eitaa logo
آرمان انقلاب (شهید آرمان علی وردی )
330 دنبال‌کننده
231 عکس
90 ویدیو
2 فایل
کانال تلگرام شهید آرمان علی وردی 👇👇👇 https://t.me/armane_enghelab لینک ناشناس 👇👇👇 https://harfeto.timefriend.net/16674809630858 کانال پاسخ به ناشناس 👇👇👇 @armane_enghelab2
مشاهده در ایتا
دانلود
میخوای‌یه‌روزی‌دورِتابوتت‌بگردن امروزبایددورامام‌زمانت‌بگردی . . ! :) +حاج‌حسین‌یکتا @armane_enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم "این برای آرمان" - "شنیدم به آرمان گفتن به آقا توهین کن تا ولت کنیم، وگرنه بیشتر می‌زنیمت. آرمان هم گفته: اون نور چشم منه، شما بزنید..." هنوز این پیامِ یکی از کانال‌ها را کامل نخوانده بودم که استاد آمد و گوشی را انداختم داخل کیفم. کلمات پیام اما، بدجور پیچیده بودند میان کلمات کتاب جامعه‌شناسی استارک و دست از سرم برنمی‌داشتند. استاد درس را آغاز کرد، مثل همیشه بدون وقفه، پرشور و شمرده. جزوه مقابلم باز بود، «بسم الله قاصم الجبارین» را بالای صفحه نوشته بودم، ولی باز هم کلمات آن پیام، چسبیده بودند به مغزم. بهشان التماس کردم که: الان می‌خواهم بی‌طرفی علمی‌ام را حفظ کنم خیر سرم... الان باید فقط به درس فکر کنم... -هراری در کتاب انسان خردمند، اشاره کرده که مهم‌ترین انقلاب در تاریخ بشر، انقلاب شناختی در هشتادهزار سال پیش بوده. زمانی که بشر تونست افسانه‌سازی کنه... افسانه‌سازی... انقلاب شناختی... یادداشت کردم. با چشم استاد را دنبال می‌کردم تا باز هم یادآوری شهید علی‌وردی، مثل پیچک دور کلمات استاد نپیچد؛ اما چشمانم ناگاه متوقف شدند، روی عکس امام و رهبری که نصب شده بود بالای تخته سیاه؛ وارونه. نگاهم همان‌جا ماند. یک نفر عکس را وارونه نصب کرده و روی تخته شعار نوشته بود. شعارشان که به جهنم... هیچ‌وقت برایم مهم نبوده. ولی عکس آقا... وارونه؟ استاد داشت یکی از جدول‌های کتاب را تحلیل می‌کرد. رابطه فقر، صنعت و نابرابری اجتماعی. برای این که حواسم را برگردانم به کلاس، نظر دادم و خودم را انداختم وسط بحث. از رابطه خطی گفتم و همبستگی پیرسون. از ارتباط فقر و عدم امنیت با نابرابری. نشد. فایده نداشت. باز هم عکس وارونه آقا، تمرکزِ نیم‌بندم را بهم می‌زد. شعری که در ذهنم با صدای سلحشور پخش می‌شد را گوشه کلاسور نوشتم، بلکه ذهنم آرام شود: ای دل بمان با مولا، کل یوم عاشورا... کلاس تمام شد و فقط دو جمله یادداشت کرده بودم: جامعه‌شناس باید به پدیده‌ها به صورت غیرخطی فکر کند... چهار چیزی که مبادله اجتماعی را ممکن می‌کند: ثروت، قدرت، منزلت معرفت. استاد که گفت "خسته نباشید" و از کلاس رفت، با ضرب از صندلی بلند شدم. چندتا از دخترهای چادری کلاس دورم جمع شدند: الان برنامه‌ت چیه؟ اشاره کردم به عکس وارونه شده: هیچی، این رو درست می‌کنم و میرم پایین. همه با هم گفتند: هیس... صبر کن همه برن. نگاهی انداختند به کسانی که هنوز در کلاس بودند. چندنفرشان را هفته‌های قبل، میان دانشجوهای معترض دیده بودم. با هم صحبت کرده بودیم و دعوا نه. دوباره برگشتم سمت دوستان چادری‌ام: چرا صبر کنم؟ -خب آخه... چشمانشان را طوری چپ و راست کردند که الان نرو، خطرناک است! یک نفر دیگر گفت: اصلا برو به یکی از خدماتی‌ها بگو درستش کنه. -چرا؟ درست کردنش کاری نداره. خودم را از جمعشان بیرون کشیدم و رفتم به سمت صندلی استاد: دقیقا الان باید درستش کنیم، جلوی همه. و با خودم گفتم: مثلا چه اتفاقی می‌افتد؟ هزینه‌اش نهایتا یکی دوتا فحش است که می‌پردازم. از جانی که آرمان داد سنگین‌تر نیست. صندلی استاد را گذاشتم زیر قاب عکس. کفش‌هایم را درآوردم، چادرم را جمع و جور کردم و رفتم روی صندلی. محجبه‌ها کم‌کم پشت سرم آمدند. دوتا از بچه‌ها که چادری هم نبودند، صندلی را گرفتند که نیفتم. یکی‌شان لبخند زد: برو، هواتو داریم. و دیگری گفت: اگه یه نفر کارشو توی این مملکت درست انجام بده، اون آقاست. و به تصویر آقا اشاره کرد. عکس امام و آقا روی تخته شاسی چاپ شده و با میخ به دیوارش زده بودند. یک نفر تخته را طوری روی میخ چرخانده بود که عکس وارونه شود. میخ را بیرون کشیدم، با تخته. چندنفر برایم هو کشیدند و یکی داد زد: بذار بیفته. بندازش زمین. بذار بشکنه. نشنیده گرفتم و در دل جواب دادم که: اگر نمی‌دانستم که یک نفر تقریباً همسن من، چند شب پیش بخاطر صاحب این عکس جان داده، شاید الان از هو کشیدنتان می‌ترسیدم. ولی الان، اگر بمیرم هم نمی‌گذارم توهین بشود به نورِ چشمِ آرمانِ عزیز. عکس را صاف نصب کردم به دیوار. آقا لبخند زدند و دلم آرام گرفت. مشتم را کوبیدم روی میخش که محکم شود و زیر لب گفتم: این برای آرمان... 💠به قلم: خانم فاطمه شکیبا 🔰 بر اساس تجربه واقعی @armane_enghelab
عاشقان را .. سر شوریده به پیکر عجب است! دادن سر نه عجب ، داشتن سر عجب است :) @armane_enghelab
✨بسمِ رَبِّ الشُهَدا✨ 🌷سلام برآنانی که با پیروی واطاعت ازنائب بر حق امام زمان عج برای تحقق ظهور آخرین حجت حق تلاش کردند و خود را در خیل «انصار المهدی» قرار دادند. عزیزانی که خودشان را سپر بلا کردند و با کاروانی از جنس شهادت، راهی ابدیت شدند کسانی که مرگ به کامشان احلی من العسل بود و هر صبح زمزمة «اللهم اجعلنی من انصاره و اعوانه. .. و المستشهدین بین یدیه» از زبان دلشان جاری بود ...🕊 🌹اللهم صلــــــے علے محــــمد وآل محـــــــمد و عجـــــل فرجهم 🌹 @armane_enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 لحظه تعقیب دست‌جمعی شهید علی‌وردی توسط اوباش 🔹 جزئیاتی از نحوه شهادت آرمان علی‌وردی به روایت تعدادی از اغتشاشگرانی که اخیرا توسط اطلاعات سپاه تهران دستگیر شدند. غریب گیر آوردنت .....😔💔 @armane_enghelab
آرمان انقلاب (شهید آرمان علی وردی )
💢 لحظه تعقیب دست‌جمعی شهید علی‌وردی توسط اوباش 🔹 جزئیاتی از نحوه شهادت آرمان علی‌وردی به روایت تع
