eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.8هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
4.7هزار ویدیو
77 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿🌾🌿 ✨نیایش باحضرت دلدار 🌺🍃 🌺ﺧﺪﺍﯾﺎ ﮔﻮﺷﻪ ﭼﺸﻤﯽ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ﺗﺎ 🍃ﻫﺮ ﺭﻧﺠﯽ ﺑﻪ ﺭﺣﻤﺖ 🌺ﻫﺮ ﻏﺼﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺷﺎﺩﯼ 🍃ﻫﺮ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ 🌺ﻫﺮ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﯼ ﺑﻪ آﺳﺎﯾﺶ ﻭآﺳﺎﻧﯽ 🍃ﻫﺮ ﻓﺮﺍﻗﯽ ﺑﻪ ﻭﺻﻞ 🌺ﻫﺮ ﻧﺎﻣﻤﮑﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﻮﺩ 🌺ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﻭ 🍃ﻫﺴﺘﯿﻤﺎﻥ و آﺭﺯﻭﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ 🌺ﻏﺮﻕ ﻣﺤﺒﺖ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﮔﺮﺕ ﺑﻔﺮﻣﺎ 🍃الهی آمین🙏🏻 منورــبهـ نگاهــ شهـدا🌷🙏 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷بِسْمِ رَبِٓـــ الشـُ❤️ـَـهـدا🌷 ✾͜͡♥️•♥️⃟ یـا‌حسینۍ‌گفتم‌و‌این‌جـان‌آرام‌گرفت؛ نـام‌اربـاب‌خو‌دش‌مسکن‌جـان‌من‌است… ♥️🌱 ⛅ اولین ســـــلام تقـــدیم بہ ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج) ⛅ السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهـِ یا اباصالحَ المَهدۍ یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے ْ الاَمان الاَمان 🍃❤️روزتون مَهدوي❤️🍃
🌠☫﷽☫🌠 🕊زیارتنامه ی 🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🍃🌹 امروز ۲۵مهرماه سالروز شهادت شهیدان مدافع حرم 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 یادونام شهداباصلوات🌿🌷🌿 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🔺دلنوشته شهید غلامحسن دهقان‌آزاد چند روز قبل از شهادت. ما سینه زدیم و آنها باریدند😭 از هرچه که دم زدیم، آنها دیدند🦋 ما مدعیان صف اول بودیم🌾 از آخر مجلس شهدا را چیدند.🕊 شهدا را در گمنامی و اشک‌شان خریدند؛ پس باید چند صباحِ باقیمانده را گمنام بود. تقدیم به تمام کسانی که عشق الهی از مجاری آنان در حقیر تجلّی نمود. از آل‌الله تا عزیزان این دنیا ممنون از دعای خیرتان. 🌿🌷♥🌷🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تلاوت یک آیه از"قرآن کریم"(آل عمران)بهمراه ترجمه آن،هدیه به شهیدعارف،محمدحسین یوسف الهی ❤❤ . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم بنام خداوندبخشنده بخشایشگر كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ۗ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ ۚ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿١١٠﴾🍃🌺 شما بهترین امتی هستید که [برای اصلاح جوامع انسانی] پدیدار شده اید، به کار شایسته و پسندیده فرمان می دهید و از کار ناپسند و زشت بازمی دارید، و [از روی تحقیق، معرفت، صدق و اخلاص] به خدا ایمان می آورید. و اگر اهل کتاب ایمان می آوردند قطعاً برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنان مؤمن [به قرآن و پیامبرند] و بیشترشان فاسقند. (۱۱۰)🍃🌺
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش عبدالحمید هست🥰✋ *حضورِ امام زمان(عج)*🕊️ *شهید عبدالحمید حسینی*🌹 تاریخ تولد: ۱۵ / ۹ / ۱۳۴۱ تاریخ شهادت: ۱۳ / ۲ / ۱۳۶۱ محل تولد: شیراز محل شهادت: خرمشهر *🌹علی اصغر دستغیب ← یک ماهی می‌شد عبدالحمید به جبهه بازگشته بود که به من تماس گرفت و وصیت کرد:📞من جمعه صبح، ساعت ۴ شهید می‌شوم🕊️جنازه من را برای شما می‌آورند، مرا مثل حضرت زهرا شبانه (ساعت ۹ شب) تشییع کنید💫 به غیر از پدر و مادرم و ۷ نفر از بچه‌های سپاه که اسمشان را گفت، کسی در مراسم من نباشد.»‼️او طبق حرفهایش با اصابت ترکش به حلقومش شهید شد🕊️به وصیتش عمل کردیم، شب بود🌙وقتی پيکرش به من سپرده شد خدا شاهد است هيچ احساس وزنی از اين جسد نکردم‼️پيکر خيلی سبک بود‼️در همين لحظه که غرق در اين واقعه عجيب بودم‼️ناگهان صدای فرياد آقای عابدی (که بعدها شهید شد) را شنيدم✨که با صدای بلند نام امام زمان را صدا میکرد💚 ايشان گفت وقتی پيکر را به دست شما دادند من به چشم خود ديدم آقايی نورانی (که علائم خاصی را از ايشان ذکر میکرد)💫وارد قبر شد و جسد را گرفت و داخل قبر گذاشت‼️لذا من بی اختيار نام امام زمان را فرياد زدم.»💚 به بچه ها گفتم دعای فرج بخوانند🌼 صورت شهید نورانی شده بود.💫خیلی ها بر سر مزارش در دارالرحمه شيراز می روند🍃و به او متوسل می شوند*🕊️🕋 *شهید عبدالحمید حسینی* *شادی روحش صلوات*💙🌹 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•|♥️🌱🎉|• ••| 🌸°•. ↰مُحمّد را نکو همسر،خدیجه عزیز قلب پیغمبر خدیجه‏ﷺ‌..؛ ↜ یقین‌باشد،پس‌اززهراوزینب بوَدازهر زنى برتر،خدیجه‏ﷺ‌⇴ ❤️••♥<>
موسم وصل دل و دلبر مبارڪ شــادی دلہای غم‌پرور مبارڪ بہ تمــام خلـــق دو عــالـــم جشن دامـادی پیغمبــر مبارڪ 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5769333962744793614.mp3
7.36M
🔸قسیم النار الجنتی یا حیدر 💠 سرود فوق العاده👌 های علوی 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
💢زیارت حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها در روز یکشنبه 🔸 نام تو فاطمه يا فاطمه تسبيح علی ست 🔸ياد تو لحظۀ اعجاز مفاتيح علی ست  🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•°~🌸🍃 میگفت: زندگی‌‌ڪردنت،طورے‌هست ‌ڪہ‌اگہ‌گفتن:الهۍخدا‌یڪۍ مثل‌خودت‌رو‌بہت‌بده؛‌راحت‌بتونۍبگۍ‌آمین؟!بہ‌خودمون‌بیایم:) 🍃🌺🍃
🌹شهیدی که به احترام امام زمان زنده شد!🌹 در شيراز رسم بر این بود که علماى شهر بخصوص روحانيونى که از لحاظ سنى و موقعيت اجتماعى از دیگران ممتازتر بودند مسؤوليت تلقين شهدا را برعهده مى گرفتند. حجة الاسلام و المسلمين طوبائى از روحانيون شهر که امام جماعت مسجد کوشک عباسعلى شيراز بود براى من نقل مى کرد: شب قبل که براى نماز شب برخاستم مسائلى برایم پيش آمد که دانستم فردا با امری عجيب مواجه مى شوم. 🌹🌹🌹 وقتى وارد قبر شدم تا تلقين شهيد مورد نظر را انجام دهم، به محض ورود به قبر در چهره شهيد حالت تبسمى احساس کردم و فهميدم با صحنه اى غير طبيعى روبرو هستم. وقتى خم شدم و تلقين شهيد را آغاز کردم، به محض اینكه به اسم مبارك امام زمان(عج) رسيدم مشاهده کردم جان به بدن این شهيد مراجعت کرد، چون شهيد به احترام امام زمان(عج) سرش را خم کرد، به نحوى که سر او تا روى سينه خم شد و دوباره به حالت اوليه برگشت. 🌹🌹🌹 در آن لحظه وقتى احساس کردم حضرت صاحب الزمان(عج) در موقع تدفين آن عزیز حضور یافته است، حالم منقلب شد و نتوانستم با مشاهده این صحنه عجيب و غيرمنتظره تلقين را ادامه دهم. پس از اینكه حالم دگرگون شد و نتوانستم تلقين شهيد را ادامه دهم، به کسانی که بالاى قبر ایستاده بودند و متوجه حال منقلب من نبودند اشاره کردم که مرا بالا بكشند. وقتى آنها چشمان پر از اشك و حال دگرگون مرا دیدند سراسيمه مرا از قبر بالا کشیدند و از من پرسيدند: چه شده؟ چرا تلقين شهيد را تمام نكردید؟ در جواب به آنها گفتم: اگر صحنه هایى را که من دیدم شما هم مى دیدید مثل من نمى توانستيد تلقين شهيد را ادامه دهيد، و اضافه کردم کسی دیگر برود و تلقين شهيد را بخواند و تمام کند چون من دیگر قادر به ادامه این کار نيستم. 🌹🌹🌹 ----------------------------------
🔺 امروز حوالی صبح پادگان هوافضای خمین مورد هجوم چند نفر مسلح قرار گرفته 🔹طی درگیری که پیش آمده چند پاسداران دژبانی زخمی و آقای #محمدمهدی_مکرمی به درجه رفیع شهادت نائل آمد #شهیدانه🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‎ ‌‎ ❤️با خودم می گفتم، چرا به اقا ابراهیم می گن پهلوان! درسته که تو کشتی گیری خیلی رشادت ها داشته اما.. 🌴نمی دونم چرا این فکر تو ذهنم بود تا اینکه برخورد کردم با کتاب غلامرضا.. این کتاب راجع به پهلوان تختی نوشته شده .. 🌷 خط به خطش رو که می خوندم.. هر جا حرف از مرام و پهلوونی بود.. داستان اقا ابراهیم و اقا غلام رضا فصل مشترک پیدا می کرد.. 🌺چقدر که این دو تا بزرگوار شبیه هم اند.. میدونستی اینو؟ راستی پهلووان ابراهیم خیلی پهلوان بود.. 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپی ‌کوتاه ‌و ‌زیبا‌ از شهدا❤ شرمندم‌ کاری‌ براتون ‌نکردم‌ دلم ‌رو ‌مجنون ‌نکردم دیده‌‌ رو‌ پرخون‌ نکردم‌ شهدا العفو .....شهدا شرمنده ایم💔...... 🍀🍀🍀 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
.‹♥️🌱› • ‏کوتاه میگویم چه کسی بدبخت تر از آنکه "صفحه مجازی اش " بوی ‎ و ‎ را می دهد و "زندگیش" نه! :)☘😔 🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6028092260426451497.mp3
25.46M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه هفتاد و سوم * ملکوت و مصادیق همراهی با ظالم * تفاوت عذاب در دنیا و برزخ * ملکوت و مصادیق غیبت کردن * چه حرفی غیبت حساب می‌شود؟ * یکی از راه‌های دفع شیاطین و اجانین * برخوردی که با عمل ما در برزخ می‌شود؟! * اثر دائم‌الوضو بودن * حفاظت روزه و وضو در برابر خطورات * حس لامسه برزخی برای چه کسی است؟ * طهارت ملکوتی خود را نقض نکنیم! * ملکوت سخن‌چینی * مصادیق سخن‌چینی در فضای مجازی * یکی از تفاوت‌های برزخ و قیامت * حیات برزخی آتشین مخصوص چه افرادی است؟ * ملکوت کظم غیظ کردن * معنا و مصداق کظم غیظ * ملکوت ظلم و تحقیر کردن فقیر * آیا با توبه اثر اعمال حبط شده بر می‌گردد؟ * ملکوت رد کردن غیبت * ملکوت تهمت دامن زدن * ملکوت شراب خوردن! * چه کسانی در گناه شراب خواری شریک‌اند؟ * ملکوت ربا خواری 🎧 جلسه هفتاد و سوم 🎙 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🌹 🌹 ❄️با آنکه آیات و روایات زیادی بر دایم الوضو بودن تأکید دارند، با این حال وضو گرفتن برای بسیاری از ما سخت است! 