آرامجای .
تلاش میکنیم یه چیزیو به طرفمون بفهمونیم ولی نمیشه. این زبان برای بیرون از ما ساخته شده شما درد رو چ
يك چيز ديگر هم بود كه عذابم مى داد، و آن اين كه هيچ كس شبيه من نبود
و من هم شبيه كسى نبودم،
من تنهام و آن ها با هم.
_فئودور داستايوفسكى
#بسیحق
جدیجدی هرچقدر سنت میره بالاتر به جز یه تعداد معدود، بیشتر آدمها خستهکننده و رو اعصابتن.
آرامجای .
سیوش کن "Redamancy" یعنی کسی که همونقدر که دوسش داری دوستت داره.
سیوش کن "Zephyr" یعنی نسیم کسی که توی روزای گرم ، بهت حسِ یه نسیم خنک رو میده
من قربانی فقر حوصله هستم که قدرت خریدن نقاب را نداشت خوشا آنان که داشتند و خریدند و عزیزند.
آرامجای .
در خفا با قصدِ ویرانی به سویَم تاختید ؛ حال اما شاهدید از من چه کوهی ساختید .. #شعرگرافی
هرلحظه نتم روشن و چشمم به پیامی؛
یک حال شما ؛عاشقتم ، عرض سلامی !(:
#شعرگرافی
آرامجای .
از این ناراحت نشدم که اشتباه کرد از این ناراحت شدم که هیچ کاری برای جبران اون اشتباه نکرد :) دیالوگ
ریشِ شما، ریشهی مردمو سوزونده!!
دیالوگی از دلشکسته
#دیالوگ
من از شروع کردن رابطه جدید نمیترسم، فقط از دست دادن دوباره و اعتماد کردن برام ترسناکه.
آرامجای .
همهی انسانها اشتباه میکنند. چیزی که شخصیت ما را میسازد، اشتباهات ما نیست، بلکه نحوهی برخوردمان
"اگر میخواهی برای آدمهای طبقه بالا پز بدهی زحمت نکش. آنها همیشه به نظر حقارت نگاهت میکنند. اگر هم میخواهی برای زیر دستهایت پز بدهی باز هم زحمت نکش چون فقط حسودی شان را تحریک میکنی. این نوع شخصیت کاذب تو را به جایی نمیرساند. فقط قلب باز است که به تو اجازه میدهد در چشم همه یک جور باشی."
برشی از کتاب سه شنبه ها با موری
نوشتۀ میچ آلبوم
#دیالوگکتاب