم فروشی میکنه، جنس بد و خوب رو قاطی می کنه
از فرداش رفت سَرِ گُذَر برای بنایی، کم کم توی کارش جا افتاد و بعد از مدتی شاگرد هم میگرفت. دستمزدش هم از قبل بهتر شده بود. شهید عبد الحسین #برونسی به روایت مادر شهید
#شیخنا_فکر_خود_باش
ملّا محمد تقی مجلسی میگوید: شش ماه قبل از مرگ شیخ بهائی، به همراه او برای #زیارت قبر بابا ركن الدین به قبرستان تخت فولاد رفتیم
در كنار قبر بودیم، شیخ بهائی صدایی از قبر شنید كه : شیخنا در فكر خود باش. ایشان نگاهی به ما كرد و فرمود این صدا را شنیدید؟ گفتیم: نه. شروع به #گریه كرد و متوجّه مرگ و آخرت گردید
بعد از اصرار زیادی كه به او كردیم تا ما را از آنچه شنیده است خبر بدهد، فرمود: خبردار شدم كه خود را برای مرگ آماده كنم. شش ماه پس از این خبر، ایشان فوت كرد و من به همراه جمعیت زیادی بر او #نماز گذاردیم.
سفینة البحار، شیخ عباس قمی، جلد۱، صفحه ۱۱۴
#شش_چیز_شگفت_انگیز
سلمان فارسی می فرماید از شش چیز در شگفتم: سه چیزِ آن مرا می خنداند و سه چیز دیگر به #گریه ام میاندازد
آن سه چیز که مرا به گریه می اندازد: جدایی از دوستان محمد و آل محمد صل الله علیه و آله ، هراس و وحشت #قیامت و ایستادن در پیشگاه خدای عزّوجلّ است
و اما آن سه چیزی که مرا به خنده وا می دارد: یکی کسی است که در پی دنیاست، حال آنکه مرگ در پی اوست. دیگری کسی که در #غفلت به سر می برد ، حال آنکه از او غافل نیستند
یعنی خداوند ناظر بر اعمال اوست و سومی کسیست که دهانش به خنده باز می شود ، در صورتی که نمیداند آیا خداوند از او #خشنود است یا ناخشنود
میزان الحکمه ، جلد ۹ ، حدیث ۱۵۱۶۹
#نگاه_به_نامحرم
دلم میسوزه واسه این چشما. چشمایی کهاون دنیا خیلی حرف برا گفتن دارند
رفیق خوبم تو این دوره زمونه خیلی حواست به چشمات باشه. نکنه با یک #نگاه که فقط یک لحظه لذت داره، پشیمونی و بدبختی ابدی برا خودت درست کنی...
ما آدما به قلبمون چند تا رود میریزه که یکی از اونا رودیه که از چشممون #سرچشمه می گیره؛ حواسمون باشه که زلالی آب این رود رو به سیاه شدن قلبمون تبدیل نکنیم
#قدردانی_خدا_از_بنده
خداوند به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وحى كرد كه من از جعفر بن ابى طالب به خاطر چهار #صفت قدر دانى مى كنم.
پيغمبر صلى الله عليه و آله جعفر را خواست و موضوع را به او خبر داد. جعفر خدمت نبی خدا عرض كرد: اگر خداوند به شما وحى نمی فرمود ، من هم اظهار نمیکردم ...
یا رسول الله: من هرگز شراب نخوردم، زيرا می دانستم كه اگر بنوشم عقلم نابود می شود. و هرگز #دروغ نگفتم ، زيرا دروغ خلاف مروت و ضد كمال انسان است.
و سوم هرگز زنا نكردهام، زيرا ترسيدم با ناموسم همان عمل انجام بشود. و هرگز بت نپرستيدم، زيرا میدانستم كه بت پرستى منفعتى ندارد.
