شبهای دلتنگی ( ۵۰ )
بیست و یکمین شب ماه صفر روضه در خانه
( روضه بشیربن جذلم به سفارش امام سجاد علیه السلام و روضه امام سجاد در باز گشت اُسرای آل البیت از کربلا ی مُعلّی به مدینه ی پیغمبر برای مردم مدینه )
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین و علی الارواح التی حَلّتْ بِفِنائک ..
همه رفتند و دل بی سر و پا جا مانده
از هوای حرم کرب و بلا جا مانده
یک به یک می رسد از هر طرفی نامه دوست
که حلالم بکن ای از همه جا ماند
اربعین، پای پیاده، حرم حضرت عشق
حسرتش بر دل تنهای بنده جا مانده
قصه این است که من لایق آقا نشدم
از همین است که این من ز شما جا مانده
نام ما را بنویسید کف صحن حسینک
بنویسید که یک بی سر و پا جا مانده
روضه بخوانم ای وای ..
حسین را در غریتی سر بریدند
تن پاکش به خاک و خون کشیدند
تــــــنش در کربلا عُریان فتاده
ســـــرش بر نیزه های کین نهاده
اشعار بشیر بن جذلم
امام سجاد (علیهالسّلام) قبل از ورود به مدینه «بشیر بن جذلم» را که در سرودن شعر توانایی داشت، به شهر فرستاد تا خبر ورود اهل بیت (علیهالسّلام) و شهادت امام حسین (علیهالسّلام) را اعلام کند. بشیر به شهر آمد و این اشعار را در رثای امام حسین (علیهالسّلام) و شهدای کربلا خواند
یا اهل یثرب لا مقام لکم بها
قتل الحسین فادمعی مدرار الجسم منه بکربلا مضرج
والراس منه علی القناة یدار .
ای اهل مدینه دیگر در مدینه نمانید، حسین را کشتند، جسم عریان او را در کربلا رها کردند و سر او را بالای نیزه شهر به شهر گرداندند.» او خبر شهادت امام حسین (علیهالسّلام) را اعلام کرد. سپس گفت.
«هذا علی بن الحسین مع عماته و اخواته
قد حلوا بساحتکم و نزلوا بفنائکم
و انا رسوله الیکم اعرفکم مکانههم.
اکنون علی بن حسین (علیهالسّلام) با عمهها و خواهرانش، نزدیک شهر رسیدهاند و من قاصد او هستم که جای او را به شما نشان دهم.»
امام سجاد در ورود به مدینه روضه میخواند
مردم با گریه و زاری به استقبال اسرا شتافتند. امام سجاد (علیهالسّلام) در بین مردم به سخنرانی پرداخت و خبر شهادت امام حسین (علیهالسّلام) و یارانش و اسارت اهل بیتش را اعلام کرد.
آن حضرت سایر مصائب کربلا همچون بر نوک نیزه کردن سر آن حضرت و شهر به شهر گرداندن اُسرا را اعلام کرد.
«ایها الناس ان الله و له الحمد
ابتلانا بمصائب جلیلة و ثلمة فی الاسلام عظیمة
قتل ابو عبدالله و عترته و سبی نساؤه و صبیته
و داروا براسه فی البلدان من فوق عامل السنان»
روضه امام سجاد علیه السلام ادامه دارد
کدام دلی است که در این مصیبت نسوزد،؟ و کدام چشمی است که نگرید؟
ای مردم میدانید که ما را پراکنده ساختند و به اسارت گرفتند و بی آنکه جرمی داشته و یا کار ناپسندی انجام داده و یا تغییری در دین اسلام داده باشیم ما را از خانه و کاشانه آواره ساختند.
ای مردم کدام قلبی است که از کشتن او شکسته نشود؟
و کدام دلی است که در این مصیبت محزون و غمناک نگردد؟
و کدام چشمی است که به یاد او اشک نریزد؟
و کدام گوشی است که از این فاجعه که به اسلام وارد ساختند، توان شنیدن آن را داشته باشد؟
هرگز با پیشینیان ما این چنین رفتار نکرده بودند.
به خدا چنانچه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به جای سفارشی که درباره ما کرده بود، فرمان میداد که با ما نبرد کنند، هرگز از این بدتر نمیکردند.
انا لله و انا الیه راجعون .
این مصیبت بزرگ و فاجعه سهمناک که بر ما روی آورد تا چه اندازه دردناک و سوزنده و سخت و تلخ بود.
از خدای میخواهیم که در برابر این شداید و مصائب اجر و رحمت عطا کند و از دشمنان ما انتقام کشد و داد ما مظلومان را از ستمکاران بازجوید. زیرا که او عزیز و انتقام گیرنده است.»
و سیعلم الذین ظلمو ای منقلب ینقلبون
حوزه علمیه قم مالک رجبی دارابی ۱۸ مهر ۹۹
🔴 #مقایسه_ممنوع
💠 کوه #عقاب، از فاصله دور مانند عقابی زیبا و باابهت است اما هرچه به آن نزدیک میشویم دیگر اثری از آن #شمایل زیبا پیدا نیست و نقش عقاب زیبا محو میشود.
💠گاهی زن و شوهرها #ظاهر زندگی دیگران را با #باطن زندگی خویش و با رفتار #همسر خود #مقایسه میکنند! در حالیکه اگر داخل زندگی آنها شویم زیباییهایی که از دور دیدیم سرابی بیش نیست!
💠این اشتباه مخربی است که ناخودآگاه #بدبینی و تنفر را نسبت به همسر خود ایجاد میکند و در نتیجه بهانهای برای ندیدن #خوبیها و زیباییهای همسر است.
🆔
شبهای دلتنگی ( ۵۱ )
بیست دومین شب ماه صفر روضه در خانه
( روضه گفتگوی بشیر و ام البنین در مدینه پیغمبر برای امام حسین و ابوالفضل علیهم السلام )
السلام علیک یا ابا عبدالله
السلام علیک یا ابوالفضل العباس
السلام علیک یا زوجه امیرالمومنین
امام علی علیه السلام از ام البنین دارای چهار فرزند شد بنام های: عباس، عبدالله، عثمان و جعفر و تا هنگامی که ام البنین سلام الله علیها دارای این فرزندان نشده بود به او فاطمه می گفتند و بعد از آنکه دارای آن فرزندان شد به او ام البنین (یعنی مادر پسران) گفتند.
این چهار پسر رشید در روز عاشورا در راه دفاع از حریم امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند حضرت عباس علیه السلام هنگام شهادت ۳۴ سال داشت.
ام البنین علیه السلام در کربلا حضور نداشت بلکه در مدینه سکونت داشت خبر شهادت چهار پسرش را در مدینه شنید (پسران جوانش که عباس ۳۴ ساله عبدالله ۲۵ ساله عثمان ۲۱ سال وجعفر ۱۹ سال داشت)
این مادر چهار شهید بسیار به امام حسین علیه السلام علاقمند بود به طوری که وقتی بشیر به مدینه آمد هر کدام از فرزندان او را نام می برد که به شهادت رسیده اند او میگفت:
اَخبِرنِی عَن اَبِی اللهِ الحَسَین، اَولادی وَ مَن تَحتَ الخَضراءِ کُلُّهُم فَداءٌ لِاُبی عَبِداللهِ الحُسَینِ
از حسین علیه السلام به من خبر بده فرزندانم و آنچه در زیر آسمان کبود است همه به فدای اباعبدالله الحسین علیه السلام باشد.
بشیر گفت: حسین علیه اسلام را نیز کشتند.
ام البنین با صدای گریان و جانسوز گفت:
قَد قَطَّعتَ نِیاطَ قَلبِی
ای بشیر با این خبر بندهای دلم را پاره کردی.
اینگونه برخورد ام البنین علیه السلام حاکی است که او در عالی ترین مرحله ایمان و کمال بوده است به طوری که شهادت چهار فرزند رشیدش را در برابر مقام امامت سهل و کوچک می شمرد.
