eitaa logo
نشریه دانشجویی آرمان گرا
122 دنبال‌کننده
805 عکس
135 ویدیو
25 فایل
به دنبال آرمانگرایی هستیم یکی از چیزهائی که ما از دانشجوها توقع داشتیم ؛ بنده هم اصرار داشتم که این حالت در دانشگاه زنده بماند ، مسئله‌ی آرمان‌گرائی است . امام خامنه ای -رمضان 1433 @arman_gera
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 ▪️در عرفان و در بین اهل تصوف خرقه پوشی رایج بوده که قدمت آن در برخی اقوال به جناب حضرت آدم ابوالبشر و به نظری جناب خضر و به عقیده ای به انبیاء و خاتم انبیاء علیهم السلام و از طریق ایشان به امام العارفین و امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهما السلام بر می‌گردد. برخی نیز آنرا به شبلی، اویس قرنی و معروف کرخی نسبت می‌دهند. در تأویل آن گفته‌اند خرقه سرّ ولایت است یا اشاره به مقام فقر و زهد است و یا مظهر خشوع و تسلیم در مقابل ولی خدا. اغلب رنگ آن کبود بوده که کنایه از مصیبت و ماتم است که بر سالک به جهت بُعد از حق متعال و افتادن در سجن کثرات دست می‌دهد. البته این خرقه چون نشان و مظهری از حقیقت باطنی بوده همواره گرفتار ریاکاران متوقف در ظاهر نیز بوده لذا عارفان حقیقی چون حافظ بدان متعرض شدند که ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد.... یعنی این خرقه ،خرقه سالوس و ریا و آلوده به نفاق است و غیر از آن خرقه ای است که نماد و صنم یک امر باطنی است. گاهی در وجد و سماع عرفانی خرقه می‌دریدند که اشاره به رهایی از قیود بود و.... ▪️غرض، در اولین روز محرم الحرام سال ۱۴۴۰ هجری قمری گویم عشاق را خرقه‌ای است غیر خرقه صوفیان و سالکان که آنرا می‌نامم و آن عزای سالار و سرور شهیدان عالمین اباعبدالله الحسین علیه السلام است. این خرقه سید همه خرقه هاست و مادامی که بر تن شماست شما را تطهیر می‌کند. آن خرقه نشانی بیش نبود اما این خرقه هم نشان است و هم ضمان، هم ظاهر است و هم باطن، هم لباس تقوی است و هم جامه عزا. بالاتر از سیاهی رنگی نیست که اقرب رنگها به بی رنگی است نزدیک است که بی رنگ شود از اینرو گفته اند نور ذات سیاه است والله اعلم بالصواب هفت رنگ است زیر هفت اورنگ نیست بالاتر از سیاهی رنگ ▪️اما آدمی را یاد بی رنگی و بی حدی می اندازد. چون به یاد سید الشهدا پوشیده می‌شود دل را جلا می‌دهد و نام حسین را صدا می زند و اعلام عزا بپا می‌کند. عاشقان این خرقه هم از شوق مقام مولایشان و هم از شدت حزن مصائب امامشان خرقه درانی می‌کنند و جامه چاک می‌دهند. این خرقه از ریا و آلودگی و نفاق بدور است و نه تنها مستوجب آتشی ندارد بلکه مستوجب خاموشی هر آتشی است صغیرا او کبیرا قلیلا او کثیرا. ▪️هم سرّ ولایت است و هم نشان فقر و زهد و تسلیم. بر عشاق سید و سالار عشاق باد به پوشیدن این خرقه تا اربعین اش که خود دستور العمل اربعینی است.