رسول خدا دست مباركش را بر شانه وى زد و فرموند: #سزاوار است كه خداوند به تو دو بال مرحمت كند، تا در بهشت پرواز کنی. بحارالانوار، ج۳
#درک_امام_زمان
یکی از شاگردان آیت الله #بهجت نقل میکند از آقا پرسیدم : چطور می شود امام زمان عجل الله را درک کرد؟ فرمودند زیاد قرآن بخوانید و به قرآن زیاد نگاه کنید . از وقتی که این حرف را زدند ، قرآن خواندن روزانهام ترک نشد، یک روز خیلی دلم گرفت. با خودم گفتم در این مدت ، چرا نباید یک حس نزدیکی به امام زمان عجل الله داشته باشم؟ بعد از جلسه بدون این که من حرفی بزنم ، آقا برگشتند به من گفتند چشم آدم باید مواظب باشه. اگر کسی میخواد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف رو ببینه ، باید مواظب چشمش باشه که گناه نکنه. سرم را انداختم پایین حساب و کتاب چشم هایم خیلی وقت بود از دستم در رفته بود
#نماز_برای_خدا
بزرگی میگفت من هر وقت که نماز می خواندم، از خداوند حاجت میخواستم. یک روز گفتم : بگذار یک بار برای خود خدا #نماز بخوانم و حاجتی نخواهم
همان شب در عالم خواب دید که به او گفتند: چرا دیر آمدی؟ گفتم منظورتان چیست؟
گفتند یعنی باید سی سال پیش به فکر این کار میافتادی ، حالا سر پیری باید بفهمی و نماز بخوانی و #حاجت طلب نکنی !
ما هر وقت باخدا کار داریم او را صدا می زنیم. چقدر خوب است که وقتی هم که کاری نداریم ، بگوییم: خُدا. در #عبادات خود تفکر کنیم
#احترام_به_قوانین
خانم مرضیه حدیدچی دباغ میگوید یکی از خصوصیات بارز امام این بود که حتی در #مملکت کفر هم ، حقوق و قوانین اجتماعی آن را رعایت می کردند
از جمله وقتی در پاریس برادران پولی جمع کرده و گوسفندی خریدند و آن را در پشت حیاطی که امام برای نماز به آنجا میآمدند ذبح کردند و به مناسبت شب #عاشورا مقداری از آن خوراک را تهیه کردند و مقداری از آن را هم به منزل امام فرستادند
چون در فرانسه قانونی وجود دارد که طبق آن ذبح هر حیوانی در خارج از کشتارگاه به خاطر رعایت مسائل بهداشتی ممنوع است تا امام از چنین قانونی اطلاع یافتند، فرمودند: چون تخلف از #قانون حکومتِ اینجا شده است، من از این خوراک نمی خورم.
برداشت هایی از سیره #امام_خمینی رحمه الله علیه ، جلد ۴ صفحه ۲۹۱
#قَسَمِ_پیامبر
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود به خدايى كه جانم در اختيار اوست، وارد #بهشت نخواهید شد مگر مؤمن شويد و مؤمن نمى شويد، مگر اين كه يكديگر را دوست بداريد.
فرمود آيا میخواهيد شما را به چيزى راهنمايى كنم كه با انجام آن ، يكديگر را دوست بداريد؟
عرض کردند آری . فرمود #سلام كردن بين يكديگر را رواج دهيد.
مشكاة الانوار فی غرر الاخبار
📖 #بخشش_پیرزن
سلطانی به همراه درباریان خود به شکار می رفت در شکارگاه از لشکریان دور شد و به سختی فوق العاده ای افتاد و بسیار گرسنه شد. خیمه ای را دید، وارد آن خیمه شد در آن سیاه چادر، پیرزنی را با پسرش دید آنها در گوشه خیمه بز شیردهی داشتند و از راه مصرف شیر این بز زندگی خود را می گذراندند. وقتی سلطان وارد شد او را نشناختند ولی به خاطر پذیرایی از مهمان، آن بز را سر بریدند و کباب کردند چون چیز دیگری برای پذیرایی نداشتند. سلطان شب را همان جا خوابید و روز بعد از ایشان جدا شد و هر طوری بود خودش را به درباریان رساند و جریان را برای اطرافیان نقل کرد، در نهایت از ایشان سؤال کرد، اگر من بخواهم پاداش میهمان نوازی پیرزن و فرزندش را داده باشم چه عملی باید انجام بدهم؟ یکی از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهید. دیگری که از وزراء بود گفت: صد گوسفند و صد اشرفی بدهید. یکی دیگر گفت: فلان مزرعه را به ایشان بدهید. سلطان گفت: هر چه بدهم کم است؛ زیرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل کرده ام، چون آنها هر چه را که داشتند به من دادند من هم باید هر چه دارم به ایشان بدهم تا سر به سر شود
#نگاه_متفاوت_به_اطراف
زن و مرد جوان به محله جدید اسباب کشی کردند. صبح روز بعد وقت صرف #صبحانه خانم متوجه شد که همسایه اش در حال آویزان کردن رخت های شسته است.
