🔶نقش انسان در ذلّت و عزّت خود
ادامه:
🔰ضلالت (كیفری) در مقابل هدایت ثانوی یا پاداشی قرار دارد، پس هدایت ابتدایی سرمایه ای است كه بدون استثنا به همه عنایت شده است و كسانی كه از این هدایت استفاده می كنند، از فیضی خاص به عنوان پاداش برخوردار می شوند كه همان هدایت پاداشی است: ﴿مَن یؤمن باللّه یهدِ قَلبهُ﴾[پ ﴿وَ اِنْ تُطیعوهُ تهتدوا﴾و ﴿و الذین اهتدوا زادهم هُدی و اتاهُمْ تَقواهُمْ﴾.
🔰این گروه از پاداشی الهی برخوردار می شوند و كارها را به آسانی انجام می دهند؛ یعنی اگر در گذشته برای روزه گرفتن یا اقامه نماز دچار سختی می شد، اكنون به راحتی این امور را انجام می دهد. همه اضلالها كیفری است؛
🔰یعنی خداوند همه كسانی را كه از هدایت ابتدایی یا عمومی پیروی نكردند، از هدایت پاداشی محروم كرده، به حال خود وا می گذارد؛
🔰در این حال، او با شهوت و خشم خود تنها می ماند و علم او در حس، و عملش در شهوت محدود می شود. البته به لطف الهی، این اضلال هم قابل جبران است و راه توبه همواره برای بنده باز است.
🔰او می تواند از اضلال نجات یابد و در جرگه مؤمنانی كه از هدایت ثانوی یا پاداشی برخوردار هستند، قرار گیرد. خدای سبحان در قرآن كریم می فرماید: ﴿اِن عُدتُم عُدنا﴾ و ﴿اِنْ تَعُودوا نعُد﴾.
#نسیم_اندیشه
#حضرت_آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
💠 نکته اخلاقی _ از مجموعه آثار حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی مدظله العالی:
🔰 اقسام رحمت : شماره ۱
#رحمت های که از معصومین علیهم السلام بروز می کند دو قسم است :
🔹 اول : رحمت های عاطفی
🔸 دوم: رحمت های عقلی
# هرچند که دیگران تا حدودی از قسم اول رحمت برخوردارند و جامعه به پشتوانه همین رحمت ، با تعاون و تعاضد اعضای آن پیش می رود ، ولی ائمه علیهم السلام مانند همیشه و همه موارد در نقطه اوج این قله رفیع قرار دارند.
🔰 امام صادق علیه السلام یکی از خدمت گزاران خود را برای انجام کاری فرستاد، لیکن او رفت و باز نگشت . آن امام همام علیه السلام خود در پی او رفت ولی بر خلاف انتظار ، او را در گوشه ای خوابیده یافت. بر بالینش نشست وبه باد زدن او مشغول تا راحت بخوابد .
هنگامی که خادم از خواب بیدار شد ، امام علیه السلام به او فرمود : نباید هم شب بخوابی و هم روز ، شب از آن توست که در آن استراحت کنی اما روز تو از آن ماست.
#این سخن پسندیده و درست ، بعداز خدمتی شایسته ( نه در ابتدای کار) آن هم به صورت امر به معروف و نهی از منکر ، خود رحمت دیگری در حق آن خدمت گزار بود ،تا او را به وظیفه خود آشنا کند.
📚 ادب فنای مقربان _ص۱۶۵
💠 قسم دوم از اقسام رحمت های ائمه معصومین علیهم السلام :
🔹رحمت های عقلی _ شماره ۲
#این قسم از رحمت که بالاتر از قسم اول بوده ( رحمت عاطفی ) دور از دسترس دیگران قرار دارد و حیات انسانی جوامع بشری مرهون آن است . همان محصول وحی است که به صورت رحمت از خانه این ذوات مقدس ترشح و تنزل می کند و به دیگران می رسد.
# این قسم از رحمت است که آنان وادار می کند که تا بار سنگین و کمر شکن رسالت و هدایت را بر دوش بکشند در حالی که به آنها سنگ می زدند و پیشانی و دندانشان را می شکستندو.... دست از ارشاد و راهنمایی مردم بر نمی داشتند و همواره از خدا می خواستند که آنها را هدایت کنند( رب اهد امتی فانهم لا یعلمون )
📚 ادب فنای مقربان _ ص ۱۶۶_۱۶۷
✳️انسان جواد و بخشنده کسی است که از بی ادبی ديگران بگذرد
💠حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی:
🔷انسان جواد و بخشنده آن است که از بيادبي ديگري بگذرد، از اهانت ديگري بگذرد، پا بگذارد روي غرور خود و از حق خود بگذرد. اين ميشود سخا و خدا همان لحظه، پر ميکند. اگر همين يک جمله امام جواد و امام کاظم(سلام الله عليه) بود ما طلاقي نداشتيم.