💥 گویا نمی دانیم چه خیر کثیری را از دست می دهیم: 1⃣◀️ رزق و روزیت فراوان می گردد 🔶از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: کسی که دوست دارد بر خیر و برکت منزلش بیفزاید، هنگام غذا خوردن وضوء بگیرد… 2⃣◀️ خشک نکردن آب وضو حسنه دارد 🔶امام صادق (علیه السلام) فرمودند : کسى که وضو بگیرد و با حوله اعضاى وضو را خشک کند، یک حسنه براى او نوشته مى شود و کسى که وضو بگیرد و صبر کند تا دست و رویش خود خشک شوند، سى حسنه براى او نوشته مى شود… 3⃣◀️ عمرت زیاد می شود 🔶رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: سعی کن طاهر و با وضو باشی که خداوند بر طول عمرت می افزاید…. 4⃣◀️خواب با وضو، عبادت است 🔶سول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: کسی که با وضو بخوابد بستر او برایش مسجد می شود، و خوابش (ثواب کسی را دارد که) به نماز مشغول است تا این که شب را به صبح رساند 🔹و اگر کسی بدون وضو خوابید بسترش برای او قبر خواهد بود و مانند مرداری می ماند تا صبح شود…. 5⃣◀️مرگ با وضو، شهادت است 🔶رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: اگر توانستی شب و روز با وضو باشی این کار را انجام بده، زیرا اگر در حال وضو از دنیا بروی شهید خواهى بود… 6⃣◀️در قیامت نورانی می شوی 🔶پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) می فرمایند: فردای قیامت خدای متعال امّت من را بین بقیّه‌ ی امّت‌ها در حالی محشور می‌کند که به خاطر وضویی که در دنیا گرفتند روسپیدند و پیشانی‌های نورانی‌ دارند 📙منابع: مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛ ج۱ ص۳۵۶ بحارالأنوار: ج۸۰، ص۳۱۴، روایت۲، باب۵ بحارالأنوار: ج۸۰، ص۳۱۴، روایت۳، باب۵ وسایل الشیعه: ج۱، ص ۲۹۷ ثواب الاعمال، شیخ صدوق 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرج 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
( قسمت چهل وهفتم)تقدیم نگاه سبزشما👇👇
✍️ 💠 از چشمان‌شان به پای حال خرابم خنده می‌بارید و تنها حضور حرم (علیهاالسلام) دست دلم را گرفته بود تا از وحشت اینهمه نامحرمِ تشنه به خونم جان ندهم که در حلقه تنگ محاصره‌شان سرم پایین بود و بی‌صدا گریه می‌کردم. ای‌کاش به مبادله‌ام راضی شده بودند و هوس تحویلم به ابوجعده بی‌تاب‌شان کرده بود که همان لحظه با کسی تماس گرفتند و مژده به دام افتادنم را دادند. 💠 احساس می‌کردم از زمین به سمت آسمان آتش می‌پاشد که رگبار گلوله لحظه‌ای قطع نمی‌شد و ترس رسیدن نیروهای به جان‌شان افتاده بود که پشت موبایل به کسی اصرار می‌کردند :«ما می‌خوایم بریم سمت بیمارستان، زودتر بیا تحویلش بگیر!» صدایش را نمی‌شنیدم اما حدس می‌زدم چه کسی پشت این تماس برای به چنگ آوردنم نرخ تعیین می‌کند و به چند دقیقه نکشید که خودش را رساند. 💠 پیکرم را در زمین فشار می‌دادم بلکه این سنگ‌ها پناهم دهند و پناهی نبود که دوباره شانه‌ام را با تمام قدرت کشید و تن بی‌توانم را با یک تکان از جا کَند. با فشار دستش شانه‌ام را هل می‌داد تا جلو بیفتم، می‌دیدم دهان‌شان از بریدن سرم آب افتاده و باید ابتدا زبانم را به صلّابه می‌کشیدند که عجالتاً خنجرهایشان غلاف بود. 