آرامجای .
حرف دلم آن بود که با خلق نگفتم بغضیست در این ابر، که باران شدنی نیست #شعرگرافی
در هوای دیدنت یک عمر در چله نشستم،
چله را در مقدم عشقت شکستن دوست دارم..
#شعرگرافی
از اون کارهایی که باعث میشن قلبت به آواز در بیاد، چشمهات برق بزنن و روحت پرواز کنه و اوج بگیره، بیشتر انجام بده..
آرامجای .
سیوش کن "Mi chocolate caramelo" یعنی کسی که توی دنیا برات مثل شکلات شیرینی میاره و مثل کارامل که خوش
سیوش کن "epiphany" یعنی لحظهای که چیزی رو به یاد میارید یا متوجه چیزی میشید مثل لحظهای که فهمیدین دوسش دارین.
آرامجای .
+ دنیا خیلی تغییر کرده -- نه همه چیز مثل همیشه س؛ ضعیفا شکار میشن! دیالوگی از Walking Dead #دیالوگ
شاید داشتن یه ذهن زیبا خوب باشه اما چیزی که مهمتره، داشتن یک قلب زیباست..
دیالوگی از A Beautiful Mind
#دیالوگ
از زندگی با مردم ، از حرف زدن عاجزم ، کاملا در خود فرو رفته ام ، چیزی ندارم به کسی بگویم ، هرگز ، به هیچ کس...
آرامجای .
زندگی، يک آينه است؛ و ما در رفتار ديگران، بازتاب کارهای خودمان را می بينيم. برشی از کتاب چهار اثر
در دنیا فقط دو قدرت وجود دارد: "سرنیزه و اندیشه"، سرانجام سرنیزه مغلوب اندیشه میشود. پس به اندیشه معتقد باشیم. حتی اگر قدرت برای فریفتن ما، نقاب عقیده یا رفاه به چهره خود بزند. ناله و زاری دوای درد اندیشه نیست، کافی است در راه نجات آن بکوشیم.
برشی از کتاب فلسفه پوچی
نوشتۀ آلبر کامو
#دیالوگکتاب
گاهی آدم دلش کمی تعطیلی میخواهدبنشیند کنجی، گوشه ای، جای برود به گذشته های دور دور های های دنبال خودش بگردد
آرامجای .
زندگی شاید یک خیابان درازست که هر روز زنی با زنبیلی از آن میگذرد زندگی شاید ریسمانیست که مردی با آ
مینویسم دریا و ساحلش را دور میریزم
مینویسم درخت و آسمانش را قطع میکنم
مینویسم امروز و دیروز را به جانش میاندازم.
#عکسنوشت