آرامجای .
فكر میكنم يكى از بزرگترين نشانههاى بلوغ يک فرد همین است، اينكه بداند چطور چيزهايى را كه براى ديگرا
مردم من را تهی میکنند،
باید خودم را از آنها خلاص کنم
تا دوباره پُر شوم.
-چارلز بوکفسکی
۸ آبان ۱۴۰۱
۸ آبان ۱۴۰۱
دندون لقو باید کشید !
اولش درد داره، بعدش حس خالی بودنه و جاش چند روز رو اعصابه !
بعدش انگار نه انگار که دندونی اونجا بوده
حکایت بعضی از آدمای زندگیمونه !!!
۹ آبان ۱۴۰۱
۹ آبان ۱۴۰۱
۹ آبان ۱۴۰۱
آرامجای .
با اینکه دلش بسته به دل های دگر بود دیوانه دلم باز گرفتار دلش بود ! #شعرگرافی
من اگر برخیزم، تو اگر برخیزی، همه برمیخیزند
من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی برخیزد؟
#شعرگرافی
۹ آبان ۱۴۰۱
آرامجای .
سیوش کن : мое солнце به معنی خورشید من ! -واژهیروسی
سیوش کن : ـ мой прекый гел:
خرگوش صورتیِ من !
-واژهروسی
۹ آبان ۱۴۰۱
۹ آبان ۱۴۰۱
آدمها در واقع شكست نميخورن،فقط قبل از اينكه جادوى زندگيشون اتفاق بيفته، جا ميزنن !
هرگز جا نزن !
۹ آبان ۱۴۰۱