- به سرش آجر زدن.. بدنشو چندین بلوک،چندین کوچه روی زمین کشیدن موهای سرشو کشیدن برهنش کردن لگد زدن سرشو به جدول زدن فهمیدن طلبس؛بدتر زدن.. چاقو به صورتش کشیدن با چاقو پاهاشو از کار انداختن بدن بی جونشو رها کردن .. اینا افسانه نیست واقعیته😭 @armane_enghelab
مردی‌غریب‌افتاده‌بودودست‌وپامیزد زیرهجوم‌تیر،مادرراصدامیزد یڪ‌نانجیب‌ازدورترمیآمدوهربار بانیزه‌ای‌برپیڪراوبی‌هوامیزد..! [تو‌روضہ‌ی‌مصوری..!(:💔] @armane_enghelab
🏴 قربانِ آن آقا که انگشتر ندارد ... ‌‌‌‌‌ 📢| اطلاعیه یِ روضه یِ هفتگی (به یادِ مربی و رفیقِ شهیدمان آرمانِ علی وردی) ‌‌‌‌‌ • به کلام: حجت الاسلام سید عبدالمهدی هاشمی • بانوای: کربلایی امیر هومان مسعودی کربلایی محمد حسین کازرونی ‌ ▫️زمان: پنجشنبه ۱۹ آبان، از ساعت ۲۰ ▫️مکان: شهران، بالا تر از فلکه یِ دوم، حسینیه یِ مسجد جامع امام علی علیه السلام ‌‌ @armane_enghelab
سبز است سبز رنگ زمین و زمان ما سرخ است سرخ قصه‌ی هر قهرمان ما با سرخی شهادتمان سبز می‌شویم هرگز ندیده عالم فانی خزان ما ما ایستاده‌ایم چه مظلوم و مقتدر مثل علی شدن شده است آرمان ما ما را چه باک اگر به زمین ریخت خونمان در سب اهل بیت نچرخد زبان ما یا لیتنا که خواند دوباره دلش شکست در زیر دست و پاست ولی روضه‌خوان ما از شش جهت به سمت تنش حمله می‌کنند پهلو شکسته‌اند ز شیر جوان ما ما آرمان دیگر این خاک می‌شویم ایران سربلند، فدای تو جان ما با ضربتی تقاص بگیرند بی‌گمان از ناکسان غرق تحیر کسان ما روضه مصور است نیازی به شرح نیست _شعر شهادت آرمان عزیز از دوست شهید، آقای علی بهاری @armane_enghelab
-1563091199_-654885861.mp3
5.03M
🔊 : خدایی نامرده، اونی که با نیزه... 😭💔به یاد شهیدان آرمان علی وردی و روح الله عجمیان 🗣 @armane_enghelab
🌷شهید مدافع امنیت، شهید آرمان علی وردی🌷 ✨ولادت⇦۱۳ تیرماه سال ۱۳۸۰ ✨تحصیلات: از رشته مهندسی عمران انصراف داد و در سال ۹۹ وارد حوزه آیت الله مجتهدی ره شد. ✨شهادت ⇦۴ آبان سال ۱۴۰۱ ✨نحوه شهادت⇦اغتشاشگران حرفه ای در چشم بر هم زدنی غریبانه محاصره اش کردند، با هرچه که دستشان رسید به او حمله کردند، لباس از تنش در آوردند، با تهدید و شکنجه از او خواستند به حضرات اهل بیت علیهم صلوات الله و حضرت آقا هتاکی کند. اما او دست از اعتقادات قلبی اش نکشید. کفتارها پیکره پر زخم و کبودش را در گوشه ای از شهرک رها می‌کنند. پس از ساعتی به بیمارستان منتقل می‌شود. و سرانجام صبح جمعه ششم آبان ماه ۱۴۰۱ آرمان عزیز به سبب شدت جراحات و آسیب ها در سراسر بدن مطهرش، چونان مولایش سید الشهدا با قتل صبر به فیض شهادت نائل آمد و در آغوش خونین اباعبدالله الحسین علیه السلام آرام گرفت. ✨مزار مطهر: بهشت زهرا، قطعه ۵۰، ردیف ۱۱۷، شماره ۱۵ ✨ویژگی های ایشان از نظر رهبر انقلاب: طلبه بسیجیِ متدین، مؤمن، متعبد و حزب‌اللهی @armane_enghelab