سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش محمود هست🥰✋
*پلاک جنگی*🕊️
*شهید محمود مراد اسکندری*🌹
تاریخ تولد: ۳ / ۱ / ۱۳۶۶
تاریخ شهادت: ۱۲ / ۱۱ / ۱۳۹۴
محل تولد: اهواز
محل شهادت: سوریه
*🌹خواهرش← زمانی که محمود ۱۴ ساله بود، مادرمان فوت کرد🥀و دوسال بعد پدرمان را از دست دادیم🥀از آن سال محمود سرپرست خانواده شده بود. روزها درس میخواند و شبها کار میکرد🍂عاقبت او به سوریه رفت و شهید شد🕊️از محمود یک پلاک جنگی شکسته سهممان شد💫قبل از گذاشتن سنگ قبر، یکی از خواهرانم خواب محمود دیده بود که محمود میگوید: «سنگ قبرم پلاک جنگی باشد💫 که از وسط به دو نیم باشد، نیمی عموی شهیدم و نیمی هم خودم»🍃و حتی در خواب گفته بود که رنگ سنگ قبرش تیره نباشد»🍃ماجرای شهادتش هم اینطور بود که محمود و تعدادی از همرزمانش در منطقهای حائل میان دو جبهه داعش و النصره قرار میگیرند💥 و برای اینکه اجازه اتصال این دو جبهه منحوس را ندهند تا آخرین لحظات زیر آتش سنگین دشمن ایستادگی میکنند💥هنگامی که فرمان عقب نشینی تاکتیکی از سوی فرمانده میآید🍂او به سمت اسلحهای که بر زمین افتاده بود میرود🍂و به همرزمش میگوید نمیخواهم اسلحهای که با هزینه بیت المال تهیه شده به دست تکفیریها بیفتد🍃در همین اثنا مورد اصابت گلوله تک تیرانداز دشمن قرار میگیرد🥀💥 و شربت شهادت را مینوشد*🕊️🕋
*شهید محمود مراد اسکندری*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
#یاران_ناب
#حاج_قاسم_سلیمانی
توصیه ام به شما این است که هرکدام، یک شهید را برای خودتان انتخاب کنید،حتما هم نباید معروف باشد🇮🇷
در گمنام ها، انسان های فوق العاده ای وجود داشت، آنها را هم در نظر بگیرید🕊
دعا کنید خدا به حق حضرت زهرا سلام الله علیها ما را به شهادت برساند و این شهادت را منشا رحمت و آمرزش ما قرار دهد و ان شاءالله شرمنده دوستان شهیدمان نشویم🥀
🌷هیچ چیز بالاتر از شهادت نیست🌷
شما خواهران هم که جهاد از شما گرفته شده، می توانید شهید شوید😔
شما جهاد مهمتری دارید که الان به آن مشغول هستید👌
"آقا" را دعا کنید برای مسئولیت سنگینی که به عهده اش است🤲
در این دنیای پر تلاطم و سختی که امروز ایشان با آن مواجه هستند، در داخل و خارج؛ دوستان نادان و دشمنان قسم خورده مجهز و مسلح و نفاق، انشاءالله خدا ایشان را کمک کند🤲
عمر طولانی و نفوذ کلام بیشتری به ایشان بدهد و قلب ها را در تسخیرش قرار دهد❤️
#برشی_از_کتاب_حاج_قاسم
به قلم علی اکبری مزد آبادی
🌠☫﷽☫🌠
🌹میرزا کوچک : من مرگ را با حفظ عقیده خود ترجیح میدهم ...
🌹فرارسیدن ۱۱آذرماه سالروز شهادت #میرزا_کوچک_خان_جنگلی گرامیباد #ایران_قوی
شادی روح #میرزا_کوچک_خان صلوات🌸 اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمْ 🌸
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
شہدا . . .
🌺🍃با هر دردے جا نمےزدن
مےگفتن فدا سرحضرت زهــرا(س)
شهید زندگے ڪردن یعنے :
همہ سختیا رو بہ جون خریدن
براے فداشدن 🍃🌺
#شهیدسجادمرادے ❤️
4_459463433683730532.mp3
5.61M
#بشنوید شور احساسی
ویژه مداحی های امام حسین(ع)؛
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
با نوای:
#حاج_مهدی_رسولی
( شب جمعه زائرت مادرته... )
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
#لخظه_تلخ_یک_امدادگر....
🌷«فتح اله» نام یکی از برادران ارتشی است که همراه ما در منطقه حضور داشت. او از اهالی اطراف ایلام بود که با هم رفاقت داشتیم. فتح اله برای انجام کاری به همراه یک رزمنده جنوبی به پشت خط رفته بودند. وقتی بازگشتند به سنگر ما آمدند و از من پرسید: «ناهار چی دارید؟» چون ناهار و شام ما را در یک وعده میآوردند، گفتم: «لوبیا و هندوانه.» به آنها تعارف کردم که مهمان ما باشند، اما فتح اله گفت: «میروم سنگر خودمان میخورم.»
