eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.8هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
4.7هزار ویدیو
77 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش یحیی هست🥰✋ *شهیدے ڪه همچون حضرت مادر پر ڪشید..*🕊️ *شهید سید یحیی سیدی*🌹 تاریخ تولد: ۲۸ / ۱۱ / ۱۳۴۰ تاریخ شهادت: ۲۱ / ۱۱ / ۱۳۶۴ محل تولد: تهران،شهریار محل شهادت: ام‌الرصاص *🌹همسرش← دو سال و نیم با همسرم زندگی کردم🍃یک فرزند داشتیم که یک سال بعد از شهادتش وقتی حدودا چهار ساله بود از دستم رفت🥀فرزندم تب کرد و وقتی او را به دکتر بردیم، آمپول اشتباهی به او زدند🥀و مسمومیت دارویی باعث شد بچه از بین برود🥀همسرم وقتی مجروح میشد و به خانه می آمد خودم آنها را پانسمان میکردم🍂 زمانی که زخمهای ایشان را میتراشیدم که عفونت نکند🥀انگار آن لحظات گوشه قلبم را میتراشیدم و خیلی سخت بود🥀 همیشه وقتی از منطقه به خانه می‌آمد و من در خانه نبودم، پشت در می‌ایستاد و در را باز نمیکرد🍂 من میگفتم: «شما که کلید داری پس چرا داخل نمیروی؟»⁉️ میگفت: «نه عیال جان! دوست دارم شما در را برایم باز کنی💕 اگر شده ساعت ها هم پشت در می‌ایستم تا شما بیایی و در را باز کنی.»💕 یادم هست یکبار من مسجد بودم و وقتی بازگشتم دیدم کنار در ایستاده است✨من گفتم: «میرفتی داخل.» گفت: «نه؛ مگر میشود من همسر داشته باشم و در را خودم باز کنم.»🍃او در عملیات کربلای ۴ ترکش به پهلویش خورده بود💥و سالها مفقودالاثر بود🥀بعد از ۳۰ سال پیکر همسرم تفحص و به وطن آمد*🕊️🕋 *شهید سید یحیی سیدی* *شادی روحش صلوات*💙🌹 ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•♥️✨• من بہ لبخند تو مشتاق ڪہ نہ ، محتاجم . . . یوسف الهی 🕊 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃 ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
دو حرف زیبا از دو بزرگ مرد: : برای شهید شدن اول باید مانند شهید زندگی کرد : تنها کسانی مردانه میمیرند که مردانه زیسته باشند 🌹 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸
این شهید کسی نداره پدر و مادرم نداره امروز سالگردش هست براش فاتحه ای بفرستید،شهیدی که ۶ ماهگی پدرش فوت کرد،۶سالگی مادرش،۸سالگی مادربزرگش،۱۰ سالگی تنها برادرش ۲۰ سالگی غریب و تنها در شلمچه و در عملیات کربلای ۵ شهید شد. این شهید بزرگوار غریب و بی کس بودند.از امروز بیاید بشیم خواهر و برادرش😔همیشه یادش کنیم حتی با ذکر یه صلوات 😔🥀 ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
💌 🟣شهید مدافع‌حرم ☂پدر شهید نقل می‌کنند: محمدرضا در پنج‌سالگی آموزش قرآن را آغاز کرد و در هشت‌سالگی قرآن را به سه‌زبانِ عربی، فارسی و ترکی مسلط بود و در یازده‌سالگی، یادواره‌های شهدا و کلاس‌های احکام و قرآن در مسجد برگزار می‌کرد. ☂یکبار مدیر مدرسه‌ی محمدرضا بهم گفت که روزی محمدرضا یک‌بسته دفتر، خودکار و مداد به مدرسه آورده بود که می‌گفت پولِ توی‌جیبی‌هایم را جمع کرده‌ام و برای دانش‌آموزان نیازمند خودکار، دفتر و مداد خریدم؛ این در حالیست که من می‌توانم گرسنگی را تحمل کنم ولی نمی‌توانم نیازمندی بقیه‌ی دوستان را تحمل کنم. 🌸 🌸🌼🌺 🌸🌼🌺🌼🌸 🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5837038212291235097.mp3
13.92M
🔊 | تنظیم 📝 تو از حالم خبر داری... 🎙 مرحوم ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
💥تلنگر💥 دوست خوبم ❗️ 🔴قبر تنگ و تاریک خانه همیشگی توست... 🔴مخصوص خودت،فقط برای تو... پنجره ندارد، درش هم با ورود تو تا قیامت بسته می شود... 🔴اجازه نداری غیر از چند متر پارچه چیز دیگری با خودت ،آنجا ببری... 🔴وقتی آنجا نقل مکان کنی کسی به دیدنت نمی آید... 🔴کسی برایت ایمیل نمی فرستد گروه های اجتماعی از لیستشان حذفت می کنند... 🔴مطالبت لایک نمی خورد... 🔴تنهایک چیز به دردت می خورد... ✅نمازهایت.... ✅صدقاتت.... ✅ و اعمال نیکت.... 👈حال با خودت فکر کن برای رفتن آماده هـســـتی?!😔😭
پنجشنبه‌هاویاد‌شهدا 🍂نمک‌پرورده‌ات ای شهر من خیل شهیدان‌اند شهیدانی که هر یک سفره‌دار لطف و احسان‌اند... 🍂چنان خون، در رگان این وطن جاری شدی ای شهر اهالی تو ای خاک شهادت...اهل ایران‌اند... 🍃 و‌‌ یاد ‌ با ذکر 🍃 ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1236778844.mp3
31.11M
🔊 4⃣2⃣ جلسه بیست ‌چهارم * چه می‌شود در حزب شیطان قرار می‌گیریم؟ * شیطان رییس چه مجالسی است؟! * حسرت بزرگ در آخرت برای شرکت در برخی از مجالس * در مجالس باید به چه شکلی گفت‌وگو کنیم؟ * کدام مجالس از شیطان است * شیطان بر چه افرادی احاطه کامل دارد؟ ⏰مدت زمان: ۵۸:۱۵ ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
ثبات‌قدم‌یعنۍ: •ایمانت‌محڪم‌تر •روحیہ‌جهادۍ‌ات‌مستدام‌تر •اخلاصت‌بیشتر •رشدفڪری‌وبصیرتت‌افزون‌تر یعنۍ: •متڪبر‌نشوۍو‌متواضع‌باشۍ یعنۍ: •دچارشبهه‌نشوۍ •خستہ‌ودلزده‌نشوۍ •غرنزنۍو‌ادامہ‌راه‌را‌در‌ڪنارولۍفقیہ‌باشۍ •نه‌یڪ‌قدم‌جلوترونه‌یڪ‌قدم‌عقب‌تر برشے‌از‌ڪتاب‌‌حاج‌قاسم (از کسی نمیترسیدم) 🍃🌺🦋🍃🌺🦋🍃🌺🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📿نماز در بیهوشی 📿 🌹 عبدالحسین ایزدی🌹 🔻در بیمارستان مشهد بستری بودم و شهید عبدالحسین ایزدی نیز در اتاق دیگری بود. گاهی به او سر می‌زدم از ناحیه سر مجروح شده حالش خوب نبود. یک شب نزدیکی اذان صبح مادرش سراسیمه نزد من آمد و گفت:‌عبدالحسین حالش هیچ خوب نیست. سریعاً بالای سرش رفتم. او را به نرده های تختش بسته بودندکه به زمین پرتاب نشود. گاهی تکان‌های شدیدی می‌خورد و سپس بیهوش می‌افتاد. پزشک را بالای سرش آوردم با داروهای آرام بخش تا حدودی آرام گرفت و بیهوش روی تخت افتاد. مدتی بعد ناگاه بلند شد و نشست مرا صدا زد و گفت: خاک تیمم بیاور  مردد بودم بیاورم یا نه چون بعید می‌دانستم وقت و حالش را درست تشخیص بدهد به هر حال آوردم. تیمم کرد و مهر خواست. مهر را روی زانوی پایش گذاشت. تکبیره‌ الاحرام بست و نماز عشق را بپا داشت. با حالتی عجیب با خدای خود حرف می‌زد منتظر بودم سلام نماز را بدهد تا با او صحبت کنم قبول باشد بگویم و از احوال او جویا شوم.  نماز عشق❤ با تکبیره الاحرام شروع ولی با سلام تمام نمی‌شود در نماز عاشق نزد معشوق می‌رود. ✨با دادن سلام نماز در بستر افتاد و به رسید.✨ وقت✨📿✨ ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 فایل صوتی دعای پر فیض کمیل (۲۸ ژانویه) - مرکز فرهنگی امام رضا ( ع ) وفات حضرت ام البنین به همراه سخنرانی شکست،التماس دعا😔 ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