✳️جامعه را گذشت اخلاقی اداره می کند
🔷 وجود مبارک امام فرمود خانهاي که با طلاق ويران شده به اين آساني ساخته نميشود. اين نظير بافت فرسوده شهر نيست که شهرداري بسازد. اینکه تا شوهر يک حرفي ميزند فوراً ميرنجد. او يک حرفي ميزند اين ميرنجد. هيچ کدام هم گذشت ندارند. آن وقت ميشود اين غده بدخيم. و اینها تا زندهاند افسرده زندگي ميکنند. فرمود اگر خداي ناکرده خانهاي با طلاق خراب شد به اين آساني ساخته نميشود.
🔷هر چند بخشودن از مال به جهت حسينه ساختن، مسجد ساختن، راه ساختن، کار بافضيلتي است اما هنر نيست. هنر آن است که انسان پا روي غرور خود بگذارد. اين بيان نوراني امام کاظم است که اگر مرد هستي، روي غرور خود پا بگذار که دعوا نشود. نه به دادگستري بکشد، نه به طلاق بکشد. يک کمي صبر بکن تا قضایا حل شود. جامعه را گذشت اخلاقي اداره ميکند اين بيان نوراني امام کاظم است. فرمود همان وقت خدا جبران ميکند منتها دير به شما ميرسد، منتها حالا شما بررسي نکرديد. فرمود خدا معطل چيزي که نيست فرمود «من جاء بالحسنة فله عشر امثالها»
#درس_اخلاق 31مرداد 98
💠 راه برخورداری از رحمت ویژه ائمه معصومین علیهم السلام _ شماره ۳
🔸هرچند رحمت ویژه اهل بیت علیهم السلام عام است و همچون سیل سرازیر شده و تشنگان مسیر را سیراب میکند.
🔰 پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید: خدا به داود علیه السلام وحی فرستاد که ای داود ! همانگونه که خورشید از نور دادن به کسی که در محدوده مسیر نور آن باشد مضایقه نمی کند ، رحمت من نیز از کسی که در آن قرار گیرد مضایقه نمی کند.
#به همین دلیل ،دیدن ظاهر معصوم هر چند افتخار بسیار بزرگی است ،ولی چندان مهم نیست، مهم آن است که بتوانیم شخصیت معنوی معصوم را ببینیم تا معصوم ما را ببیند و خود را در مسیر رحمت معصوم قرار دهیم.
🔹 عمده ترین چیزی که سبب می شود انسان مورد رحمت معصومین علیهم السلام قرار گیرند آن است که وقتی پرونده اعمال ما به دست آنها می رسد مایه خوشحالی و رضایت آنها شود.
📚 ادب فنای مقربان _ ص ۱۶۹ _۱۷۰
" شرح زیارت جامعه کبیره "
💠 و منتهي الحلم (و غايت حلم و بردباري):
🔹«منتهي» اسم مكان باب افتعال از ماده «نهي» مقابل امر است. نهي به معناي طلب ترك شي ء است و از آن رو كه به كمك عقل، ترك چيزي طلب مي شود به عقلْ «نُهيه» (بر وزن لقمه) نيز گفته مي شود كه جمعش «نُهي» است. باب افتعال براي مطاوعه و قبول است، قبول نهي به اين است كه انسانِ متعبد در برابر نهي، توقف و خويشتن داري كند و حركت و عمل خود را به آخر و نهايت برساند. بدين ترتيب مُنتهي به معناي مكاني است كه در آن مكان، به آخر رسيدن، مورد قبول واقع شده و بعد از آن ديگر حركت و اقدامي صورت نمي گيرد.
🔹 از اين رو به غايت و پايان هر چيزي منتهاي آن چيز گفته مي شود.
«حلم» به معناي منضبط كردن نفس از هيجان غضب و احساسات است به گونه اي كه حالت سكون، طُمأنينه و صبر در مقابل ناملايمات به انسان دست مي دهد و از سبك مغزي، اقدامات نابخردانه، بي پروايي و خشم پرهيز مي كند.
🔹 بنابراين، مي توان گفت: حلم، محصول اعتدال در قوهي غضبيه است و حليم، كسی
است كه اهل افراط و تفريط در اِعمال قوهي غضبيه نباشد.
🔹 در نتيجه كسي كه با داشتن قدرت بر انتقام و كيفر، عجله نكند، حليم ناميده مي شود.
بدين ترتيب، معناي اين جمله اين است: شما به غايت و آخرين درجهي حلم و بردباري رسيده ايد، يعني آن مقدار خويشتن داري كه براي مخلوق هاي الهي ممكن است شما دارا هستيد.
