#فریاد_رضا_رضا
وقتى صداى نقاره غروب هاى صحنت قدم هایم را میخکوب مى کند ، فریاد رضا رضا را در متن موسیقى محزون مى شنوم و بغض شکسته ام را تقدیم دیدارت مى کنم
آقاجان! دانه کدام #انگور جرئت یافت طعم ذلت مأمون را به کام تو بچشاند تا قبله هشتم رادر صبر ولبخند خویش بنا کنى؟
امروز ، تنها نه خیابان هاى خراسان که تمام رگ هاى عاشقانت ، به گلدسته و رواقت ختم میشود. خاطره سوزاندن جگرت، تا قیامت از ذهن خاک خراسان بیرون نمى رود. آهوى دلم دوان دوان مى آید
آقا جان تو آن جگر سوخته اى که آب را به زائرانش هدیه مى کند؛ زیرا اولاد على علیه السلام از عزیزترین ها مى بخشیدند و من در صحن تو ، به دنبال اشاره هایى مى گردم که با آن حرف مى زنى؛ مثل پرواز همان کبوتران که با #گندم هاى محبت تو، عمرى است اسیر رهایى در آسمان همجوار تواند
هر روز به شوق تکرار خاطره شما و آهو، آهوى دلمان از هر جا رمیده مى شود؛ دوان دوان در سایه تو مأوا مى گیرد تا دست تو، مثل ابرى سخاوتمند، بر نیازش ببارد؛ پس اشتیاق تند ما را #مجاب کن یا على بن موسى الرضا!
🏴 نکته های ناب کـوتاه
5db59c516181fc7c7804fc8a_-1712744460936239303.mp3
10.07M
پناهمان ده، ای زهر چشیده
زخمی. بغض آوردهایـم، درد
آورده ایم ، #زخم آوردهایم
شکوایه و درد دل آوردهایم
امـــا تا می رسیـــم ، تا بـــو
می کنیم ، #عطر حـــرم را،
گـویی هیــچ نیاورده ایـم و
تنها آمـده ایـم که نزدیک تو
باشیم. که نگاهمـان کنی که
سلامی بدهیم. السلام ....
12.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حتما دانلودکنید.
شفا دادن امام رضا علیه السلام👆😭
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️ تصور کن ....
صدای ؛صابر خراسانی
#امام_حسن ع
🔘تنهامسیرآرامش راتبلیغ کنید👇
http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
💚یاامام رضا مددی آقا...💚
نام مارا نوشته اند "غلام" ، نام فامیلمان "امام رضا"
به دل ماست روح "امام حسین" ، به تن ماست جان "امام رضا"
مادرم جای شعر لالایی ، همه شب از کرامتش میگفت
پدرم زیر گوش من خوانده ، لابه لای اذان امام رضا
کودکی های من کنار تو بود ، بین این صحن ها بزرگ شدم
سالها با کبوتران حرم ، خورده ام آب و نان امام رضا
کودکی ام چقدر زود گذشت، دل من تنگ شد برای خودم
من حسابی عوض شدم اما ، تو همانی همان امام رضا
حرم تو همیشه غوغا بود ، آخرین خانه ی امید همه
هفتمین قبله گاه زائرها ، هشتمین آسمان امام رضا
بین آغوش صحن ها بودند ، زائرانی که گریه میکردند
دختری لال ، ناله زد بینِ ، اشک و لکنت زبان امام رضا
مادرش بین صحن ها افتاد ، پدرش گریه کرد و داد کشید
یا امام رئوف ممنونم ، حضرت مهربان امام رضا
پیرمردی که اهل باران بود ، چشمه ای داشت بین چشمانش
با نوای کریمخانی خواند ، خادم روضه خوان امام رضا
من که روی سیاه آوردم، کوله بار گناه آوردم
به تو آقا پناه آوردم ، بده برگ امان امام رضا 🏴😭🙏
🌹 تقدیم به صاحت مقدس امام رضا(ع)🌹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷 اللهم 🌷
🌷 صل علیٰ 🌷
🌷عليِ بْنِ موسَی 🌷
🌷الرِضَا المرتضیٰ الاِمام🌷ِ
🌷 التَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ 🌷
🌷 عَلی مَنْ فَوقِ الاَرض 🌷
🌷ومَن تَحتَ الثَّريٰ 🌷
🌷 الصِّديقِ 🌷
🌷الشهید🌷
🌷صَلاةً 🌷
🌷كَثيرةً تامَّةً 🌷
🌷 زاكيةً مُتَواصِلةً 🌷
🌷 مُتَواتِرَة ًمُتَرادِفة 🌷
🌷 كَأَفْضَل ما صَلَّيْتَ عَلى🌷
🌷 أَحَدٍ مِن اَوْليائِك. 🌷
🌷صلوات الله علیک🌷
🌷و علی آبائك🌷
🌷وأوﻻدك🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
فروارد کردنش عشق میخواد👇
🌹🍃اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد
👹اَعُوذُبِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ
الرَّجیم
✍ بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ
الرَّحیم
🌸 مرحوم حبیبالله چایچیان(حسان)دربارهی
ماجرای سرودن شعر
«آمدم ای شاه پناهم بده» میگوید: مادرم در آخرین
لحظاتی که خدمتشان
رسیدم، همیشه آن حال و
هوای ارادت به۱۴معصوم
را داشت و در همان حال
که سکته کرده بود، دکتر
را خبر کردیم.
🌺 دکتر مشغول گرفتن نوار شد و وقتی خواست برود، متأسفانه مادرم سکته دیگری کرد. من به دکتر آن را اعلام کردم. دکتر خطاب به من گفت: «فردی که این گونه سکته کند، کمتر زنده خواهد ماند!» به هر حال دکتر راهی شد و من خدمت مادر برگشتم و به ایشان عرض کردم، شما آرزویتان چیست؟
🌼 ایشان گفت: آرزوی من این است که یک بار دیگر حضرت رضا(ع) را زیارت کنم (و این نکته را هم بگویم که راه رفتن ایشان خیلی سخت بود و حال خوبی نداشت و من دو بازوی مادر را میگرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند.)
🌷 با هواپیما به سمت مشهد رفتیم. نمیدانم در ایام تولد حضرت رضا(ع) بود یا شهادت، حرم خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم هم یقیناً مشکل و حتی برای مادرم غیرممکن بود،
🌟 گفتم مادرجان! از همین جا سلام بدهی، زیارتت قبول است. گفت: «ما قدیمیها تا ضریح را نبوسیم، به دلمان نمیچسبد» گفتم: دل چسبیاش به این است که حضرت جواب بدهد.
🌺 هر چه کردم دیدم مادر قبول نمیکند. خلاصه بازوی مادر را گرفته بودم و همین طور به سمت ضریح حرکت میکردیم؛ در همین حال دیدم که حال شعر برایم فراهم شد، من تمام توجهام را به شعر و الهامی که عنایت شده بود دادم، دیدم زبان حال مادرم است نه زبان حال من! و شعر تا «تخلص» رسید.
🌸 وقتی شعر به «تخلص» رسید دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمیتوانست برود، خودش را به ضریح رسانده بود و داشت ضریح را میبوسید و من هم ضریح را بوسیدم؛ و این شعر در حقیقت زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است...
🌼 شعر کامل به شرح
زیر است :👇🔰 👇
🌷 آمدم ای شاه پناهم بده ،
🌷 خط امانی ز گناهم بده .
🍀 ای حرمت ملجأ درماندگان ،
🍀 دور مران از در و راهم بده .
🌷 ای گل بیخار گلستان عشق ،
🌷 قرب مکانی چو گیاهم بده .
🍀 لایق وصل تو که من نیستم ،
🍀 اذن به یک لحظه نگاهم بده .
🌷 ای که حریمت مَثل کهرباست ،
🌷 شوق و سبکخیزی کاهم بده .
🍀 تا که ز عشق تو گدازم چو شمع ،
🍀 گرمی جانسوز به آهم بده .
🌷 لشکر شیطان به کمین منند ،
🌷 بیکسم ای شاه پناهم بده .
🍀 از صف مژگان نگهی کن به من ،
🍀 با نظری یار و سپاهم بده .
🌷 در شب اول که به قبرم نهند ،
🌷 نور بدان شام سیاهم بده .
🍀 ای که عطابخش همه عالمی ،
🍀 جمله حاجات مرا هم بده .
🌷 آن چه صلاح است برای «حسان» ،
🌷 از تو اگر هم که نخواهم بده .
🌹 "السلام علیک یا
علی ابن موسی الرضا
علیه السلام💝
🌹🌹🌸🌸
🍃التماس دعاء💝💝💝
🍃🍃🍃🍃