مهمان کربلا شده بانوی بی نشان ای روضه‌خوان بیا و کمی از عطَش بخوان شب‌های جمعه رو به حرم کن فقط بگو از آب هم مضایقه کردند کوفیان... 😭💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5965164882096556954.mp3
3.7M
‌『🌼』 بار هجرانِ تُو ، بَر دوش گران است هنوز ؛ چشم نَرگس ، بھ شقایق نگران است هَنوز...!! ‌‌‹ نَبضِ‌قَلبـٖےأَللّٰهُمَ‌عَجِّل‌اِن‌ْشٰاءَالله‌‌ › 🎙| ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹داستان زندگی جانبازشهیدایوب بلندی🌹 قسمت (هشتادوهشتم ونهم) تقدیم نگاه سبز شما عزیزان👇👇
❤️قسمت هشتاد و هشت❤️ آن روزها حال و روز خوشی نداشتیم. خانم برادر ایوب تازه فوت کرده بود و محسن، خواهر زاده ام، داشت با سرطان دست و پنجه نرم می کرد. فقط پنج سالش بود، ایوب طاقت زجر کشیدنش را نداشت. بعد از نماز هایش از خدا می خواست هر چه درد و رنج محسن است به او بدهد. تنها آمدم تهران تا کنار خواهرم باشم. چند وقت بعد محسن از دنیا رفت. ایوب گفت: "من هم تا چهل روز بیشتر پیش شما نیستم" بعد از فوت محسن، ایوب برای روزنامه مقاله انتقادی نوشت، درباره کمبود امکانات دارویی و پزشکی اسمش را گذاشته بود: "آقای وزیر.....محسن مرد...." مقاله اش با کلی سانسور در روزنامه چاپ شد. ایوب عصبانی شد. گفت دیگر برای این روزنامه مقاله نمی نویسد. از تبریز تلفن کرد: "شهلا...حالم خیلی بد است، تب شدید دارم." هول کردم: "دکتر رفتی؟" _ آره، می گوید توی خونم عفونت است. می دانی درد پایم برای چی بود؟ گیج شدم، ارتباط تب و عفونت و درد پا را نمی فهمیدم. _ آن ترکش کوچکی که از پایم رد شده بود، آلوده بوده، حالا جایش یک تومور توی پایم درست شده. گفت می خواهد همانجا به دکتر اجازه دهد تا غده را دربیاورد. گفتم: "توی تبریز نه، بیا تهران." با ناله گفت: "پدرم را درآورده، دیگر...طاقت... ندارم." التماسش کردم: "همه برای دوا و دکتر می آیند تهران، آن وقت تو از تهران رفتی جای دیگر؟ تو را به خدا بیا تهران." 😓 ❤️قسمت هشتاد و نه❤️ درگیر مراسم محسن بودم و نمی توانستم بروم تبریز التماس هم فایده نداشت، رفت اتاق عمل بین عمل مسئول بیهوشی سهل انگاری کرد و به عصب پایش چند ساعت خون نرسید. تومور را خارج کردند، ولی عصب پایش مرد. بعد از آن ایوب دیگر با عصا راه می رفت. پایی که حس نداشت چند باری باعث شد سکندری بخورد و زمین بیفتد. شنیده بودم وقتی عصب حسی عضوی از بین می رود، احساس آدم مثل خواب رفتگی است. آن عضو گز گز می کند. سنگینی می کند و آدم احساس سوزش می کند. اعصاب ضعیف ایوب این یکی را نمی توانست تحمل کند @ بامــــاهمـــراه باشــید🌹 ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
4_5870893889002408331.mp3
2.14M
🎤•|کربلایۍ‌‌مهدۍ‌رعنایۍ‌|• 🔊شور_مَنُ‌و‌از‌خُودَم‌بِگیر‌ومَن‌ و‌بِه‌رُقَیِه‌بِسپار،آقاازرو‌شُونِه‌ی‌مَن‌ زَنجیرِگُناهُ‌بَردار..💔🥀•~ جمعه زیارتی ارباب ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا