🔰غرور علمی 🔸 حضرت آیت الله العظمی ایازی: ▫️از جمله آن نصایحی که حضرت استاد آیت الله میرزا باقر زنجانی می فرمود در رابطه با غرور علمی بود، که غرور از آفات بزرگ است. ▫️ مواظب باشید اگر علم و اصطلاحاتی آموختید مغرور نشوید . ▫️در این موضوع داستانی نقل فرمودند که از نزدیک مشاهده فرموده بودند... 👇👇👇👇👇 ┄┅❁کانال ایازی از ملکوت❁┅┄ 🌐 @aqajan_ayazi

🔰حضرت ابالفضل (علیه السلام) و شخص مغرور ✍خاطره حضرت آیت الله العظمی ایازی از استاد بزرگوارشان حضرت آیت اللّه میرزا باقر زنجانی: هنگامی که برای زیارت پیاده می رفتم با عده‌ای از دوستان اهل علم همسفر بودم و با هم به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف می شدیم. 🔸در یکی از این سفرها که وارد کربلا شدیم به حرم اباعبدالله (ع) مشرف شدم و بنده عادتم بر این بود که هر بار به حرم حضرت اباالفضل (ع)می رفتم، البته نذر نکرده بودم ولی عادتم بر این بود. 🔸 در این سفر نیز به دوستان گفتم من به حرم حضرت اباالفضل (ع) می روم بعد به مدرسه می آیم. دوستانم همه موافقت نمودند جز یکی نفر که نسبتا اهل فضل و بحاث در مجالس بود. 🔸 گفت: من خسته ام میروم مدرسه استراحت کنم. بعضی از دوستان به ایشان گفتند: بیایید برویم دسته جمعی زیارت حضرت اباالفضل(ع) و بعد از زیارت به استراحت می رویم. 🔸گفت:حرم امام حسین(ع) امام بود رفتیم زیارت کردیم، حضرت اباالفضل (ع) که امام نیست، علاوه بر این معلوم نیست به قدر من معلومات داشته باشد،من ادبیات خواندم، منطق خواندم، اصول خواندم.... ، این علوم آن زمان نبود که او خوانده باشد، من میروم استراحت کنم و رفت. 🔸 ولی ما با دوستان به حرم باب الحوائج(ع) مشرف شدیم و پس از زیارت برگشتیم مدرسه، دیدیم جناب آقای شیخ فاضل مغرور اشک از چشمانش جاری است و فریادش بلند است . 🔸پرسیدیم فلانی چرا ناراحتید؟ گفت: به داد من برسید، سوختم. پرسیدم: چه شد؟ گفت: آمدم مدرسه استراحت کنم چشمانم به خواب رفت، حضرت اباالفضل (ع) را دیدم با حالت غضب فرمود: شیخ این چه خزعبلاتی بود که گفتید، که یک سلسله از مطالب ظنی در مغزت جمع کردی و نام آن را علم گذاشتی ولی من در حضور باب العلم زانو زدم و علم آموختم. برای اینکه تو را تنبیه کنم علامتی در پیشانی شما می‌گذارم تا لحظه مرگ اثرش باقی است. سپس انگشت بر پیشانی‌ام گذاشت، سوختم. 🔸 بیاید نگاه کنید علامت را ببینید همه شما دوستان مرا دیدید چنین علامتی نبود و اکنون این علامت را می بینید. 📚کتاب آفتاب خوبان ┄┅❁کانال ایازی از ملکوت❁┅┄ 🌐 @aqajan_ayazi

✅حضرت آیت الله العظمی #کوهستانی (ره) همیشه انس با #صحیفه_سجادیه داشتند و می فرمودند: "یک #صحیفه مرا بس" ┄┅❁کانال ایازی از ملکوت❁┅┄ 🌐 @aqajan_ayazi

📿طریقه خواندن #نماز_یکشنبه_ذی_القعده به دستخط مبارک #حضرت_علامه_حاج_شیخ_ابوالحسن_ایازی (ره) 🔸امشب داشتم دفتر خاطراتم را مرور میکردم رسیدم به یه یادگاری از آقاجانم، دوباره خاطراتم زنده شد . یاد  ایامی که در گلشن فغانی داشتم در میان لاله و گل آشیانی داشتم ✅ پیام ارسالی از برادر گرامی محمود آذربار ----------------------- پ ن:تاریخ این دستنوشته مربوط به حدود ۴۰ روز قبل از رحلت #حضرت_علامه (ره) می باشد ┄┅❁کانال ایازی از ملکوت❁┅┄ 🌐 @aqajan_ayazi

🙏🌹لطفا شما همراهان گرامی هم #خاطرات و #تصاویر تون رو با ما به اشتراک بگذارید

◽️ #شاگرد_شهید ۲۱ 🇮🇷 طلبه شهید محمد محسنی آستانه ▪️نام پدر : ابراهیم 🍃سال تولد : ۱۳۴۶/۸/۱نکا روستای گلبستان 🍂تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۴ 🔸محل شهادت: ام الرصاص #شهدا ┄┅❁کانال ایازی از ملکوت❁┅┄ 🌐 @aqajan_ayazi

✍قسمتی از وصیتنامه طلبه شهید محمد محسنی آستانه: 🔸خدایا ، بارالها، پروردگارا، معبودا ، معشوقم ، مولایم ، من ضعيف و ناتوان که تحمل درد از دست دادن پاهایم را ندارم چگونه تحمل عذاب تورامی توانم بکنم؟ 🔸خدایا ماباتو پیمان بسته بودیم که تا پایان راه برویم و بر پیمان خویش همچنان استوار ماندیم . 🔸خدایا ، میدانی که چه میکشیم، پنداری که چون شمع ذوب میشویم ما از مردن نمی هراسیم اما می ترسیم بعد از ما ایمان را سر ببرند واگر بسوزیم هم که روشنایی میرود و جای خود را دوباره به شب می سپارد پس چه باید کرد؟ آری همه یاران سوی مرگ رفتند ، در حالیکه نگران فردا بودند ... ┄┅❁کانال ایازی از ملکوت❁┅┄ 🌐 @aqajan_ayazi

📷 تصاویر شهید محمد محسنی آستانه احتمالا در کنار حجره های قدیمی حوزه علمیه جعفریه رستمکلا 🔸دوستانی که اطلاعات دقیق تر از حجره های قدیمی دارند لطفا راهنمایی کنند ┄┅❁کانال ایازی از ملکوت❁┅┄ 🌐 @aqajan_ayazi

🎞مشرک بی خبر!! 🔸حضرت آیت الله العظمی #ایازی( ره): ▫️ما هم خدا زیاد داریم ▫️تصویری از شرک خفی #فیلم ┄┅❁کانال ایازی از ملکوت❁┅┄ 🌐 @aqajan_ayazi