سپس ام البنین(س) همه روزه به قبرستان بقیع می آمد و برای چهار فرزندش آنچنان گریه می کرد که دوست و دشمن از گریه او به گریه می افتادند مروان(۱) با آن قساوت قلب گریه می کرد و اشکهای خود را با دستمال پاک می نمود و با جمعی از اهل مدینه کنار بقیع می آمد و ندبه ام البنین (س) را می شنیدند و گریه می کردند.
هنگامی که زنها به ام البنین تسلیت می دادند و می گفتند: ای ام البنین (ای مادر پسرها) خدا به تو صبر و تحمل بدهد او در پاسخ آنها چنین می خواند:
لاتَدعُونِّی وَیکِ اُمُّ البَنِینَ
تُذَکِّریِنی بِلُیُوثِ العَرِینِ
کانَت بَنُونَ لِی اُدعی بِهِم
وَالیَومَ اَصبَحتُ وَلا مِن بَنِینِ
اَربَعَهٌ مِثلُ نُسُورِ الرُّبی
قَد واصَلُوا المَوتَ بِقَطعِ الوَنِینِ
تَنازَعَ الخِرصانُ الائَهُم
فَکُلُّهُم اَمسی صَرِیعاً طَعِینٍ
یا لَیتَ شِعریِ اَکَما اَخبَرُوا
بِاَنَّ عَبّاساً قَطِیعُ الیَمیِن
ای زنان مدینه دیگر مرا ام البنین (مادر پسرها ) نخوانید که (با این عنوان) مرا به یاد شیران بیشه شجاعت می اندازید.
مرا فرزندانی بود که به خاطر انها مرا مادر پسرها می گفتند ولی اکنون صبح کردم که دیگر برای من فرزندی نیست.
چهار باز شکاری داشتم که آنها را آماج تیر قرار داده و با قطع کردن رگ گردنشان آنها را کشتند.
دشمنان با نیزه های خود بدن پاک آنها را قطعه قطعه کردند و هر چهار پسرم با بدن چاک چاک بر روی خاک گرم کربلا افتادند.
کاش می دانستم آیا چنین است که به من خبر دادند که دست عباس را از بدن جدا کردند؟
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
استفاده شده از منتهی الامال مامقانی و شیخ عباس قمی و چند مقاتل معتبر دیگر
حوزه علمیه قم مالک رجبی دارابی ۱۹ مهر ۹۹
شبهای دلتنگی ( ۵۲ )
بیست و سومین شب ماه صفر روضه در خانه
( روضه حضرت معصومه کریمه اهل البیت علیه السلام )
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ و خَدیجَةَ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ،"
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا عَمَّةَ وَلِیِّ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ مُوسَی بْنِ جَعْفَر، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ .
یا فاطِمَةُ اشْفَعی لی فیِ الْجَنَّةِ فَاِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ .
ای فاطمه درباره بهشت برایم شفاعت کن،به درستی که برای تو نزد خدا مقامی از مقامات بلند است.
شاعرحاج غلامرضا سازگار شعر قشنگی گفت می خوانیم
ای بضعه پاک کوثر یا بنت موسی ابن جعفر
محبوبه حی داور یا بنت موسی ابن جعفر
وصفت ز گفتن فراتر یا بنت موسی ابن جعفر
شمس الشموست برادر یا بنت موسی ابن جعفر
یادگار زهرای اطهر یا بنت موسی ابن جعفر
نازد به همچون تو دختر یا بنت موسی ابن جعفر
محبوبه کبریایی، مرآت خیرالنسایی
مرآت خیرالنسایی، ریحانه المصطفایی
