🌷خاطراتی از زندگیِ
#شهید_اسماعیل_خانزاده
*قسمت ششم
✍ نوشته ای از اسماعیل جان بجا مانده با این مضمون:
شب قبل از ثبتنام در سپاه پاسداران در عالَم رویا شهید والامقام #علی_اکبر_شیرودی را دیدم که در پوشیدن لباس سپاه کمکم می کرد. فردای آن شب که برای گزینش رفتیم مسئول گزینش بمحض اینکه متوجه شد من از شهرستان #محمودآباد هستم چنان مکالمات و پرسش و پاسخ هایی طولانی با من به راه انداخت که من پیش خودم گفتم حتما مشکل خاصی با من دارد و نمی خواهد جذبم کند ولی کلا بخیر گذشت و من لباس سربازی امام زمان را به تن کردم؛ اما همواره این اتفاق ذهنم را مشغول کرده بود.
مدتی بعد که پایه های خدمتم محکم شد، عزمم را جزم کردم تا از آن مسئول راجب آن همه گیردادنش به من در روز اول بپرسم.
جالب بود؛ آن آقا نیز در همان شب قبل از پذیرش من در رویا دستوری با این مضمون گرفته بود:
شما فردا داوطلبانی دارید که یکی از آنها از شهرستان #محمودآباد است. او از اصحاب و یاران ماست. کارش را به خوبی و باسرعت انجام دهید.
#راوی: حاج حسن خانزاده(پدرشهید)
#آدرس_مدیر_کانال 👇
@Abdorreza1360
#آدرس_کانال 👇
💁♂️https://eitaa.com/antitoxin28