🌷او و همرزم جنوبیمان راه افتادند و من هم به دنبال آنها رفتم. همین که کنار تانکر آب نشستم ناگهان صدای انفجار مهیبی آمد و تعدادی از ترکشها هم از کنار صورت من رد شدند. ترکشها آنقدر نزدیک بودند که داغیشان را حس کردم. متحیر بلند شدم و به محل اصابت گلوله نگاه کردم. فتح اله و دوستش دقیقاً آنجا بودند. به طرف آنها دویدم. وقتی رسیدم خشکم زد. اول برادر جنوبی را دیدم که موج انفجار او را گرفته بود اما هیچ زخمی نداشت.
🌷به طرف فتح اله رفتم که دیدم نصف سرش قطع، سینهاش چاک و دستانش قطع شده است. دیگران هم رسیدند و امدادگر امدادگر میگفتند. با وجود اینکه من امدادگر بودم ولی شوکه شده بودم و کاری از دستم برنمیآمد. یادم میآید در آن لحظههای سخت از بلندگوی سنگر تبلیغات نوای آهنگران پخش میشد که میخواند: «آمده کاروانی به دشت قادسیه» ناخودآگاه به یاد محرم ۶۱ هجری و حضرت ابوالفضل (ع) افتادم و آنچه بر یاران امام حسین (ع) گذشت....
راوی: جانباز شیمیایی و اعصاب و روان داریوش زیوری
منبع: خبرگزاری ایسنا
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
شهداهمیشه
آنلاین هستند
کافیه دلت رو
بروزرسانی
کنی اون موقع میبینی که در تک تک
لحظات در کنارت بودند
و هستند و
خواهندبود....
شهید عارف کایدخورده🌹
#پنجشنبههاویادشهدا
🍂تیغ سحر زجوهره خونت آبدار
گشت و شکست لشکر تردید، ای شهید...
🍂آئینهدار خون تو اند آسمانیان
رنگینکمان به شوق تو خندید ای شهید...
🍃 پنجشنبه و یاد #شهدا با ذکر #صلوات🍃
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
~°°🦋°°~
🌹ذکر استغفار آخرین ساعات روز پنجشنبه
مستحبّ است كه در آخر روز پنجشنبه به اين نحو استغفار كنند:
اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ، وَ اَتُوبُ اِلَيْهِ
تَوْبَةَ عَبْدٍ خاضِعٍ مِسْكينٍ مُسْتَكينٍ،
لا يَسْتَطيعُ لِنَفْسِهِ
صَرْفاً وَ لا عَدْلاً،
وَ لا نَفْعاً وَلا ضَرّاً،
وَ لاحَيوةً وَ لا مَوْتاً وَ لا نُشُوراً،
وَ صَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطَّيِّبينَ الطَّاهِرينَ الْأَخْيارِ الأَبْرارِ،
وَ سَلَّمَ تَسْليماً.🌹
قبل از غروب بخوانیم
📚:مفاتيح الجنان در اعمال شب جمعه
°°~🌴~°°
روش خواندن فاتحه کبیره👆👆
💚هرکس برای میتی این گونه فاتحه بخواند،هم رفع گرفتاری از خودش می شود وهم گنجی است برای میت💚
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
خدایا صدای افکار مرا خاموش کن
تا صدای تورا بشنوم
خدایا مرا ببخش آنقدر غرق در قضاوت کردن هستم
که فراموش کردم قاضی تویی
04_Sheytan_Shenasi_Dar_Ghoran_1389_12_21_Mashhade_Moghaddas.mp3
30.77M
🔉 #شیطان_شناسی_در_قرآن
4⃣ جلسه چهارم
* دلیل پرخاش حضرت موسی ع به شیعه خود
* علت نامیدن حضرت موسی ع به مصلح
* دیکتاتورها چگونه مردم را مطیع خود نگاه می دارند؟
* فرعون مخالفان خود را چگونه کنترل می کرد؟
* استخفاف و استضعاف
* شرط شیعه بودن
* آیات مهدوی در سوره قصص
* فلسفه غیبت امام عصر عج
* تقوا داشتن چه معیارهایی دارد؟
* نگرانی های حضرت موسی ع برای مبارزه با فرعون
* اهمیت سلامت و قدرت جسمانی
* کشورهای کنونی دارای نظام فرعونی در جهان
* اولین قدم حضرت موسی ع برای مبارزه با فرعون
* مکالمه حضرت موسی ع و فرعون
⏰ مدت زمان: 58:35
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
⸀💛🌻˼
•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.••.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
ولییهچیبگمصرفاجهتاینکه
بهمونبربخوره!!
برا،نیومدنیوسفزهراخیلیکار
کردیمنگونه!!
خب؟!🥀
چونهمونگناهۍکہمیکنیم
هموندعاۍکهنمیخونیم
اینکارااومدنشونوبهتعویق
میندازه!💔
|✨| #تفکرانهـ
•.•.•.•.•.•.•.•.•.•.••.•.•.•.•.•.•.•.•.•.•
داستان از زبان شهید جعفر صحرایی...
