من ادواردو نیستم🌱🌻
👱♂کسی که مالکیت کارخانجات بزرگ لامبورگینی، فراری، فیات و مالکیت باشگاه یوونتوس و.. را با محبت اهل بیت(ع) عوض کرد..
👈ادواردو یکی از هزاران انسانی است که به دست صهیونیستها به شهادت رسید..
پسر مالک کارخانه فیات🏣، علیرغم تمام امکانات، همیشه احساس میکرد گمشدهای دارد، و بالاخره آن را در داخل کتابخانهای📚 در نیویورک پیدا کرد و بعد هم مسلمان شد..☘
#پیشنهاد_مطالعه #معرفۍڪتابخوب
#من_ادواردو_نیستم
#تحول #زندگینامه
#داستان #باشگاه_یوونتوس
#ما_هستیم_تا_کتاب_خونِتون_نیفته
@ardakan_ronas
قدر لحظه ها را بدانیم که عمر و زندگی کسی " المثنّی " ندارد !🙂
چشمتان روشن برای یک روز دیگر نفس کشیدن و جنگیدن 👊🏻😍✨
#ما_هستیم_تا_کتاب_خونِتون_نیفته
@ardakan_ronas
👒🎩
《این چادرچاقچور مانع پیشرفت و ترقی ماست، حکم یک دُمَل را پیدا کرده که باید باید با احتیاط آنرا نیشتر زد و از بین برد.》
این جمله از رضاشاه بعید بود! اویی که همه چیز را با زور و تهدید بدست میآورد، پس چرا باید برای از بین بردن حجاب، احتیاط میکرد؟!!
پاسخ:《حجاب در ایران سابقهای طولانیتر از اسلام دارد. در دوران باستان هم زنان ایرانی حجاب داشتند. برای همین در نقشهای تخت جمشید، تصویر زن برهنه وجود ندارد.》🤔
رضاشاه از یک طرف سنگ باستانگرایی را برسینه میزد و از طرفی دیگر سنت باستانی ایران را نابود میکرد.😒
#پیشنهاد_مطالعه #یک_قاچ_کتاب
📚 #چاپید_شاه #ما_هستیم_تا_کتاب_خونِتون_نیفته
@ardakan_ronas
❗ما همه ناظر هستیم❗
◇چه فرقی میکنه؟ اصلا یه نفر یا ده نفر. وقتی برن بالا و بوی پول و جایگاه بخوره به دماغشون، ما فقیر بیچارهها رو فراموش میکنن.
□خب برای همینه که کار ما با رای دادن تموم نمیشه و باید حواسمون بهشون باشه!
📖روایت ۴۴ام از کتاب 👈مادران میدان جمهوری
#معرفی_کتاب #یک_قاچ_کتاب #ما_هستیم_تا_کتاب_خونِتون_نیفته
@ardakan_ronas
میز کتابِ امروزمون توی مصلی📚
🗓11 اسفند 1402
📍مصلی امام خمینی ره
#گزارش_تصویری
#ما_هستیم_تا_کتاب_خونِتون_نیفته
@ardakan_ronas
خدایا کسی که به ما رحم نمیکنه رو بر ما مسلط نکن🌿
#انتخابات_مجلس #اردکان
#ما_هستیم_تا_کتاب_خونِتون_نیفته
@ardakan_ronas
🌈کتابها فقط «کتاب» نیستند، فقط آمیزهای از کاغذ و رنگ و متن نیستن! اونها ابزار خوب زندگی کردنن🔅🦋
#ما_هستیم_تا_کتاب_خونِتون_نیفته
@ardakan_ronas
✂️#یه_قاچ_خوشمزه_از_کتاب
💢شما به او خیانت کردهاید
▫️ اگر شما در ضمن #مشورت دادن به دیگران، چنان عمل کنید که او دفعۀ دیگر هر کاری که دارد، قبل از اینکه #فکر کند، بیاید از شما بپرسد، این نقض غرض است؛ #این_خدمت_نیست. اگر شما چنان او را راهنمایی کنید که او هرگز نتواند بدون مشورت با شما تصمیم بگیرد، خیال میکنید که به او خدمت کردهاید؛ اما شما به او #خیانت کردهاید.
▫️ گاهی آدم #لذت_میبرد از اینکه با او مشورت کنند! لذت میبرد از اینکه از او کسب تکلیف کنند! اگر اینطور شد، آن فرد را چنان بار میآورد که به او وابسته شود و دم به دم بیاید بگوید: «آقا! تکلیفم چیست؟ این کار را بکنم یا نکنم؟»
▫️ مثلاً کسی که دوست دارد چند نفر مثل موم در دستش باشند، یک بار که آنها بدون مشورت او عمل کردند و اشتباه کردند، میگوید: «نگفتم که بدون مشورت با من تصمیم نگیرید؟! من خیر شما را میخواهم. برای شما ضرر داشت که یک زنگ به من میزدید و کسب تکلیف میکردید و اطلاع میدادید؟!».
▫️ #این_تربیت_اسلامی_نیست! این سیستم تربیت نفسانی است. این برنامۀ بندهسازی انسانها و وابسته کردن آنها به خود است. نفس، تشنۀ آقایی است، تشنۀ سیادت است، تشنۀ تسلط است؛ میخواهد یک فکر، دو فکر، سه فکر، چهار فکر وابسته به او باشند. نفس، تشنۀ معبود شدن است، تشنۀ این است که چهار تا بنده داشته باشد، چهار تا پرستنده داشته باشد.
#یه_قاچ_خوشمزه_از_کتاب #آیت_الله_حایری_شیرازی #راه_رشد
#ما_هستیم_تا_کتاب_خونِتون_نیفته
@ardakan_ronas
❤️🩹خیلی حرفه که با تموم دلشکستگیهات بازم مهربون بمونی
💎دلت باید دریا باشه که هر بار بیمعرفتی آدمها رو توی خودش غرق کنه
🔗 خیلی وجود میخواد که با همهی بی وجودیها به روشون لبخند بزنی.
🌻ولی خواهشا عوض نشو و همین بمون. تو خوب بمون، چون دنیا با تو خیلی قشنگ تره، باشه؟🌱
#ما_هستیم_تا_کتاب_خونِتون_نیفته
@ardakan_ronas
✂️ #یادت_باشد
...سر سفره که نشست گفت: «آخرین صبحونه رو با من نمیخوری؟!»؛ با بغض گفتم: «چرا اینطور میگی؟ مگه اولین باره میری مأموریت؟!» گفت: «کاش میشـد صداتو ضبط میکردم با خودم میبردم که دلم کمتر تنگت بشه». گفتم: «قرار گذاشتیم هر کجا که تونستی زنگ بزنی، من هر روز منتظر تماست میمونم، منو بیخبر نذار».
با هر جان کندنی که بود برایش قرآن گرفتم تا راهیش کنم، لحظه آخر به حمید گفتم: «حمید تو رو به همون حضرت زینب(س) هرکجا تونستی تماس بگیر». گفت: «جور باشه حتماً بهت زنگ میزنم، فقط یه چیزی، از سوریه که تماس گرفتم چطوری بگم دوستت دارم؟ اونجا بقیه هم کنارم هستن، اگه صدای منو بشنون از خجالت آب میشم»؛ به حمید گفتم: «پشت گوشی به جای دوستت دارم بگو یادت باشه! من منظورت رو میفهمم». از پیشنهادم خوشش آمده بود، پلهها را که پایین میرفت برایم دست تکان میداد و با همان صدای دلنشینش چندباری بلند بلند گفت: «یادت باشه! یادت باشه!» لبخندی زدم و گفتم: «یادم هست! یادم هست.»...
#یه_قاچ_خوشمزه_از_کتاب
#یادت_باشد📚
#معرفۍڪتابخوب #موجود #پیشنهاد_مطالعه
#ما_هستیم_تا_کتاب_خونِتون_نیفته
@ardakan_ronas
با خودمان میگوییم عادت میکنیم و با صراحت زیادی این جمله را تکرار میکنیم.
آن چیزی که هیچکس نمیپرسد، این است که:
به چه قیمتی عادت میکنیم؟🕊🍃
📚#ژوزهساراماگو_کوری
#ما_هستیم_تا_کتاب_خونِتون_نیفته
@ardakan_ronas
✂️ #یه_قاچ_خوشمزه_از_کتاب
❌تواضع، کفش جفت کردن نیست!
تواضع، کفش جفت کردن نیست. این کارها تکلّف در تواضع است! این کارها، تواضعنمایی است.
تواضع حقیقی، «قانع به حق بودن» است. مثلاً من اگر حرفی زدم و بعد فهمیدم باطل است، راحت بتوانم بگویم «من اشتباه کردم». این تواضع است.
#آیت_الله_حایری_شیرازی #راه_رشد
#یه_قاچ_خوشمزه_از_کتاب
#ما_هستیم_تا_کتاب_خونِتون_نیفته
@ardakan_ronas
🔆 زبانی که به حق نچرخد به درد همان لقمه در دهن چرخاندن میخورد و بس!
#دعبل_و_زلفا
#ما_هستیم_تا_کتاب_خونِتون_نیفته
@ardakan_ronas
میگن کتابخونا قشنگتر عاشق میشن🙈🫀
راست میگن؟! 🥰
#ما_هستیم_تا_کتاب_خونِتون_نیفته
@ardakan_ronas
بعضیها اومدن که #معجزهی زندگی ما باشن. میان که وسطِ بدبختیهای روزمرهت، برای لحظاتی هم که شده پرت بشی وسط خوشبختی🙃
میان که حتی وقتی از دردهات براشون حرف میزنی، از اینکه اونو داری که اینطور دو جفت گوش شده برای شنیدنِ حرفات،
کیف کنی و یهو دردات فراموشت بشن...
الهی که داشته باشین از اینجور آدما دوروبرتون😍🦋
#ما_هستیم_تا_کتاب_خونِتون_نیفته
@ardakan_ronas
✂️#پنجره_چوبی
– از روز اولی که همدیگه رو دیدیم، تا حالا مدت زیادی نگذشته، اما اون قدر بوده که آشنایی نسبی پیدا کنیم...من با اومدنم به منزل شما نظرم رو اعلام کردم..💐 حالا می خوام نظر شما رو بدونم. دلم می خواد بدون توجه به دوستی مادرها مون، بدون توجه به ارتباطات قبلی و خارج از هر ملاحظۀ دیگه ای نظر خودتون رو بگین! یعنی واقعاً نظر من را نمی دانست؟ یعنی نفهمیده بود که مدام به او فکر می کنم؟🥺 یعنی از چشم هایم نمی خواند که توی دلم چه خبر است؟
صدایش را دوباره شنیدم که گفت:
– می خوام از زبونتون بشنوم.. وای خدای من! فکرم را خوانده بود.. انگار در مغزم جریان داشت. در قلبم🫀، در تمام وجودم؛ یعنی از همۀ احساس من با خبر بود؟🌱🌱
#رمان_عاشقانه #پنجره_چوبی #یه_قاچ_خوشمزه_از_کتاب
#معرفۍڪتابخوب
#ما_هستیم_تا_کتاب_خونِتون_نیفته
@ardakan_ronas