📚 ادب فنای مقربان _ ج ۱ _ ص ۱۸۸
💠قرآن و سير الي اللّه:
🔹خداي سبحان از قرآن با وصف «بهترين سخن» ياد مي كند؛ (الله نزّل أحسن الحديث)[1]
و به تعريف برجسته ترين سخنور، يعني پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم مي پردازد و با وحي به او دستور مي دهد كه خود و پيروانش را چنين معرفي كند: (قل هذه سبيلي أدعوا إلي الله علي بصيرةٍ أنا و من اتّبعني)[2]
؛ بگو اي پيامبر! راه و رسم من چنين است كه خود و پيروانم با بصيرت، همه را به سوي خدا فرا مي خوانيم.
نيز خداي متعالي در وصف كلام خود مي فرمايد: (قد جاءكم من الله نور و كتاب مبين يهدي به الله من اتّبع رضوانه سبل السلام و يخرجهم من الظّلمات إلي النور بإذنه و يهديهم إلي صراط مستقيم)[3]
؛ از سوي «الله» نور و قرآن مبين آمد، هر كس در پي تحصيل رضايت حق باشد خداوند او را از اين مواهب و نعمتهاي خاص معنوي بهره مند مي كند: 1. هدايت به راه هاي امن. 2. خروج از تاريكي و ورود در نور به اذن خدا. 3. هدايت به راه راست.
[1]ـ سوره زمر، آيه 23.
[2]ـ سوره يوسف، آيه 108.
[3]ـ سوره مائده، آيات 15ـ 16.
🔹همچنين خداي سبحان، از قرآن كريم به «شفا» تعبير مي كند، كتابي كه علاج عقايد الحادي و درمان رذايل اخلاقي و رفع هرگونه شك و ترديد، در پرتو عمل به آن حاصل مي شود: (قد جاءتكم موعظة من ربّكم و شفاء لما في الصدور و هديً و رحمةٌ للمؤمنين)[1]
؛ براي شما كتابي با اين اوصاف آمده است: 1. كتاب پند و اندرز است. 2. درمان دردهاي قلبي و معنوي است. 3. كتاب هدايت است. 4. رحمت خاص براي مؤمنان است، چون تنها مؤمن است كه از آن بهره مي گيرد و به آن عمل مي كند، وگرنه قرآن مجيد صلاحيت هدايت عموم و رحمت ويژه شدن براي همگان را داراست؛ (هديً للناس)[2]
، (وما أرسلناك إلاّ رحمةً للعالمين)[3]
. اگر قلمرو رسالت جهانشمول پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم همراه با رحمت است، پس قرآن كه عصاره رسالت جهاني آن حضرت است رحمت عمومي را به ارمغان خواهد آورد.
اين كتاب جامع كه حاوي مآثر و حامل آثار فراوان علمي و عملي است، در بخش معرفت و تبعيّت جامعه، انساني را به جست وجوي بهترين سخن و پيروي از آن تشويق مي كند؛ (فبشّر عباد الّذين يستمعون القول فيتّبعون أحسنه)[4]
و بهترين سخن را كلام سخنوري مي داند كه در عقيده، عمل و اخلاق موحّد باشد؛ (و من أحسن قولاً ممّن دعا إلي الله و عمل صالحاً و قال إنّني من المسلمين)[5]
سخني كه به خدا دعوت نكند يا گوينده آن به گفتار خود معتقد نباشد و رفتار و منطق او با دعوتش تطبيق نكند، شايسته پيروي نيست؛ زيرا چنين كلامي از جان پاك مايه نگرفته است، پس در دل شنونده رسوخ نمي كند و با جمال ويژه انساني سازگار نمي شود و از ياد او رخت برمي بندد.اگر فرد يا جامعه اي به بهترين سخن كه علل و علايم آن تبيين شد عمل كند و به كامل ترين سخنور كه ويژگيها و صفات سامي وي در زبان وحي بيان شده، اقتدا نمايد، به فرزانگي و حيات طيب و هدايت خاص (سير الي الله) نايل مي شود.
[1]ـ سوره يونس، آيه 57.
[2]ـ سوره بقره، آيه 185.
[3]ـ سوره انبياء، آيه 107.
[4]ـ سوره زمر، آيات 17ـ 18.
[5]ـ سوره فصّلت، آيه 33.
📚 توحید در قرآن حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی مدظله العالی _ ص ۲۲و ۲۳
🔰اهميت تهذيب نفس:
🔹قرآن كريم، تزكيه نفس را برجسته ترين هدف رسالت عامّه دانسته است. گرچه در بخشي از آيات، تزكيه نفوس از برنامه هاي رسول اكرم ص دانسته شده؛ ولي دعاي ابراهيم خليل (عليه السلام) اين است كه: (ربنا وَابْعث فيهِمْ رَسُولاً مِنهم يتلوا عَليهِم آياتك وَيعلِّمهم الكِتاب والْحِكمة وَيزكيهِمْ)[1]
: خدايا در بين مردم، پيامبري مبعوث كن كه آيات تو را بر آنها تلاوت و آنها را پس از علم به كتاب و حكمت، تزكيه كند. اين مسئله هم، هدفِ نوع انبياست و هم اهميت آن به قدري است كه هر انسان عاقلي آن را مي خواهد و مايل است سعادت خود را به دست آورد.