مثل عمه جانش،بلا دید ،هفده نفر از بنی هاشم و مقابل چشم مبارک خانم معصومه سلام الله علیها،کشتند و سر بریدند،خانم مریض شد، عرض کردند خانم جان شهری در این نزدیکیه،نامش قمه،اگه دستور بدید،خیلی محب شما و اهلبیتند،تشریف ببرید قم،خانم فرمود،قم فرمود بریم قم ....حرکت کردند مردها همه دروازه شهر ایستادند،یه عده جلوتر،جمعیتی ،از قم و اطراف،زنها رو بامها هلهله می کردند،هر ، ماشاءالله با چه جمال و جبروتی ... گل باران کردند،بوی گل و گلاب همه جا رو گرفت،بنا به دستور خود بی بی دم در خونه موسی بن خزرج ، محمل ایستاد،همه مردها از کوچه رفتند بیرون، زنهای با کمال، مجلله ،زنهای متدینه،همه چاکر و نوکر ایستادند،کنیزها ایستادند،ناقه زانو زد، آرام پا گذاشت رو زمین،سکینه و آرامش خاطری به دل و وجود اهل قم داد، صدا زدند صلوات بفرستید،با مشغله ای ،دختر موسی بن جعفر رو می خواهند ببرند داخل خونه ،خوب مردم می ریزند دورش،چندین نفر دورش را گرفتند،خانم کسالت داره،.... با یک عزت و احترامی،خواهر امام رضا علیه السلام آمد تو قم ، حضرت زهرا سلام الله علیها ،خود بی بی فرمود:هرچی از من می خواهید،سر قبر دخترم معصومه برید،دنبال قبر من نگردید،با عزت و احترام وارد شد،یه شهر دیگه سراغ دارم،مثل قم آذین بستند،مثل قم مردم جمع شدند،مثل قم زنها هلهله کردند،مثل قم دروازه های شهر مردم ایستادند ،اما یه فرقایی داشت،آه،تو قم ، گل بردند،تو شام تو پشت بامها سنگ بردند، آتیش می ریختند،امان از دل زینب،امشب برا،حضرت معصومه و زینب قهرمان کربلا گریه کنید ،.....
به شوق دیدن یار از دیار آمده ام،
به اشک چشم و دل بی قرار آمده ام
هوای روی برادر مرا کشید اینجا
چه می شود به من او را نشان دهید اینجا
غریبه ای به هوای غریب آمده است
مریض عشق به شوق طبیب آمده است
خودم میان قم و نبض جان من در طوس
میان آتش هجران نشست این ققنوس
رسیده وقت سفر جان به دوست بسپارم
رضا کجاست سرم را به پاش بگذارم
بیا برادر از جان عزیز تر به سرم
که زهر هجر تو سوزانده گوشه ی جگرم
تمام قوت من جمع در صدا شده است
به دست وپا زدنم اشهدم رضا شده
یعنی لحظه ی آخر شاید امام رضا ، آمد بالا سر خواهرش سرِ مبارکش را به دامن گرفت چون امام یا امام زاده را امام باید تجهیزات و تغسیلش و تدفینش باید انجام دهد ..
باالاخره تشییع جنازه ای کردند،..با احترام کریمه ی اهل البیت در جوار حق آرمید اما دلها به قربان آن عزیز زهرا حسین که 3 روز بدن بِلا غسلٍ و بِلاکفنٍ ، روی زمین گرم کربلا ...در دل شب امام سجاد بابایش را تو قبر گذاشت ..بلند بلند گریه میکرد و روی قبرش نوشت هذا قبر حسین بن علی علیه السلام قتلوه عطشانا.
و لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم.
حوزه علمیه قم مالک رجبی دارابی ۲۰مهر ۹۹
#قسمتاول
#زنان_بخوانند» (٤٠توصیه برای همسران)
۱. اجازه دهید #متوجه_شود چقدر وجودش برای شما اهمیت دارد.
۲. حتی اگر با شما مخالفت می کند، باز هم به صحبت های او #گوش_دهید.
۳. از او تقاضای کمک کنید.
۴. به او بگویید که او را دوست دارید و به وجودش #افتخار_می کنید.
۵. بگذارید برای خود #سرگرمی داشته باشد.
۶. به او #اعتماد داشته باشید.
۷. وقتی با هم بیرون می روید، درباره #مشکلات صحبت نکنید.
۸. بر روی اعمال خوب او #متمرکز_شوید.
۹. به علایق او احترام بگذارید.
۱۰. وقتی به منزل برمی گردد، #خوشحال_باشید.
ادامه
#قسمتدوم
#زنان_بخوانند(توصیه_همسرداری
۱۱. اجازه دهید نیم ساعت بعد از کار {استراحت کند.
