eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.7هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
5هزار ویدیو
77 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همه‌میگن:شهدارفتن، تامابمونیـم...! ولی‌من‌میگم:شهـدا رفتن‌تامادنبالشون‌بریم ‌ ‌ 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
نامه شهید محسن‌ حججی‌ به‌ امام‌ رضا(ع): ‌‌ سلام آقای خوبم از آخرین باری که به پابوستان آمدم تاکنون چندسالی می‌گذرد و حال که در صحن و سرایت هستم سر تا پا شوق و شعف دارم. ‌ یادم هست دفعه قبل خواسته‌های زیادی از شما داشتم؛ الآن که خوب فکر می‌کنم به همه خواسته‌هایم رسیده‌ام؛ شغل سپاه، عروسی، جور شدن زندگی و... ممنونم آقای خوبم، ممنون. ‌ دو روز پیش که با لباس سبز پاسداری به حرمت قدم گذاشتم چقدر لذت بردم؛ باورم نمی‌شد... همه این‌ها را از کرم شما و خدای بزرگ می‌دانم. ‌ مولای من، با ورود به سپاه دریچه‌ای جدید از زندگی به روی من باز شد؛ اگر روزی هزاران بار شکر خدا را بگویم باز هم کم است؛ ارباب من، از لذت‌های دنیوی هر آنچه که باید می‌چشیدم را چشیدم. ‌ حال، بی‌صبرانه مشتاق چشیدن لذتی اخروی هستم، لذتی که نهایتش رضای خداست. ‌ یا رضا، تو را به پدر بزرگوارت موسی‌بن جعفر(ع) قسم، تو را به فرزند عزیزت جوادالائمه قسم، تو را به خواهر گرامی‌ات فاطمه معصومه قسم، ضامن من شوید. ‌ آقا جان دوست دارم همانند علی اکبر(ع) در جوانی شهدِ شیرین شهادت را بنوشم و جان ناقابلم را فدای شما اهل بیت کنم. ‌ فقط یک خواسته شخصی دیگر دارم؛ مولای من، بر من منت بگذار و جواز شهادتم را امضا کن. ‌ امشب شام دوشنبه است؛ می‌گویند دوشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها پرونده اعمال ما می‌رود دست صاحبمان ولی عصر(ع). ‌ آقای من، تو را به مادرت زهرا(س) قسم، شهادت‌نامه‌ام را با امضای خودت مزین کن. ‌ آرزو دارم امشب پرونده‌ام به همراه جواز شهادتم به دست امام زمان(ع) برسد؛ بدون شک با دیدن امضای ضمانت شما، ولی عصر(ع) هم امضا می‌کند. ‌ ‌ ‌ 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کشف پیکرهای مطهر ۴ شهید در منطقه شلمچه | عملیات کربلای ۵ 💠 گروه‌های موفق شدند امروز یکشنبه ۳۰ آبان پیکر مطهر ۴ دوران را در منطقه عملیاتی شلمچه عراق تفحص کنند. 💐 شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🕊🌱 هر چه کـھ می‌کشیـم و هر چه کـھ بر سرمان می‌آید از نافرمانی خداست و همـه‌ ریشـھ در عـدم رعـایـت حـلال و حـرام خـدا دارد . . . ! . 🕊🇮🇷
🇮🇷🌱 بسیج پاره تن مردم است 💎 فرارسیدن آغاز هفته بسیج بر بسیجیان ودلاوران همیشه در صحنه گرامی باد. ‌↷♡ #ʝσɨŋ↓ °|• @moheban_alo_allh •|°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌱 همه‌ی امتحان‌های خدا برای یک منظور اتفاق می‌افتند؛ " پَنچَر گیری " بچه زرنگ‌ها، اونایی‌اند که؛ در حین هر امتحان، می‌گردن دنبال ضعف‌شون... یعنی دقیقاً همون‌ نقطه‌ای که دچار نق و غُر، بی‌تابی، افسردگی، جزع و فزع، گلایه و قهر با خدا و ... شدند!🍃 این " پنچری‌ها " رو زود پیدا می‌کنند، و سریع با قدرت‌گیری و تغذیه‌ی روح، راه این ضعف رو مسدود می‌کنند! یادمون باشه؛ امتحانای خدا، جایی سراغمون میاد، که روحمون پنچری داره ♥️ 🌹
❌ خواندن اين پست براى مسئولين و شرعاً حرام است!! ...!! 🌷....دردآورترین صحنه زمانی بود که عراقی‌ها با ماشین‌های خودمان جنازه‌ها را زیر می‌گرفتند! با دیدن این صحنه آن‌چه از عاشورا در روضه‌ها شنیده بودم برایم مجسم می‌شد. در عاشورا یزیدیان با اسب بر جنازه‌ها تاختند و این‌جا بعثی‌ها با ماشین‌‌ها و تانک تی‌۷۲ !! هر عراقی که مرا با آن جراحت در میان جنازه‌ها می‌دید، تفاوت من با دیگر جنازه‌ها را تشخیص نمی‌داد! 🌷عراقی‌ها مشغول پاک‌سازی جاده بودند و به جنازه مطهر شهدا تیر خلاص ‌می‌زدند. بعثی‌ها شهدایی را که ریش داشتند از روی نی‌ها و چولان‌ها، توی آبراه جزیره می‌انداختند. یکی از بعثی‌ها که پرچم عراق دستش بود کنار یکی از شهدا که وسط جاده بود ایستاد، جنازه از پشت به زمین افتاده بود. نظامی سیاه سوخته‌ی عراقی یک‌دفعه پرچم عراق را به پایین جناق سینه‌ی شهید کوبید، طوری‌که چوب پرچم درون شکم شهید فرو رفت! 🌷آرزو می‌کردم بمیرم و زنده نباشم! همه‌ی آن‌چه در جاده می‌دیدم، به عقده تبدیل شده بود. هیچ صحنه‌ای به اندازه نصب پرچم عراق روی شکم این شهید زجرم نمی‌داد. در اثر ضربه‌ی پوتین یکی از نظامیان به صورتم، لخته‌های خون توی دهان و حلقم جمع شده بود. با تکرار صلاة از آن‌ها خواستم اجازه دهند نماز ظهر و عصرم را بخوانم، همان‌جا تیمم کردم و اولین نماز اسارتم را خواندم. یاد ندارم در تمام طول عمرم نمازی به آن دلچسبی خوانده باشم! احساس می‌کردم از همیشه به خدا نزدیک‌ترم. راوی: آزاده سرافراز، جانباز سید ناصر حسینی، ایشان در ۱۴ سالگی به جبهه می‌رود و در ۱۶ سالگی هنگام دیده‌بانی اسیر می‌شود. حسینی جزو بیست‌هزار اسیر ایرانی مفقودالاثر در عراق بود که از حقوق اسرای جنگی بی‌بهره ماند. 📚 کتاب "پایی که جا ماند" 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا