eitaa logo
هیئت‌دخترانه‌فاطمه‌الزهرا"سلام‌الله‌علیها"
2.3هزار دنبال‌کننده
129 عکس
59 ویدیو
0 فایل
اکانت هیئت : @heyat_javanaan
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 مواکب موسسه جوانان آستان قدس رضوی در ایام شهادت حضرت رضا علیه السلام: اگه ا‌ز اقوام/رفقاتون این روزها ، کسی زائر شهر امام رضاست ، براش ارسال کنید! 🖤 @naajme_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از عاقل‌ها اگر بپرسی، حتماً واژه‌ای میان حرف‌شان می‌شنوی شبیه «تکرار»، «دوباره»، یا چیزی شبیه این‌ها... عاشق‌ها اما خوب می‌دانند پای عشق که وسط باشد، تکرار بی‌معناست... که عشق ثانیه‌به‌ثانیه نو می‌شود، دقیقه‌به‌دقیقه تازه‌تر است و شاداب‌تر، و هر لحظه‌ی عاشقی را تنها یک‌بار می‌شود چشید و نوشید و نفس تازه کرد. این واژه‌های سپید را سال گذشته هم این‌جا می‌شد دید؛ این سربندهای سپید یک‌سال‌‌پیش هم همین‌جا روی سیاهیِ محجوبِ چادرها نشسته‌بودند؛ اما کدام عاشق است که نداند وقتی از حضرت رئوف بگویند و بشنوند و برای مهمان‌های او در تکاپو باشند، رنگِ ملال و غبارِ تکرار به روی هیچ پیشامدی نمی‌نشیند؟ حضرت‌رئوف... آقای مهربانیِ بی‌انتها! می‌شود باز با تمامِ مهرت به موکبی که نامِ زیبای مادرت را برایش خواسته‌ای، بتابی؟ به این ساعت‌ها و روزهای قیمتی، رنگ آسمان می‌زنی؟ 🖤 @naajme_ir
‌ امشبِ موکب، شبِ دست به چونه نشستن و قصه‌ شنیدنه؛ قصه‌های واقعی، قصه‌های تلخ و شیرین... ساعت ۱۹:۳۰ در ۲۲ شهریورماه، پای روایت‌گری جذاب آقای دلبریان می‌شینیم. «میدان بسیج، قبل از فداییان اسلام ۲» موکب دخترانه حضرت نجمه سلام الله علیها 🖤 @naajme_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ نوشته‌بود «دیده را فایده آن است که دلبر بیند!» و من با خودم فکر کردم چقدر همه‌چیز وقتی به شما ربط پیدا کند معنا می‌گیرد، صفتِ "زیبا" برازنده‌اش می‌شود و رنگ می‌شود با رنگی که هیچ تصویرگری نمی‌تواند نامی برایش پیدا کند؛ همان‌طور که کسی نمی‌تواند توصیف کند عشق چه رنگی‌ست، یا برای نقاشی‌کردنِ خدا کدام رنگ‌ها را باید با هم مخلوط کرد...! 🖤 @naajme_ir
🌟ویژه برنامه شب شهادت امام رضا (ع) 🔻نشست جهاد تبیین با سخنرانی دکتر باقرزاده ساعت ۱۹:۳۰ 🖤 @naajme_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ‌یک‌بار هم کاش می‌شد از "دست‌ها" ماجرا را شنید؛ همین دخترانه‌های ظریفِ در تکاپو... دست‌هایی که عهده‌دارِ جنبش‌های جارو می‌شوند تا به تنِ فرش‌ها و لباس مهمان‌ها، گردی ننشیند. دست‌هایی که می‌بَرند و می‌آورند؛ یک فرش خوشبخت را، سینیِ چای را، کودکی گریان را... دست‌هایی که دوست کفش‌ها شده‌اند؛ به برداشتنی، یا جفت‌کردنی، یا پاکیزه‌ساختنی... دست‌های هنرمندِ سازنده‌ی لذتِ دیدنِ نقش‌های خوش‌رنگ، لذتِ تماشای خط‌های دلکش و لذتِ بوییدن عطر نان تازه... یک‌روز هم کاش می‌شد "دست‌ها" راویانِ دقایق خدمت باشند؛ بگویند چند بار در میانه‌ی بارها لمس‌کردنِ اشیای ساکنِ موکب و دست‌های زائران، به‌وضوح حس کرده‌اند که ظاهر ماجرا این‌هاست و باطنش، بارها لمسِ شبکه‌های ضریحِ امامی که دستِ نوازشِ خداست.   ‌ ❇️ @Aqr_Javanan
🌟ویژه برنامه روز شهادت امام رضا (ع) 🔻نشست جهاد تبیین با سخنرانی حجت الاسلام ماندگاری ساعت ۱۵ 🖤 @naajme_ir
