آرامجای .
در این زمستان مرا حتی یک واژه نمانده است تا شما را گرم کند ؛ تا شما را دلگرم کند. من سردم است و این
شعری به قلبم چسبیده است
که برای نوشتنش باید قلبم را در بیاورم.
#عکسنوشت
آرامجای .
You may meet millions of people in your entire life, but only one of them can shake your heart . شا
It doesn’t matter where you came from. all that matters is where you are going .
مهم نیست از کجا اومدی. تموم چیزی که مهمه جاییه که داری میری .
#شایدبیو
در آغوش تنگنا و بیهودگیِ مطلوب و معقول در آستانهی جفای جنون با درد سایه انداخته روی منِ منفور، نه چندان زنده اما ماندنی بودم.
آرامجای .
ﺑﻌﻀﻰ ﻭﻗﺘﻬﺎ ﺑﻪ ﺟﺎﻯ ﺟﺮ ﻭ ﺑﺤﺚ ﮐﺮﺩﻥ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻃﺮﻑﻧﮕﺎﻩ ﻣﻴﮑﻨﻢ ﻭ ﺗﻌﺠﺐ ﻣﻴﮑﻨﻢ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﺣﺠﻢ ﻭﺳﻴﻊ ﺑﻰ ﻋﻘﻠﻰﻭ ﻧﻔﻬﻤﻰ
پدرم به من نصیحتی کرد که
هنوز در ذهنم میچرخد !
گفت : هر وقت میخواهی از کسی
ایرادی بگیری یادت باشد همه
مردم دنیا شانس و بختی را که
تو داشتی نداشتند !
_اسکات فیتز جرالد
#بسیحق
قبل از اینکه دلخور بشم، من پرحرفترین آدمیام که میتونی ببینی؛ ولی فقط کافیه که دلم بشکنه تا کلا لال شم .
آرامجای .
سیوش کن " limerence " یعنی؛ اونقدر یه نفر رو دوست داری دردش، میشه دردت و خوشحالیش میشه خوشحالیت،یه ج
سیوش کن "ilacım" یعنی کسی که وجودش مثل دارو برای فکرت؛ و برای قلب و روحت؛ شفا بخش عمل میکنه، یعنی دارویِ من.
حقیقتا آدمیزاد گاهی از قویبودن خسته میشه. دلش میخواد با خیال راحت آسیب پذیر و ضعیف و طفلکی باشه و بدونه یه نفر هست که مراقبشه .
آرامجای .
از درد ترک خورده و از زخم کبودیم کوهیم و تماشاگرِ رقصیدنِ رودیم... #شعرگرافی
با رقیبان تو نشستی و به من طعنه زدند:
از وفاداری آن دلبر زیبا چخبر؟!
#شعرگرافی