سال و نحوه شهادت شهید محمد حسین یوسف الهی
در طول جنگ پنج مرتبه به سختی مجروح شد و بالاخره آخرین بار در عملیات والفجر هشت به دلیل مصدومیت حاصل از بمبهای شیمیایی در بیست و هفتم بهمن ماه سال ۱۳۶۴ در بیمارستان لبافی نژاد تهران به شهادت رسید.
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی درباره نحوه شهادت شهید حسین یوسف الهی گفته است👇 هنگامی که آنها در اتاق عملیات بودند دشمن در عملیات والفجر هشت دست به حمله شیمیایی میزند، او یاران خود را از سنگر خارج کرد و خود به شهادت رسید😔
🌷او در ادامه و در توصیف این شهید گفت که دوست دارم تا مرا در پس از مرگ در کنار او به خاک بسپارید.🌷
#عطر_نماز❣
🔴جنگ با شیـــــــطان ....
جنگ ما با شیطان از محـــــــراب نماز آغاز میگردد.
محراب از ریشهی «حرب» است،
یعنی محراب نماز میدان جنگ ماست و با همان تكبیرة الاحرام نخستین، نمـــــــازگزار همهی قدرتهای ظاهری و مجازی را نفی می کند و به مبدأ همهی قدرتها، ذات ذوالجلال، متوجه می شود.
🌷شهید سید مرتضی آوینی🌷
📚 کتاب گنجینه ی آسمانی، ص209
#نمازاولوقت📿
#التماسدعایفرج🤲
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇
#شهیدانه
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🌱خوشا آنان که با عزت ز گیتی
بساط خویش برچیدند و رفتند🥀
🌱ز کالاهای این آشفته بازار
شهادت را پسندیدند و رفتند.🕊
🌷مجموعه داستان زندگانی سراسر شنیدنی جانبازشهیدسیدمنوچهرمدق به روایت همسر بزرگوارایشون تقدیم نگاه سبز شما عزیزان وهمراهان میشود🙏🌷.......
قسمت هفتم👇👇
『عارف شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
🔅🔅🔅 🌷 بسم رب الشهدا 🌷 🔸قسمت ششم 🔸اینک شوکران 1(منوچهر مدق به روایت همسر شهید) اول، دوم مهر بود. سر
🔅🔅🔅
🌷 بسم رب الشهدا 🌷
🔸قسمت هفتم
🔸اینک شوکران 1(منوچهر مدق به روایت همسر شهید)
ظهر سوار اتوبوس شدند و رفتند. همه ی این ها یک طرف، تنها برگشتن به خلنه یک طرف. اولین و آخرین باری بود که رفتم بدرقه ی منوچهر. تحمل این که تنها برگردم نداشتم. با مریم برگشتیم. مریم زار می زد. من سعی می کردم بی صدا گریه کنم. می ریختم توی خودم. وقتی رسیدیم خانه، انگار یک مشت سوزن ریخته باشند به پاهام، گزگز می کردند. از حال رفتم. فکر می کردم منوچهر مال من نیست. دیگر رفت. از این می ترسیدم.
🌹🌹🌹
منوچهر شش ماه نیامد. من سال چهارم بودم. مدرسه نمی رفتم. فقط امتحان ها را می دادم. سرم به بسیج و امدادگری گرم بود. با دوستانم می رفتیم بیمارستان خانواده، مجروح ها را می آوردند آن جا. یک بار مجروحی را آوردند که پهلویش ترکش خورده بود و استخوان دستش فرو رفته بود به پهلوش. به دوستم گفتم: من الان دارم این را می بینم. حالا کی منوچهر را می بیند؟ روحیه ام را باختم آن روز. دیگر نرفتم بیمارستان.
🌹🌹🌹
منوچهر کجا بود؟ حالش چطور بود؟ چشمش افتاد به گل های نرگس که بین دست های پیرمرد شاداب بودند. پارسال همین موقع ها بود که دو تایی از آن جا می گذشتند. پیرمرد بین ماشین ها، که پشت چراغ قرمز مانده بودند، می گشت و گل ها را می فروخت. گل ها چشم فرشته را گرفته بود. منوچهر چند بار فرشته را صدا زده بود و او نشنیده بود. فهمیده بود گل های نرگس هوش و حواسش را برده اند. همه ی گل ها را برای فرشته خریده بود. چقدر گل نرگس برایش می آورد. هر بار می دید، می خرید. می شد که روزی چند دسته برایش می آورد. می گفت: مثل خودت سرما را دوست دارند. اما سرمای آن سال گزنده بود. همه چیز به نظرش دل گیر می آمد. سپیده می زد، دلش تنگ می شد. دم غروب، دلش تنگ می شد. هوا ابری می شد، دلش تنگ می شد. عید نزدیک بود، اما دل و دماغی برای عید نداشت.
