زمان
🔸شاید گمانمان این باشد که «زمان» کلمهای عربی است، خصوصاً که این کلمه در زبان عربی هم وجود دارد و جمع مکسرش «ازمنه» است. اما «زمان» اصالتی فارسی دارد که به زبانهای آرامی راه پیدا کرده و به عبری و از آنجا به عربی رسیده. احتمالاً چنین مسیری را رفته باشد:
ایرانی باستان ← آرامی ← عبری (זְמַן) ← عربی
🔸زمان در فارسی میانه همان «زمان» [zamān] است و به همین صورت به فارسی نو رسیده است. ریشهٔ آن ظاهراً از واژهٔ «جَمانَه» [ǰamāna] در ایرانی باستان گرفته شده باشد.
🔸جَمانَه از ریشهٔ گَم- [-gam] به معنای «آمدن» مشتق شده و در کلمات زیر حضور دارد:
۱. انجام: گرفتهشده از ایرانی باستان: هم- [-ham] + جامه [ǰāma]: به پایان آمدن، تمام شدن.
۲. انجمن: گرفتهشده از ایرانی باستان: هم- [-ham] + جمنه [ǰamana]: گرد هم آمدن، گردهمایی.
۳. فرجام: گرفتهشده از ایرانی باستان: فرا- [-fra] + جامَه [ǰāma]: فرا آمدن، فرارسیدن، بهپایانرسیدن.
۴. هنگام/انگام: گرفتهشده از ایرانی باستان: هم- [-ham] + گامه [gāma]: به فرجام آمدن، تمام شدن.
۵. هنگفت: گرفتهشده از ایرانی باستان: هم- [-ham] + گمته [gamᶠta]: به هم آمدن، جمع شدن.
🔸بنابراین، «زمان» یعنی آنچه در حال آمدن است، آمدنی یا آیان.
🔸در پایان ممکن است این سؤال پیش بیاید که چرا /ǰ/ (ج) در جَمانه تبدیل به /z/ (ز) در زمان شد. پاسخ این است که همخوان /ǰ/ (ج) آغازی در فارسی باستان، در برخی مواقع، تبدیل به همخوان /z/ (ز) میشود، مانند:
جَن [-ǰan]، فارسی باستان > زَتَن [zatan]، فارسی میانه > زدن [zadan]، فارسی نو
#ریشهشناسی #واژهشناسی #فارسی_در_عبری
سجادسرگلی
@arayehha