ديدگاههاي مختلف براي سعادت و نيكبختي تفاسير متنوعي دارند و منشأ همه اين آراي متعدد هم، انسان شناسي، معرفت نفس و مانند آن است. اگر كسي انسان را موجودي مادّي بداند، قهراً سعادت و خير او هم، در مسائل رفاهي و مادّي خلاصه ميشود؛ و اگر حقيقت انسان را امري مجرّد بداند، خير و نيكبختي او در معارف، اخلاق و فضايل نفساني، خلاصه مي شود.
[1]ـ سوره بقره، آيه 129.
📚 مبادی اخلاق در قرآن حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی مدظله العالی _۱۶۸
✅ محبوب الهی
💬 آیت الله العظمی جوادی آملی
🔸 ببینید این را جوامع روایی ما، چه سنّی چه شیعه، همه این را نقل کردند که انسان در سایه عبادت ها، انجام فرائض و انجام نوافل به خدا نزدیک می شود و این حد وسط محبّ و محبوب #پیروی_از_حبیب است. ببینید چقدر این کتاب زیباست! ای کاش به ما میگفتند هر شب قرآن به سر کنید! شما در این صغری و کبری ببینید یک حدّ وسطی دارید که آن اصغر را به اکبر وصل می کند. در این کریمه نگاه کنید حد وسط چیست؟ ﴿إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی یحْبِبْكُمُ اللَّهُ﴾؛[1] شما بخواهید از محبّ بودند به #محبوب بودن برسید. شما اگر محبّ خدا بودید هنر نکردید، چون همه چیز شما از خداست! به جایی برسید که خدا محبّ شما باشد آن مهم است. آن حلقه وسط، آن رابط، آن حدّ وسطی که محبّ را محبوب می کند؛ یعنی محبّ خدا را محبوب خدا می کند؛ آن که دوست خداست به جایی میرسد که خدا دوست اوست، آن حلقه وسطی چیست؟ آن رابطه وسط چیست؟ آن #پیروی_از_حبیب خداست ﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی یحْبِبْكُمُ اللَّهُ﴾.
🔸 اگر کسی به دنبال «حبیب الله» برود، از محبّ بودن به #محبوب بودن می رسد؛ اگر از محبّ بودن به #محبوب بودن رسید، خدا محبّ او شد و او محبوب، این را فریقین[2] نقل کردند که نتیجه #قرب_نوافل است، در حقیقت نتیجه قرب محبوبی است که «كُنْتُ سَمْعَهُ ... وَ بَصَرَهُ»؛[3] تنها ﴿وَ مَا رَمَیتَ إِذْ رَمَیتَ وَ لكِنَّ اللّهَ رَمَی﴾[4] مرحله عالیه آن برای پیغمبر و اهل بیت (علیهم السلام) است، برای دیگران هم هست! گاهی خدا با دست کسی کار خیری انجام می دهد، با دست #سربازی #شهیدی خطر استکبار و صهیونیسم را به خود آنها برمی گرداند. می فرماید: کاری انجام بدهید که خدا دشمنان شما را با دست شما عذاب کند: ﴿قَاتِلُوهُمْ یعَذِّبْهُمُ اللّهُ بِأَیدِیكُمْ﴾،[5] خدا دشمنان شما را با دست شما از بین می برد. انسان می تواند به اینجا برسد! #محبوب_خدا بشود، اگر محبوب خدا شد هیچ وقت لنگ نمی شود.
[1]. سوره آل عمران، آیه31.
[2] . عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج4، ص103.
[3]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج2، ص352.
[4]. سوره انفال, آیه17.
[5] . سوره توبه، آیه14.
📚 درس اخلاق
تاریخ: 1397/04/28
✅ خصم کرامت
💬 حضرت آیت الله جوادی آملی
🔸 ما یك دشمن جدی داریم كه شب و روز با او درگیریم و آن ابلیس است كه ما را رها نمیكند ـ نه در خواب و نه در بیداری ما ـ ما باید بدانیم میدان جنگ كجاست و او از ما چه میخواهد، چون تا زمانی که ما ندانیم میدان جنگ كجاست و از كدام طرف دارد حمله میكند كه ما نمیتوانیم سنگر بگیریم. او از ما چه میخواهد و چه چیزی از ما میخواهد بگیرد؟ مال میخواهد؟ جان میخواهد؟ چه كار میخواهد بكند؟ دشمن های بیرون معلوم است كه اینها یا معدن نفت می خواهند یا معدن گاز می خواهند و اگر نشد آدم را می كشند تا ببرند، اگر كسی معدن نفت و گاز را به آنها دهد كاری با آدم ندارند، این معلوم است. در عداوت های دیگر هم معیار عداوت مشخص است، بالأخره میدان مبارزه مشخص است.
