🪐اين جهان منزلگاه اصلى شما نيست!
#نهج_البلاغه
📿أَلاَ وَ إِنَّ هذِهِ الدُّنْيَا الَّتِي أَصْبَحْتُمْ تَتَمَنَّوْنَهَا وَ تَرْغَبُونَ فِيهَا، وَ أَصْبَحَتْ تُغْضِبُکُمْ وَ تُرْضِيکُمْ، لَيْسَتْ بِدَارِکُمْ، وَ لاَ مَنْزِلِکُمُ الَّذِي خُلِقْتُمْ لَهُ وَ لاَ الَّذِي دُعِيتُمْ إِلَيْهِ
🟤 «آگاه باشيد! اين دنيايى که شما پيوسته آن را آرزو مى کنيد و به آن عشق مى ورزيد، و آن نيز گاه شما را خشمگين و گاه خشنود مى سازد، خانه و منزلگاه اصلى شما نيست که براى آن آفريده شده و به سوى آن دعوت گرديده ايد»
✍اشاره به اینکه دنياسراى جاويدان و جايگاه اصلى ما نيست ; بلکه منزلگاهى است موقّت که در سفر خود به سوى آخرت در آن مسکن گزيده ايم تا زاد و توشه برگيريم و به سلامت از اين راه پر خوف و خطر بگذريم و به دار آخرت که به فرموده قرآن «لهى الحيوان ; حيات حقيقتى در آن است»، نايل شويم.
📘#خطبه_173
🕊 #نهج_البلاغه ای شویم
🪐آثار مرگبار تعصّبهاى کور و تکبّرها
#نهج_البلاغه
▫️فَأَطْفِئُوا مَا کَمَنَ فِي قُلُوبِکُمْ مِنْ نِيرَانِ الْعَصَبِيَّةِ وَ اَحْقَادِ الْجَاهِلِيَّةِ، فَإِنَّمَا تِلْکَ الْحَمِيَّةُ تَکُونُ فِي الْمُسْلِمِ مِنْ خَطَرَاتِ الشَّيْطَانِ وَ نَخَوَاتِهِ، وَ نَزَغَاتِهِ وَ نَفَثَاتِهِ
🟤شراره هاى تعصب و کينه هاى جاهليّت را که در دلهايتان پنهان شده خاموش سازيد، زيرا اين نخوت و تعصب ناروا را که در مسلمان پيدا مى شود از القائات شيطان و نخوتها و فسادها و وسوسه هاى اوست.
✍در اين تعبير امام عليه السلام تعصبهاى ناروا و کينه هاى جاهليّت را تشبيه به آتشى کرده که در اعماق دلها کمين مى کند، ناگهان سر بر مى آورد و همه وجود انسان را فرا مى گيرد و از آن به بيرون سرايت مى کند و گاه قوم و قبيله اى را به آتش مى کشد. امام(عليه السلام) اين صفت رذيله را از وساوس شيطان مى شمرد که از برون به درون مسلمانان القا مى گردد; يعنى مسلمان واقعى از آن بيگانه است.
📘#خطبه_192
🕊 #نهج_البلاغه ای شویم
#نهج_البلاغه
📿فَهُوَ عَلَى النَّاسِ طَاعِنٌ، وَلِنَفْسِهِ مُدَاهِنٌ
🟠از کسانى مباش که پیوسته) به (کارهاى) مردم خرده مى گیرد; اما از کارهاى خود با مسامحه و مجامله مى گذرد
✍به بیان بعضى از بزرگان اخلاق اگر خارى به پاى دیگران رود آن را مى بینند; اما اگر شاخه درختى در چشمشان فرو رود نمى بینند و این تناقض و تضاد نیز از آثار حب ذات است.
خلاصه این که کوچک ترین عیوب دیگران را مى بیند اما از بزرگ ترین عیب خود با مسامحه مى گذرد حتى در آنچه متعلق به دیگرى است خرده مى گیرد; مثلاً اگر از فرزند دیگرى کار کوچک خلاف اخلاقى سر بزند گاه او را فاسد الاخلاق و بى بند و بار مى شمرد در حالى که اگر از فرزند خودش کارهاى خلاف بیّن ببیند مى گوید جوان است، این مسائل اهمیتى ندارد.
📘#حکمت_150
🕊 #نهج_البلاغه ای شویم
🪐معيار حُسن ظن و سوء ظن
#نهج_البلاغه
📿إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلاَحُ عَلَى الزَّمَانِ وَأَهْلِهِ، ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُل لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ فَقَدْ ظَلَمَ! وَإِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَأَهْلِهِ، فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُل فَقَدْ غَرَّرَ
🟤هنگامى كه صلاح و نيكى بر زمان و اهلش ظاهر گردد اگر كسى در اين حال گمان بد به ديگرى برد كه از او گناهى ظاهر نشده به او ستم كرده است و هنگامى كه فساد بر زمان و اهلش مستولى گردد هر كس گمان خوب به ديگرى ببرد خود را فريب داده است.
