🔰 کفن تازه شهید یوسف الهی در روز تدفین شهید سلیمانی
💠باور کنید حس کردم انگار همین یک ساعت پیش او را دفن کرده اند.به این تازگی بود!!
📆سه شنبه ۱۳۹۸/۱۰/۱۷
🌷از صبح زود خودم را به #گلزار_شهدا رساندم. ولی هر چه تلاش کردم و گفتم عکاس و فیلمبردارم و میتونم خبرها را بهتر رسانه ای کنم چون کارت تردد نداشتم فایده ای نداشت ونتوانستم وارد محیط گلزار شوم.
🌷به خود #سردار متوسل شدم و زود جواب گرفتم سردار مرا به حضور پذیرفت. کنار دیوار مهدیه صاحب الزمان (عج) روبروی محلی که برای دفن سردار بود نشسته بودم که متوجه همهمه و گریه اشخاصی که کنار قبر حضورداشتن و در حال آماده کردن قبر بودند شدم.
🌷دوربینم را برداشتم و شروع به فیلمبرداری شدم. بوی عطر فضا را پر کرده بود. دیوار کنار قبر #شهید_محمد_حسین_یوسف_الهی کمی فروریخته بود. شخصی که داخل قبر بود حال عجیبی داشت.
🌷می گفت کفن شهید تازه بود و حتی نایلونی که دور شهید بود بخار زده بود.سریع دیوار قبر را ترمیم کردند و من بودم و یک دنیا #عشق ....
💠یکی از خادمین محترم گلزار شهدا اونجا حضور داشتن و شاهد قضیه بودن💠
#عارف_جبهه🔻
#شهید_حسین_یوسف_الهی🌷
# یاد کنیم شهدا را با ذکر صلوات🌹
♡شما دعوت شدید♡
,,,🍃🌺♡🌺🍃,,,
@shahid_aref_64
✨به نام خدا
🍃شهادت راهی سرخ است که انتهایش به روشنیِ آسمان میرسد، #شهادت پایانی خوش و شروع خوشتریست.
🍃بقول آقا علیرضا:رمز #عشق به خدا ،توکل به اوست ونامه اش را با بسم الله این چنین بدایت کرد چرا که حتی نام #خدا هم رحمتیست برای بشریت.
‹بسمالله، ذکر خداست یعنی که خدایا من تو را فراموش نکردهام
🍃بسمالله، بیانگر انگیزه من است، یعنی خدایا #هدفم تو هستی نه مردم، نه طاغوت، نه جلوهها ، نه هوس و ...›
و این بود سرآغاز نامه ای بی پایان
نامه ای با عطر دستان یک #شهید،
شهیدی که رمز عشق به خدا را توکل میدانست. توکلی که رنگ و بویی از #توسل و #اعتماد و اعتقاد دارد
🍃 خط به خط زندگیشان را که میخوانم در پایان درسی را فرا میگیرم که تاکنون نزد هیچ استادی نیاموختهام
بارها قلم به دست از جوانمردیشان دم زده ام ولیکن به عمل که رسید دست و دلم لرزید
🍃اینبار هم نام دلاوری دیگر به چشم میخورد. #جوانمردی که علاقه زیادش به شهادت سبب شد که عید را در کنار سیدالشهدا باشد. نه تنها عید ، بلکه همیشه
🍃و چه روزی خوشتر از این روزها که او به مرادش رسیده است و ما رهروان جوانمردانی هستیم که آبروی #اسلام را با جانشان خریدند
" شهیدان قصه پر سوز عشقند
شهیدان شمع عالم سور عشقند "
✍نویسنده: #بنت_الهدی
🌸به مناسبت سالروز شهادت
#شهید #علیرضا_نوری
📅تاریخ تولد : ۵ مرداد ۱۳۶۶
📅تاریخ شهادت : ۲۹ اسفند ۱۳۹۳
🥀مزار شهید : #اصفهان _ گلستان شهدا
#ماه_شعبان
#شهیدانه
شمادعوت شدید
•✾•🌿..🌺..🌿•✾•
@shahid_aref_64
🍃در دفترت نوشته بودی : شهادت را با هیچ چیز عوض نمیکنم حتی زیارت حرم ارباب در #اربعین، اما از آنجایی که هنوز فکر میکنم اندازه شهادت نشدهام دلتنگ حرم #اربابم، مثل همیشه
🍃فکر میکردی هنوز جامه #شهادت اندازهات نشده، یعنی در واقع تو اندازه آن نشدهای، اگر تو اینگونه فکر میکردی پس وای به حال ما، که هنوز خیلی فاصله داریم تا اندازه شهادت شویم و همچنان #حسرت به دل، به آنها که پر کشیدهاند مینگریم.