🌹🌹🌹
اسفند و فروردین را دوست دارم، چون همه چیز نو می شود. در من هم تحول ایجاد می شود. توی خانه ی ما که کودتا می شد انگار. ولی آن سال با این که اولین سالی بود که خانه ی خودم بودم، هیچ کاری نکرده بودم. مادر و خواهرهایم با مادر و خواهر منوچهر آمدند خانه ی ما و افتادیم به خانه تکانی.
🌹🌹🌹
شب سال تحویل هر کس می خواست من را ببرد خانه ی خودش. نرفتم. نگذاشتم کسی هم بماند. سفره انداختم و نشستم کنار سفره. قرآن خواندم و آلبوم عکس هایمان را نگاه کردم. همان جا کنار سفره خوابم برد. ساعت سه و نیم بیدار شدم. یکی می زد به شیشه ی پنجره ی اتاق. رفتم دم در، در را که باز کردم، یک عروسک پشمالو آمد توی صورتم. یک خرس سفید بود که بین دست هایش یک دسته گل بود. منوچهر آمده بود. اما با چه سر و وضعی. آن قدر خاکی بود که صورت و موهایش زرد شده بود. یک راست چپاندمش توی حمام. منوچهر خیلی تمیز بود. توی این شش ماه چند بار بیش تر حمام نکرده بود. یک ساعت سرش را می شستم که خاک ها از لای موهاش پاک شود. یک ساعت و نیم بعد از حمام آمد بیرون و نشستیم سر سفره. در کیفش را باز کرد و سوغاتی هایی که برایم آورده بود را در آورد. یک عالم سنگ پیدا کرده بود به شکل های مختلف. با سوهان و سمباده صاف شان کرده بود. رویشان شعر نوشته بود، یا اسم من و خودش را کنده بود. چند تا نامه که نفرستاده بود هنوز توی ساکش بود. گفت: وقتی نیستم، بخوان.
🔸ادامه دارد ......
💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐
----------------------------------
ما را فراق نه، که امیدِ وصال کشت؛
آری! خیالِ روی تو، آری، خیال کُشت!
[ چنانمُشتاقم
#بهدیدارت
کهازدوری
#برآیدازدلمآهی
#بسوزدهفتدریارا🌊 ]
-حاجقاسمدلها-❤️
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇
#شهیدانه
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
دوستان عزیز ازمحضرتون عذرمیخوام ،بعلت تبادلاتی که داریم و تقویم نجومی دراون تایم گاهاً آماده نیست، بارگزاری نمیشود،هرعزیزی که نیازش شد به پی وی خادم کانال مراجعه کند،براش ارسال میشه👇👇
خادم کانال: @yazeinab1393
♦️نماز شب |
▫️اگر طالب راه خدا هستید ، نماز شب را چه ایستاده ، چه نشسته ، چه در اتومبیل و چه در حین راه رفتن تا آخر عمر نباید ترک نکنید و اگر وقت آن گذشت ، در روز قضا کنید .
▫️بيان نوراني امام عسکري(سلام الله عليه) اين است که طبق نقل می فرمایند :«إنّ الوصول الي الله سفرٌ لا يُدرك الاّ بالامتطاء الليل»
▫️وصول به خدا و نِيل به مقام قُرب الهي يک راه طولاني است و پیمودن این راه طولانی مرکب ميخواهد و بهترين و راهوارترين مرکب اين سفر، نماز شب است.
▫️به تعبیر بزرگان ، بدون ادای نماز شب ، رفتن به سوی خدا غیر ممکن است و به تعبیر ضرب المثل معروف، بدم ، بمیر و بدم.
پ.ن : شرط خواندن نماز های مستحب ، فقط وضو داشتن است و فقط اگر ساکن هستید ، باید رو به قبله نیز باشید.