‌ ‌‌دوربین، رسالتی به دوش می‌کشد، دقیقه‌ها به سرعت در گذرند و هر دقیقه، داستانی دارد؛ داستانی که شاید در چند کلمه خلاصه شود اما حس‌وحالی شگفت در دل پنهان کرده‌است. احساسی که به قدرِ دریای دلِ عاشق، عمیق است و به اندازه‌ی بی‌کرانگیِ محبت، وسیع. ‌ ❇️ @Aqr_Javanan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ میزبانی از معاون محترم اجرایی رئیس‌جمهور، جناب آقای محسن منصوری، دقایقی از دقایق موکب دخترانه نجمه را شکل داد تا مروری باشد بر قدم‌هایی که موکب، امسال با لطف صاحب این روزها، به سمت بهتر شدن برداشت. 🖤 @naajme_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله النور 🌱 موکب جامع دخترانه حضرت نجمه سلام الله علیها، پناهی برای زائران امام رئوف علیه‌السلام... از هر سمت و سو به این موکب نگاه می‌کنی به شعار خودش پایبند است و برازنده عنوانش... وقتی همه کادر و تیم خدمه موکب دختران بینهایتی باشند غیر این هم انتظاری ازش نیست ✌️ پی نوشت : یک خلاقیت جذاب زیبا، کار تولیدی خادمین رسانه ای موکب @mokhtatari_mojtaba110
قآبــــ سآختیمْ تآ مآندِگآر شَوَد ، امّآ مے‌دآنِستیمْ ؛ قآبــــ مے‌رَوَد و اینــ تویے کِہ مے‌مآنے... می‌خواستیم شبِ شهادتت یه اتفاق به یادموندنی بشه؛ هم تو خاطره هامون و هم تو قاب دوربین. امام رضاجان؛ حالا عکس گنبد تو ، شده ماندگار‌ترین قاب...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ برای ماندگاری، یا از آن هم بیشتر...، برای جاودانگی، اکسیری هست که در همیشه‌ی تاریخ، همه را انگشت‌به‌دهان گذاشته و می‌گذارد. عـشـق می‌نامندش. همان شگفتیِ شورانگیزی که حماسه‌ای در چهل و چند سال پیش را تا امروز، تماشایی نگه داشته و با پسوند "مقدّس" ، نامش را آراسته‌است تا بعد از این‌همه سال، کسی از یک «راوی دفاع مقدّس» دعوت کند و مردی بیاید که با لهجه‌ی آشنای شیرینش و روایت‌ِ روزهای دیده و شنیده و زیسته‌اش، واسطه می‌شود برای آغاز بزمِ اشک‌ها و لبخندها؛ برای دخترانی که حتی بسیاری از پدر و مادرهایشان هم روزگارِ آن حماسه را ندیده‌‌اند یا به یاد ندارند. اما عـشـق، تفاوت‌ساز است و شگفت‌آور، فراتر از انتظار و فراتر از مکان و فراتر از زمان... 🖤 @naajme_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله النور 🌱 توی روزایی که تلاش متراکم نوجوونای بینهایتی در مشهدمقدس برای میزبانی از زائران امام رئوف علیه السلام، زیبایی های خادمی رو دوچندان کرده، بعضیا حضورشون حال آدمو خوب میکنه. حسین آقای دارابی هم از این دست رفقاست که امروز میزبانش بودیم در بزرگترین موکب جامع دخترانه در مشهدمقدس به نام مبارک مادر حضرت رضا علیه السلام حضرت نجمه سلام الله علیها بینهایت، یه مسیره که از یه دوره تعاملی مجازیِ اعتقادی شروع میشه و قراره دست در دست همه نوجوان های دهه هشتادی، این مسیر بینهایت رو طی کنیم، ان شاء الله @mokhtari_mojtaba110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ‌ ‌خوشبخت بود، زیرا هیچ سؤالی نداشت. اما روزی سؤالی به سراغش آمد. و از آن پس خوشبختی دیگر، چیزی کوچک بود. او از خدا معنی زندگی را پرسید. اما خدا جوابش را با همان سؤال داد. خدا گفت: «اجابت تو همین سؤال توست. سؤالت را بگیر و در دلت بکار و فراموش نکن که این دانه‌ای‌ست که آب و نور می‌خواهد. او سؤالش را کاشت. آبش داد و نورش داد. و سؤالش جوانه زد و شکفت و ریشه کرد. ساقه و شاخه و برگ. و هر ساقه سؤالی شد و هر شاخه سؤالی و هر برگ سؤالی. و او که زمانی تنها یک سؤال داشت، درختی شد که از هر سر انگشتش سؤالی آویخته بود. و هر برگ تازه، دردی تازه بود و