🍃مهدی، مردی از تیپ #فاطمیون از جنس غیرت و مردانگی، با قلبی آکنده از حبِّ اهل بیت، به دل میدان زد و مثل هزاران #مدافع دیگر از دین، ناموس و #حرم_عمه_سادات، دفاع کرد
🍃آن لحظه که میخواست عملیات آغاز شود حال خوشی داشت، روی زمین نبود، در فضای دیگری سیر میکرد. آخر آن عملیات، عملیات آخرش بود، شوق پریدن داشت، #اشتیاق رسیدن به معشوق!
🍃امکان نداشت جایی حرف از علی اکبرِ حسین باشد و او آنجا نباشد، اگر امکانش بود حتما آنجا حاضر میشد و هرکاری که باید انجام میداد، به عشق علیاکبر لیلا، به عشق حضرت #مادر
🍃اصلا همین #عشق و ارادت خاصش به این خاندان بود که باعث شد هرچه سریعتر بار سفرش را ببندد.
🍃مادرت میگفت:«امام زمان از حرم عمهاش نگهداری میکند، بمان و به کشورت خدمت کن.» و تو جوابش را اینگونه دادی که مگر #فرمانده سرباز نمیخواهد؟ پس #امام_زمان هم سرباز میخواهد♡
🍃دعا کن ماهم بشویم سرباز مولایمان. خدمت کردن در راه این خاندان لیاقتیست که نصیب هرکس نمیشود، ولی تو لایق آن شدی که جانت را هم فدا کنی.
🍃محتاج دعایت هستیم، کاش که سفارش ما را هم بکنی!
🌺به مناسبت سالروز تولد #شهید #مهدی_صابری
📅تاریخ تولد : ۱۴ فروردین ۱۳۶۸
📅تاریخ شهادت : ۹ اسفند ۱۳۹۳. درعا،سوریه
🥀مزار شهید : قم، بهشت معصومه
#ماه_شعبان
#شهیدانه
شمادعوت شدید
•✾•🌿..🌺..🌿•✾•
@shahid_aref_64
🍃ای شهید...
در خاکریز های #جبهه، خدا را شناختی، برایش مناجات کردی، ناله سردادی و #عاشق شدی. هنوز سوز صدا و مداحی هایت در گوش همرزمانت به یادگار مانده است. برایمان #کمیل بخوان. مدتی است محرومیم از دعای پنجشنبه شب های مسجد
🍃با سوز دلت #ظلمت_نفسی بخوان، مدتی است خودمان را گم کرده ایم. نادما منکسرا را برایمان #گریه کن که شاید از این خواب ناز غفلت بیدار شویم.
🍃هرکس از توحرفی زد از عشقت به حضرت مادر گفت. روضه #حضرت_زهرا بخوان. برایمان از #در_سوخته بگو شاید از آتشی که برای خودمان ساخته ایم خلاصی یابیم. بگو چه گذشت بین در و دیوار، شاید دلمان لرزید و اشکمان جاری شد. از میخ در هم بگو. شاید در #توبه به رویمان باز شد
🍃از وصیت مادر به دختر و #پیراهن_کهنه بگو، شاید کبوتر دلمان پرکشید سوی #گودال. اما از بازوی کبود نگو، میدانی که ختم می شود به گریه های علی. صبرِ چاه را نداریم که در مقابل دل داغدار و اشک های #علی تاب بیاریم..
🍃نمی دانم در جبهه، چگونه عاشق شدید که شهادتتان همچون اهل بیت بود، یکی بی سر، یکی با دست های قلم شده، یکی #اربا_اربا و یکی با پهلوی شکسته و #بازوی_کبود همچون خودت
🍃 در سنگرِ مناجاتت، روضه ی مادر را میخواندی که خمپاره، بازویت را کبود کرد و پهلویت را شکافت و تو بازهم به #مادر اقتدا کردی.
🍃این #عشق پایان ندارد....
