eitaa logo
عربی برای شما
3.7هزار دنبال‌کننده
819 عکس
371 ویدیو
67 فایل
یک معلم عربی هستم 😊 ✨و ایده ها ، تجربیات و آثارم را در این کانال قرار خواهم داد✨ مطالب با توضیحات کامل ارائه می شود تا کاملاً کاربردی و قابل استفاده باشد ✅ روش تدریس‌های جذاب ✅ پاورپوینت‌های استثنایی ✅ داستان‌های مفید برای تدریس @ansari_arabi
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال « عربی برای شما »کانالی مخصوص دبیران عربی 🟡 https://eitaa.com/arabi4u سال هاست عربی تدریس می کنم ✨ و ایده ها ، تجربیات و آثارم را در این کانال منتشر خواهم کرد✨ ✅ مطالب با توضیحات کامل ارائه می شود تا کاملاً کاربردی و قابل استفاده باشد ؛ ✅ روش های تدریس با توضیحات دقیق و کامل ارائه می شود ✅ داستان های جذاب برای آموزش واژه ها و همچنین قواعد درس کلیپ های مفید و کاربردی برای درس عربی (اکثراً با کیفیت عالی) ✅ پاورپوینت های اختصاصی و جذاب دارای داستان و کلیپ و شعر و ... عضو کانال شوید : https://eitaa.com/arabi4u ❣ اگر مطالب کانال براتون مفید بود لطفاً کانال رو به دیگر دبیران عربی نیز معرفی کنید با عرض ادب و احترام 🙏🌹
از سال های اول تدریس خاطرات تلخی دارم . حقیقتاً از صفر شروع کردم . برخی دبیران استعداد ذاتی و ویژه ای برای تدریس دارند ، مانند شما 🌹 برخی نیز آموزش های خوبی دیده اند ؛ اما حقیقتاً هیچکدام را نداشتم 😢 لذا تجربیات تلخی در این رابطه دارم گاهی ناامید می شدم و نسبت به مسیری که انتخاب کرده ام دچار تردید اما به لطف خدا آن قدر روش و ایده بر من بارید که گاه سردرگم می شوم کدام را انجام دهم امروز مهمان یکی از این تجربیات تلخید که البته نتایج شیرینی 😋 به دنبال داشت 👇
داستانِ قصه های من 👇 به یاد دارم گاهی با روحیه ای خوب وارد کلاس می شدم اما بچه ها همچنان مشغول صحبت بودند . برای آرام کردنشان ، آرامش خود را به هم می زدم و می خواستم با صدای بلند ، آرامشان کنم 📣 هر چند آرام می شدند اما آرامش خودم را از دست می دادم . فضای کلاس نیز تا آخر در کام من تلخ می شد . کم کم یاد گرفتم که به جای صدای بلندی که به فرموده پیامبر رحمت خداوند نیز آن را دوست ندارد « إِنَّ اللهَ یُبغِضُ الصَّوتَ الرَّفیعَ » ؛ جمله ای روی تابلو بنویسم و داستانی درباره آن مطرح کنم . دیدم واقعاً توجهشان بیشتر جلب می شود و آرام می شوند . فهمیدم که « لِکُلِّ شَیءٍ طَریقٌ » به تدریج این داستان های اول زنگ را با نقاشی همراه کردم . نقاشی بلد نبودم اما همین نقاشی های ساده کودکانه که با لبخند بچه ها همراه بود ☺️ فضای کلاس را صمیمی می کرد . گاهی به شوخی می گفتم ببینید ، در کنار عربی ، نقاشی هم یاد می گیرید 😎 و گاهی می گفتم یه نقاشی براتون رسم می کنم اما مبادا به دبیر هنر چیزی بگویید ... 🤫 و گاهی که بچه ها از نقاشی ایراد می گرفتند به شوخی می گفتم شما به نقاشی من حسادت می کنید 😁
به تدریج ، یاد گرفتم جمله ای که ابتدای زنگ روی تابلو می نویسم آیه ای از قرآن یا حدیثی از معصوم انتخاب کنم که مربوط به قواعد همان درس است . خلاصه اینکه ابتدا : 1⃣ حدیث عربی را با خط خوب روی تابلو می نوشتم ؛ بدون هیچ توضیح 2⃣ سپس داستانی در رابطه با آن مطرح می کردم 3⃣ آنگاه که توجه بچه ها جلب می شد ، حدیث را با هم موشکافی می کردیم 4⃣ و از طریق حدیث ، قواعد درس تدریس یا مرور می شد در حقیقت ، علاوه بر درسی که از داستان می گرفتیم ، قواعد را هم مرور یا تدریس می کردیم ، و گاهی علاوه بر قواعد ، کلمات جدید درس نیز مرور می شد .
✅ به تدریج برخی داستان ها را به صورت پاورپوینت در آوردم که هم وقت کمتری گرفته می شد و هم جذاب تر و مفهوم تر بود . ✅ همچنین داستان ها را به صورت فارسی-عربی بیان می کردم که کلمات عربی مخصوصاً کلمات جدید درس نیز مرور شود ؛ مثلا به جای « یک مردی » می گفتم « یک رَجُلی » ✅ برخی داستان ها به قدری جالب و جذاب است و به گونه ای قواعد و کلمات درس جدید در آن گنجانده شده که حقیقتاً از تدریس آن لذت می بردم ؛ مخصوصاً داستان هایی که برای کلاس هفتم طراحی کردم و هنوز جایی به اشتراک نگذاشته ام ؛ و ان شاء الله در همین کانال منتشر خواهم کرد . و برخی داستان ها ساده ، اما عمیق و آموزنده . داستان های پیچیده که قواعد و واژه نامه را با هم آموزش می دهد بماند برای بعد ؛ چرا که توضیح وافی می خواهد و وقت کافی . اما فردا یک نمونه از داستان های ساده را در کانال قرار خواهم داد . لینک عضویت در ایتاء : https://eitaa.com/arabi4u لینک عضویت در روبیکا : https://rubika.ir/arabi4u2 لطفا کانال رو به بقیه همکاران نیز معرفی بفرمایید 🙏 جزاکم الله خیراً 🌹
حدیث و داستان 🌺 برای درس ۷ عربی هشتم 👌 این حدیث در حکمت های درس ۷ عربی هشتم آمده است : حَوائِجُ النّاسِ إِلَیکُم نِعمَةٌ مِنَ اللهِ یعنی مربوط به جلسه دوم تدریس درس ۷ است روش تدریس پیشنهادی 👇 1⃣ این حدیث را ابتدای زنگ روی تابلو می نویسیم : 🌹حَوائِجُ النّاسِ إِلَیکُم مِن نِعَمِ اللهِ عَلَیکُم فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتَتَحَوَّلَ إلیٰ غَیرِکُم🌹 2⃣ سپس داستان مرتبط با آن را بازگو می کنیم : زنده یاد مرحوم کافی نقل می کرد که : 🔹 شبی خواب بودم که نیمه های شب صدای در خانه ام بلند شد از پنجره طبقه دوم از مردی که آمده بود به در خانه ام پرسیدم که چه می خواهد؛ گفت که فردا چکی دارد و آبرویش در خطر است. می خواست کمکش کنم. 🔹لباس مناسب پوشیدم و به سمت در خانه رفتم، در حین پایین آمدن از پله ها فقط در ذهن خودم گفتم: با خودت چکار کردی حاج احمد؟ نه آسایش داری و نه خواب و خوراک؛ همین. 🔹رفتم با روی خوش با آن مرد حرف زدم و کارش را هم راه انداختم و آمدم خوابیدم. همان شب حضرت حجه بن الحسن (عج) را خواب دیدم… 🌼 فرمود: شیخ احمد ، حالا دیگر غر میزنی؛ اگر ناراحتی حواله کنیم مردم بروند سراغ شخص دیگری ؟ 🌼 🔹آنجا بود که فهمیدم راه انداختن کار مردم و کار خیر، لطف و محبت و عنایتی است که خداوند و حضرت حجت (عج) به من دارند…