『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

#قسمت پنجاه داستان دنباله دار بدون تو هرگز: سرزمین غریب نماینده دانشگاه برای استقبالم به فرودگاه او

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

#قسمت پنجاه و یک داستان دنباله دار بدون تو هرگز: اتاق عمل دوره تخصصی زبان تموم شد … و آغاز دوره تحص

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

#قسمت پنجاه و دوم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: شعله های جنگ آستین لباس کوتاه بود … یقه هفت … ورو

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

#قسمت پنجاه و سوم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: حمله چند جانبه ماجرا بدجور بالا گرفته بود … همه چ

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

#قسمت پنجاه و چهارم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: پله اول پشت سر هم حرف می زدن … یکی تندتر … یکی

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

#قسمت پنجاه و پنجم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: من یک دختر مسلمانم سکوت عمیقی کل سالن رو پر کرده

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

#قسمت پنجاه و ششم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: دزدهای انگلیسی وضو گرفتم و ایستادم به نماز … با ی

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

#قسمت پنجاه و هشتم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: حس دوم درخواست تحویل مدارکم رو به دانشگاه دادم …

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

#قسمت پنجاه و نهم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: هوای دلپذیر برعکس قبل، و برعکس بقیه دانشجوها … شی

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

#قسمت شصتم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: خانواده برای چند لحظه واقعا بریدم … - خدایا، بهم رحم کن

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

قسمت شصت و یکم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: خیانت روزهای اولی که درخواستش رو رد کرده بودم … دلخو

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

#قسمت شصت و دوم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: زمانی برای نفس کشیدن دنبالم، توی راهروی بیمارستان،

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

#قسمت شصت و سوم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: خدای تو کیست خنده اش محو شد … - یعنی … شما از من ب

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

#قسمت شصت و چهارم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: جراحی با طعم عشق برنامه جدید رو که اعلام کردن، بر

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

#قسمت شصت و پنجم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: برو دایسون یکی از بچه ها موقع خوردن نهار … رسما من

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

#قسمت شصت و ششم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: با پدرم حرف بزن پشت سر هم زنگ می زد … توان جواب داد

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

#قسمت شصت و هفتم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: 46 تماس بی پاسخ نزدیک نیمه شب بود که به حال اومدم

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

#قسمت شصت و هشتم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: احساست را نشان بده برگشتم بیمارستان … باهام سرسنگی

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

#قسمت شصت و نهم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: زنده شون کن پشت سر هم و با ناراحتی، این سوال ها رو

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

#قسمت هفتاد داستان دنباله دار بدون تو هرگز: خدا را ببین چند لحظه مکث کرد … - چون حاضر شدم به خاطر

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

#قسمت هفتاد و یکم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: غریب آشنا بعد از چند سال به ایران برگشتم … سجاد ا

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

#قسمت هفتاد و دوم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: شبیه پدر دستش بین موهام حرکت می کرد … و من بی اخت

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

.قسمت هفتادوسوم #بدون توهرگز....بخشندگی زمان به سرعت برق و باد سپری شد… لحظات برگشت به زحمت خودم رو

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

#قسمت هفتاد و پنجم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: عشق یا هوس مغزم از کار افتاده بود و گیج می خوردم

『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)

#قسمت هفتاد و ششم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: پاسخ یک نذر اون، صادقانه و بی پروا، تمام حرف هاش