رو به همسرش کرد و گفت: لباس ها را چندان تمیز نشسته. احتمالا بلد نیست لباس بشوید شاید هم باید پودرش را عوض کند.
مرد هیچ نگفت. مدتی به همین منوال گذشت و هر بار که زن همسایه #لباس های شسته را آویزان می کرد، او همان حرف ها را تکرار می کرد.
یک روز با تعجب متوجه شد همسایه لباس ها را خوب شسته و روی طناب پهن کرده است به همسرش گفت: یاد گرفته چه طور لباس بشوید.
مرد گفت: امروز صبح زود بیدار شدم و #پنجره هایمان را تمیز کردم! مشکل تمیز نبودن پنجره های ما بود . بعضی وقت ها بد نیست به خودمون بگیم شاید مشکل از خود ماست
#سرمایهی_شرافت
اگر برای به دست آوردن پول مجبوری دروغ بگویی و دیگران را فریب بدهی، تهیدست بمان...
اگر برای به دست آوردن جاه و #مقام باید چاپلوسی کنی و تملق بگویی ، از آن چشم بپوش ...
اگر برای آن که مشهور شوی ، مجبور می شوی مانند دیگران ، خیانت کنی ، در گمنامی زندگی کن...
بگذار دیگران پیش چشم تو با #دروغ وبا فریب دادن ثروتمند شوند. با تملق و چاپلوسی شغل های بزرگ را بدست آوردند و با خیانت و نادرستی شهرت پیدا کنند...
تو گمنام و تهیدست و قانع باش ، زیرا اگر چنین کنی تو سرمایه ای را که آنها از دست داده اند ، به دست آورده ای و آن #شرافت است...
#حاج_احمد_کاظمی
حاجی هميشه می گفت: ما هيچ وقت از لطف و عنايت #اهل_بيت علیهم السلام ، مخصوصاً آقا امام رضا عليه السلام بی نياز نيستيم...
هواپيمای سوخو رو حاج احمدکاظمی وارد نيروی هوايی سپاه كرد مراسم افتتاحيه اش را همه انتظار داشتيم در تهران باشد ، ولی سردار گفت: می خوام مراسم افتتاحيه توی مشهد باشه
#پايگاه_هوايی مشهد كوچیک بود و كفاف چنين برنامه ای رو نمی داد بعضی ها همين رو به سردار گفتند ؛ ولی سردار اصرار داشت مراسم توی مشهد برگزار بشه. با برج مراقبت هماهنگی های لازم شده بود
خلبان ، بر فراز آسمان ، هواپيما را چند دور ، دور حرم آقا امام رضا علیه السلام #طواف داد اين را سردار ازش خواسته بود. خيلی ها تازه دليل اصرار سردار را فهميده بودند. روحش شاد
📖 #تعریف_سیاست
عدهای به اصرار از چرچیل خواستند کـه سیاست را تعریف کند. چرچیل به ناچار دایره ای کشید و خروسی در آن انداخت. گفت خروس را بدون آن که از دایره خارج شود بگیرید. آنها هر چه تلاش کردند نتوانستند و خروس از دایره بیرون می رفت. آخر از خود چرچیل خواستند که اینکار را خودش انجام دهد. چرچیل خروس دیگری را کنار خروس اول گذاشت. این دو شروع به جنگیدن کردند! آن گاه چرچیل دو خروس را از گردن گرفت و بلند کرد و در پاسخ گفت این سیاست است ...
#اثر_سخن_آزار_دهنده
مرحوم حاج شیخ رجبعلی خیاط با عده ای به کربلا مشرف شده بودند. در میان آنها یک زن و شوهری بودند
یک روز که پس از زیارت از حرم بیرون آمده و بر می گشتند ، این #زن و شوهر با فاصله زیادی از شیخ و در پشت سر ایشان راه می رفتند ، در میان راه در ضمن صحبتی که بین آنها می شود، آن خانم یک نیشی به شوهرش زده و سخنی آزار دهنده به وی می گوید
هنگامی که همه وارد منزل و محل استراحت می شوند و آقا شیخ رجبعلی به افراد زیارت #قبول می گوید ، به آن خانم که می رسد ، می فرماید: تو که هیچ ، همه را ریختی زمین
خانم به مرحوم شیخ رجبعلی خیاط عرض می کند چطور؟ من این همه #راه آمده ام تا کربلا ، مگر من چکار کرده ام؟ فرمود: از حرم آمدیم بیرون ، نیشی که زدی ، همه اش رفت!