"حـواݪے عــ❤️ــۺـڨ"🇵🇸
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را . . . !💔
#جان_فدا
🍃❤️شب بخیر مهربان ترینم❤️🍃
نماز صبحت قضا نشه !
شبت امام زمانی
صلوات برای ظهور یادت نره..
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم
"حـواݪے عــ❤️ــۺـڨ"🇵🇸
-❤️
#خاطرات_شهدا
شهید مصطفی صدر زاده میگفت:یه روز که "حاجی" اومده بودن مقر "مهدی" خواب بود بیدارش کردم گفتم:
حاجی"اومدن،سراسیمه خودشو رسوند و عکس گرفتیم.
پریشانی موهای شهید "صابری" هم بخاطر تازه بیدار شدن ایشون از خواب هستش.
#جان_فدا
هدایت شده از پاتوق شهدا🥀🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بدون تعارف با خانواده لوکوموتیو رانی که با کوکتل مولوتوف اغتشاشگران به شهادت رسید
🔹همسر شهید یزدان قجری: زمانیکه همسرم در آتش میسوخت آشوبگران ایستاده بودند و از او فیلم میگرفتند.
🔹برادر شهید: الان سلبریتیها بیایند با هشتگ بگویند چرا برادر من کشته شد. مطمئنم اگر قاتلان برادرم دستگیر شوند، همین سلبریتیها هشتگ میزنند که اعدام نکنید. به این سلبریتیها میگویم اگر کسی بچه یا برادرتان را بکشد، بازهم میگویید قاتل را اعدام نکنید؟
---------------------------------
@shohada27
⛔️ ایام تبلیغ کاملا #کورونایی
قسمت ششم
صدام بد نیست اما به پای سیمام نمیرسه😌
البته بگو ماشاالله
به خاطر همین، وقتی قراره زیارت و قرآن و این جور چیزا خونده بشه، خودمو فورا جلو نمیندازم.
بعد از نماز صبح بود که یکی از طلبه ها زیارت عاشورا خوند و بقیه هم باهاش زمزمه میکردند.
البته اینم بگم که تقسیم کرده بودیم و صبح، عاشورا میخوندیم. ظهر، حدیث کسا و شب هم دعای هفتم صحیفه سجادیه.
به ذهنمون رسید که وقتی توی نمازخونه میخونیم، حداکثر بیست سی نفر بیشتر استفاده نمیکنند. به خاطر همین، یکی از رفقا با رییس بخش هماهنگ کرد و قرار شد بشینیم وسط بخش و برای همه بخونیم.
نمیدونم کی اولین بار این طرح به ذهنش اومد اما هر کسی بود، خدا رحمت کنه پدر و مادرش!
چرا؟
چون هر چی بگم چقدر این کار گرفت و ازش استقبال شد، حد نداره!
قرار شد ابدا شعر و مدح و شاخ و برگ بهش ندیم و فقط متن خونده بشه و جوری هم بخونه که بقیه بتونن جوابش بدن.
فکر کن ... وقتی صبح ها عاشورا میخوند و میرسید به : «یا ابا عبدالله»
همه بخش با هم زمزمه میکردند و جوابش میدادند.
بسیار بسیار جو عالی شده بود
تا اینکه ...
نمیدونم کدوم نانجیب بود که یهو بعدش گفت: همون حاج آقاهه که برامون شعر «سلام گلای روی تخت ... کوروناییای سرسخت» خوند، دعا کنه تا بقیه هم آمین بگن!
منو میگی؟
یهو برقم گرفت.
در یک چشم به هم زدنی دیدم همه زمین و زمان و احیا و اموات و مریض و سالم و خوشگل و زشت و زن و مرد دارن به من نگاه میکنن!
دیگه چاره ای نبود
باید دعا میکردم
همون لحظه بازم آدرنالین شیطنتم گل کرد و رفتم وسط...
همون نانجیب تا اومدم وسط با صدای بلند گفت: نابودی علمای اسراییل صلوات بفرست😱
بقیه: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم😂
و با یه قیافه خیلی معنوی و جدی، رو به قبله ، دستامو بردم بالا و شروع کردم:
بعد از چند تا دعای مشتی برای امام زمان و حضرت آقا و خانواده ها و ...
من: خدایا به حق محمد و آل محمد کار این مریض هایی که توی این بخش خوابیده اند را یک سره بفرما😱
همه: (با حداکثر صدا) الهی آمین😂
من: خدایا به حق محمد و آل محمد زیارت حور العین در بزرخ و زندگی سعادتمندانه در جوارشان در قیامت، روزی همه آرزومندان قرار بده😱
همه: (با داد و فریاد) الهی آمین😂
من: خدایا شر همه مجردان را از سر این مردم و مملکت، علی الخصوص این بیمارستان و خصوصا این بخش، لا سیّما هر کی لباس سفید پوشیده، کم و کسر بفرما😱
همه: (علی الخصوص آقایون) الهی آمین😂
من: خدایا تو را به مقربین درگاهت سوگند میدهم به آقایون مجرد بی ناموس، جرات و جسارت خوشبخت کردن دختر مردم و دل کندن از نوامیس مردم عنایت بفرما😱
همه: (مخصوصا خانما و پرستارای بخش) الهی آمین😂
من: خدایا ما را بفرما😱
بقیه: الهی آمین😂😂
خلاصه جمعمون کردند
گفتن دیگه دعا نکن که کم کم عذاب الهی نازل میشه😐
حسودا😒
ادامه دارد...
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه