7.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌مهربانتر از مادر...
🌹 روایتی از رنجهای #امام_زمان (عج) به خاطر شیعیان
#استاد_پناهیان
🔶 تمام جهات فقر تو را ما جبران می کنیم
🔷 در همان ایام جوانی، روزی مقابل مزار میرزای قمی در مسجد حاج شیخ علی به خدا گفتم: "ای پروردگار عزیز! من از تو پول و نان نمی خواهم، من فقر علمی دارم! آیا می شود حاجت من برآورده شود؟"
🍃 بعد به منزل رفتم. وضو گرفتم، دعا کردم و با همین فکر و نیت خوابیدم که ناگهان دیدم در باز شد و آقا (امام زمان) تشریف آوردند و گفتند: "یا ابن آدم تفرغ لعبادتی املا صدرک غنی و اسد فقرک"؛
🍃 ای پسر آدم! اگر در مقام عبودیت و بندگی کوشا باشی، تمام جهات فقر تو را ما جبران می کنیم؛ فقر علمی، مادی، مالی، بدنی، همه چیز! بعد به من فرمود: "فهمیدی؟" گفتم: "بله" ایشان فرمود: "دیگر انتظار چیز دیگری را نداشته باش!" پس اگر دیدی اینجا معطل مانده ای، بدان برای آن است که آنجا را کم گذاشته ای.
📗 کتاب مواعظ جلد 2
آیت الله حق شناس رحمت الله علیه
میزان ارزش هر انسان
من اعتقاد دارم که خدای بزرگ انسان را به اندازه درد ورنجی که در راه خدا تحمل کرده است پاداش می دهد، وارزش هر انسانی به اندازه درد ورنجی است که در این راه تحمل کرده است ، ومی بینیم که مردان خدا بیش از هر کس در زندگی خود گرفتار بلا ورنج ودرد شده اند ، علی بزرگ را بنگرید که خدای درد است که گویی بند بند وجودش با درد ورنج جوش خورده است حسین را نظاره کنید که در دریایی از درد و شکنجه فرو رفت که نظیر آن در عالم دیده نشده است ، و #زینب_کبری را ببینید که با درد ورنج انس گرفته است .
🍃 درد، دل آدمی را بیدار میکند ، روح را صفا می دهد ، غرور وخود خواهی را نابود می کند. نخوت وفراموشی را از بین می برد، انسان را متوجه وجود خود می کند.
🍃 انسان گاهگاهی خود را فراموش می کند ، فراموش می کند که بدن دارد، بدنی ضعیف وناتوان که در مقابل عالم وزمان کوچک وناچیز وآسیب پذیر است، فراموش می کند که همیشگی نیست وچند صباحی بیشتر نمی پاید ...
🍃 لذا این انسان احساس ابدیّت ومطلقیّت وغرور و قدرت می کند، سرمست پیروزی و اوج آمال و آرزوهای دور ودراز خود، بی خبر از حقیقت تلخ وواقعیتهای عینی وجود به پیش می تازد و از هیچ ظلم وستم رو گردان نمی شود .
[ فرازی از نیایش های شهید دکتر مصطفی چمران ، کتاب زمزم عشق ، ص23 ]
#کلام_شهید
📩 #داستان
شهید امیر امیرگان و عنایت امام زمان(عج)
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
از همان سن کودکی و نوجوانی علاقه خاصی به امام زمان(عج) داشت.
می گفت: من دوست دارم امام زمانم (عج ) از من راضی باشد.
نماز امام زمان(عج) را همیشه می خواند.
صورت امیر را زنبور نیش زده بود. به حالت بدی متورم شده بود، اما اصرار داشت در مراسم تشییع شهید نوژه شرکت کند. وقتی از مراسم برگشت دیدم جای نیش زنبور خوب شده است.
ازش پرسیدم چه شده:
گفت: وقتی تابوت شهید نوژه تشییع می شد مردی نورانی را دیدم که سوار بر اسب در میان جمعیت بود. آن آقا شمشیری بر کمرش بود و روی شمشیرش نوشته بود: یا مهدی-عج، یکباره امام به سراغم آمدند و پرسیدند: «صورتت چرا ورم کرده؟» بعد آقا دستی به صورتم کشید و گفت خوب می شود. باورش برای خیلی ها سخت بود. اما نشانه ای که نشان از بهبودی امیر بود مرا به تعجب وا داشت. من حرف امیر را باور کردم. من که پدرش بودم از او گناهی ندیدم. بارها[او را] در حال خواندن نماز امام زمان(عج) دیده بودم. برای کسی از این ماجرا چیزی نگفتم چون باورش سخت بود.
شهید امیر امیرگان در سال 1366 به شهادت رسید. همه بدنش سوخته بود. ولی تعجب کردم. فقط گونه سمت راست صورت امیر همان جایی که آقا دست کشیده اند سالم مانده بود؛ حالا مطمئن شدم که فرزند پاک و مؤمن من در نوجوانی به خدمت امام-زمان-عج مشرف شده است.
✍کیهان فرهنگی به نقل از کتاب وصال، صفحه 166 الی 169
❤️ #اللهم_عجل_لولیک_الفرج ❤️
❤️【#تعجیلدرظهور3صلوات❤️
🔰کانال به سوی آرامش👇
https://eitaa.com/joinchat/1738407991C9b6e43d31d
12.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 حضرت #امام_زمان (عج) برای ظهور نیاز به تشکیلات های بزرگ مومنین در جامعه دینی داره
🎤حجت الاسلام والمسلمین پناهیان
🍀💫🍀
🍃عمل صالح ، رمز دیدار با #امام_زمان علیه السلام است.
آنهایی که دل از هر گونه گناه پاک کنند،
تمنای وصالشان به حقیقت خواهد پیوست...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا زمان ظهور #امام_زمان عج عقل انسان ها کامل است ووسوسه های شیطانی وجود ندارد⁉️
سخنران :حجت الاسلام #محمدی
❇️ شجاعت و پاکدامنی شما به قد ما اضافه کرده است!
نزدیک ظهر عدنان وارد آسایشگاه شد و گفت : نقیب احمد اجازه داده یک اسیر برای چند دقیقه با شما حرف بزند.
🍃 بعد از یک ساعت مردی میان سال و میان قامت با هیکلی رنجور و استخوانی اما چهره ای نورانی و بشّاش در حالی که خنده بر لب داشت ، با کیسه ای بر دوش وارد اتاق شد و گفت: من علی اکبر ابوترابی هستم ، برادرها نقیب احمد را تحت فشار شدید قرار داده اند که یکی از برادران ایرانی در شرایط امنیتی برای چند دقیقه با شما صحبت کند و این امر را به من واگذار کردند. این کیسه، پر از سبزی های همین باغ است که برادرها زحمت کشیده و برایتان فرستاده اند. با دیدن حاج آقای ابو ترابی نور امیدی در دلمان تابیدن گرفت. شور و شادی بی حدّی وجودمان را فرا گرفت. ... پرسید چرا لباس های شما مندرس و این همه وصله و پینه دارد؟ گفتیم : این لباس های خودمان است که از روز اول اسارت به تن داشتیم . هنوز لباس اسارت عراقی ها را تنمان نکرده ایم. با شنیدن این جمله نتوانست جلوی گریه اش را بگیرد... برادر ابوترابی گفت : ... شجاعت و پاکدامنی شما ما را سرافراز کرده ، به قد همه ی ما اضافه کرده.
🍃 از رنجی که شما در آن زندان ها بردید ما مردها خجالت کشیدیم و دیگر از رنج ناله نکردیم. اما خواهر ها من مأمور به پرسیدن یک سؤالم که باید جوابش را به برادر هایتان بدهم. ما برای حفظ ناموس اینجا هستیم ... اگر طی این دوسال به شما تعرّضی شده ما باید تکلیف جنگ و عراقی ها را همین جا روشن کنیم. خونی که برای حفظ عصمت و حیا نریزد با دوای سرخ هیچ فرقی ندارد. گفتیم خدا را شکر ، تا این لحظه در امان خدا بوده ایم. ... به عصمت مادرتان زهرا ، فقط خدا به ما رحم کرده است .
🍃 مثل لقمه ای در دهان گرگ می چرخیدیم اما گرگ می ترسید لقمه را زمین بگذارد مبادا سهم گرگ دیگری شود. سید دو باره اشک ریخت اما این بار با هق هق . ... سید ... با ذکر الحمدالله ، سبحان الله ، لاحول ولا قوة الا بالله با ما خدا حافظی کرد.
[معصومه آباد،من زنده ام (خاطرات دوران اسارت)، چاپ دویست و پنجم ،1395 ، ص 409 تا 410]
🔰کانال به سوی آرامش👇
https://eitaa.com/joinchat/1738407991C9b6e43d31d