✍ این مطلب مربوط به زمانى است که چهره اسلام در محیط نمایان باشد و غالب مردم راه صلاح بپویند; اما زمانى که فساد، غالب بر زمان شد و اکثر مردم به راه خلاف مى روند حسن ظن نسبت به افراد سبب مى شود انسان خودش را فریب دهد و باید جانب احتیاط را نگه دارد تا گرفتار توطئه ها و مفسده ها نگردد.این بدان معنا نیست که انسان سوء ظن خود را به اشخاص آشکار سازد و آنها را متهم کند، بلکه منظور این است که بدون این که عکس العمل منفى که سبب اهانت به مؤمن مى شود ظاهر سازد، در عمل جانب احتیاط را از دست ندهد.گاه افرادى که در یک زمان زندگى مى کنند با هم متفاوتند; بعضى سوابق خوبى دارند که باید به آنها حسن ظن داشت و بعضى داراى سوابق سوءاند که باید درباره آنها جانب احتیاط را رعایت کرد، بنابراین معیار، فساد تمام مردم زمان نیست
📘#حکمت_114
🕊 #نهج_البلاغه ای شویم
#نهج_البلاغه
🔮لِلّهِ آبَاؤُکُمْ! فَقَدِّمُوا بَعْضاً يَکُنْ لَکُمْ قَرْضاً، وَ لاَ تُخْلِفُوا کُلاًّ فَيَکُونَ فَرْضاً عَلَيْکُمْ
🟡خدا پدرتان را رحمت کند بخشى از ثروت خود را از پيش بفرستيد تا به عنوان قرض (نزد خدا) براى شما باقى بماند و همه را براى بعد از خود نگذاريد که مسئوليت سنگينى بر دوش شما خواهد گذارد»;
✍ منظور از جمله «فَقَدِّمُوا بَعْضاً...» اين است که انسان تا زنده است با دست خود بخشى از اموال خويش را در راه خدا به محرومين يا براى کارهاى خير بپردازد که به مقتضاى «(وَمَا عِنْدَ اللهِ بَاق); آنچه نزد خداست باقى مى ماند»
تعبير به «بعض» براى اين است که انسان نبايد وارثان خود را که غالباً نيازمند هستند محروم کند، زيرا اين کار دور از انصاف است و در روايات اسلامى از کسانى که همه اموال خود را در حيات خود انفاق مى کنند و براى ورثه چيزى نمى گذارند، نکوهش شده است.
📘#خطبه_203
🕊 #نهج_البلاغه ای شویم
🪐رحمت بى پايان خدا
#نهج_البلاغه
▫️الْحَمْدُللهِِ غَيْرَ مَقْنُوط مِنْ رَحْمَتِهِ
🟤«ستايش ويژه خداوندى است که کسى از رحمتش مأيوس نمى شود».
✍چگونه ممکن است از رحمت بى پايان او مأيوس شد در حالى که خودش مى فرمايد: وَ رَحْمَتِى وَسِعَتْ کُلَّ شئ«رحمت من همه موجودات را فراگرفته است».
بنابراين انسان در هر شرايطى باشد و هر قدر آلوده به گناه گردد باز بايد به سوى خدا برگردد، و از رحمتش مأيوس نباشد که اين يأس کفر و ضلالت و بزرگترين گناهان است
📘#خطبه_45
🕊 #نهج_البلاغه ای شویم
#نهج_البلاغه
▫️وَاللهَ اللهَ فِي بَيْتِ رَبِّکُمْ، لاَ تُخَلُّوهُ مَا بَقِيتُمْ، فَإِنَّهُ إِنْ تُرِکَ لَمْ تُنَاظَرُوا
🕋خدا را خدا را، که خانه پروردگارتان را به فراموشى نسپاريد و تا زنده هستيد آن را خالى نگذاريد، که اگر زيارت خانه خدا ترک شود به شما مهلت داده نخواهد شد
✍«لَمْ تُنَاظَرُوا» را اشاره به دور ماندن از نگاه لطف الهى به جهت بى اعتنايى به خانه اش يا دور ماندن از نگاه آميخته با عظمت مردم به سبب ترک وحدت صفوف و ضعف مسلمانان دانسته اند در حالى که ظاهر اين است که منظور از تناظر در اينجا مهلت دادن است. اشاره به اينکه مهلت الهى برداشته مى شود و عذاب نازل مى گردد.
📘#نامه_47
🕊 #نهج_البلاغه ای شویم
❄️وجوب ادای حقّ کعبه
#نهج_البلاغه
▫️«بَیْتِهِ الْحَرَامِ ... فَرَضَ حَقَّهُ»
🕋خداوند ادای حق خانه محترمش (کعبه) را واجب گردانید.»