سنگ مزارت و ذکر یا زهرایی که روی آن حک شده، نشانه ای است برای هر #زائر که دلش گره بخورد به حضرت مادر. فاتحه ای برای تو بخواند و حاجت بگیرد. راستی شنیده ام جوانان به واسطه تو #خوشبخت می شوند. شاید هم اولین قدم برای #عاقبت_بخیری، خوشبختی است. سفارشمان را به مادر پهلو شکسته بکن❤️
🌺شهادتت مبارک فرمانده.
🕊به مناسب سالروز #شهادت #شهید #محمدرضا_تورجی_زاده
✍️نویسنده : #طاهره_بنایی منتظر
📆تاریخ تولد : ۲۳ تیر ۱۳۴۳
📅تاریخ شهادت : ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶. بانه
🥀مزار : اصفهان
#ماه_بندگی🌙
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🌹#خاطرات_محمدحسین🌹
#عشق به محمدحسین:
نیروهای اطلاعات به محمدحسین خیلی علاقه داشتند، شاید یکی از انگیزههای قوی بچه ها برای ماندن در اطلاعات با آن وظایف سخت و دشوار حضور محمدحسین بود❤️
همه از صمیم قلب به او عشق می ورزیدند🌹
طوری بود که حاضر میشدند جانشان را برای محمدحسین بدهند🥀
یعنی حاضر بودند خودشان شهید بشونداما او حتی زخمی هم نشود🌷
و یا شب تا صبح توی محورها بیداری بکشند وبهـ خطر بیفتند اما برای محمدحسین اتفاقی نیافتد ❣
خیلی وقتا میشد که محمدحسین میآمد محوری را راهاندازی کند و با بچهها تا اواسط مسیر برود
جلویش را میگرفتند و میگفتند که جلو نیا💚
اما محمدحسین گوش نمیکرد💓
یکبار توفیقی حاصل شد و من خودم دو شب مهمان بچههای اطلاعات شدم آنجا از نزدیک دیدم که محمدحسین چطور به نیروهایش رسیدگی میکرد👌
سر شب وقتی بچهها میخواستند شناسایی بروند نیز همراهشان رفت 👇
وقتی به سنگر برگشت بیدار نشست و مشغول ذکر و دعا شد 🤲
قبل از آمدن بچه ها بلند شد و برایشان چای درست کرد💓
غذا را آماده کرد و سنگر را از هر لحاظ برای ورود آنها مهیا کرد👌
چون میدانست بچه ها چه ساعتی برمیگردند خودش زودتر برای استقبال آنها به حول محور رفت💐
منتظرشان نشست همگی با هم به داخل سنگر آمدند🌹
نیروها خسته بودند و زود خوابیدن🌾
اما محمدحسین همچنان بیدار بود روی بچهها پتو میکشید و مواظب بود سرما نخورند🍂
می گفت این ها آنقدر خسته اند که نصف شب اگر سردشان بشود بلند نمی شوند خودشان را بپوشانند آن وقت سرما می خورند 🥀👇👇👇
🍃بسم رب الحکیم
▪️خوشا به حال کسی که بی نیاز بود از هرکه غیر از خدای خویش. همانکه فریفته زر و زیور کاذب #دنیا نشد.
▪️همان که لابلای سکوت مشتاق اتاق، جوانه عشق خالق را میان تپش های مستانه جوانان، جای داد.
همان صدق مطلقی که آموزگار رویش های آسمانی بود.
▪️همان #صادق_آل_محمد، همان که تاروپود اندیشه اش، بر دل تمام حقیقت جویان نقش میبست.
▪️این #قصه، سر دراز دارد. قصه ای که قصه گویش #عشق است و بس. عشقی، آشفته از دلتنگی و صبر. دگر نایی برای قصه گو نمانده، اما باز دست از قلم نمی کشد.
▪️نمیدانم نیم روز بود یا نیمه شب، نمیدانم آسمان، آرام بود یا می بارید؛ فقط میدانم، اسوه #علم جهان، آن روز میزبان دانه های انگور بود.
▪️دانه هایی که به قصد تبرک می غلتیدند و #اشک می ریختند. دانه های عاشقی، که به خود و جام دل میزبانشان، ناخواسته جفا کردند.
▪️و حالا ماییم که غربت نبودنش را، دانه به دانه #اشک می کنیم بر مزار غریبانه اش، که شاید خریدار یک لحظه نگاهش باشیم ...
