eitaa logo
نشریه دانشجویی آرمان گرا
121 دنبال‌کننده
895 عکس
140 ویدیو
26 فایل
به دنبال آرمانگرایی هستیم یکی از چیزهائی که ما از دانشجوها توقع داشتیم ؛ بنده هم اصرار داشتم که این حالت در دانشگاه زنده بماند ، مسئله‌ی آرمان‌گرائی است . امام خامنه ای -رمضان 1433 @arman_gera
مشاهده در ایتا
دانلود
مقیّد بود اول و آخر ماه را... مشهد باشد! مى‌گفت: اگر جسم با دو روز حمام نرفتن بو مى‌گيرد... ، با يك نيت بد... سياه و كدر مى‌شود! بیشتر به امام رضا پناه مى‌بُرد. از او شنیده بودیم: زيارت مثل است! و با اين نياز... می‌رفت! در یکی از سفرها... يكى از مريدان مشهدى گفته بود: منزل ما(که در خیابان نخریسی است) خالى است! تشریف ببرید آن‌جا. گفته بود: دور است! من جايى دور و بر مى‌خواهم! پرسيدند: چرا اين‌قدر نزديك؟! گفت: آلوده‌ها... لب حوض مى‌نشينند! آن قدر يقين به رافت و... دستِ گشايش‌گرِ امام داشت... كه وقتى نیازمندی... نزديكى حرم چیزی از او خواست... با آن همه دست و دل‌بازى... محل نمی‌گذاشت و... بی‌اعتنايى می‌کرد! وقتى اصرار او را می‌دید... می‌فرمود: بى‌سليقه‌! آدم در كنار دريا... از يك پيت حلبى آب نمى‌خواهد! برگرفته از زندگی استاد (مشهور به )
فرمانده سلام ❤️ ‍: حتما بخونید خیلی عالی 👇👇👇👇💐 یه نوجوان 16 ساله بود از محله های پایین شهر تهران... چون بابا نداشت خیلی بد شده بود خودش میگفت: گناهی نشد که من انجام ندم!😔😭 تا اینکه یه نوار ی حضرت زهرا سلام الله علیها زیر و روش کرد...☺️🍃 . بلند شد اومد جبهه!👉 یه روز به فرماندمون گفت من از بچگی حرم امام رضا (علیه السلام) نرفتم... می ترسم بشم و آقا رو نبینم!😔😭 یک 48 ساعته به من مرخصی بدین برم حرم امام رضا زیارت کنم و برگردم... اجازه گرفت و رفت مشهد؛ دو ساعت توی حرم کرد و برگشت جبهه! . توی وصیت نامه اش نوشته بود :😔👇👇👇 در راه برگشت از حرم امام رضا توی ماشین خواب رو دیدم... آقا بهم فرمود حمید! اگر همین طور ادامه بدی؛ میام می برمت...😍❤️ . یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود! نیمه شبا تا میخوابید داخل قبر گریه میکرد😭 میگفت یا امام رضا وعده ام... 🌷 🌷 👇👇👇 توی وصیت نامه شهادت، شهادت و شهادتش رو هم نوشته بود!! که شد دیدیم حرفاش درست بوده دقیقا توی روز، ساعت و مکانی شهید شد! که تو وصیت نامه اش نوشته بود...
مقیّد بود اول و آخر ماه را... مشهد باشد! مى‌گفت: اگر جسم با دو روز حمام نرفتن بو مى‌گيرد... ، با يك نيت بد... سياه و كدر مى‌شود! بیشتر به امام رضا پناه مى‌بُرد. از او شنیده بودیم: زيارت مثل است! و با اين نياز... می‌رفت! در یکی از سفرها... يكى از مريدان مشهدى گفته بود: منزل ما(که در خیابان نخریسی است) خالى است! تشریف ببرید آن‌جا. گفته بود: دور است! من جايى دور و بر مى‌خواهم! پرسيدند: چرا اين‌قدر نزديك؟! گفت: آلوده‌ها... لب حوض مى‌نشينند! آن قدر يقين به رافت و... دستِ گشايش‌گرِ امام داشت... كه وقتى نیازمندی... نزديكى حرم چیزی از او خواست... با آن همه دست و دل‌بازى... محل نمی‌گذاشت و... بی‌اعتنايى می‌کرد! وقتى اصرار او را می‌دید... می‌فرمود: بى‌سليقه‌! آدم در كنار دريا... از يك پيت حلبى آب نمى‌خواهد! برگرفته از زندگی استاد (مشهور به ) @armangerai