💠 پاشنه درِ پشت بام مقداری از سطح زمین بالاتر بود و طوری هلم می‌دادند که چشمم ندید، پایم به لبه پاشنه پیچید و با تمام قامتم روی سنگ راه‌پله زمین خوردم. احساس کردم تمام استخوان‌هایم در هم شکست و دیگر ذکری جز نام (علیهاالسلام) به لب‌هایم نمی‌آمد که حضرت را با نفس‌هایم صدا می‌زدم و می‌دیدم خون دهانم روی زمین خط انداخته است. 💠 دلم می‌خواست خودم از جا بلند شوم و امانم نمی‌دادند که از پشت پیراهنم را کشیدند و بلندم کردند. شانه‌ام را فشار می‌دادند تا زودتر پایین روم، برای دیدن هر پله به چشمانم التماس می‌کردم و باز پایم برای رفتن به حجله ابوجعده پیش نمی‌رفت که از پیچ پله دیدم روی مبل کنار اتاق نشسته و با موبایلش با کسی حرف می‌زند. مسیر حمله به سمت را بررسی می‌کردند و تا نگاهش به من افتاد، چشمانش مثل دو چاه از آتش شعله کشید و از جا بلند شد. 💠 کریه‌تر از آن شب نگاهم می‌کرد و به گمانم در همین یک سال به‌قدری خورده بود که صورتش از پشت همان ریش و سبیل خاکستری مثل سگ شده بود. تماسش را قطع کرد و انگار برای جویدن حنجره‌ام آماده می‌شد که دندان‌هایش را به هم می‌سایید و با نعره‌ای سرم خراب شد :«پس از افغانستانی؟!» 💠 جریان خون به زحمت خودش را در رگ‌هایم می‌کشاند، قلبم از تپش ایستاده و نفسم بی‌صدا در سینه مانده بود و او طوری عربده کشید که روح از بدنم رفت :«یا حرف می‌زنی یا همینجا ریز ریزت می‌کنم!» و همان برای کشتن دل من کافی بود که چاقوی کوچکی را از جیب شلوارش بیرون کشید، هنوز چند پله مانده بود تا به قتلگاهم برسم و او از همانجا با تیزی زبان جهنمی‌اش جانم را گرفت :«آخرین جایی که می‌برّم زبونته! کاری باهات می‌کنم به حرف بیای!» 💠 قلبم از وحشت به خودش می‌پیچید و آن‌ها از پشت هلم می‌دادند تا زودتر حرکت کنم که شلیک پرده گوشم را پاره کرد و پیشانی ابوجعده را از هم شکافت. از شدت وحشت رمقی به قدم‌هایم نمانده و با همان ضربی که به کتفم خورده بود، از پله آخر روی زمین افتادم. حس می‌کردم زمین زیر تنم می‌لرزد و انگار عده‌ای می‌دویدند که کسی روی کمرم خیمه زد و زیر پیکرش پنهانم کرد. 💠 رگبار گلوله خانه را پُر کرده و دست و بازویی تلاش می‌کرد سر و صورتم را بپوشاند، تکان‌های قفسه سینه‌اش را روی شانه‌ام حس می‌کردم و می‌شنیدم با هر تکان زیر لب ناله می‌زند :«!» که دلم از سوز صدای مظلومش آتش گرفت. گرمای بدنش روی کمرم هر لحظه بیشتر می‌شد، پیراهنم از پشت خیس و داغ شده و دیگر ناله‌ای هم نمی‌زد که فقط خس‌خس نفس‌هایش را پشت گوشم می‌شنیدم. 💠 بین برزخی از و زندگی، از هیاهوی اطرافم جز داد و بیدادی مبهم و تیراندازی بی‌وقفه، چیزی نمی‌فهمیدم که گلوله باران تمام شد. صورتم در فرش اتاق فرو رفته بود، چیزی نمی‌دیدم و تنها بوی و باروت مشامم را می‌سوزاند که زمزمه مصطفی در گوشم نشست و با یک تکان، کمرم سبک شد. 💠 گردنم از شدت درد به سختی تکان می‌خورد، به‌زحمت سرم را چرخاندم و پیکر پاره‌پاره‌اش دلم را زیر و رو کرد. ابوالفضل روی دستان مصطفی از نفس افتاده بود، از تمام بدنش خون می‌چکید و پاهایش را روی زمین از شدت درد تکان می‌داد... دارد... 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093