#نماز_شب رابه نیت ظهورمیخوانیم
#اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🥀#شهیدان سخت دلتنگ و غریبم...
خمار جرعه ای "امن یجیبم" ...
🌜#شهیدان خدایی بی قرارم...
خدایا طاقت ماندن ندارم...😔
🌷#اللّهُمَ الرُزُقنا شهادَتِ فی سَبیلِ المَهدی (عج)🌷🕊
🌹 #اللّهُمَ صَلّی علی' مُحَّمد و آل مُحَّمَد و عَجِل فَرَجَهُم 💚🙏
فراموش نڪنیم ڪہ ،
از #شهدا شرمندہ ایم😭
🍃شبتون شهدایی
و مملو از دلتنگی برای شهدا 💔
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇
#شهیدانه
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🌖 تقویم نجومی اسلامی 🌔
🌱 تـقـویـم عـطـڔ انتظاڔ 🌱
🔺 شبنه ۰۷ خــــــرداد ماه ۱۴۰۱
🔺 شنبه ۲۶ شوال المکرم ۱۴۴۳
📗احکام دینی و اسلامی:
💠امروز را با صدقه شروع کنید.
✔️ امروز از ازدواج باید بر حذر بود ، زیرا به جدایی خواهد انجامید.
🔘 مولود امروز عمرش دراز باشد.
🔻مسافرت خوب نیست در صورت لزوم حتما همراه با صدقه باشد.
🌾طبق روایات، اصلاح مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، موجب رهایی از غم می گردد.
🌱از نظر قمری خون دادن یا حجامت در این روز از نظر ماه قمری ، خوب است و سبب دفع اندوه ، غن و علل بیماری های اعصاب و روان (افزایش نشاط و حوصله و لذت از زندگی و خواب و ...) می گردد.
👻شنبه روز خلق جنیان و روز مکروه خُدعه است
🔸مباشرت در این شنبه شب (شنبه که شب شد) روایتی بر کراهت یا استحباب آن وارد نشده است.
🔺 شنبه برای گرفتن ناخن، روز بدی است و طبق روایات ممکن است موجب بیماری خوره و آکله در انگشتان گردد.
🔹شنبه برای بریدن دوختن ، خریدن و پوشیدن لباس نو روز مناسبی نیست طبق روایات موجب بیماری می شود مگر آن را هدیه دهد.
🔸وقت استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
🌷ذکر روز شنبه یا رب العالمین ۱۰۰ مرتبه
💠ذکر بعد از نماز صبح یا غنی(۱۰۶۰ مرتبه) موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد.
🦋`روز شنبه متعلق است به حضرت رسول اکرم بهتر است در این روز اعمال خیر و نیک خود را به ساحت مقدس ایشان هدیه کنیم.
#الّلهُــــمَّ_عَجِّـــــلْ_لِوَلِیِّکَـــــ_الْفَــــــرَجْ
__________
🌖 تقویم نجومی اسلامی 🌔
🌱 تـقـویـم عـطـڔ انتظاڔ 🌱
🔺 یکشبنه ۰۸ خــــــرداد ماه ۱۴۰۱
🔺 یکشنبه ۲۷ شوال المکرم ۱۴۴۳
📗 احکام دینی و اسلامی:
💠 روز خیلی خوبی است و برای هر امر و حاجتی مناسب است از جمله:
✔️ طلب حوائج
✔️ بنایی و ساخت و ساز
✔️ تجارت
✔️ شروع کسب و کار
✔️ دیدار بزرگان
✔️ دیدار حکام
✔️ مسافرت
✔️ خواستگاری ، عقد و عروسی
🦋 ان شاءالله مولود این روز عمری طولانی دارد.
🔸طبق روایات، اصلاح مو (سر و صورت) در این روز ماه قمری موجب پشیمانی می شود.
♦ خون دادن یا حجامت در این روز از نظر ماه قمری ، باعث بازگشتن به سلامتی ودستیابی به عافیت و طول عمر و رهایی از بیماری های قلبی می شود.
🔸مباشرت در این یکشنبه شب (یکشنبه که شب شد) برای بچه دار شدن خوب است و فرزند حاصل آن حافظ کتاب خدا و به قسمت خود راضی باشد.
🔹این یکشنبه برای نوره کشیدن (رفع موهای بدن با نوره) مناسب است.
🔺 یکشنبه برای گرفتن ناخن ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
🔹یکشنبه برای بریدن دوختن ، خریدن و پوشیدن لباس نو روز مناسبی نیست طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود.
🔸وقت استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
🌷ذکر روز یکشنبه یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام ۱۰۰ مرتبه
💠ذکر بعد از نماز صبح یا فتاح (489 مرتبه) برای فتح و نصرت.
🦋`روز یکشنبه متعلق است به امیرمومنان علی(ع) بهتر است در این روز اعمال خیر و نیک خود را به ساحت مقدس ایشان هدیه کنیم.
#الّلهُــــمَّ_عَجِّـــــلْ_لِوَلِیِّکَـــــ_الْفَــــــرَجْ
___________
🌱
🌷بِسْمِ رَبِٓـــ الشـُ❤️ـَـهـدا🌷
✾͜͡♥️•♥️⃟
🌱ما که مِهر اهل بیتِ ، مصطفی در سینه داریم...
🌱در رهِ عشق علی و فاطمه جان می سپاریم...
⛅ اولین ســـــلام تقـــدیم بہ ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان
حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج)
⛅ السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهـِ
یا اباصالحَ المَهدۍ
یا خلیفةَالرَّحمن
و یا شریڪَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدے و مَولاے
ْ الاَمان الاَمان
🍃❤️لحظاتتون مَهدوي❤️🍃
🌹🕊 #زیارتنامهیشهدا 🕊🌹
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ🌷
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ🌷
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ🌷
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ 🌷
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ🌷
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ🌷
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ🌷
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَےا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم. فَاَفُوزَمَعَڪُم🌷
✨شادی روح مطهرشهدا صلوات✨
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇
#شهیدانه
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
~🕊
🌿فرازی از وصیت نامه💌
•{سر قبرم سنگ قبر برایم نسازید و قبری بسیار ساده و گِلی و یک تکه حلبی کوچک نباتی بگذارید تا یادتان همیشه باشد که هنوز در حلبی آبادها و روستاهای دور افتادهمان، مادران و خواهران و برادران و پدرانمان حسرت غذای روزانه را میکشند.}•
#شهید_عادل_عظیمخانی♥️🕊
.
تلاوت یک آیه از"قرآن کریم"(سوره مبارکه نساء)بهمراه ترجمه آن،هدیه به شهیدعارف،محمدحسین وسرداردلهاحاج قاسم ❤❤
✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
بنام خداوندبخشنده ی مهربان✨
وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۖ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ ۚ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَٰلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ ۚ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً ۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿٢٤﴾🌺
و [ازدواج با] زنان شوهردار [بر شما حرام شده است] مگر زنانی که [به سبب جنگ با شوهران کافرشان از راه اسارت] مالک شده اید؛ [این احکام] مقرّر شده خدا بر شماست. و زنان دیگر غیر از این [زنانی که حرمت ازدواج با آنان بیان شد] برای شما حلال است، که آنان را با [هزینه کردن] اموالتان [به عنوان ازدواج] بخواهید در حالی که [قصد دارید با آن ازدواج] پاکدامن باشید نه زناکار. و از هر کدام از زنان بهره مند شدید، مهریه او را به عنوان واجب مالی بپردازید، و در آنچه پس از تعیین مهریه [نسبت به مدت عقد یا کم یا زیاد کردن مهریه] با یکدیگر توافق کردید بر شما گناهی نیست؛ یقیناً خدا همواره دانا و حکیم است. (۲۴)🌺