🔸 اصرار قرآن كریم این است كه میدان مبارزه را مشخص كند كه این با چه چیز شما مخالف است؛ با سواد شما مخالف است؟ با علم شما مخالف است؟ با مقام شما مخالف است؟ فرمود میخواهید عالم شوید، شوید؛ میخواهید مقام داشته باشید، داشته باشید؛ این دشمن با هیچ كدام از این امور مخالف نیست و اصرار قرآن هم این است كه این نمی خواهد شما را بكشد، یك دشمنی نیست كه دشمن خون شما باشد، اگر شما را كشت این پیروزی برای او حاصل نمیشود. این دشمن تمام تلاشش این است كه در میدان جنگ اسیر بگیرد، آنگاه هر چه می خواهد روی این اسیر پیاده كند و اگر نتوانست به آن صورت اسیر محض بگیرد، فقط با آبروی شما كار دارد، همین! او با مال شما یا علم شما کار ندارد. میخواهید با سواد شوید، بشوید؛ میخواهید مقام پیدا كنید، بكنید او می خواهد شما را «مسلوب الحیثیة» كند.
🔸 خدای سبحان هم فرمود من انسان را با آبرو آفریدم ﴿لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی آدَمَ﴾،[1] من او را یك موجود عادی خلق نكردم، با كرامت آفریدم. بنابراین میدان جنگ مشخص است كه چیست و كجاست و او از ما چه می خواهد ببرد؛ ما را میبیند و ما او را نمیبینیم ﴿إِنَّهُ یراكُمْ هُوَ وَ قَبیلُهُ مِنْ حَیثُ لا تَرَوْنَهُمْ﴾،[2] اما خدای «اكرم»، خدایی كه فرمود: ﴿كَرَّمْنا بَنی آدَمَ﴾، خدایی كه در همان محكمه و میدان، انسان را بر شیطان برتری داد و خود شیطان اعتراف كرد كه ﴿هذَا الَّذی كَرَّمْتَ عَلَی﴾ به ما راه نشان داد و فرمود فیض من دمِ دست شماست، او شما را می بیند و شما او را نمی بینید. این فیض من و این سنگر من دمِ دست و زیرِ گوش شماست، فوراً بیایید داخل! آنگاه تو او را می بینی و او شما را نمی بیند، كاملاً این صحنه نبرد به عكس می شود، مگر نه آن است كه ﴿إِنَّهُ یراكُمْ هُوَ وَ قَبیلُهُ مِنْ حَیثُ لا تَرَوْنَهُمْ﴾ وقتی وارد «حِصن» من شدید، من از طرف شما باید دفاع كنم، آن وقت من او را می بینم و او كه ما را نمی بیند، او كه خدابین نیست! لذا انسان وارسته راحتِ راحت است و یك عمری را با آبرو زندگی می كند.
🔸 غرض این است اینكه گفتند جهاد اكبر است و تلاش و كوشش است و مدام مراقبت كنید و محاسبت كنید و مشاركت كنید، برای اینكه اول ما باید میدان جنگ را بفهمیم که با چه كسی در جنگیم و با چه میجنگد؟ اگر ما همیشه علم خودمان را زیاد كنیم یا درجات مقام را زیاد كنیم او كه با اینها مخالف نیست، اگر ﴿وَ اتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ الَّذی آتَیناهُ آیاتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها﴾[3] شد این است، مگر سامری یك آدم عادی بود؟ این همه در آن صحنه بودند تنها كسی گفت ﴿فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ﴾[4] او بود! نه سامری یك آدم عادی بود و نه آن بلعم باعورا، وقتی خدا فرمود: ﴿وَ اتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ الَّذی آتَیناهُ آیاتِنا﴾ معلوم می شود آدم عادی نبود. بنابراین با فضل ما، با علم ما، با فقه ما، با فلسفه ما و با تفسیر ما هیچ مخالف نیست، فقط با آبروی ما مخالف است و تمام تلاش و كوشش او این است كه انسان را «مسلوب الحیثیة» كند.
[1]. سوره اسراء, آیه70.
[2]. سوره اعراف, آیه27.
[3]. سوره اعراف, آیه175.
[4]. سوره طه, آیه96.
📚 درس خارج فقه قبض جلسه ۹
تاریخ: ۱۳۹۲/۱۱/۰۹
✅ سلمان و اباذر زمانه
💬 حضرت آیت الله جوادی آملی
🔸 اینکه خدا به این مردم جاهلی عرب می گفت که ﴿صُمٌّ بُكْمٌ عُمْی﴾[1] اینها کَر و کورند، به چه مناسبت کر و کورند؟ فرمود چرا کوه را نمی بینید؟ آنها کوه را می دیدند! فرمود شما کور هستید! کسی تابلو را ببیند و نقاش را نبیند، کور است. دانشگاه های ما که باید اسلامی بشود! الآن لاشه علوم در دانشگاه ها تدریس می شود؛ زمین شناسی داریم، دریاشناسی داریم، صحراشناسی داریم، خداشناسی نداریم! ادر هنرکده ها یک تابلو را که می بینند، فوراً از نقاش حق شناسی می کنند، این است که قرآن می فرماید اینها کور هستند، این است که می فرماید مرگ بر این انسان![2] این نقش به این زیبایی را می بیند اما پی به نقاش نمی برد. وقتی دانشگاه ها اسلامی میشود که علم، علم دینی باشد نه لاشه دانش تدریس بشود.