✍ادای حق کعبه این است که خالی نماند، مسلمانان به زیارتش بروند و حج آن را هرچه باشکوهتر برگزار کنند و در انجام حج به اسرار و رموز و آثار آن توجه نمایند و بهوسیله آن هرچه بیشتر به خداوند سبحان نزدیک شوند و حق اولیای الهی را بشناسند.
📘#خطبه_1
🕊 #نهج_البلاغه ای شویم
#نهج_البلاغه
📿مَنْ أَصْبَحَ عَلَى الدُّنْیَا حَزِیناً فَقَدْ أَصْبَحَ لِقَضَاءِ اللَّهِ سَاخِطاً
🌖«کسى که براى دنیا غمگین باشد (درواقع) از قضاى الهى ناخشنود است»;
📘#حکمت_228
🕊 #نهج_البلاغه ای شویم
May 11
#نهج_البلاغه
┄┄┅═✧❁🔸💎🔸❁✧═┅┄
▫️فَإِنَّ الْمَرْءَ الْمُسْلِمَ مَا لَمْ يَغْشَ دَنَاءَةً تَظْهَرُ، فَيَخْشَعُ لَهَا إِذَا ذُكِرَتْ وَ يُغْرَى بِهَا لِئَامُ النَّاسِ كَانَ كَالْفَالِجِ الْيَاسِرِ الَّذِي يَنْتَظِرُ أَوَّلَ فَوْزَةٍ مِنْ قِدَاحِهِ تُوجِبُ لَهُ الْمَغْنَمَ وَ يُرْفَعُ بِهَا عَنْهُ الْمَغْرَمُ وَ كَذَلِكَ الْمَرْءُ الْمُسْلِمُ الْبَرِيءُ مِنَ الْخِيَانَةِ يَنْتَظِرُ مِنَ اللَّهِ إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ، إِمَّا دَاعِيَ اللَّهِ فَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ لَهُ وَ إِمَّا رِزْقَ اللَّهِ فَإِذَا هُوَ ذُو أَهْلٍ وَ مَالٍ وَ مَعَهُ دِينُهُ وَ حَسَبُهُ.
🟠پس اگر يكى از شما براى برادر خود، برترى در مال و همسر و نيروى بدنى مشاهده كند، مبادا فريب خورد و حسادت كند، زيرا مسلمان (تا زمانى كه دست به عمل پستى نزده كه از آشكار شدنش شرمنده باشد و مورد سرزنش مردم پست قرار گيرد) به مسابقه دهنده اى مى ماند كه دوست دارد در همان آغاز مسابقه پيروز گردد تا سودى به دست آورد و ضررى متوجّه او نگردد.
هم چنين مسلمانى كه از خيانت پاك است انتظار دارد يكى از دو خوبى نصيب او گردد: يا دعوت حق را لبيك گفته عمر او پايان پذيرد «كه آنچه در نزد خداست براى او بهتر است»، و يا خداوند روزى فراوان به او دهد و صاحب همسر و فرزند و ثروت گردد، و هم چنان دين و شخصيّت خود را نگاه دارد.
✍امیر المومنین علیه السلام در اين تحليلِ دلنشين و دلپذيرش، اين حقيقت را بيان مى کند که مسأله مهم در زندگى و سرنوشت انسان، آن است که آلوده به زشتى ها و پستى ها نشود، همان زشتى هايى که سبب سرافکندگى و شرمندگى او مى گردد او را بر سر زبان ها مى اندازد و شخصيتش را در نظر مردم، پائين مى آورد.بنابراين، هر گاه انسان، پاک باشد و پاک زندگى کند، يکى از دو سرنوشت عالى، در انتظار اوست: يا عمر را به نيک نامى پايان مى دهد و به سوى رحمت الهى و پاداش هاى بى مانند او مى شتابد، و يا در بخش ديگرى از عمرش، مشمول مواهب مادّى اين جهان مى گردد و صاحب هر دو بخش از نعمت هاى الهى مى شود.
📘#خطبه_23
🕊 #نهج_البلاغه ای شویم
#نهج_البلاغه
📿مَا أَقْبَحَ الْخُضُوعَ عِنْدَ الْحَاجَةِ، وَالْجَفَاءَ عِنْدَ الْغِنَى
🌖چه زشت است #خضوع (در برابر ديگران) به هنگام نياز و جفا و خشونت به هنگام بى نيازى و توانگرى
✍اشاره به اينکه افراد ضيعف النفس به هنگام نياز به اين و آن چنان ذليلانه عرض حاجت مى کنند که تمام شخصيت آنها را زير سؤال مى برد; ولى به هنگام بى نيازى و توانگرى کسانى را که دست نياز به آنها دراز مى کنند با خشونت بر مى گردانند. هر دو صفت از نکوهيده ترين رذايل اخلاقى است. بايد به هنگام نياز، مناعت طبع را حفظ کرد و به هنگام بى نيازى و توانگرى، لطف و محبّت و تواضع را دريغ نداشت.
📘#نامه_31
🕊 #نهج_البلاغه ای شویم