سخن از آقا
حسن ابن علی (علیه السلام):
«هرکس قرآن بخواند
یک دعای مستجاب او را باشد👌
یا فوراً اجابت شود🤲
و یا به تاخیر.»🥀
سلام دوستان
مهمون امروزمون برادر علی هست🥰✋
*خواب صادقه*🌙
*تکاور شهید علی جوکار*🌹
تاریخ تولد: ۱ / ۱ / ۱۳۶۴
تاریخ شهادت: ۱۶ / ۱۱ / ۱۳۹۴
محل تولد: کازرون،اسلامآباد،فارس
محل شهادت: سوریه
*🌹همسرش← یک روز صبح علی از خواب بیدار شد و گفت: دیشب خواب دیدم به زیارت شهدا رفته ام.🌷صدای گریه یک نفر را شنیدم، صدا زدم و پرسیدم که چه کسی دارد گریه می کند؟⁉️در جواب گفت: من محمد احمدی هستم (شماره مزارش را هم گفت)💫 به من گفت: از خانواده ام حلالیت بطلب و به مادرم بگو من را حلال کند من در دوران کودکیم خیلی شیطنت کرده ام ...»🥀همان روز به گلزار شهدا رفتیم تا از صحت خواب مطمئن شویم.‼️به همان آدرسی که گفته بود رفتیم. کاملا درست بود.🌙به علت مشغلهای و ماموریتی که داشت نتوانست به خانواده شهید سر بزند🥀ولی به من سفارش کرد که حتما به دیدار خانواده بروم و حلالیت بطلبم.🍃آدرس خانواده شهید را پیدا کردم و پیغام شهید را به آنها دادم.🌙گفتند مادرش به علت بیماری که دارد سه سال است به گلزار شهدا نرفته، شاید دلیلش این بوده.»🥀علی همیشه دخترمان شادی رو نفس و عشق بابا صدا میکرد💞 و شایان هم استامینوفون بابا👑یک روز همراه دخترم به سید محمد (گلزار) رفتیم.🌷شادی رو به من گفت: مامان نگاه ، عکس بابا!!! هر چه نگاه کردم چیزی ندیدم‼️وقتی برگشتم علی زنگ زد و جریان را تعریف کردم.📞علی خندید و گفت: واقعا دخترم دیده درست داره میگه من جام توی گلزار شهداست..🌙ده روز بعد خبر شهادتش را آوردند.🥀ایشان داوطلبانه به سوریه رفت و در دومین اعزام به شهادت رسید..*🕊️🕋
*تکاور شهید علی جوکار*
*شادی روحش صلوات*🌹💙
مخالفت خانواده ام وقتی علنی شد که از تصمیمم برای ازدواج با یک جانباز قطع نخاعی باخبر شدند! روی همین حساب هم بود که مهریه را نسبتا زیاد گرفتند تا شاید این ازدواج سر نگیرد.
ولی من که خیر دنیا و آخرت را هدف گرفته بودم،بدون هیچ مخالفتی مهریه تعیین شده را که 124 سکه بود،با حسین در میان گذاشتم. او هم که از عقیده ام مطلع بود،گفت مانعی ندارد.
اما خدا می داند که مهریه من،ارزش جانبازی او بود و بس؛که این بالاترین ارزش ها و مهریه هاست.
منبع: نگین شکسته،ص37 و 39
شهید حسین دخانچی🌷
یاد شهدا با صلوات 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان زیبای رزمنده جوان 👌🏻
مثلشهداباشیم🌸
حاج آقا #عالی
#باما ــدرخاڪریزخاطـراٺ شـ❤️ـدا همراہ باشید👇👇
#شهیدانه
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
خاطرههمسرشهیدمحسنحججی:
نصفه شب صدای نجوا می شنیدم.
می رفتم میدیدم پای سجاده اش
تنهایی روضه می خواند.
دلم طاقت نمی آورد.
می رفتم پیشش.
از بس با سوز می خواند،
از یک جایی نفسم بالا نمی آمد؛
نه که از گریه، از غم.
بهش میگفتم: «محسن! کوتاهش کن!»
پای روضه های حضرت زهرایش که
دوام نمی آوردم.
اجازه نمی دادم زیاد بخواند.
گاهی میزد به مقتل،
گاهی روضه را می کشاند به ناحیه مقدسه.
دلش که میگرفت پناه می برد به
مناجات امیرالمؤمنین علیه السلام.
یک شب دو تایی
سفره حضرت رقیه انداختیم.
پارچه سبزی را سفره کردیم.
نمی دانم از کجا بوته خار پیدا کرد.
روی چند تا کوزه کوچک گلی
"یا حسین" و "یا رقیه" نوشت.
خشت و فانوس و شمع و رطب و
خوراکی ها را یکی یکی چیدیم.
تمام این مدت زیر لب
مداحی زمزمه کرد و نالید.
وقتی سفره تکمیل شد،
دوتایی نشستیم و یک دل سیر گریه کردیم .
#شهید_محسن_حججی
#شهداگاهی نگاهی😔