☑️حاج محمد اسماعیل دولابی ▪️در ایام سوگواری اهل بیت و خصوصاً امام حسین علیهم السّلام چند شب درون خانه‎تان پرچم یا پارچه‎ی سیاهی بزنید و لباس سیاه به تن بچّه‎ها بکنید و دور هم بنشینید و خودتان چند بیت از همان نوحه‎های ساده‌ی قدیمی‎ بخوانید که به فطرت نزدیک‌تر است و با هم سینه بزنید. ▪️آن‎وقت ببینید خدا و اهل بیت علیهم السّلام از فضل و عنایت، با شما و خانواده‎تان چه‎ها می‎کند. ◾️مصباح الهدی ص ٣٠٦◾️
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ☑️روز اوّل محرّم ▪️بستن راه به امام حسین علیه السّلام توسط حرّ بن یزید ریاحی ▪️آب‌ دادن امام حسین علیه السّلام به سپاهیان حر ▪️اقتدای حر و لشگرش به امام حسین علیه السّلام در نماز
دوستان بهوش باشیم شب اول محرم، دو هیأت در تهران و مشهد، چنان حاشیه‌ساز شدند که ویدیوهایی از آن‌ها در رسانه‌های معاند انتشار حداکثری یافت. جمعیت کثیری از عزاداران در حالی که برهنه شده بودند، سینه می‌زدند و رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی را به سخره گرفته بودند. سازمان تبلیغات اسلامی با همراهی ضابطان انتظامی، سروقت هر دو جلسه رفتند و تأکید کردند که در صورت تکرار این وضعیت، هیأت‌های متخلف را تعطیل می‌کنند. مسؤولان هیأت زوارالبقیع در جنوب تهران، حتی به مراجع انتظامی احضار شدند تا درباره این رفتار مسأله‌ساز خود پاسخگو باشند. چگونه می‌شود در حالی که کرونا روزانه کرور کرور آدم را به قبرستان می‌فرستد، عده‌ای با تمسک به باورهای نادرست و غیرعقلانی و گفتن این جمله عوامانه که «کرونا در هیأت نیست» همچنان با رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی و فاصله‌گذاری اجتماعی در هیأت‌های مذهبی مخالفت می‌کنند؟ این عده، همان‌ها هستند که با پیوند دادن دعای متعالی «خدایا! مرگ ما را در هیأت قرار بده» می‌گویند: اگر قرار است کرونا بگیریم، بهتر که در هیأت بگیریم! این عده همان‌ها هستند که وقتی مهدی توکلی گفت: «شما وقتی به حرم امام رضا علیه‌السلام هم که بروید، اگر سردتان باشد لباس گرم می‌پوشید. ماسک هم یک جور لباس برای محافظت بدن است» به او حمله کردند. این‌ها همان‌ها هستند که هزاران هیأت مراعات‌کننده اصول بهداشتی و فاصله‌گذاری اجتماعی را که برای این امر، میلیون‌ها تومان هزینه کرده‌اند و به سختی افتاده‌اند، زیر سوال می‌برند و هیأت و هیأتی را ساختارشکن، حاشیه‌ساز و بی‌مبالات معرفی می‌کنند.
📌 ؟ 💐، استاد فيزيک و فلسفه علم دانشگاه شريف: استنفورد و پرينستون نخبگان ايراني را بدون حتي يك مقاله پذيرش مي‌كنند،‌اما دانشگاه‌هاي ايراني و در دور خود پيله پيچيده‌اند. 📌 كمتر كسي به اين پاسخ مي‌دهد كه منتشر شده در پايگاه‌هاي علمي همچون ISI كجا رفته كه هنوز كشور در بسياري از حوزه‌ها با مواجه است؟ مقالات ISI به تبديل نمي‌شود؟ ✅متأسفانه بسيار از عقده حقارت رنج مي‌بريم. احساس هويتمان را از دست داديم. ما آنقدر بي‌مهارت است كه حتي توانايي برقراري ارتباط با جامعه خود را ندارد. ✅ ملاك شده است تعداد و اندكس (Index) مقاله. 🔴كدام دانشگاه برتر در دنيا در قدم اول از كسي كه يك سال از فارغ التحصيلي‌اش گذشته است، مقاله مي‌خواهد كه شما مي‌خواهيد؟ ✅دانشجوي فيزيك چه مقاله‌اي مي‌خواهد ارائه دهد؟ بعد همين آدم‌ها مي‌روند استنفورد و پرينستون جذب مي‌شوند. استنفورد و پرينستون از متقاضي مقاله نمي‌خواهد، شما مي‌خواهيد؟‌ چرا فراري مي‌دهيم اين نخبگان را؟
🔴🔔🔔قابل توجه مسئولان و دلسوزان کشور ⭕️ملاک دانشمندی نیست بگویید چه مشکلی از کشور را حل کردید؟ نظام رتبه بندی پژوهشگران و به ویژه اساتید ایرانی دقیقاً مبتنی بر انتشار مقالات علمی پژوهشی داخلی و نیز مقالات بین المللی بنا شده است. شرایط در ایران به گونه ای است که یک با داشتن فارغ از اینکه آنها را منتشر کند، می تواند داشته باشد و از آنسو به یک فرد با سواد بدون داشتن مقالات چاپ شده ارزش و اعتباری داده نمی شود. ⭕️بر خلاف بسیاری از کشورهای توسعه یافته که در آنها نگارش مقالات علمی پژوهشی و ISI چندان محلی از اعراب ندارد، در میان پژوهشگران ایران فراوانی برای نگارش مقالات علمی وجود دارد؛ شرایط عجیب و متفاوتی که تاریخ ناکارآمدی آن را در حل مشکلات اساسی کشور ثابت می کند. 🔔برای درک عمق : دیدگاههای اساتید برجسته دانشگاهها مثل دکتر رضا داوری اردکانی و دکتر مهدی گلشنی را در این زمینه جستجو و مطالعه کنید. برای مطالعه بیشتر 👇👇 💐 و افرادی که از قبل آن به نان و نوا می رسند! https://www.tabnak.ir/fa/news/773323/
◾️چگونه به همدیگر تسلیت بگوییم؟◾️ ▪️علقمه گوید از امام باقر علیه‌السلام پرسیدم که اگر بعضی بخواهند برخی دیگر را در شهادت امام حسین علیه‌السلام تسلیت بدهند چه بگویند؟ حضرت فرمودند: بگویند: «أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ، وَ جَعَلَنا و ایّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَع وَلیّهِ الامامِ المَهدیِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ عليهمُ السَلامُ» ▪️خداوند متعال اجرهای عزاداری ما را به سبب مصیبتی که از حسین علیه‌السلام به ما رسیده بزرگ گرداند و ما و شما را در رکاب ولیّ دمّ ایشان امام مهدی عجل‌الله فرجه، از آل محمد علیهم‌السلام، از طلب‌کنندگان خون آن حضرت قرار دهد. ◾️کامل الزیارات، ص ۱۷۵◾️
☑️مقام باکین1️⃣ ▪️گریه هر کسی بستگی به حال و مقام او دارد، لذا در درجات هرکس با دیگری فرق می­کند، چه آن که میان بکاء اهل دنیا و اهل آخرت فاصله بسیار است. ▪️گریستن برای فقدان چیزی و از دست دادن متاع، با گریه برای محبت الهی، بسیار فاصله دارد. حال کسی در کاری که کرده غالب است که همانند «زن فرزند مُرده» گریه می­کند. ▪️این بکاء، درس دادنی نیست. کسی که برای جیب خالی کردن خود را به اشک ریختن وادار می­کند و واقعاً به خاطر حرفه­ اش اشک هم جاری می­شود این حیله خاص است. ▪️اگر پیامبر اشک بریزد، با یک آدم عادی اصلاً قابل قیاس نیست. انسان کامل اشرف موجودات است ولی انسان عادی به خاطر مسئله ای ناقص و بی ارزش می­گرید. ▪️شعیب پیامبر از محبت حق اشک ریخت، تا اینکه چشمش از دیدن افتاد. دیگری از محبت به مظاهر دنیوی می­گرید و به چشمش آسیب وارد می­شود. ▪️بهلول نبّاش، از عمل زشت خود آنقدر گریه کرد، تا اینکه آیاتی درباره عمل شنیع او و پذیرفتن توبه­اش وارد شد. پیامبر(صلی الله علیه واله) به مردم فرمود:« گناهان خود را همچون بهلول تدارک کنید.» ▪️گریه امام سجاد(علیه السلام) بعد از صحنه کربلا تا قریب چهل سال را، کسی نمی­تواند ادراک کند و یا همانند او شود؛ این بکاء خاص وجود نازنین آن حضرت بوده؛ لذا امام سجاد (علیه السلام) را یکی از بکّائین گفته اند. ▪️اینجا گرچه کمیت مورد نظر بوده ولی کیفیت بکاء را هیچ اندازه و قدری نتوان کرد. ▪️اگر حضرت آدم گریست از ترک اولایی بود که امر ارشادی را نتوانست پیاده کند و سالها گریه کرد، آیا این حال و مقام او برای کسی قابل درک است؟ نه! سوز و کیفیت را نشود بیان کرد یا نوشت، تا کسی به آن پی ببرد. ◾️مقامات معنوی؛ مقام باکین استاد سید علی اکبر صداقت◾️
◼️ حماسه‌ای که امام زین العابدین علیه السلام در مجلس یزید آفرید! ▪️در روز جمعه‌اى در شام نماز جمعه است. ناچار خود یزید باید شرکت کند. اول آن خطیبى که به اصطلاح دستورى بود، رفت و هرچه قبلا به او گفته بودند گفت؛ تجلیل فراوان از یزید و معاویه کرد، هر صفت خوبى در دنیا بود براى اینها ذکر کرد و بعد شروع کرد به سبّ کردن و دشنام دادن على(ع) و امام حسین(ع) به عنوان اینکه اینها -العیاذباللَّه- از دین خدا خارج شدند، چنین کردند، چنان کردند. ▪️زین العابدین(ع) از پاى منبر نهیب زد: «ایهَا الْخَطیبُ! اشْتَرَیتَ مَرْضاةَ الَمخْلوقِ بِسَخَطِ الْخالِق» تو براى رضاى یک مخلوق، سخط پروردگار را براى خودت خریدى. بعد خطاب کرد به یزید که آیا اجازه مى‌دهى من بروم بالاى این چوب‌ها دو کلمه حرف بزنم؟ یزید اجازه نداد. ▪️آنهایى که اطراف بودند، از باب اینکه على بن حسین(ع)، حجازى است، اهل حجاز است و سخن مردم حجاز شیرین و لطیف است، براى اینکه به اصطلاح سخنرانى‌اش را ببینند، گفتند: اجازه بدهید، مانعى ندارد. ولى یزید امتناع کرد. پسرش آمد و به او گفت: پدرجان! اجازه بدهید، ما مى‌خواهیم ببینیم این جوان حجازى چگونه سخنرانى مى‌کند. گفت: من از اینها مى‌ترسم. این‌قدر فشار آوردند تا مجبور شد؛ یعنى دید دیگر بیش از این، اظهار عجز و ترس است؛ اجازه داد. ▪️ببینید این زین العابدین(ع) که در آن وقت از یک طرف بیمار بود (منتها بعدها دیگر بیمارى نداشت، با ائمّه دیگر فرق نمى‌کرد) و از طرف دیگر اسیر، و به قول معروفِ اهل منبر چهل منزل با آن غُل و زنجیر تا شام آمده بود، وقتى بالاى منبر رفت چه کرد! چه ولوله‌اى ایجاد کرد! یزید دست و پایش را گم کرد. گفت الآن مردم مى‌ریزند و مرا مى‌کشند. ▪️دست به حیله‌اى زد. ظهر بود، یک‌دفعه به مؤذّن گفت: اذان! وقت نماز دیر مى‌شود. صداى مؤذّن بلند شد. زین العابدین(ع) خاموش شد. مؤذّن گفت: «اللَّهُ اکبَرُ، اللَّهُ اکبَرُ»، امام حکایت کرد: «اللَّهُ اکبَرُ، اللَّهُ اکبَرُ». مؤذّن گفت: «اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّهُ، اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّهُ»، باز امام حکایت کرد، تا رسید به شهادت به رسالت پیغمبر اکرم(ص). تا به اینجا رسید، زین العابدین(ع) فریاد زد: مؤذّن! سکوت کن. رو کرد به یزید و فرمود: یزید! این که اینجا اسمش برده مى‌شود و گواهى به رسالت او مى‌دهید کیست؟ ایهاالناس! ما را که به اسارت آورده‌اید کیستیم؟ پدر مرا که شهید کردید که بود؟ و این کیست که شما به رسالت او شهادت مى‌دهید؟ تا آن وقت اصلا مردم درست آگاه نبودند که چه کرده‌اند. ▪️آن‌وقت شما مى‌شنوید که یزید بعدها اهل بیت پیغمبر(ص) را از آن خرابه بیرون آورد و بعد دستور داد که آنها را با احترام ببرند. نعمان بن بشیر را که آدم نرمتر و ملایمترى بود، ملازم قرار داد و گفت: حداکثر مهربانى را با اینها از شام تا مدینه بکن. ▪️این براى چه بود؟ آیا یزید نجیب شده بود؟ روحیه یزید فرق کرد؟ ابداً. دنیا و محیط یزید عوض شد. شما مى‌شنوید که یزید، بعد دیگر پسر زیاد را لعنت مى‌کرد و مى‌گفت: تمام، گناه او بود. اصلا منکر شد و گفت من چنین دستورى ندادم، ابن زیاد از پیش خود چنین کارى کرد. چرا؟ چون زین العابدین(ع) و زینب(س) اوضاع و احوال را برگرداندند. 📚 استاد مطهری، حماسه حسینی، ج1، ص294-293 (با تلخیص)
تاریخ وقایع کربلا از طریق چه کسانی به ما رسیده است؟ ♦️شاید برای بعضی ها سوال باشد که مگر همه یاران امام حسین (علیه السلام) به شهادت نرسیدند؟ پس چه کسی عاشورا را با این جزییات روایت کرده؟ چطور باید به روایت های واقعه عاشورا اعتماد کنیم؟ ♦️یاران امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند ولی روایت عاشورا در همان صحرا باقی نماند... 💢 راویان عاشورای حسینی این چهره ها هستند: ♦️1-امام سجاد (علیه السلام) و حضرت زینب (سلام الله علیها): بخشی از امام زین العابدین (علیه السلام ) و امام باقر (علیه السلام) که به نقل مشهور در آن زمان ۴ ساله بوده به ما رسیده است. حضرت زینب و بانوان دیگر کاروان هم در نقل این وقایع سهم بزرگی داشتند. ♦️2- حمیدبن مسلم ازدی: بخش زیادی از اطلاعات تاریخی آن دوران از حمیدبن مسلم ازدی، وقایع نگار سپاه عبیدالله بن زیاد منتقل شده است. مرسوم بوده که در لشکرکشی های بزرگ یک وقایع نگار برای ثبت اتفاقات حضور داشته باشد. سپاه عبیدالله بن زیاد دارای وقایع نگار بود. نقل شده است که همین فردمانع کشته شدن امام سجاد (علیه السلام) توسط شمر شد. به همین دلیل وقتی مختار به کوفه تسلط پیدا کرد به او امان داد. ♦️3جنایتکاران سپاه دشمن: خیلی از جنایتکاران کربلا قبل از اینکه قیام توابین مختار صورت بگیرد با افتخار آمده بودند و وقایع عاشورا را تعریف کرده بودند. همین ها سینه به سینه ماند و مختار هم با همین اطلاعات به سراغشان رفت و انتقام گرفت. خیلی هایشان هم نقل جنایت هایشان را در هنگام مرگ بیان می کردند. مثل همانی که در مختارنامه مطرح شد؛ روایت خولی قبل از اعدامش. ♦️4- یاران زنده مانده امام (علیه السلام): فردی به نام ضحاک بن عبدالله مشرقی که جزو یاران امام بوده و از میدان گریخته بود. این فرد با امام شرط کرد تا موقعی همراهشان است که وجودش فایده داشته باشد. امام هم قبول کرده بود. او هم اسبی را در خیمه ای آماده نگه داشت تا زمانش برسد. تا قبل از شهادت حضرت عباس (علیه السلام) هم ماند ولی آخر کار، از امام اجازه رفتن گرفت که امام هم اجازه داد. گریخت و کسی هم نتوانست او را بگیرد. او هم خیلی از اتفاق ها و نحوه شهادت ها را بیان کرده. ♦️غلام رباب (همسر امام حسین (علیه السلام)) هم که زنده ماند اتفاقات زیادی را نقل کرده. البته او در کنار امام جنگ هم کرده بود ولی در آخر اسیر شد. سپاه دشمن هم او را آزاد می کند چون معتقد بودند او غلام بوده و مطیع اوامر ارباب 📚به نقل از دکتر محمد حسین رجبی دوانی محقق تاریخ اسلام و تشیع
🔴ورود پیاده نظام فرهنگی آمریکا در موضوع افغانستان ▪️آمریکا بیست سال معادن فلزات گرانبهای افغانستان رو چاپید، برای اولین بار در جهان تجارت تریاک رو از فرودگاه های رسمی نظامی انجام داد، کلی مجلس عروسی و مدرسه رو به اشتباه! بمباران کرد، چندین شهروند غیر نظامی رو کشت، حالا لشکر سلبریتی های هالیوودی رو فرستاده برای تطهیر چهره خودش... ▪️آنجلینا جولی در حمایت از مردم افغانستان به اینستاگرام پیوست. ▪️او در اولین پست نامه‌ای از یک کودک افغان گذاشت و نوشت: در حال حاضر مردم افغانستان امکان برقراری ارتباط با شبکه‌های اجتماعی و ابراز آزادی خود را از دست داده‌اند. من به اینستاگرام آمده‌ام که راوی قصه‌ی آنان باشم، و صدای کسانی باشم که برای حقوق اولیه‌ی خود مبارزه می‌کنند. ▪️برخی سلبریتی های ایرانی جولی را فالو کردند. @Dr_katibzadeh
امه تاریخی امام خمینی به مرحوم علامه محمدرضا حکیمی 🔺امام خمینی و توصیه به تشکیل ✍️حضرت امام خمینی در 28 آبان 1348 از شهر نجف نامه‌ای خطاب به مرحوم علامه محمدرضا حکیمی نوشتند و در آن تذکرات جالبی پیرامون آگاه ساختن جامعه بیان کرده‌اند که به بازخوانی بخش‌هایی از این نامه به مناسبت ارتحال ایشان می‌پردازیم. باید اشخاص بیدار، تولید مثل کنند و هر چه بیشتر همفکر و هم‌قدم پیدا کنند و صفوف خود را فشرده کنند، و در ناملایماتْ پایدار و جدی و باشند و از و ، که دستوری است الهی، غفلت نکنند. از خداوند تعالی عظمت اسلام و مسلمین را خواهانم. سلام این جانب را به آقای [...] و هر کس که در فکر چاره است، ابلاغ نمایید. 📔صحیفه امام؛ ج ‏2، صص 253 - 254
خودداری مرحوم علامه محمدرضا حکیمی از دریافت جایزه فارابی و یک پیام برای برگزارکنندگان چنین جشنوارہ‌هایی پس از انتخاب علامه حکیمی به عنوان یکی از اساتید برگزیده برای خدمت پنجاه ساله به علوم انسانی در جشنواره فارابی (آذر ۸۸) وی، رد پذیرش این عنوان و جایزه را طی پیامی اعتراضی اعلام کرد. در قسمتی از این پیام آمده‌است: همان‌گونه که پیشتر هم یادآور شده‌ام، بار دیگر تأکید می‌کنم که تا هنگامی که در جامعه ما فقر و محرومیت مرئی و نامرئی بیداد می‌کند، برگزاری چنین جشنواره‌هایی از نظر اینجانب در اولویت نیست. در این جشنواره از فاضلان و استادانی، به نام خدمت ۵۰ ساله به علوم انسانی تجلیل شده‌است. پرسش این است آیا این علوم برای ثبت در کتاب‌ها و در دنیای ذهنیت است یا برای خدمت به انسان و حفظ حقوق انسان و پاسداری از کرامت انسان است در واقعیت خارجی و عینیت؟...