فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ هیچ یک از اتفاقات زندگیت بی حکمت نیست
✳️ حجت الاسلام عالی
حتما ببینید
#ماه_بندگی🌙
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
05-abuhamze-06.mp3
7.64M
ابوحمزه_قسمت ششم🌹
بانوای دلنواز🎤
(حاج رضا بکایی)🎤
التماس دعا 🤲🏻
#ماه_بندگی🌙
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
▫️امشب که شب اجابت است ، مرحمتی کن و تقدیر ما را این گونه بنویس: اجابت دعاهایمان برای ظهورت...
#ماه_بندگی🌙
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
💌
در باز کن که خسته ترین نوکر آمده
تنها و سر به زیر و سر افکنده آمده
همراه با امید به آینده آمده
با این که دیر آمده شرمنده آمده
شرمنده اش نکن که گرفتار میشود
خط و نشان نکش که دلش زار میشود
غرق گناه آمده ام میکنی قبول؟
با اشک و آه آمده ام میکنی قبول؟
ما بین ماه آمده ام میکنی قبول؟
رویم سیاه آمده ام میکنی قبول؟
مثل همیشه مطمئنم رد نمیکنی
با اینکه من بدم تو به من بد نمیکنی
حالا تو هستی و دل بی عار نوکرت
شرمندگی و خجلت غم بار نوکرت
آشفته حالی و دلِ بیمارِ نوکرت
تنها تو هستی با خبر از کار نوکرت
پس لطف کن بیا و مرا بی خبر ببخش
در خلوت شبانه و وقت سحر ببخش
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ..❤
التماس دعا ..
#ماه_بندگی🌙
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
افطار امروز طعم دیگری دارد !
حتی کاسه ی شیر گوشه سفره
روضه خوانی میکند...😭😭
باور کنــ
که خدا هم...
بغض دارد امشبــ...😭
#شیعه_حالش_این شبا_طوفانی است
#کاش بیاید منتقم😭
#ماه_بندگی🌙
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
**
باز هم وقت مناجات
و دعا آمده اســت
فرصت زمزمــــه ی
نام خدا آمده است
شب قدر است و همه
جن و ملک میدانند
نوبت دلخوشے هرچه
گدا آمده اســـــت
دوستان خوبم در زمزمه
عارفانه تان مارو هم از
دعاے خیرتون فراموش نفرمایید
🌹 الــــــــــتماس دعا
#ماه_بندگی🌙
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🌷امیرالمؤمنین علیه السلام:
خداوند روزه را واجب کرد تا بوسیله آن اخلاص خلق را بیازماید.
📚حکمت ۲۵۲ نهج البلاغه
🤎📿🤎
#نماز_اول_وقت
#ماه_بندگی🌙
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
امشب خیلی سٰاده بگو
خدایٰا میخوٰام عوض بشـــم
بشــم همونی که تو میخوٰای
خودت کمکم کن💕...
#تا_خدا_راهی_نیست
#کافیه_فقط_اراده_کنیم
رمانــ🍃
#بدون_تو_هرگز
#قسمت_چهل_و_چهارم: ڪودڪ بـے پدر
مادرم مدام بهم اصرار می کرد که خونه رو پس بدیم و بریم پیش اونها ... می گفت خونه شما برای شیش تا آدم کوچیکه ... پسرها هم که بزرگ بشن، دست و پاتون تنگ تر میشه ... اونجا که بریم، منم به شما میرسم و توی نگهداری بچه ها کمک می کنم ...
مهمتر از همه دیگه لازم نبود اجاره بدیم ...
همه دوره ام کرده بودن ... اصلا حوصله و توان حرف زدن نداشتم ...
- چند ماه دیگه یازده سال میشه ... از اولین روزی که من، پام رو توی این خونه گذاشتم ... بغضم ترکید ... این خونه رو علی کرایه کرد ... علی دست من رو گرفت آورد توی این خونه ... هنوز دو ماه از شهادت علی نمی گذره ... گوشه گوشه اینجا بوی علی رو میده ... دیگه اشک، امان حرف زدن بهم نداد ...
من موندم و پنج تا یادگاری علی ... اول فکر می کردن، یه مدت که بگذره از اون خونه دل می کنم اما اشتباه می کردن... حتی بعد از گذشت یک سال هم، حضور علی رو توی اون خونه می شد حس کرد ...
کار می کردم و از بچه ها مراقبت می کردم ... همه خیلی حواسشون به ما بود ... حتی صابخونه خیلی مراعات حال مون رو می کرد ... آقا اسماعیل، خودش پدر شده بود اما بیشتر از همه برای بچه های من پدری می کرد ... حتی گاهی حس می کردم ... توی خونه خودشون کمتر خرج می کردن تا برای بچه ها چیزی بخرن ...
تمام این لطف ها، حتی یه ثانیه از جای خالی علی رو پر نمی کرد ... روزگارم مثل زهر، تلخ تلخ بود ... تنها دل خوشیم شده بود زینب ... حرف های علی چنان توی روح این بچه 10 ساله نشسته بود که بی اذن من، آب هم نمی خورد ... درس می خوند ... پا به پای من از بچه ها مراقبت می کرد... وقتی از سر کار برمی گشتم ... خیلی اوقات، تمام کارهای خونه رو هم کرده بود ...
هر روز بیشتر شبیه علی می شد ... نگاهش که می کردیم انگار خود علی بود ... دلم که تنگ می شد، فقط به زینب نگاه می کردم ... اونقدر علی شده بود که گاهی آقا اسماعیل، با صلوات، پیشونی زینب رو می بوسید ...
عین علی ... هرگز از چیزی شکایت نمی کرد ... حتی از دلتنگی ها و غصه هاش ... به جز اون روز ...
از مدرسه که اومد، رفتم جلوی در استقبالش ... چهره اش گرفته بود ... تا چشمش به من افتاد، بغضش شکست ... گریه کنان دوید توی اتاق و در رو بست ...
#بدون_تو_هرگز
#ادامه_دارد...
#ماه_بندگی🌙
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093