🔸 می فرماید که خود انسان را نگاه کنید ﴿مِنْ أَی شَیءٍ خَلَقَهُ﴾؛[3] چرا انسان را نمی بینید؟ اینها که انسان را نمی بینند، چیست؟ الآن صدها دانشگاه درباره بدن انسان کار می کنند، هنوز بسیاری از بیماری ها کشف نشده! بسیاری از داروها کشف نشده! فقط یک قطره آب که بیشتر نبود، یک قطره آب می شود اینطور؟! آن هم تازه بدن! آن ﴿وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی﴾[4] که حساب دیگری است، اگر کسی انسان را ببیند، آفریدگار انسان را نبیند کور است! دانشگاه وقتی اسلامی می شود که دانش اول و آخرش باشد؛ چه کسی آفرید؟ برای چه چیزی آفرید؟ آن وقت [از] چنین دانشگاهی سلمان و اباذر در می آید.
🔸 به برکت خونهای پاک شهدا که باید میوه طیب و طاهر بدهد، دانشگاه های ما مثل حوزه علمیه خواهد بود؛ چه اینکه بسیاری از اینها چنین هستند! اینها هم برای ما درس است! در پایان زیارتنامه ها چه می گوییم؟ می گویم «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ»؛[5] شما طیب و طاهر شدید و کشور را پاک کردید. کشور را باران پاک نمی کند، خون پاک می کند. از استعمار و ترامپ ها و مانند آنها این آلودگی ها و این انجاس را باران پاک نمی کند، فقط خون پاک می کند «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ». مگر باران قدرت دارد استکبار را پاک بکند؟ استحمار را پاک بکند؟ استذلال را پاک بکند؟ این خون است که پاک می کند.
🔸 [توضیح مطلب] یک بخش را روایات دارد ـ که عِدل قرآن فرمودند ـ یک بخشی هم خود قرآن؛ فرمود کشوری که خون داد پاک شد، وظیفه ما که در این کشور پاک به سر می بریم چیست؟ ﴿وَ الْبَلَدُ الطَّیبُ یخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ﴾[6] یکی قرآن است، یکی آن عِدل قرآن که معصوم فرمود؛ فرمود کشوری که خون داد پاک شد، قرآن می گوید کشور پاک باید میوه پاک بدهد، میوه پاک چیست؟ استقلال است، عظمت است، رونق تولید است، خودکفایی است؛ یعنی واقعاً این ایران بزرگ و ایرانی بزرگوار اگر بیفتد در تولید ما دیگر از تحریم هراسی نداریم.
[1]. سوره بقره، آیه 18.
[2]. سوره عبس، آیه 17؛ ﴿قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَكْفَرَهُ﴾.
[3]. سوره عبس، آیه 18.
[4]. سوره حجر، آیه29؛ سوره ص، آیه72.
[5]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج2، ص723.
[6]. سوره اعراف، آیه 58
📚 درس تفسیر سوره مبارکه عبس جلسه ۵
تاریخ: ۱۳۹۸/۰۹/۱۳
✍️ مراقب تمایلات منطق سازِ خود باشیم
🔆 امام هادی علیه السلام:
◾️واعلَمُوا اَنَّ النَّفسَ أقبَلُ شَیءٍ لِما أُعطِیَت وَ أمنَعُ شَیءٍ لِما مُنِعَت
▪️بدانید که نفس آدمی آنچه را که مطابق میل اوست به آسانی میپذیرد و اما چیزهایی که مورد میل و قبول او نیست بسیار سخت میپذیرد. (بحارالانوار، ج. ۷۵، ص۳۷۱)
✅اصلاح تغذیه از بُعدی دیگر
✍️ غذا فقط شامل خوردنی ها نیست؛ بلكه هر چیزی كه نفس ما دریافت می كند یا خود نفس تولید می كند و دوباره مصرف كند، غذا است.
پس همه خوردنی ها، نوشیدنی ها، گفتنی ها، شنیدنی ها، پوشیدنی ها، انس و ارتباطات با دیگران، معنویات، مطالعه كتب و اطلاعات، دیدنی ها، اعمال و رفتار، اخلاق ،افكار و نیت ها، موسیقی، فیلم، قرآن خواندن و ... غذا هستند. هر چیزی كه نفس ما دریافت و تولید می كند، در واقع غذای جسم و روح ماست.
حال اگر همه این ها طیب باشند، انسان می شود معصوم و هر چه قدر غیر طیب باشد، به همان نسبت شیطانی و غیر الهی می شویم.
پس اگر خوب فكر كنیم ما چیزی نیستم به جز غذایی كه نفس ما دریافت می كند و در میان این غذاها، نیت ها و اعتقادات بالاترین تاثیر را در كمال یا نقص ما دارند.
✨#امام_صادق (علیه السلام) میفرمایند: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار چیز پناه نمیبرد؟
۱- در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به این #ذکر پناه نمیبرد!
حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ (سوره آل عمران، آیه ۱۷۱)
۲- و در شگفتم برای کسیکه اندوهگین است، چگونه به این ذکر پناه نمیبرد!
لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنْ الظَّالِمِینَ (سوره انبیا، آیه ۸۷)
۳- و در شگفتم برای کسیکه مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به این ذکر پناه نمیبرد!
اُفوِّضُ أمری إلَی الله إنّ الله بصیرٌ بالعباد (سوره غافر، آیه ۴۴)
۴- و در شگفتم برای کسیکه طالب دنیا و زیباییهای دنیاست، چگونه به این ذکر پناه نمیبرد!
مَا شَاءَ اللَّهُ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ
👈متن عربی حدیث:
عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ: عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ کَیْفَ لَا یَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ:
عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ کَیْفَ لَا یَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ فَإِنِّی سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ بِعَقِبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ کَیْفَ لَا یَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَإِنِّی سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ بِعَقِبِهَافَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ
وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُکِرَ بِهِ کَیْفَ لَا یَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّی سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ بِعَقِبِهَا فَوَقاهُ اللَّهُ سَیِّئاتِ ما مَکَرُوا
وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْیَا وَ زِینَتَهَا کَیْفَ لَا یَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّی سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ بِعَقِبِهَا إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْکَ مالًا وَ وَلَداً فَعَسى رَبِّی أَنْ یُؤْتِیَنِ خَیْراً مِنْ جَنَّتِکَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ.
🖌 من لا یحضره الفقیه، ج. ۴ ص. ۳۹۲-۳۹۳، روایت شماره: ۵۸۳۵؛
🖌خصال صدوق، ج. ۱ ص. ۲۱۸-۲۱۹
🖌؛بحارالانوار، ج. ۹۰ ص. ۱۸۴
🖊 #امام_خمینی_ره
💠و شاید اشاره ی آیه شریفه"الذین هم علی صلواتهم یحافظون" محافظت از تصرفات شیطانی است ...
🔸زیرا که اگر غذاهای روحانی از تصرف شیطان خالص نباشد و دست او در فراهم آمدن آنها دخیل باشد ،علاوه بر آنکه ارواح و قلوب با آنها تربیت نشوند و به کمال لایق خود نرسند، نقصان فاحش برای آنها دست دهد ...
🔹پس، سالک طریق آخرت در هر رشته از رشته دینی و طریقه های الهی که هست با کمال مواظبت و دقت چون طبیبی با محبت و پرستاری مشفق از حال خود مواظبت نماید و عیوب سیر و سلوک خود را تفتیش ومداقه کند و در خلال آن از پناه بردن به ذات مقدس حق در خلوات و تضرع و زاری به درگاه اقدس ذوالجلال غفلت نورزد...
📚 آداب الصلاه، ص۲۱.
#راهکاری_برای_ابطال_سحر
✨ #آیت_الله_کوهستانی فرمودند:
اگر انسان تعقیبات نماز یومیه را مرتب بخواند همهچیز در آنها هست و نیاز به دعاهای ابطال سحر ندارد. سپس افزود: عدهای میخواستند من را اذیت کنند ولی کارهای شان اثری نداشت زیرا بر انجام این تعقیبات مواظبت داشتم.
🖊 #استاد_شهید_مرتضی_مطهری:
✅ چه کنیم نفس، ما را به آسانی به گناه نکشاند؟
🔸اگر انسان خیال را در اختیار خودش نگیرد یکی از چیزهایی است که انسان را فاسد میکند؛ یعنی انسان نیاز به تمرکز قوّه خیال دارد. اگر قوّه خیال آزاد باشد، منشأ فساد اخلاق انسان میشود.
🔹امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: النَّفْسُ انْ لَمْ تَشْغَلْهُ شَغَلَک؛ یعنی اگر تو نفس را به کاری مشغول نکنی، او تو را به خودش مشغول میکند.
🔸یک چیزهایی است که اگر انسان آنها را به کاری نگمارد طوری نمی شود، مثل یک جماد است. این انگشتر را که من به انگشتم می کنم، اگر روی طاقچه ای یا در جعبه ای بگذارم طوری نمی شود.
🔹ولی نفس انسان جور دیگری است، همیشه باید او را مشغول داشت؛ یعنی همیشه باید یک کاری داشته باشد که او را متمرکز کند و وادار به آن کار نماید و الّا اگر شما به او کار نداشته باشید، او شما را به آنچه که دلش می خواهد وادار می کند و آن وقت است که دریچه خیال به روی انسان باز می شود؛ در رختخواب فکر می کند، در بازار فکر می کند، همین طور خیال خیال خیال، و همین خیالات است که انسان را به هزاران نوع گناه می کشاند. اما برعکس، وقتی که انسان یک کار و یک شغل دارد، آن کار و شغل، او را به سوی خود می کشد و جذب می کند.
📚تعلیم و تربیت در اسلام، ص278.
🖊 #آیت_الله_بهجت:
🌟خدا میداند که صاحبان مقامات معنوی در اوقات خلوت و مناجات چه حالی دارند و خاموشی فکر، چگونه آنها را در اثر مشاهدۀ انوار الهی میسوزاند؛ ولو در مدت کوتاه!
📚 در محضر بهجت، ج١، ص١١.
🖊 با ادعیه و قرآن حشر داشته باشید؛
چون شما کمال و معرفت می خواهید؛
و قرب الی الله نیاز دارید؛
و حشر با ادعیه و قرآن شما را اوج می دهد.
🖊 غذا یک اثر تکوینی دارد؛ کاری به دانستن و ندانستن ندارد در خیلی از موارد.
می بینید که اگر یکی تشنه است، زهری را، کاسه زهری بود این را سر کشیده و خورده، به هوای اینکه مثلا شربتی است؛ درست است که گناه نکرده، درست است که انتحار نکرده؛ اما آن کاسه ی زهر، نمی گوید که: چون تو نمی دانستی من تو را نمی کشم. او اثر تکوینی دارد.
#غذایحرامیکاثرتکوینیدارد.
هدایت شده از حیات طیبه
🖊 #آیت_الله_ناصری:
💠موقعی که ماشین، کند میرود کمی گاز آن را زیاد می کنند، این ماشین تندتر می رود. حضرت حق می خواهد سالك را به حرکت بیندازد تا در سیر الی الله تندتر برود؛ لذا به او #بلا می دهد. لذا بعضی می گویند: «#بلا_تازیانه_سلوک_است.» پس بلایی که ما مبتلا می شویم :
1️⃣ممکن است اثر اعمال من باشد و خدا می خواهد من را #تزکیه و پاک بکند.
2️⃣گاهی هم به دليل این است که من دارم به سوي خدا می روم؛ لکن با شوق و رغبت نمی روم. یک بلا به من می دهد که مرتب بگویم: «خدا! خدا! خدا!»
3️⃣گاهی هم می خواهد به تو #درجه و مقام بدهد و به اين منظور، بلا به تو می دهد؛ لذا در روایات دارد که
«البلاء للولاء؛ بلا، مال اولیای الهی است.»
هر کسی قابلیت بلا دیدن ندارد.
🖊 #آیت_الله_حق_شناس
🌟ماه شریف ماه رجب یا یک قدری از معصیتت کم کن، یا یک قدری بر طاعتت اضافه کن. مثلا وقتی اذان می گویند، وقت اذان صحبت نکن! استاد من رحمه الله می گفت: هر كس موقع اذان صحبت دنیا و متفرقه کند، زبانش هنگام مردن برای گفتن شهادتین لکنت پیدا می کند. اذان را حکایت بکن؛ مثلا وقتی مؤذن می گوید: الله اکبر، تو هم بگو: الله اكبر.
یک چیزی اضافه کن! قرآنت را اضافه کن، توجهت را به پروردگار اضافه کن. پروردگار می فرماید: فوق تصور شماست آن چیزی که من برای عباد صالح خودم ذخیره کرده ام.
⚡️این روایت را هم برای نماز شب خوانها دارد و هم برای اهل ماه رجب، این قدر که من می ریزم بر سر بندگان صالح خودم از مغفرت و رحمت. حالا بیا و جلوی اراده های خودت را بگیر؛ اینقدر نگو من این همه عبادت کردم. اول گناه تو همین است. چون تو این روایت را نشنیدهای: إذا أراد الله بعبد خيرا ألهاه عن محاسنه و جعل مساويه بين عينيه و کرهه مجالسة المغرضين عن ذكر الله.
اگر خیر متوجه یک بنده ای بشود، اصلا خودش را که هیچ می بیند، عبادتش را هم هیچ تصور می کند. اگر خداوند برای بنده ای خیر بخواهد، او را از عبادیات خودش منصرف می کند. چقدر من نماز جماعت خواندم، دیشب هم نماز شب خواندم، چقدر صدقه دادم، نه! هیچ اینها را به حساب نمی آورد. اما بر عکس، عیوبش را جلوی چشمهایش قرار می دهد.
📚مواعظ۲، ص۱۸.
🖊 #علامه_طهرانی:
🌟توفیق غلبه بر نفس و جنود آن منوط به دستگیری عنایات خاصّه حضرت رب الارباب است، چه طی این مرحله بدون توفیق و دستگیری خاصّ او صورت نبندد.
📚رساله لباب الباب