هر بار که ریشه فروتر می‌رفت، درد او نیز عمیق‌تر می‌شد. فرشته‌ها می‌ترسیدند. فرشته‌ها از آن‌همه سوال ریشه‌دار می‌ترسیدند. اما خدا می‌گفت: «نترسید، درخت او میوه خواهد داد. و باری که این درخت می‌آورد معرفت است.» فصل‌ها گذشت و دردها گذشت و درخت او میوه داد و بسیاری آمدند و جواب‌های او را چیدند. اما در دل هر میوه‌ای، باز دانه‌ای بود و هر دانه آغاز درختی و هر که میوه‌ای را برد، در دل خود بذر سؤال تازه‌ای را کاشت. ✍🏼عرفان نظرآهاری 📚وای اگر پرنده‌ای را بیازاری ‌ ‌ 🖤 @naajme_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ صدق و صفا، خلوص و یقین، عشق و آرزو بارانِ واژه‌هاست، در این قطعه از بهشت! 🖤 @naajme_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ از زلالی این دل‌های کوچک چه می‌شود گفت جز این که دوست‌داشتنِ شما به هر جا که بتابد، از مس‌بودن به درخششِ طلای ناب می‌رساندش؟ آقای صاحب تمام دل‌های طلایی! می‌شود همیشه آن‌قدر با من مهربان باشی که زود به زود صدایم کنی؟ که زود به زود بیایم، جایی بایستم که طلاییِ گنبدت را بشود توی چشم‌هایم دید، و زمزمه کنم «مِسَم، که پخش‌وپلا هستم... دچار درد و بلا هستم...» 🖤 @naajme_ir
بـه آغـوش تـو رو کـردم، جـهانـم دیـدنی‌تر شـد مگر جز کنج آغوشت، برای بی‌کسی جایی‌ست؟ به يادت، از دل سنگِ زمین هم اشک می‌روید بتاب از گرمی نورت! که آغـازِ شکوفایی‌ست... ✿ هـر سـال، ‌با هـم یه قـرار داشـتیم؛ ‌قراری دخترونه به برکت حضرت‌نجمه، ‌مادرِ هشتمین‌امام از بهترین خانواده. ‌قراری اون‌قدر ناب و سبز و درخشنده، ‌که حـیـف بود فـقط سـالی یه بار باشه. ✿ ‌از این به بعد، قـراره خیلی زود‌به‌‌زودتر، ‌‌همون‌قدر صمیمی‌ دور هم جمع شیم ‌زیر سایه‌ی نام مادرِ همه‌ی اون خانواده.. ‌ایـن‌جـا یـه دریـچـه‌سـت، دیـدنـی! به روی خاص‌ترین دورهمیِ دخترونه‌ مشهد، "هیـئـت ‌فـاطـمة‌الزهـرا ‌سلام‌اللّٰه‌علیها" پس به یاری خود حضرت‌کوثر، از نو، بـســم‌ الـلّٰـه الرحــمٰـن الرحــیـم!
خدا از خلق عالم، بیت زهرا بود مقصودش بنا کرد از اضافات همان گِل، کهکشان‌ها را 🖤 مراسم سوگواره‌ی حضرت مادر ☘️ویژه دختران دهه هشتادی 🎙میهمان صحبت‌های استاد محبوب دوره بینهایت: حجت‌الاسلام مهدی ابراهیمی 📅 ۲۶ آذر ماه ساعت ۱۲ ظهر 📍بین کوهسنگی ۱۷ و ۱۹ " موسسه جوانان آستان قدس رضوی" 🖤 @aqr_heyat
به نام پروردگار حیدر این دوربین هم اختراع عجیبی بود ها! به خودم نگاه کردم و دیدم از دقیقه‌ای که گذرم افتاد به فولدرِ عکس‌ و فیلم‌های آن‌روز و غرق شدم توش، حالا چندساعت گذشته! قرار ما همان‌ چهاردیواریِ دلنشینِ پیشین بود اما روز، روز دیگری بود و ماجرا، ماجرای تازه‌ای. ماجرایی که در ظهرِ پـَر گشودنِ "مادر"، کنج دنجی به نام «هیئت دخترانه حضرت فاطمه زهرا سلام‌اللّٰه‌علیها» را سیاه‌پوشِ اندوهی مقدس کرد؛ تا از قلبِ بلورینِ آن‌همه دخترِ دهه‌هشتادی، چشمه چشمه، اشک بجوشد؛ تا صدای جوشش چشمه‌ها، شبیه صدای های‌هایِ گریه‌ی "شیر خدا" در فراقِ حبیبه‌اش، طنین‌انداز شود؛ تا در عوضِ آستین به دندان گرفتن و آرام گریستنِ بچه‌های سوگوارِ ابوتراب، آنروز را عاشق‌های غم‌زده‌ی ابوتراب، بلند بلند گریه کنند؛ تا برکه‌ها برکه نمانند و چشمه‌ها کوچک نمانند و قلب‌ها غبارگرفته نمانند و این اشک‌های جاری، رود شوند و به دریا بپیوندند... و من حالا، شب زیارتی پسر بوتراب ، دیدن عکسهای آن شب را بهانه اولین پست رسمی‌ترِ هیئت کرده‌ام... 🖤 @aqr_heyat