eitaa logo
آرام‌جای‌ .
3.2هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
51 ویدیو
1 فایل
خیال می کنی از پا در می آیم؟ چه باک ! ببین ، آرامم ؛ آرام تر از نبض ِیک مُرده ! -کپی‌؟ +مهم‌نیست‌
مشاهده در ایتا
دانلود
آرام‌جای‌ .
ما که از هر چیز ترسیدیم سرمان آمد، بیا تمرین کنیم کمی از خوشبختی بترسیم . حسین پناهی : #بسی‌حق
اینجا در دنیای من گرگ ها هم افسردگی مفرط گرفته اند دیگر گوسفند نمی درند به نی چوپان دل می سپارند و گریه می کنند. _حسین پناهی
هیچ‌وقت به هیچ‌کس این اطمینان رو ندین که به هر سازی که بزنه می‌رقصید و همیشه کنارشید؛ آدم‌ها نسبت به چیزی که خیالشون بابتش راحته بی‌توجه می‌شن.
آرام‌جای‌ .
سیوش کن Ami lountain : یعنی کسی که ازت دوره ولی از همه آدمای دور و برت بیشتر به قلب و روحت نزدیکه .
سیوش کن "ukyio" یه کلمه‌ی ژاپنیه به معنی دور از نگرانی‌های نزدیک زندگی؛ یعنی کسی که زمانی که کنارشی همه چیز رو فراموش میکنی .
از کجا می‌دانستم بزرگسالی یعنی وقت نداشتن برای غمگین و ضعیف بودن؟ یعنی تا ابد و همیشه ایستادن و کم نیاوردن؟ اگر می‌دانستم این‌همه آرزوی بزرگ شدن نمی‌کردم، باور کن.
آرام‌جای‌ .
دلم برای خودم تنگ می شود آری؛ همیشه بی خبر از حالِ خویشتن بودم #شعرگرافی
مارا توان ترجمه ی اشک و آه نیست این شرح حال دل به زبان های دیگر است
وقتی چشمت را باز می‌کنی، می‌بینی بزرگ‌ترین ضربه‌ها را همان‌هایی زده‌اند که زمانی با چشم بسته، از ته دل دوست‌شان داشته‌ای.
آرام‌جای‌ .
تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا از یه جایی وارد زندگیم بشه،ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای
زندگی همینه دیگه؛ مثل قمارخونه می‌مونه. می‌بری، می‌بازی، ولی آخرش همیشه قمارخونه ست که برنده نهاییه، ولی معنیش این نیست که به تو خوش نگذشته. دیالوگی از Deconstructing Harry
یه سریا فقط بلدن گنده گنده حرف بزنن. نزدیک‌شون که می‌شی، می‌بینی گند زدن به خودشون و زندگی‌شون و هر کی که تو زندگی‌شونه حتی!
آرام‌جای‌ .
وقتی در مکزیک بودم، از سرخپوستی پرسیدم چند سالش است و او گفت: کوتاه زمانی دیگر شصت و پنج سال می‌شود
یک وقت‌هايی هست که بايد بگذاری موسیقی‌ای که دوست‌اش داری و باهاش خاطره ساخته‌ای، با صدای بلند در خانه پخش شود. چای دم کنی و بگذاری نت‌ها در چای سرریز شوند. آن‌وقت دو تا چای بریزی و بگذاری روی میز و با غيابِ دیگری حرف بزنی. هی حرف بزنی با کسی که آن سوی میز ننشسته است... برشی از کتاب آوازهایی که مادرم به من آموخت نوشتۀ آنتونين دوورژاک
همیشه اولین‌ نفری که پشت من را خالی کرد خودم بوده‌ام. خودم بوده‌ام که خودم را تنها گذاشته‌ام درحالی که برای کسانی که دوستشان دارم، همیشه در صف اول جنگیده‌ام.