eitaa logo
آرایه های ادبی
1.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
267 ویدیو
124 فایل
با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد این کانال برای دوستداران ادبیات گردآوری شده با آرزوی توفیق سپاس بابت همراهی‌تون @safieghomanjani @nabzeghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
✅شعر زبانک به قلم: برگرفته از: شعر زبانک در ساحت کوتاهه‌نویسی در فرائیسم با رویکردی زبان‌ورزانه معرفی می‌گردد.   🔻اصلی‌ترین المان‌های زبانک‌سرایی که در برخی با شعر زبان مشترک اما در برخی دیگر متمایز می‌شود: ۱. نوع سوم پریشان‌نگاری پست‌مدرنیسم و فشردگی و کوتاهه‌نویسی مینی‌مالیسم ۲. نوع سوم آشنایی‌زدایی‌های زبان‌ورزانه و عاطفه‌نگاری‌های تغزلی ۳. جزئی‌نگری ۴. نگاه نامتعارف به تمام پدیدارها و مضامین جزئی ۵. معرفی و محوریت آرایه‌ی نوین آیکون در شعر به جای آرایه‌های کلاسیک یعنی استعاره، سمبول، تمثیل، کنایه، تشبیه، مجاز و... ۶. ارائه‌دهنده‌ی نوع سومی از عاطفه‌ی غیرمعنایی و عاطفه‌ی فرامعنایی _هیچ یک از این دو مقوله تحت تسلط سیستم معناگرایانه‌ی خاصی نیستند_. ۷. عدم قطعیت و بازی معناشناختی را از ماتریال کلمات فراتر برده و کل‌های متواطی و مشکک در نامیدن پدیدارها و اشیا را دچار این دو امر یعنی عدم قطعیت و بازی معناشناختی می‌کند. ۸. نمایش جهان نامتعادلِ اسکیزوفرنیک در عین و حین عاطفی‌ بودن فضا ۹. پیشنهاد نگرگاه ادبی باژیکال به جای پارودی ۱۰. طنز سرد ۱۱. خرد ناسازگار و…   🔻زبانک، برای آن که زبان را از کارکردی _انتقالی محض خارج کند، نخست زبان را به ساحتی تغزلی وارد می‌کند و سپس از حالت ابزار بودگی به زبانی آفرینشگر ارجاع می‌دهد، یعنی زبانی که خود آفریننده‌ی شعریت است، نه آن که صرفاً اتفاقی از بیرون آفریننده‌ی شعریت باشد. 🔻شعریت در زبانک، بیشتر از ساحت و حیثیتی درون‌زبانی برخوردار می‌شود تا ساحتی بیانی؛ و این به آن معنا نیست که شعر زبانک در پس زدن صددرصدی بیان برآید، بلکه آفرینشگری شاعرانه را از ساحت بیان که قصد تبدیل کردن زبان به ابزار دارد خارج می‌کند و این یعنی آفرینشگری در ساحتی زبان‌محورانه و زبان‌ورزانه رخ می‌دهد و اصل شعر زبانک در همین زبان‌ورزی است که رخ می‌دهد. 🔻هنگامی که پدیدارها و رخدادهای جزئی، بنا بر همان نگاه مألوف و متداول نگریسته نشوند، وارد نوعی نگاه نامتعارف می‌شوند و زمانی که به یک نگاه نامتعارف وارد شوند، از کارکردهای ژورنالیستی و روزمره‌ی خود خارج می‌شوند و این خود نوعی سهم سوم­گرایی از دو رویکرد اندیشگانی پست‌مدرن و مینی‌مال است، چراکه مینی‌مالیسم نیز خواهان دیده شدن اشیا و پدیدارهای جزئی است. جهان پست‌مدرن با ارائه‌ی نامتعارف‌نگری، آن گم‌گشتگی را که مینی‌مالیسم در پی جبران آن است برطرف می‌کند. این دو نگره اگر چه دارای هم‌آغازی مشترک نبوده اما با در نظر گرفتن هدف نامتعارف جلوه دادن پدیدارهای جزئی دارای هم‌پایانی مشترکی در جهان زبانک نگاری می‌شوند، بنابراین زبانک در ساحت کوتاهه‌نویسی در جهان مینی‌مالیسم تغزلی رخ می‌دهد اما بسیاری از نگره‌هایش را از وادی پست‌مدرن وام می‌گیرد، به زبانی دیگر نوع سومی می‌شود از پریشان‌نگری پست‌مدرنیست‌ها و ایجاز شدید مینی‌مالیست‌ها. در زبانک به علت آن که زبان را یک فراسوژه می‌دانیم که تمام جهان و روان ما برساخته‌های متکثر آنند نمی‌توانیم به زبان به مثابه یک ابژه _آن‌چنان که شعر زبان باور دارد_ بنگریم. زبانک با ارائه‌ی مقوله‌ی نامتعارف‌نگری، از هر نوع کلی‌نگری و مفهوم‌گرایی ایده‌پردازانه پرهیز دارد.  از روابط سادومازوخیستی زبانی_بیانی شاخه‌های گونه‌گون پست‌مدرنیسم فاصله می‌گیرد و این امر تنها با ورود عاطفه گرایی به حیطه‌ی زبان‌ورزی است که امکان‌پذیر می‌شود. زبانک، برخلاف پست‌مدرنیسم اثبات می‌کند که زبان‌ورزانگی در ساحت عاطفه‌ورزانگی نیز امکان‌پذیر است، البته در مقوله‌های سه‌گانه‌ی عاطفه‌نگری، زبانک از انعکاس عواطف درون‌ساختاری ایده‌ها و عقیده‌ها فاصله دارد و می‌تواند از ساحت عاطفه (حسی_امپرسیونی) و ساحت فراعاطفه‌نگری بهره‌مند شود؛ بنابراین زبانک دیالکتیکی ادراکی دارد بین ساحات زبان‌ورزانه و عاطفه‌ورزانه. شعر زبانک، هیچ‌گاه ساحت عاطفه را برای تکنیکال کردن اثر و زبان‌ورزانگی آن قربانی نخواهد کرد یعنی عاطفه‌ورزی و زبان‌ورزی توأمان را به همراه خود دارد، خود نوع سومی‌ست از نگرش پست‌مدرنیستی و نگارش مینی‌مالیستی در بستری تغزل‌ورزانه؛ اگر چه شعر زبانک جهان اسکیزوفرن و پریشان‌گونه‌ی امروزینه را انعکاس می‌دهد اما در عین حال نیز از روابط شبه‌مازوخیستی و زبان‌پریشانه‌ی پست‌مدرن فاصله می‌گیرد. زبانک مقید به هیچ ایدئولوژی، تئولوژی و سیستم عقیدتی نیست و از معانی مألوف آن‌ها نیز گذر می‌کند. از این‌رو زبانک یا در ساحت غیرمعناگرا متولد می‌شود یا در ساحت فرامعناگرا رخ خواهد داد _ فرامعناگرایی برخاسته از نگره‌ی فلسفه‌ی زبان‌شناختی فراساختارگرایی است و انواع نگره‌های فرادستوری، فراتصویری، فراروایتی و فرامعنایی را شرح و معرفی می‌کند به هر روی فرامعنانگری هرگزاهرگز هیچ ربطی به ضد معنابودگی ندارد و آن را نمی‌پذیرد. ادامه👇