صدا و موج انفجار بقدری زیاد بود که دیگر چیزی بخاطر نمیاوردم؛ نمیدانم چند روز یا چند هفته گذشت ولی همین که چشمانم را باز کردم خودم را در بیمارستان "ساسان" تهران دیدم با سرو سینه ای بانداژ شده و از همه عجیب تر نگاه های هاج واج پرستار بود که به من خیره شده بود!! با صدای ضعیف از مکان و اتفاقات پرسیدم، پرسیدم اینکه چرا اینطور نگاه میکنی؟ پرستار گفت شما در تهران و بیمارستان هستید اما آقای صحرایی قطعا خدا شمارا دوست داشته که زنده مانده اید...
علاوه بر دردی که میکشیدم صحبت های پرستار نیز من رو کلافه کرده بود، پرسیدم خداوند همه بندگان خودش رو دوست داره نه فقط من. پرستار سکه های 50ریالی خونین رو رو بروی من گذاشت( یکی از سکه ها زیاد خم شده بود) پرستار مکثی کرد و گفت آقای صحرایی یک ترکش کوچک اما تیز مستقیم سمت قلب شما نشانه رفته بود که با خواست خدا یکی از سکه ها جلو آن را گرفته بود.
من ناگهان خشکم زد نه بخاطر اینکه سکه ها جلوی ترکش را گرفته بودند تعجبم بخاطر این بود که من همیشه کیف پولم را در جیب شلوار میگذاشتم و هیچوقت آن را داخل جیب پیراهن نظامی نمیگذاشتم. همان لحظه از ته دل از یک طرف بخاطر لطف خدا و از طرف دیگر که شهادت نصیبم نشده بود بغض کردم. پرستار یکی از سکه هار بعنوان یادگاری نصرت الهی برای رزمندگان اسلام برداشت و من نیز مخالفتی نکردم.
سکه ها نگذاشتند تا جعفر به پیش هم رزمانش برود اما وقتی که کبوتر باشی حتی در زمان صلح نیز پرواز خواهی نمود. شهید جعفر صحرایی در شهریور سال 92 در یک ماموریت بر ار صانحه رانندگی به فیض شهادت نائل شد.
•••❀•••
عَـزیزانِمَـن!
←ࢪوحِمباࢪِزھ و ایستادگۍ
دَࢪمٌقابِلِدٌشمَن،
وقٺےبہطوࢪِڪاملوسالِم
دࢪشماقِشࢪِجَـوانباقۍمۍمـاند
ڪھٺقوا،بازگَشتبھخدا
و جہادِاڪبَࢪدروجود
وزندگۍتانبگٌنجد...
_مَـقامِمٌعَظَّمِࢪَهبࢪۍ🌱
ـ-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•❤️
همیشه نماز اول وقت میخواند همچنین برای تشویق پسرمان نماز صبح را اول وقت و در اتاق او میخواند.
🌱سیره ی #شهیدعلیرضاشمسی_پور
به روایت #همسرشهید
#نمازاول وقت✨📿
#التماس دعایاران همراه🤲🌹
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
4_5832396151508173525.mp3
11.49M
🤲 دعای روح بخش کمیل
🔹 با نوای: حاج مهدی سماواتی🎤
⏱ زمان تقریبی : ۴۷ دقیقه⏰
#التماس دعا😔
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
محفظههای شیشهای «آخرین دیدار»
وقتی پسرم خبر داد، محمدحسین🌹 در بیمارستان خاتمالانبیاء بستری است، خانه برایم مثل زندان شد، مادرش هم اصرار داشت که همین امروز برای دیدن محمدحسین🌹 به تهران برویم این شد که با حاج خانم و دو پسرم محمدعلی و محمدشریف به طرف تهران حرکت کردیم.
اینقدر نگران بودیم که نفهمیدیم مسیر راه کرمان تا تهران را چطور سپری کردیم، دلم هزار راه میرفت و افکار جورواجور ذهنم را خسته کرده بود از طرفی نگران همسرم بودم تصمیم گرفتم، طوری برنامهریزی کنم تا خودم محمدحسین🌹 را ندیدم، مادرش را بالای سرش نبرم چون حدس میزدم، حالش خیلی وخیم باشد.
ما را به اتاقی که مجروحان شیمیایی در آن بستری بودند، راهنمایی کردند، از دور دیدم که محمدحسین🌹 درون محفظهای شیشهای روی تخت خوابیده، سر و صورتش به خاطر مواد شیمیایی سوخته بود، نزدیک که شدم فقط با اشاره سلام و علیکی کرد و با برق چشمان نیمه بازش محبتش را به ما رساند.
معلوم بود که دیگر رمقی برایش نمانده اشک از چشمان من و برادرش سرازیر شد و ما بیش از او بیرمق شدیم، کمی بالای سرش ایستادیم که متوجه شدیم او دیگر نفس نمیکشد و با آرامش خاصی جان به جان آفرین تسلیم کرد.
او منتظر بود تا ما را ببیند و برود، اول گمان کردیم اشتباه میکنیم پرستارها را صدا زدیم، دورش جمع شدند و بعد از معاینه شهادت او را تایید کردند😭😭
#راوی:مادرشهید❤️
#سردارمحمدحسبن یوسف الهی🌹
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093