۱۲. به هیچ یک از اعضای خانواده اجازه ندهید به او #بی_احترامی_کند.
۱۳. در مقابل کسی که به او بی احترامی می کند #بایستید.
۱۴. از تلاشی که برای زندگی تان می کند #قدردانی کنید.
۱۵. در کارهای تان با او #مشورت کنید.
۱۶. برای رسیدن به اهدافتان با هم برنامه ریزی کنید.
۱۷. بیش از اندازه کار نکنید، برای او نیز وقت بگذارید.
۱۸. اگر مرتکب اشتباهی شد، او را #ببخشید.
۱۹. طوری رفتار کنید که به او نیاز دارید.
۲۰. تمام اوقات فراغت او را با کارهای منزل پر نکنید
#قسمتسوم
#زنان_بخوانندتوصیههمسرداری
۲۱. مغرور نباشید و #اشتباهات_تان را بپذیرید.
۲۲. وقتی دچار استرس است او را آرام کنید.
۲۳. اگر مشغول صحبت با شماست، گوش کنید و با طرح چند سوال به او نشان دهید که کاملا به او توجه دارید.
۲۴. به خاطر زحمتی که می کشد از او #سپاسگزاری کنید.
۲۵. به دلیل هر آنچه که هست به او افتخار کنید.
۲۶. حرف های تان را با #عشق_بیان_کنید.
۲۷. وقتی با او هستید پرانرژی باشید.
۲۸. از او انتظار نداشته باشید تمام وقتش را برای انجام کارهای شما صرف کند.
۲۹. از اینکه فرد خوبی است ابراز خشنودی کنید.
۳۰. حتی در غیاب او، جلوی دیگران از او به خوبی #یاد_کنید.
#قسمتچهارم
#زنان_بخوانندتوصیههمسرداری
۳۱. احساسات تان را با او در میان بگذارید ولی آن را به طور خلاصه بیان کنید.
۳۲. حداقل سه مورد از #کارهای_خوبش را به او گوشزد کنید.
۳۳. در #مقابل_دیگران به او افتخار کنید.
۳۴. صبح ها با او بیدار شوید حتی اگر مجبور نباشید زود بیدار شوید.
۳۵. در مواقع سختی #پشتیبان او باشید.
۳۶. او را در هر شرایطی بپذیرید و هرگز از خود نرانید.
۳۷. وقتی عصبانی است به او #گیر_ندهید.
۳۸. به او کمک کنید به اهدافش برسد.
۳۹. به او کمک کنید عادات بدش را #ترک_کند.
۴۰. دیگران را با او #مقایسه_نکنید.
شبهای دلتنگی ( ۵۳ )
بیست و چهارمین شب ماه صفر روضه در خانه
( روضه نوجوان عمربن جناده )
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
السلام علی الحسین
وعلی علی بن الحسین
وعلی اولاد الحسین
وعلی اصحاب الحسین
در روز عاشورا، یک نوجوان 11-10 ساله به امام حسین التماس میکند که آقا اجازه بدهید به میدان بروم. آقا فرمود: تو پدرت شهید شده – پسر شهید بود- شاید مادرت راضی نباشد و بخواهد تو را نگه دارد، یادگار پدرت هستی؛ «شابٌ قُتِلَ اَبُوهُ فِى المَعرِکه». عرض کرد: یابن رسول الله،مادرم لباس رزم تنم کرده، مادرم برایم شمشیر بسته، مادرم مرا فرستاده، من با اجازة مادرم آمدهام، اجازه بدهید اسم من هم جزو شهدا باشد، التماس میکنم، خواهش میکنم، روی دست و پای امام حسین افتاد
چند سال دارد؟ 11- 10 سال. آقا فرمود: برو، «ساعدَ الله قلبَکَ یا اباعبدالله»،چه یارانی داری حسین فاطمه! چه شهدایی در کربلا تقدیم کردی! چقدر داغ دیدی! امام حسین برای همة اینها قلبش مهموم بود. عرض من این است که هیچ کسی در کربلا به اندازة امام حسین مصیبت ندیده و هیچ کسی به اندازة امام حسین تشنگی نچشیده؛ چون همة شهدا قبل از امام حسین شهید شدند، اوست که تا آخرین لحظه همة داغها را دید، او هم رهبر نهضت است و هم احساس مسئولیت میکند، فرمود برو نوجوان. این نوجوان اجازه گرفت، شمشیرش را برداشت، به میدان آمد.
نگفت پدرم کیست، مادرم کیست، با این که رسم بود که خودشان را به اسم پدر و مادر و خویشانشان معرفی میکردند، نسبشان را میگفتند، کنیهشان را میگفتند، اما او نگفت من که هستم، گفت بگذارید خودم را با کسی معرفی کنم که اسمم در تاریخ بماند. گفت میدانید من که هستم؟ آن کسی هستم که مولایم حسین است، هر که مرا نمیشناسد، بداند من غلام اباعبدالله هستم
امیری حسین وَنِعْمَ الاَمیر
سرور فؤادِ البَشیر النذیر
آی دشمن! هر که مرا نمیشناسد بداند امیر من حسین است، آقایم اباعبدالله است، اگر حسین را نمیشناسید به شما میگویم
علیٌ و فاطمهٌ والداه
فهل تعلمون له من نظیر
حسین کسی است که مادرش فاطمه است و پدرش امیرالمؤمنین است.
شما را به خدا، کسی را میشناسید که پدر و مادری مثل زهرا و علی داشته باشد؟
شما را به خدا، کسی را میشناسید که به عظمت حسین باشد؟ یا بقیه الله! وقتی نوجوان شهید شد، دشمن برای اینکه عاطفهها را تحریک کند، سرش را به طرف خیمهها پرتاب کرد. مادر شهید سر را برداشت و به سینه چسبانید، صدا زد: «أحسَنّت یا بُنَی، یا ثمره فؤادی، یا قرهَ عَینی»؛ ای نور چشمم، ای عزیزم، فرزندم هستی، دوستت دارم، اما دشمنان بدانید ما امانتی را که در راه خدا دادهایم پس نمیگیریم. سر را برداشت، به طرف میدان جنگ آورد، که مقابل دشمن بیندازد. اباعبدالله بیرون آمد و فرمود: «یا عمّه الله، اِرجعی،» خانم برگرد، خدا صبرت بدهد.یا اباعبدالله، کاش کسی هم بود دختر کوچکت را از روی بدنت همین طور برمیگرداند، یا اباعبدالله نازدانهات را با تازیانه از روی بدن بلند کردند.
لا حول ولا قوة الا بالله العلیم العظیم.
منتهی الامال و سوگ نامه آل محمد و از منابع دیگر استفاده شده
حوزه علمیه قم مالک رجبی دارابی ۲۲ مهر ۹۹
ایتاء آرامش ( خانواده )لینگ ذیل
https://eitaa.com/joinchat/1860763669C17664b1fee
نمونه مطالب خانواده در ایتا کانال آرامش
🔴 #رفتار_پلیسی_ممنوع
💠 یکی از کارهایی که عامل لجباز شدن همسر میشود رفتار پلیسی و تفتیشهای بیجاست! جستجو در گوشی یا جیب همسر و یا ژست تفتیش از همسر که کجا بودی چرا دیر آمدی و ... از لحاظ روانشناسی، همسرتان را #لجباز میکند!
با لینگهای ذیل به اشتراک بگذارید تا ثواب بیشتر نصیب شما شود التماس دعا
لینگ واتساب شوق پرواز ( کلیپ و مطالب......
پرواز ڪردن،
ربطی بہ بال ندارد
دل مےخواهد🌹
دِلے بہ وسعت آسمان
دل را باید آسمانے ڪرد
خوشا آنانے ڪه بال نداشتند
ولے راه آسمان را طی ڪردند)
لینگ ذیل واتساب شوق پرواز
https://chat.whatsapp.com/LGU5xQRnI1CEImHjxhh4Gt
گروه نغمه عُشّاق ( مطالب دانشمندان )
🌷مقام معظـــم رهـــبری:
بعضی ها خــیال میکنند که مسئله
#کــــرونا تمام شد نه تــــمام نشده
وقتی شماکه مسئول دولتی هستید
دریک اجتماع مردمی ماسک نمیزند
جوانی هم که در خیابان راه میرود
#تشـــویق میشود ماسک نزند بعد
از آنی که تلفات مان دو رقمی شده
بود و بهحدود سی و چندتا رسیده
بود حالا رســـــیده به صد و سی و
چند تا هم مـــــردم و هم مسئولین
#مــــراقبت کنند.