▪️به مناسبت سالروز #شهادت #امام_جعفر_صادق(ع)🖤
✍️نویسنده : #مبرا_پورحسن
#انتخابات🇮🇷
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🌱قلم، تاروپود کاغذ را میپیماید و ولادتت در خوشه های زمستان را به تصویر میکشد.
🌱طلوع عاشقانه ات، آغازی شد برای #عروج پلی دیگر به سوی خدا لابلای لایه های زندگی ات، ذاکر #حسین شدی و قلبت در مسیر روضه های رمضان آرام گرفت.
🌱زندگی را در کنش و کاوش #عشق یافتی. در میانه نبرد، معنا بخش دلیری و دلاوری شدی و راه و رسم زیستن را به اهل زمین آموختی.
🌱قلم، وجودت را تمنا میکند تا بنویسد و بنوازد از شیرینی شهیدانه لحظه هایت، و ترسیم کند محبتی را که در راه #حرم اندوخته بودی.
🌱بعد از #سی بهار زندگانی ات، اینبار #سوریه میزبان تو شد و «درعا» آوردگاه تکاپوی جسمت با خون؛ هنگامی که روحت در ابدیت آرام میگرفت.
🌱دستمان را بگیر و دست آویزمان شو؛ اهل زمین همچنان به آموزگاران عشق محتاجند ...
✍نویسنده : #مبرا_پورحسن
🌺به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #علی_امرایی
📅تاریخ تولد : ۱۲ دی ۱۳۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱ تیر ۱۳۹۴
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#امام_رضا
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🍃حاج عمار!
هر چه فکر کردم چگونه بنویسم که خوش تر باشد، باز هم به جانم ننشست! اصلا میخواهم راحت باشم! میخواهم بگویم درخت گناه، شاخ و برگ هایش را اطراف قلبم قفل کرده و قلبم اسیر سیاهی شده! دیگر اشک هایم هم بوی خدا نمیدهد!
🍃گناه وزنه ی سنگینی شده که زمین گیرم کرده و پر پروازم را زخمی کرده است! چنگ می اندازم تا زنجیرش را پاره کنم اما مگر به همین آسانی است! تبِ #گناه وجودم را گرفته است و من بیماری درمانده ام که هیچ دارویی جز نگاه تو درمانش نمیکند!
🍃تو هم فرمانده ای دیگر! خوب میدانی سربازانت را چگونه آموزش بدهی که همان بشود درمان تمام دردهایشان! درمانی مثل یک درد و دل سحرگاهی زیرنور ماه و ستارگان! اصلا نور ماه هم نباشد عیبی نیست؛ چهره ات همچون ماه میدرخشد ونورش قلبم را هدف میگیرد.
🍃نور چشمهایت میشود مفتاح الهدایت؛ زنجیر گناه را میگشاید و قلبم نفَس میکشد! روشنایی نگاه تو همانی است که تمام سیاهی های وجودم را به سفیدی مطلق تبدیل میکند. لبخند ارامش بخشت هم که دیگر خودش داستانی سراسر عشق است؛ گویا #عشق لبخند تو «مبدل السیئات بالحسنات» است و با یک نگاه میتوان فراموش کرد تمام بدی هارا... تمام سیاهی هارا... نا امیدی هارا...
🍃#حاج_عمار امروز تولد توست! ما چشم انتظار عیدیِ شماییم! یا شاید هم باید دست هایمان را به سوی شاه خراسان روانه کنیم که اینگونه نوکری دارد و تولد زمینی سربازش است! چشم هایمان را میبندیم؛ انگشتانمان را دخیل پنجره فولادش میکنیم و از عمق جان زمزمه میکنیم: شاه خراسان قسمتمان کن #زیارت حسین(ع)را...
🍃انگار خودت هم آنجایی آرام و محجوب لب میزنی :«کربلا نه به قسمته!
نه به همته! #کربلا به دعوته ! »
با تکیه بر ارامش صدایت مجدد خطاب میکنم ابالجواد را: یا علی بن موسی الرضا دعوتمان میکنی؟! به سمت گنبد برمیگردم؛ دست هایم را روی سینه ام میگذارم به نشانه ی احترام و میگویم: تولدت مبارکِ ما باشد عمارِ مهدی(عج)
✍️نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید #محمدحسین_محمدخانی
📅تاریخ تولد : ٩ تیر ۱٣۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱٣٩۴
🕊محل شهادت : سوریه_حلب
🥀مزار شهید : بهشت زهرا_قطعه ۵٣
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093