یکی ته دلش فکر می‌کرد شاید نتواند این‌همه حوصله کند؛
یکی‌دیگر مطمئن بود یک گوشه‌ی دیگر بیشتر می‌تواند خدمت کند؛
آن‌یکی خودش را آماده کرده‌بود برای ساعت‌ها صبوری.
قصه که شروع شد، همه‌اش از یادشان رفت. دل‌های کم‌وبیش آدم‌بزرگ‌شده، کنار مهـمان‌های کوچکت خندید، نوازش کرد، نوازش شد و برگشت به رنگارنگیِ بچگی!
انگار رأفت تو هر چیزی را که نشانه بگیرد شیرینش می‌کند؛
شیرین‌ها را خیلی شیرین‌تر!
#پردیس_کودک
🖤 @naajme_ir
۲ مهر ۱۴۰۱
مقصد که نور باشد، نوشته‌‌ی سیاه‌‌رنگِ روی تابلو هم می‌درخشد؛ چه برسد به نام خودت روی سربندها، چه برسد به یادگار طلایی‌ات در زمینه‌ی کهکشان...
مقصد که نور باشد، می‌تابد به مسیر و مسافرهاش؛ آینه‌ها هم که کارشان انعکاس است...
مقصد که نور باشد، ...
#روایت_دوربین
🖤 @naajme_ir
۲ مهر ۱۴۰۱
هر دختری که روزِ غمگینِ پر کشیدنِ حضرت‌رحمت و حضرت‌کرامت، مشهده، فرصت شرکت در پویش بزرگ نذر کریمانه رو داره؛
یادتون نره یه سینی حلوا بیارید همراهتون!
اگه مشهد نیستید هم غمـتون نباشه؛ می‌شه که توی پویش به‌نیابت ازتون حاضر باشیم؛
شماره‌کارت:
5041-7210-5259-4612
🖤 @naajme_ir
۲ مهر ۱۴۰۱
25.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از در‌هم‌آمیختنِ چشم‌نوازیِ مفهوم و منظر؛
"به یادگار بماند، ز ماجرا که تویی..."
#غرفه_خوشنویسی
🖤 @naajme_ir
۲ مهر ۱۴۰۱
26.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از راه که رسیدند، پیش تو آمدند تا عطش دلتنگی فروبنشیند.
از پیش تو که برگشتند، دست‌به‌کار شدند تا همه‌چیز سامان بگیرد.
دست‌به‌کار که شدند، خودت در آتش دمیدی؛ خودت به دست‌های پرتحمل‌شان جان دادی؛ خودت برای ساعت‌ها زحمت به جسم‌شان توان بخشیدی.
حالا زائرهات سر سفره‌ی تو می‌نشینند به چشیدن نان‌های محلی مخصوص جنوب این سرزمین؛ هر کدام از پنج‌جورش که بخواهند!
و ما؟ ما ایستاده‌ایم انگار به تماشای این قصه‌ی خوش‌عطر، اما راستش را بخواهی مبهوت توایم.
#غرفه_نانوایی
🖤 @naajme_ir
۲ مهر ۱۴۰۱
حرمت،دلـمه....mp3
3.42M
ای سـلطان کـرم،
سـایه‌ی رو سرم...
🖤 @naajme_ir
۳ مهر ۱۴۰۱