╭─💕─═✨💜✨═─💕─╮
🌹 🌕 🌹
╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
لینگ ذیل
https://eitaa.com/joinchat/1845100565C335e73d7be
احکام فِقهی
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
📚 استخاره برای ازدواج
💠 سؤال: برخی والدین پیش از #خواستگاری #استخاره می کنند و بر اساس آن عمل می کنند، آیا در این موارد استخاره لازم است؟
✅ جواب: به طور کلی استخاره برای #رفع_حیرت و تردید در انجام کارهای مباح است، اعم از اینکه تردید در اصل عمل باشد یا در خصوصیات آن، بنابر این اگر در #کار_خیر، حیرت وجود ندارد، استخاره لازم نیست، توجه داشته باشید #عمل_به_استخاره شرعا واجب نیست، ولی بهتر است بر خلاف آن عمل نشود.
—------------—
🌸 منبع:
پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
=============
🔺فقط #بالینک به #اشتراک بگذارید👇🍂🌺🌸🍂
سایت تلگرام
حوزه علمیه قم ارادتمند مالک رجبی دارابی . ش ه ۰۹۱۲۵۵۱۸۴۲۳
https://t.me/Moje_ahkam_malek_rajabi_darabi
🔴 #تکنیک_زیبانگری
💠 زیبانگری به #مشکلات از اسباب تحمّل آنهاست. یکی از مصادیق زیبانگری، زیبانگاه کردن به اطرافیان از جمله #همسر است.
💠 همسر ما نیز انسانی است که ممکن است #عاقبت به خیر شده امّا من عاقبتم به خیر نشود. شاید در نسل همسرم، سرباز امام زمان عج یا یکی از اولیای خدا وجود داشته باشد. شاید او روزی به #شهادت برسد، شاید در نزد خدا جایگاه والایی دارد که من مطلّع نیستم، شاید او روزی توبهی حقیقی کند و #رحمت خاص خدا شامل او شود و دهها شایدی که دور از ذهن نیست چرا که انسان، صاحب اختیار است و ممکن است مانند برخی از شهدای #کربلا در لحظهی آخر عمر، از گمراهی نجات پیدا کرده و به اوج سعادت برسد.
💠 با این نگاه، کینهها، نفرتها و ناراحتیهای ما #تعدیل شده و عامل خوبی برای ایجاد ارتباط صمیمانه و گرم با همسر میشود.
https://eitaa.com/joinchat/1860763669C17664b1fee
🆔
🔴 فرمول ترک گناه
💠 جواني نزد عالمي آمد و از او پرسيد: من جوان هستم اما نميتوانم خود را از نگاه كردن به دختران منع كنم، چاره ام چيست؟ عالم كوزهاي پر از شير به او داد و به او توصيه كرد كه كوزه را به سلامت به جاي معيني ببرد و هيچ چيز از كوزه نريزد. به يكي از طلبههايش هم گفت او را همراهي كند و اگر شير را ريخت جلوي همهي مردم او را كتك بزند. جوان نيز شير را به سلامت به مقصد رساند. و هيچ چيز از آن نريخت. وقتي عالم از او پرسيد چند دختر را در سر راهت ديدي؟ جوان جواب داد: هيچ، فقط به فكر آن بودم كه شير را نريزم كه مبادا در جلوي مردم كتك بخورم و در نزد مردم خوار وخفيف شوم.
عالم هم گفت: حكايت انسان مؤمن هم همین است مومن هميشه خداوند را ناظر بر كارهايش ميبيند و از حساب روز قيامت و بیآبرویی در مقابل مردم در صحرای محشر و عذاب جهنم بیم دارد.
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1860763669C17664b1fee